تکنولوژی موتور بوئینگ: سطح انتظار سردار نقدی از توافق هسته ای - طنز

سردار نقدی فرمانده بسیج چندی پیش در سخنانی فرمودند که بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای انتظار داشتند که تکنولوژی موتور بوئینگ به ایران آورده شود اما به جای آن میخواهند مک دونالد به ایران بیاورند...اینکه چرا سردار نقدی انتظار داشته که بعد از توافق هسته ای شرکت بوئینگ تکنولوژی تولید موتور هواپیماهای غول پیکر خود را به ایران بدهد برمیگردد به شخصیت خاص ایشان که سطح انتظاراتشان همواره بسیار بالاتر از واقعیات موجود است...ایشان که بنا به برخی روایات اصالتا عراقی و زاده شهر نجف هستند، از همان کودکی در حالی که همسن و سالهاییشان با هسته خرما زیر سایه های نخل «یه قل دو قل» بازی میکردند و سرگرم میشدند، سطح انتظارشان از بازی و سرگرمی در حد «نید فور اسپید» بود و ابوی محترمشان «آ شیخ علی اکبر ثمانی» که از روحانیان نجف بودند را برای خریدن یک دستگاه پلی استیشن بسیار تحت فشار قرار داده بودند... از آنجا که در آن سالها این دستگاه هنوز اختراع نشده بود ( و همین نشان میدهد ایشان از زمان خود بسیار جلوتر بودند) و ایشان نیز به هیچ چیزی کمتر از پلی استیشن و «نید فور اسپید»  رضایت نمی دادند بارها از طرف ابوی محترمشان چک و لگدی شده اما هیچگاه  یک قدم از خواسته های بی ربط خود عقب نشینی ننمودند.

 

بعدها در مدرسه نیز ایشان انتظاراتی بیش از حد معمول از معلمین خود داشتند ...یکی از معلم های سابق ایشان به نام «عبید جاسم عباس» نقل میکند که وی برگه ی امتحانی آخر سال خود را تقریبا سفید تحویل داده بود و وقتی نمره یک و بیست و پنج صدم در کارنامه ایشان برای آن درس درج گردید، ایشان به شدت اعتراض کردند و گفتند که انتظار داشتند پانزده به بالا بگیرند... در نهایت که با اعتراضات زیاد برگه ی ایشان را بیرون اوردند و نشان دادند که هیچ سوالی در برگه پاسخ داده نشده و همان نمره یک و بیست و پنج صدم هم جنبه تزئینی داشته ، ایشان کمی سطح انتظارات خود را کاهش داده و گفتند با این وجود نمره ی 12 کمترین انتظاری ست که دارند... در نهایت با پادرمیانی ابوی محترم که از علمای موجه شهر تجف بودند مساله به صورت نقدی حل و فصل گردید.

 

در سن هجده سالگی به خاطر فشارهای دولت وقت عراق بر خانواده ایشان، از عراق به ایران مهاجرت کرده و در شهر نقده سکونت می گزینند و نام خانوادگی خود را از «ثمانی» به نقده ای و بعدها «نَقَدی» تغییر میدهند... در حالت عادی یک مهاجر عراقی توی شهر کوچکی مثل نقده اگر خوش شانس بود می توانست اجازه اقامتی بگیرد و نهایتا یک بقالی یا قصابی راه بیندازد و زندگی اش را بچرخاند...ولی ایشان که سطح انتظاراتش از زندگی بسیار بالا بود به جای این کارها جذب سپاه شده و در آنجا  پله های ترقی را  دو تا یکی طی کرده و سپس وارد سپاه بدر و از آنجا عازم لبنان و نیروی قدس میشوند و چندی پس از اینکه به ایران بازمیگردند، به سمت فرماندهی کل حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی منسوب میشوند.

برای اینکه تصور کنید که سطح پرش سردار نقدی  چقدر بوده، کافیست تصور  کنید نگارنده ی این سطور که حدود یک سال است به ترکیه پناهنده شده است تا هفت هشت سال دیگر تبدیل بشود به دست راست اردوغان و صاحب یکی از بالاترین مناصب امنیتی در ترکیه. ایشان اکنون به حکم رهبر جمهوری اسلامی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و با حفظ سمت رئیس ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا هستند و اگر با همین سرعت به رشد خود بتوانند ادامه دهند هیچ بعید نیست که تا چند سال دیگر تبدیل به مقام معظم رهبری بعدی در جمهوری اسلامی و بلکه هم چیزی بیشتر شوند.

 

با توجه به مطالب بالا حالا متوجه می شویم که انتظار ایشان از آمریکا مبنی بر اینکه حالا که توافق شده تکنولوژی موتور بوئینگ را به ایران بدهند شاید برای ما و طرف آمریکایی کمی عجیب و غیر منطقی به نظر برسد اما برای جناب سردار یک خواسته ی خیلی معمولی و دم دستی ست و با شناختی که ما از ایشان داریم هیچ بعید نیست به این خواسته شان هم برسند و انحصار تولید بوئینگ را از دست آمریکا بیرون بیاورند!