جام جم : روانشناسی،چه کار کنید مهرهمار در وجودتان نهادینه شود،شاید شنیدهاید که میگویند: «طرف مهرهمار دارد!» در فرهنگ عامیانه معنیاش این است که این فرد میتواند خواسته یا ناخواسته افراد را به طرف خودش جلب کند و روابط اجتماعی خوبی داشته باشد. بعضی از افراد براساس باورهای خرافی فکر میکنند که با خرید مهرهمار میتوانند چنین توانایی خوبی را به دست بیاورند و انرژی مهره به آنها منتقل میشود، اما چنین طرز فکری اشتباه است!
به گزارش زندگی ایده آل، این روزها برای اینکه دیگران را به سمت خودتان جذب کنید و کلام تاثیرگذاری داشته باشید لازم نیست در جست وجوی مهره مار به مراکز خرید مهره های رنگی سری بزنید و به انرژی مهره ها متوسل شوید؛ کافی است بدانید هر فردی در درون خودش یک مهره مار دارد که با استفاده از آن می تواند دیگران را به سمت خودش جذب کند و دوست داشتنی تر شود؛ فقط باید این مهره درونی را فعال کنید. در همین راستا گفت وگویی داشتیم با دکتر محمود معظمی، مدرس و نویسنده حوزه موفقیت. دکتر معظمی به شما می گوید که چطور مهره مار درونی تان را کشف کنید. او می گوید مردم باید این آگاهی را داشته باشند که متقاعد و جذب کردن دیگران یک علم است که اگر این مهارت را بلد باشند، می توانند ظرف ۳۰ ثانیه بهترین تاثیر را روی دیگران بگذارند.
مهره مار در گذشته به عنوان مهره ای ارزشمند کاربرد زیادی داشته است. بسیاری از گذشتگان ما و چه بسا امروزی ها به دنبال داشتن این مهره بوده و هستند. متاسفانه بسیاری فکر می کنند با داشتن یک مهره می توانند قدرت، ثروت و حتی عشق بیشتری را جذب کنند.
مهره مار مال شماست!
حتی جالب است بدانید که گاهی این مهره تاثیرگذار هم بوده و مردم را به جایگاه بالاتری هم می رسانده است؛ به این دلیل که افراد به خودشان تلقین می کردند که این مهره به من طلسم هایی تاثیرگذار می دهد، بنابراین این احساس مثبت در ناخودآگاه آن فرد اثر می گذاشته و حال او را خوب می کرده است. این افراد نمی دانند که این مهره تنها یک شی است و کاربردی ندارد، درحالی که مهره مار اصلی در درون هر شخص به امانت گذاشته شده و بعضی افراد این مهره مار درونی را در مسیر زندگی خودشان کشف کرده و از آن به درستی استفاده می کنند.مهره مار واقعی چیست؟
مهره مار هر آن چیزی است که شما از زندگی می خواهید. محبت می خواهید؟ عشق می خواهید؟ درنتیجه برای این مواردی که می خواهید باید کارهایی انجام دهید که به آن کارها رفتار می گوییم. رفتار شما محرک و راه انداز احساس شماست. اکثر افراد در تلاش هستند تا چیزهایی به آنها اضافه شود تا دیگران از آنها خوش شان بیاید. اینها سطحی، موقتی و پوشالی است؛ همان طور که تفاوت خنده طبیعی و مصنوعی مشخص است. اینکه آیا واقعا فردی را دوست دارید یا تظاهر به دوست داشتن می کنید هم معنا و هم تاثیر متفاوتی دارد.
شما می توانید با پول تان جواهر اصل یا بدل بخرید. اگر می خواهید دوست داشتنی باشید کاری کنید که از درون تان این اتفاق بیفتد؛ نه ظاهری و زودگذر. چه کارهایی؟ مودب بودن، متواضع بودن، صداقت داشتن، وقت گذاشتن برای دیگران، آموزش دیدن و... حتی دانستن این موضوع که همیشه طرز فکر من درست نیست و طرز فکرهای دیگری هم در این دنیا وجود دارند به شما کمک می کند انقدر زندگی را به کام خودتان تلخ نکنید. خودرای و لوس بودن آدم ها را تنها می کند. وقتی کسی را از ته قلب تان دوست دارید چه اتفاقی می افتد؟ نوع نگاه کردن، نفس کشیدن، تبسم شما و حتی برق چشم های تان هم تغییر می کند.
مهره من کجاست؟
اولین گام برای یافتن مهره مار، پذیرش خودتان است، البته پذیرش واقعی! شما پذیرفته اید که تحصیلات شما کار شناسی است. بعد مدام با خودتان می گویید که چرا فلانی دکترا دارد و من ندارم. خب عزیز من اگر نیاز به تحصیلات تا مقطع دکترا دارید شما هم ادامه تحصیل بدهید، ولی اگر فقط از روی چشم و هم چشمی است، کمی با خودتان صحبت کنید! اصرار نداشته باشید که همه چیز و همه افراد از شما راضی باشند. شما هم بالاخره ارزش هایی در وجودتان دارید.
چرا شما باید به فرد دیگری ثابت کنید که دوست داشتنی هستید؟ به این خاطر که به احتمال زیاد فکر می کنید دوست داشتنی نیستید! اگر می خواهید دوست داشتنی باشید، طرز فکر های اشتباه را دور بریزید؛ اینکه شما تنها مخلوق بشری نیستید، قرار نیست بهترین هم باشید، طرز فکرهای متفاوت دیگری هم وجود دارد، این طرز فکرهای اشتباه را از بین ببرید. همین موضوع حال شما را نسبت به خودتان خوب می کند. بعد که حال تان خوب شد کمک کنید تا دیگران هم حال بهتری پیدا کنند. در مرحله اول برای اطراف تان این کار را انجام دهید. چه کسی به شما گفته که باید بهترین باشید؟!
سعادت را جذب کنید
مردم باید این آگاهی را داشته باشند که متقاعد و جذب کردن دیگران اصولی علمی دارد که اگر این تکنیک را بلد باشند، می توانند ظرف ۳۰ ثانیه بهترین تاثیر را روی دیگران بگذارند. این مهره مار را همه انسان ها دارند اما برای پرورش دادن آن باید زمان بگذارند. فرض کنید یک ظرف نمک دارید، آن را وزن کنید سپس در یک اتاق در شهری که هوایی مرطوب دارد بگذارید. فردا سراغ نمک بروید. متوجه خواهید شد که وزن نمک بیشتر شده است چون نمک رطوبت هوا را گرفته است.
پرسش من این است که نمک سراغ مولکول های آب می رود یا مولکول های آب سراغ نمک؟ مسلما مولکول های آب سراغ نمک می روند، چرا؟ چون نمک ظرفیت جذب آب را دارد. اگر شما نمک جذب ثروت باشید، ثروت از زمین و زمان به سمت تان جذب می شود. باور این را داشته باشید که شما لایق ثروتمند شدن هستید. حتی جالب است بدانید که شما اگر نمک جذب دوستی سالم داشته باشید متوجه خواهید شد که دوست های خوب سراغ شما می آیند. اگر نمک جذب سعادت داشته باشید متوجه می شوید که سعادت از زمین و زمان به سمت شما جذب می شود.
خودتان را باور داشته باشید
اگر نمک بدبختی داشته باشید مشکلات به سمت شما جذب می شوند. متاسفانه اکثر آدم ها این نمک را دارند، یعنی از زمین و زمان برای شان چیزهای ناخوشایند می بارد؟ البته که نمی بارد، بلکه خودشان آن را جذب می کنند؛ با باورهای درونی، عادت هایی که دارند، رفتارهایی که انجام می دهند و... . مهره مار درونی به شما یاد می دهد چطور مهر، ادب و همکاری به صورت اتوماتیک به سمت تان جذب شود. در درون خودتان کار کنید، صبر کنید.
حتما نتیجه اش در دنیای بیرونی تان هم مشخص می شود. دنیای درونی ما تاثیر بسیار بالایی در دنیای بیرونی ما دارد، پس رفتار ها مطابق احساسی که در شما به وجود آمده تغییر می کند. احساس از چه چیزی به وجود می آید؟ آن فکری که در ذهن شما وجود دارد. مثلا اینکه اگر فکر می کنید نباید به کسی رو بدهید آن وقت گارد می گیرید و تنها هم می مانید. تازه اگر کسی هم به شما نزدیک شود در دل تان خواهید گفت چقدر این فرد پررو است! طرز فکر ما بسیار مهم است. اگر می خواهید افراد شما را دوست داشته باشند و به شما کمک کنند اول خودتان را دوست داشته باشید. اگر خودتان را قبول ندارید چرا انتظار دارید دیگران شما را قبول داشته باشند؟!
چه کار کنید مهره مار در وجودتان نهادینه شود؟
ارزش های خوبی را در وجودتان نهادینه کنید. اگر می خواهید دیگران شما را دوست داشته باشند اولین گام پذیرش خودتان است. خودتان را همان طور که هستید بپذیرید، بعد خودتان را دوست داشته باشید. برای خود واقعی تان، همینی که الان هستید اهمیت و احترام قائل شوید. خیلی از شما فکر می کنید باید حتما فرد کاملی باشید.
اصلا چنین چیزی نیست. سن و سال، چهره، تحصیلات و. . . خودتان را بپذیرید و بعد که پذیرفتید، دوستش داشته باشید. بعد که با خودتان دوست شدید آن وقت به نشانه دوست داشتن خودتان به خود احترام بگذارید. چه کمبودی در وجودتان حس می کنید؟ آن را برطرف کنید. دوست دارید چیزی جدید یاد بگیرید؟ در راستای کمک به خودتان آن را یاد بگیرید.
سوال های خوب از خودتان بپرسید
آدم های موفق از خودشان سوال های خوبی می پرسند. اگر از خودتان بپرسید: «چرا من دوست داشتنی نیستم؟» مسلما مغز شما به سمتی می رود که پاسخ این سوال را پیدا کند. پیشنهادم به شما این است که هیچ وقت از خودتان نپرسید که من چه کار کنم تا دوست داشتنی شوم.
چرا نباید این سوال را از خودتان بپرسید؟ به این دلیل که پیش فرض شما این است که دوست داشتنی نیستید! یا چه کار کنم خوشحال شوم، چه کار کنم ثروتمند شوم. درنتیجه این سوال ها اشتباه است چون پیش فرض شما این نیست که خوشحال یا ثروتمند هستید. حالا سوال صحیح کدام است؟ چه کار کنم دوست داشتنی تر شوم. یعنی دوست داشتنی هستم و می خواهم دوست داشتنی تر شوم. با این دیدگاه است که می توانید مهره مار درونی تان را به خوبی فعال کرده و کاری کنید که مورد پذیرش و دوست داشتن دیگران هم قرار بگیرید.
آنچه را که هستید بپذیرید
بپذیرید برای رسیدن به هر جایگاه قابل قبولی از همین جایی که الان ایستاده اید شروع کنید. اول شرایط حال حاضرتان را بپذیرید، حتی اگر فکر می کنید انسانی نا خواستنی هستید و همه از شما فراری هستند! بعد از پذیرش این موضوع با خودتان صحبت کنید. به خودتان یادآوری کنید که می خواهید رشد کنید، پس به خودتان در گام اول احترام بگذارید. خودتان را دوست داشته باشید. بعد صبور باشید و برای ایجاد تغییرات و رشد انتظار بکشید.
شما خودتان را دوست ندارید و بعد انتظار دارید دیگران شما را دوست داشته باشند. به فرض هم که شما در زمانی کوتاه از نظر دیگران دوست داشتنی باشید، در نهایت دوامی نخواهد داشت. اشتباه شما این است که می خواهید کامل باشید. ناخواستنی ترین آدم های جهان هم به هر حال رفتار های مثبتی دارند که آنها را خواستنی می کند. مثلا شخصی بی نزاکت است و بهداشت را هم رعایت نمی کند اما مو هایش را به زیبایی آراسته است! بالاخره برای دوست داشتن خودتان باید از یک جایی شروع کنید؛ هرچند از یک نکته به ظاهر کوچک.