یکی از معلمان بازداشت شده: دوباره تجمع می کنیم

هاشم خواستار در بیمارستان زندان، بهمن ۱۳۸۹ایران وایر :هاشم خواستار، معلم بازنشسته و نماینده کانون صنفی معلمان خراسان، دیروز به محض این‌که پایش از داخل متروی بهارستان به خیابان می‌رسد، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه  پلیس امنیت منتقل می‌شود. او برای شرکت در تجمع اعتراضی معلمان مقابل مجلس شورا، از مشهد راهی تهران شده بود. دیروز قرار بود معلمان سراسر کشور برای درخواست آزادی معلمان زندانی، مقابل مجلس تحصن سکوت برگزار کنند. اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان، آخرین معلمی است که به دلیل پیگیری مطالبات صنفی خود و همکارانش دستگیر شده  است. او ششم تیرماه امسال پس از احضار به دادستانی اوین دستگیر شد. هشتاد معلم از تهران و شهرهای مختلف او را هنگام رفتن به دادستانی همراهی کردند و زمانی که بازداشت شد، مقابل زندان اوین تجمع کردند. آنها همان وقت اعلام کردند اگر بازداشت او ادامه پیدا کند، با همراهی معلمان سراسر کشور یک تجمع اعتراضی بزرگ برگزار می‌کنند. روز گذشته، روز موعود بود، علاوه بر این، قرار بود معلمان به زندانی بودن معلمانی مثل علی اکبر باغانی، رسول بداقی، محمود باقری، علیرضا هاشمی و عبدالرضا قنبری نیز اعتراض کنند. معلمان زیادی از خراسان، اصفهان، همدان، شیراز، خوزستان و دیگر شهرها راهی تهران شدند اما این تجمع با حضور نیروهای امنیتی و بازداشت عده زیادی از معلمان پر حاشیه شد. هاشم خواستار به «ایران وایر» می‌گوید: «این نشان می‌دهد که حتی اصل ۲۷  قانون اساسی را هم نادیده می‌گیرند.» خواستار به خاطر پیگری مطالبات فرهنگیان از سال ۸۳ تا کنون بارها دستگیر و راهی زندان شده است.  نامه‌های او از زندان، وضعیت اسفناک زندان وکیل آباد مشهد را آشکار کرد. با او درباره اتفاقات روز گذشته گفت وگو کرده‌ایم.
 
گفته شده، قبل از برگزاری تجمع از وزارت اطلاعات با فرهنگیان تماس گرفته شده که در این تجمع شرکت نکنند...بله. شب قبل از برگزاری تجمع هم از حراست اداره آموزش و پرورش و هم از اطلاعات با خیلی از همکاران تماس گرفته بودند و تهدید کرده بودند که در این تجمع شرکت نکنند. حتی با بعضی از همکاران ما ساعت یک ونیم شب تماس گرفته و تهدید کرده بودند.
با شما هم تماس گرفتند؟نه، خودشان می‌دانند که اگر با من تماس بگیرند و تهدید کنند، بیشتر روی آن کار پافشاری می‌کنم. فکر می‌کنم به همین دلیل هم با من تماس نگرفتند.
فضای امنیتی چطور بود، تشدید شده بود؟کاملا امنیتی بود. همکارانم شمرده بودند و می‌گفتند بیست و پنج مینی بوس نیروی انتظامی در اطراف بوده و تعداد زیادی مامور، چهار طرف خیابان را اشغال کرده بودند. من به محض اینکه از مترو پایم را بیرون گذاشتم، بازداشت شدم. ما را به پلیس امنیت خیابان وزرا منتقل کردند. آنجا یازده نفر از بازداشتی‌ها خانم و ۱۲۲ نفر آقا بودند. از جاهای دیگر اطلاع ندارم.
در بازداشتگاه پلیس امنیت سوال و جوابی هم شد؟سوال و جوابی نشد اما واقعیت این که  من را صدا کردند و گفتند دادستان با شما کار دارد. اما همکاران از ترس این‌که من را نگه ندارند، اجازه ندادند من بروم و به ماموری که این را گفت، گفتند به دادستان بگویید اگر با کسی کار دارد، ایشان تشریف بیاورند اینجا. سه نفر را برای بازجویی برده بودند و برخورد بدی هم شده بود، اما همه حواس‌شان بود و گفتند: یا همه با هم باید آزاد شویم یا هیچکدام مان از اینجا تکان نمی‌خوریم، ظهر هم برای همه ناهار آوردند اما هیچ‌کس ناهار را نگرفت. وقتی این وضعیت را دیدند، دادستان آمد، گفت: ما همه شما را آزاد می‌کنیم. از آن سه نفر هم به اصطلاح دلجویی کرد.
دادستان چه حرف هایی زد؟ایشان با زبان نرم صحبت می‌کرد و گفت این راهش نیست و منافقان از رفتار شما سو‌ء استفاده می‌کنند و فایده ندارد. همکاران ما هم گفتند: پس شما راهش را به ما نشان بدهید، ایشان گفت از راه های قانونی عمل کنید. ما حرف‌های ایشان را قبول نداشتیم چون اصلا کار غیر قانونی انجام نداده بودیم. تجمع معلمان، تجمع سکوت بود و قرار بود کسی شعار هم ندهد. این تجمع جزو حقوق شهروندی است و مطابق اصل بیست و هفتم قانون اساسی برگزاری تجمع مانعی ندارد. اصل بیست وهفتم قانون اساسی می‌گوید تشکیل‏ اجتماعات‏ و راه‏ پیمایی‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ که‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ نباشد، آزاد است‏. مگر تجمع ما مخل مبانی اسلام بود یا سلاح داشتیم، اصلا سلاح معلم چیست. مگر معلم‌ها غیر از گچ و قلم و تخته سلاحی دارد؟ ضمن این‌که غیر از تجمع ما راه‌های دیگری هم رفته‌ایم. به نمایندگان مجلس و نمایندگان خبرگان و مسئولان بارها نامه نوشته‌ایم، اما فایده نداشته.
آقای دولت آبادی وعده‌ای هم درباره آزادی همکارانتان دادند؟به ایشان گفتیم اگر همکاران‌مان را آزاد نکنند، به طور قطع روز ۱۳ مهرماه مصادف با پنج اکتبر که روز جهانی معلم است، یک تجمع سراسری و بزرگ هم در شهرستان‌ها هم در مراکز استا‌ن‌ها و هم در تهران برگزار می‌کنیم. ایشان حرفی نزدند.
 
+80
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۵
    ernakola - تهران، ایران

    یک مامور خیلی باید پلید و فاقد ذات باشد تا به یک معلم زحمتکش که فقط برای مطالبه حق و حقوقش فعالیت مدنی می کند دستبند بزند....کیسه گشاد برای غارتگران ثروت ملی و خساست و تنگ نظری برای حق الزحمه معلمین زحمت کش....!!
    2
    37
    ‌پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۱
    karaji - کرج ، سوئد
    روزی خواهد رسید که زنجیر به پای ستمگران و ضحاکان بسته شود و ایران عزیز آزاد گردد ...
    2
    16
    ‌پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    sikan - موناکو، فرانسه
    اخوند ها کلا از معلمان بیزارند زیرا با رواج مدارس در زمان پهلوی بساط مکتب خانه این بیشرفها برچیده شد
    0
    0
    یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.