قتل به خاطر بیکاری

فرهیختگان : پسر نقاش وقتی از محل کارش اخراج شد و فهمید عامل بی‌کاری‌اش پسرعمویش بوده، دست به جنایت کینه‌جویانه زد. او از سوی هیات قضایی به قصاص محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از نهم مهر 93 به دنبال کشته‌شدن پسر 19 ساله‌ای به نام جواد که مقابل خانه پدری‌اش مورد حمله قرار گرفته بود، در دستور کار افسران کلانتری 126 تهرانپارس قرار گرفت.

پلیس به خیابان موردنظر رفت و با جنازه خونین پسر جوان روبه‌رو شد. مردی که شاهد ماجرا بود به پلیس گفت: «قاتل، پسرعموی جواد به نام نیما است. او را دیدم که سر کوچه پرسه می‌زد و منتظر برگشتن پسرعمویش از محل کار بود. وقتی جواد از سرکار به خانه برگشت نیما مقابل در رفت و زنگ زد و به محض اینکه جواد از در خانه بیرون آمد با چاقو به شکم او ضربه زد و فرار کرد.»

به دنبال اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد ردیابی نیما 19 ساله در دستور کار پلیس قرار گرفت و او بازداشت شد. نیما در همان بازجویی مقدماتی به جنایت کینه‌جویانه اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت. به این ترتیب این پسر چهارشنبه در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربان‌زاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

 در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر جواد در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.

 پدر مقتول در حالی که گریه می‌کرد، گفت: «پسرم و نیما مثل دو برادر بودند. آنها چون علاقه‌ای به درس خواندن نداشتند در 15سالگی درس و مدرسه را رها کردند و به‌عنوان نقاش ساختمان مشغول کار شدند. من هنوز نمی‌دانم نیما با چه ‌انگیزه‌ای مقابل در خانه‌ام آمد و با بی‌رحمی پسرم را کشت. من و همسرم به هیچ قیمتی از خونخواهی گذشت نمی‌کنیم و نیما باید اعدام شود.»

 نوبت دفاع به متهم که رسید، گفت: «من و جواد با هم در یک ساختمان کار می‌کردیم. صاحب‌کارم از نقاشی من بیشتر راضی بود و به همین خاطر دستمزد بیشتری به من می‌داد. همین موضوع باعث شده بود پسرعمویم به من حسادت کند. او حرف‌هایی پشت‌سر من به صاحب‌کارم زده بود که باعث شد مرا اخراج کند. چند روز بود بی‌کار شده بودم و به فکر انتقام از پسرعمویم بودم. وقتی از دوستان پسرعمویم می‌شنیدم که او هر روز سرکار می‌رود بیشتر عصبانی می‌شدم. به همین خاطر به فکر انتقام افتادم.»

او ادامه داد: «عصر نهم مهر یک چاقوی آشپزخانه برداشتم و برای ترساندن جواد مقابل خانه عمویم رفتم. من منتظر شدم تا جواد از محل کار به خانه برگردد. وقتی با او روبه‌رو شدم دلیل کارش را پرسیدم اما به من ناسزا گفت. من هم که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چند ضربه با چاقو به شکمش زدم و از ترس فرار کردم. اما واقعا قصد کشتن پسرعمویم را نداشتم. من او را مثل برادرم دوست داشتم و فقط می‌خواستم بدانم چرا باعث شده من بیکار شوم. من حالا شرمنده عمو و زن‌عمویم هستم.»

 در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و نیما را به قصاص محکوم کرد.
+12
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۸
    مدافع حق - مادرید، اسپانیا
    اى احمق یابو.
    0
    7
    شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.