خیانت و جنایت :قتل همسر با همدستی یک مرد
+46
رأی دهید
-2
فرهیختگان : حکم دادگاه زن جوانی که دو سال پیش نقشه قتل شوهرش را کشیده و با همدستی مرد مورد علاقهاش آن را اجرا کرده بود، صادر شد. این زن و مرد که دادستان به خاطر نبود اولیای دم، برای آنها اشد مجازات خواسته بود دیروز پای میز محاکمه ایستادند و با رای هیات قضایی به قصاص، شلاق و زندان محکوم شدند.در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او گفت: «زهره 27 ساله متهم است به دنبال رابطه پنهانی با یوسف 33 ساله و با همدستی این مرد، بیستوچهارم خرداد 92 شوهرش به نام جواد را کشت و جنازهاش را در زبالهها در جاده ساوه رها کرد. اکنون با توجه به اینکه اولیای دم جواد در قید حیات نیستند و دادستان از طرف پسر شش ساله قربانی برای عاملان این مجازات اشد مجازات خواسته است برای آنان کیفر میخواهم.»
سپس یوسف پشت تریبون دفاع ایستاد و به کشتن جواد در یک توطئه اعتراف کرد. این مرد گفت: «مدتی بود که با زهره در خیابان آشنا شده بودم. او با من درددل میکرد و میگفت شوهرش مرد بدخلقی است و به او خیانت میکند. او میگفت از رفتارهای شوهرش خسته شده و نقشه قتل شوهرش را کشیده است.» او ادامه داد: «من هم تحت تاثیر حرفهای این زن قرار گرفتم و به نقشه او عمل کردم. زهره از من خواست تا آمپول بیهوشی در اختیار او قرار دهم. من هم از سر دلسوزی آمپول را به او دادم. نیمهشب بیستوچهارم خرداد زهره با من تماس گرفت و گفت آمپول را به شوهرش تزریق کرده و جواد بیهوش شده است. من بلافاصله خودم را به خانه زهره رساندم و با کمک او شوهرش را خفه کردم. برای اینکه مطمئن شوم جواد مرده است چند ضربه چاقو هم به او زدم. سپس من و زهره جنازه را لای پتو پیچیدیم و در صندوق عقب خودروی جواد گذاشتیم و من آن را در زبالهها رها کردم.» نوبت دفاع به زن جوان که رسید، گفت: «قبول دارم نقشه قتل شوهرم را طراحی کردم. اما رفتارهای شوهرم از من یک قاتل ساخت. من به یوسف علاقهمند شده بودم و میخواستم با او ازدواج کنم، اما شوهرم سد راهمان بود. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم. اما حالا میگویم اشتباه کردم و پشیمانم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و به درخواست دادستان، یوسف را به قصاص و 99 ضربه شلاق محکوم کرد. زهره نیز به جرم معاونت در جنایت به 10 سال زندان و 99ضربه شلاق محکوم شد.شوهرم خیانت میکرد و طلاقم نمیداد
در چند سالگی ازدواج کردی؟
19سال داشتم که با جواد ازدواج کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
یک روز که همراه دوستم برای گردش به پارک رفته بودم با او آشنا شدم. من و جواد به هم علاقهمند شده بودیم که شش ماه بعد به خواستگاریام آمد و ازدواج کردیم.
اختلافهایتان از چه موقع شروع شد؟
یک سال اول زندگی خوبی داشتیم، اما جواد کمی بدخلق شد. به دنیا آمدن پسرمان هم وضعیت را بهتر نکرد. او به من خیانت میکرد. چند بار که متوجه رابطه پنهانی او با چند زن شدم و به او اعتراض کردم مرا به باد کتک گرفت. او میگفت چون مرد است میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد.
چطور شد که با یوسف آشنا شدی؟
خانه مادرم حوالی اسلامشهر بود و آخر هفتهها با ماشین خطی به خانه مادرم میرفتم. یوسف هم راننده یکی از ماشینهای خطی بود. چون میدید افسرده و ناراحت هستم یک روز علت ناراحتیام را پرسید که با او درددل کردم و گفتم شوهرم به من خیانت میکند. آن روز یوسف شماره تلفنش را به من داد. گاهی اوقات با او تماس میگرفتم و صحبت میکردم. بعد از مدتی گمان کردم یوسف مرد آرزوهایم است. به همین خاطر تصمیم به ازدواج با او گرفتم.
چرا از شوهرت طلاق نگرفتی؟
شوهرم حاضر به طلاقم نبود. او میگفت طلاقت نمیدهم مگر اینکه بمیرم. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم.
آمپول بیهوشی را چطور به او تزریق کردی؟
در کلاسهای کمکهای اولیه ثبتنام کرده بودم. از شوهرم خواستم تا اجازه دهد برای امتحان یک آمپول تقویتی به او تزریق کنم. من اما آمپول بیهوشی را به او تزریق کردم که بیهوش شد. سپس با یوسف تماس گرفتم.
آمپول را چطور تهیه کرده بودی؟
آن را یوسف به مبلغ 350 هزار تومان برایم خریده بود.
موقع قتل، فرزندت کجا بود؟
ایلیا که آن موقع چهار سال داشت خوابیده بود که یوسف به خانهمان آمد و کار را تمام کرد. من در حمل جنازه به او کمک کردم و او خودش به تنهایی جنازه را به جاده ساوه برد.
حالا فرزندت کجاست؟
مادرم از او نگهداری میکند. هرچند وقت یکبار او را برای ملاقات من به زندان میآورد. من با اشتباهاتم آینده خودم و پسرم را هم تباه کردم.
19سال داشتم که با جواد ازدواج کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
یک روز که همراه دوستم برای گردش به پارک رفته بودم با او آشنا شدم. من و جواد به هم علاقهمند شده بودیم که شش ماه بعد به خواستگاریام آمد و ازدواج کردیم.
اختلافهایتان از چه موقع شروع شد؟
یک سال اول زندگی خوبی داشتیم، اما جواد کمی بدخلق شد. به دنیا آمدن پسرمان هم وضعیت را بهتر نکرد. او به من خیانت میکرد. چند بار که متوجه رابطه پنهانی او با چند زن شدم و به او اعتراض کردم مرا به باد کتک گرفت. او میگفت چون مرد است میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد.
چطور شد که با یوسف آشنا شدی؟
خانه مادرم حوالی اسلامشهر بود و آخر هفتهها با ماشین خطی به خانه مادرم میرفتم. یوسف هم راننده یکی از ماشینهای خطی بود. چون میدید افسرده و ناراحت هستم یک روز علت ناراحتیام را پرسید که با او درددل کردم و گفتم شوهرم به من خیانت میکند. آن روز یوسف شماره تلفنش را به من داد. گاهی اوقات با او تماس میگرفتم و صحبت میکردم. بعد از مدتی گمان کردم یوسف مرد آرزوهایم است. به همین خاطر تصمیم به ازدواج با او گرفتم.
چرا از شوهرت طلاق نگرفتی؟
شوهرم حاضر به طلاقم نبود. او میگفت طلاقت نمیدهم مگر اینکه بمیرم. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم.
آمپول بیهوشی را چطور به او تزریق کردی؟
در کلاسهای کمکهای اولیه ثبتنام کرده بودم. از شوهرم خواستم تا اجازه دهد برای امتحان یک آمپول تقویتی به او تزریق کنم. من اما آمپول بیهوشی را به او تزریق کردم که بیهوش شد. سپس با یوسف تماس گرفتم.
آمپول را چطور تهیه کرده بودی؟
آن را یوسف به مبلغ 350 هزار تومان برایم خریده بود.
موقع قتل، فرزندت کجا بود؟
ایلیا که آن موقع چهار سال داشت خوابیده بود که یوسف به خانهمان آمد و کار را تمام کرد. من در حمل جنازه به او کمک کردم و او خودش به تنهایی جنازه را به جاده ساوه برد.
حالا فرزندت کجاست؟
مادرم از او نگهداری میکند. هرچند وقت یکبار او را برای ملاقات من به زندان میآورد. من با اشتباهاتم آینده خودم و پسرم را هم تباه کردم.
۴۷

halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
4
47
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
۴۹

آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
2
26
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴