عشق گیتار / محاکمه پسر خواننده به اتهام قتل صاحب استودیو
+15
رأی دهید
-1
پسر خواننده که به عشق گیتار برقی، صاحب یک استودیوی صدا را با 111 ضربه چاقو کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و برای هیات قضایی از کابوسهای وحشتناک شبانهاش گفت.این پسر که بعد از جنایت و هنگام انتقال اموال دزدی، با راننده یک تاکسی درگیر شده بود، پس از ضرب و جرح یک مامور پلیس دستگیر شد.
دانیال 22 ساله، بیستم آبان 93 با نقشه از پیش طراحی شده به استودیوی صدای داریوش 30 ساله در شهریار رفت و پس از دزدیدن گیتار برقی داریوش، با او درگیر شد. این پسر با 111 ضربه چاقو داریوش را کشت.
او شب را در همان استودیو و کنار جنازه سپری کرد و صبح روز بعد با کرایه کردن یک تاکسی، گیتار برقی و کامپیوتر داریوش را از استودیو خارج کرد. اما در فلکه اول شهریار با راننده تاکسی بر سر کرایه درگیر شد و پس از شکستن شیشههای تاکسی از سوی ماموران گشت بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
این پسر دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد و ادعا کرد چیز زیادی از جنایت بهخاطر ندارد.
او از کابوسهای وحشتناک شبانهاش برای هیات قضایی گفت و ابراز پشیمانی کرد. قرار شد هیات قضایی طی چند روز آینده برای او حکم صادر کند.
دانیال :شاید با مرگ از کابوسهای شبانه رها شوم
چقدر درس خواندهای؟
سیکل دارم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
علاقهای به درس خواندن نداشتم.
شغلت چه بود؟
جواهرساز بودم و در یک کارگاه کار میکردم. وضع مالی بدی نداشتم.
چطور با داریوش آشنا شدی؟
داریوش استودیوی صدا داشت. من به خوانندگی علاقهمند بودم و برای ضبط صدا به استودیوی او میرفتم. او یک آلبوم برایم ضبط کرده بود اما آلبوم را به من تحویل نمیداد.
آن شب چرا به استودیوی داریوش رفته بودی؟
من برای ضبط صدا به آنجا رفتم، اما چشمم به گیتار برقی افتاد که روی دیوار نصب شده بود. من عاشق آن گیتار بودم و دوست داشتم آن را داشته باشم. به همین خاطر یک دفعه گیتار را از روی دیوار برداشتم و به سمت در دویدم، اما داریوش مانع من شد. او سیلیای به صورتم زد و من با کارد آشپزخانهای که روی میز بود به جانش افتادم.
گیتار چه قیمتی داشت؟
نمیدانم شاید سه میلیون. من میتوانستم با دو ماه کار کردن آن گیتار را بخرم اما نمیدانم چرا دست به این کار زدم.
چند ضربه کارد به مقتول زدی؟
من قبل از اینکه به استودیوی داریوش بروم قرص اعصاب خورده بودم. به همین خاطر چیز زیادی به خاطر ندارم. اما شنیدهام پزشکیقانونی جای 111بریدگی را روی بدن داریوش تایید کرده است.
چرا قرص خوردی؟
از دوران نوجوانی به اضطراب مبتلا بودم به همین خاطر بیشتر روزها قرص اعصاب مصرف میکردم. آن روز هم 20 قرص خوابآور خورده بودم.
بعد از قتل چه کردی؟
مبل را روی جنازه گذاشتم تا آن را نبینم. چون استودیوی داریوش در یک پاساژ قرار داشت و در پاساژ در آن موقع شب بسته شده بود شب را همانجا ماندم. صبح وقتی بیدار شدم گیتار را در جعبهاش گذاشتم و به همراه کامپیوتر و پرینتر داریوش آن را به مقابل در پاساژ منتقل کردم. کارت شناسایی داریوش را به نگهبان در نشان دادم و به او گفتم خواهرزاده داریوش هستم و او اجازه داد از پاساژ خارج شوم.
چطور با راننده تاکسی درگیر شدی؟
در فلکه اول شهریار میخواستم از تاکسی پیاده شوم که سر کرایه با راننده تاکسی درگیر شدم و شیشه ماشین را شکستم. همان موقع ماموران گشت سر رسیدند و من برای فرار با یکی از ماموران درگیر شدم اما پس از ضرب و شتم مامور بازداشت شدم و در اداره آگاهی به قتل اعتراف کردم. اما هنوز هم باورم نمیشود که به خاطر یک گیتار سهمیلیونی دست به این قتل زدهام. من در زندان هرشب کابوس میبینم.
در کابوسهای شبانهات چه میبینی؟
هر شب میبینم روی سینه داریوش نشستهام و با چاقو به داریوش ضربه میزنم و همه اتاق پر از خون است اما پاهایم به خونها چسبیده و نمیتوانم حرکت کنم. من چندین شب است که نخوابیدهام.
برای جلب رضایت اولیای دم چه کار کردهای؟
اولیایدم برایم حکم قصاص خواستهاند و این حق آنهاست. من به مرگم راضی هستم تا شاید با مرگ از کابوسهای شبانه خلاص شوم.
سیکل دارم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
علاقهای به درس خواندن نداشتم.
شغلت چه بود؟
جواهرساز بودم و در یک کارگاه کار میکردم. وضع مالی بدی نداشتم.
چطور با داریوش آشنا شدی؟
داریوش استودیوی صدا داشت. من به خوانندگی علاقهمند بودم و برای ضبط صدا به استودیوی او میرفتم. او یک آلبوم برایم ضبط کرده بود اما آلبوم را به من تحویل نمیداد.
آن شب چرا به استودیوی داریوش رفته بودی؟
من برای ضبط صدا به آنجا رفتم، اما چشمم به گیتار برقی افتاد که روی دیوار نصب شده بود. من عاشق آن گیتار بودم و دوست داشتم آن را داشته باشم. به همین خاطر یک دفعه گیتار را از روی دیوار برداشتم و به سمت در دویدم، اما داریوش مانع من شد. او سیلیای به صورتم زد و من با کارد آشپزخانهای که روی میز بود به جانش افتادم.
گیتار چه قیمتی داشت؟
نمیدانم شاید سه میلیون. من میتوانستم با دو ماه کار کردن آن گیتار را بخرم اما نمیدانم چرا دست به این کار زدم.
چند ضربه کارد به مقتول زدی؟
من قبل از اینکه به استودیوی داریوش بروم قرص اعصاب خورده بودم. به همین خاطر چیز زیادی به خاطر ندارم. اما شنیدهام پزشکیقانونی جای 111بریدگی را روی بدن داریوش تایید کرده است.
چرا قرص خوردی؟
از دوران نوجوانی به اضطراب مبتلا بودم به همین خاطر بیشتر روزها قرص اعصاب مصرف میکردم. آن روز هم 20 قرص خوابآور خورده بودم.
بعد از قتل چه کردی؟
مبل را روی جنازه گذاشتم تا آن را نبینم. چون استودیوی داریوش در یک پاساژ قرار داشت و در پاساژ در آن موقع شب بسته شده بود شب را همانجا ماندم. صبح وقتی بیدار شدم گیتار را در جعبهاش گذاشتم و به همراه کامپیوتر و پرینتر داریوش آن را به مقابل در پاساژ منتقل کردم. کارت شناسایی داریوش را به نگهبان در نشان دادم و به او گفتم خواهرزاده داریوش هستم و او اجازه داد از پاساژ خارج شوم.
چطور با راننده تاکسی درگیر شدی؟
در فلکه اول شهریار میخواستم از تاکسی پیاده شوم که سر کرایه با راننده تاکسی درگیر شدم و شیشه ماشین را شکستم. همان موقع ماموران گشت سر رسیدند و من برای فرار با یکی از ماموران درگیر شدم اما پس از ضرب و شتم مامور بازداشت شدم و در اداره آگاهی به قتل اعتراف کردم. اما هنوز هم باورم نمیشود که به خاطر یک گیتار سهمیلیونی دست به این قتل زدهام. من در زندان هرشب کابوس میبینم.
در کابوسهای شبانهات چه میبینی؟
هر شب میبینم روی سینه داریوش نشستهام و با چاقو به داریوش ضربه میزنم و همه اتاق پر از خون است اما پاهایم به خونها چسبیده و نمیتوانم حرکت کنم. من چندین شب است که نخوابیدهام.
برای جلب رضایت اولیای دم چه کار کردهای؟
اولیایدم برایم حکم قصاص خواستهاند و این حق آنهاست. من به مرگم راضی هستم تا شاید با مرگ از کابوسهای شبانه خلاص شوم.
۳۵

Ali Okhtapous - مشهد، ایران
هر چی رو با خودت میبری ببر...گیتارو با خودت نبر!!!!!!
1
22
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۸
۵۷

کیوان م - تهران، ایران
از برکت جمهوری آخوندی جوانان اکثرا روانی شدن و با کوچکترین برخوردی طرف را ناکار میکنن ،۱۱۱ ضربه چاقو به بدن یه شخص چقدر زمان میبره ؟؟؟؟چقدر باید کینه داشته باشی که بتونی ۱۱۱ ضربه چاقو رو به بدن بزنی ؟؟؟؟
2
18
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷
۵۸

دوستدار - استهکلم، سوئد
به خاطر اینکه از دست زندگی کردن رهای یابد یکی را به قتل رسانده تا اعدامش کنند.
0
8
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۷
۵۶

toghrol59 - گنت، بلژیک
بهتر نبود ۳ ضربه میزد و سازدهنی رو میدزدید...؟
0
5
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۵