تخریب یک خانه برای سرقت جعبه گنج مرد تاجر

شهروند: مرد تاجر زمانیکه به مسافرت رفت نمی‌دانست که راننده شخصی‌اش، خانه لوکس او را با خاک یکسان می‌کند تا جعبه گنج را سرقت کند. این پسر با همدستی دوستش وقتی دید که صاحبکارش با دخترش رمزی صحبت می‌کند، به وجود گنج در خانه او مشکوک شد و وقتی کسی در خانه نبود برای دزدی به آن‌جا رفت. سارقان موفق شدند پس از چهار روز کندن حیاط خانه جعبه طلا و جواهرات میلیونی را پیدا کنند.

تب گنج به سراغش آمده بود. با این‌که وضع مالی بدی نداشت اما می‌خواست هرطور شده به گنج برسد و ثروتمند شود. آن‌قدر وسوسه شده بود که چشمش را روی تمام خوبی‌هایی که صاحبکارش برایش کرده بود بست و با یکی از دوستانش نقشه این دزدی بزرگ را کشید. تنها چیزی که می‌خواست گنج بود. به خاطر همین راهی خانه ویلایی و لوکس خیابان فرمانیه شد و ٤ روز عرق ریخت و از صبح تا شب با بیل و کلنگ به جان حیاط بزرگ خانه رئیسش افتاد و بالاخره به آرزویش رسید. فکر می‌کرد با چند قطعه عتیقه روبه‌رو خواهد شد اما وقتی از زیرخاک باغچه جعبه‌ای پیدا کرد که داخلش پر از سکه و طلا بود از خوشحالی زبانش بند آمد. غافل از این‌که هنوز از این پول‌ها استفاده نکرده دستگیر خواهد شد.

این پرونده با شکایت مرد پولدار روی میز بازپرس قرار گرفت. او پس از اینکه از مسافرت برگشت و به خانه‌اش رفت، شوکه شد. تمام حیاط خانه‌اش با خاک یکسان شده بود هیچ نقطه‌ای نمانده بود که کنده نشده باشد. قبل از رفتنش به سفر جعبه‌ای که تمام سکه‌ها و طلاهای میلیونی‌اش را درون آن گذاشته و زیر خاک باغچه کنار درختی پنهان کرده بود. باورش نمی‌شد تمام آنها را یکجا از دست داده باشد. این مرد در دادسرا به بازپرس شعبه چهاردهم دادسرای سعادت‌آباد گفت: من پیش از رفتن به مسافرت جعبه طلاها و سکه‌هایم را در باغچه خانه‌اش خاک کردم به این امید که جایش امن است و دست هیچ سارقی به آن نخواهد رسید اما وقتی برگشتم با سرقت همه طلا و جواهرات و سکه‌ها روبه‌رو شدم.

با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت و تحقیقات در این‌باره آغاز شد. ماموران چند مظنون را در این رابطه دستگیر کردند از باغبان خانه گرفته تا بستگان مالباخته. ولی هیچکدام از آنها سارق نبودند. تا اینکه راننده شخصی مرد تاجر پول میلیونی به حساب همسرش ریخت. همین باعث شد که آنها به این مرد مشکوک شوند.

 ماموران او را دستگیر کردند که او پس از بازداشت در ابتدا منکر هرگونه دخالت در این سرقت شد ولی در نهایت به این سرقت میلیونی اعتراف کرد. او به ماموران گفت: من برای این مرد کار می‌کردم. او تاجر بود و من، هم راننده‌اش بودم و هم تمام کارها و قرارهایش را هماهنگ می‌کردم. صاحبکارم هم مرد خیلی ثروتمندی بود و در خانه با همسرش تنها زندگی می‌کرد. آنها یک دختر دارند که در آمریکا زندگی می‌کند. چند روزی بود که قرار بود با همسرش به آمریکا پیش دخترش بروند اما همیشه پای تلفن به صورت رمزی با دخترش حرف می‌زد و من اصلا از جملاتشان سر در نمی‌آوردم. به همین دلیل مشکوک و کنجکاو شدم و تصمیم گرفتم سر از کارش در بیاورم. یک روز که صاحبکارم در اتاقش با دخترش چت می‌کرد صدایش کردند و او رفت. من هم سریع لب تابش را باز کردم و تمام چت‌هایش را خواندم و فهمیدم که آنها می‌خواهند شیء گرانبهایی را پنهان کنند. دخترش هم به او گفته بود زیر خاک در حیاط خاکش کن. وقتی این را خواندم فهمیدم  که موضوع گنجی بزرگ در میان است. به خاطر همین وسوسه شدم و موضوع را با دوستم در میان گذاشتم. دوستم هم حرف‌هایم را تأیید کرد و گفت که مطمئن است موضوع گنج میلیاردی وسط است. به خاطر همین وقتی به مسافرت رفته بود با دوستم به خانه‌اش رفتیم و ٤ روز تمام حیاط ٢٠٠ متری خانه‌اش را کندیم تا بالاخره گنج را پیدا کردیم. در آن جعبه نزدیک به ٧٠٠ میلیون تومان سکه و طلا بود که بین دو نفرمان تقسیم کردیم.

متهم ادامه داد:  وقتی صاحبکارم از کانادا برگشت متوجه سرقت شد و بلافاصله به ماموران شکایت کرد. در تمام مراحل شکایت من نیز همراهش بودم و وقتی این موضوع را از زبان او شنیدم کلی هم ابراز ناراحتی کردم تا کسی به من شک نکند. به او گفتم من چند روزی را به مسافرت رفته بودم و حتما در آن چند روز که من نتوانستم به خانه سر بزنم این اتفاق افتاده است. خودش هم به تنها کسی که شک نداشت من بودم.با اعتراف این مرد وی با قرار قانونی روانه زندان شد و تحقیقات در این‌خصوص و دستگیری همدستش ادامه یافت تا اینکه او هم شناسایی و بازداشت شد و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد.
+45
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۸
    دوستدار - استهکلم، سوئد

    این راننده هم به مقام انسانیت رسیده برای همین دزدی از صاحبکار خوبش کرده
    0
    22
    ‌چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۷
    hassan5 - تهران، ایران

    مگر زمان قدیم استکه پولت را زیر خاک دفن کنی؟الان براحتی میتوان صندوق امانت بانکی گرفت واشیائ قیمتی را در ان گذاشت.ضمنا مواظب باش که اسرارت را هیچ کس نفهمد!؟!؟لو رفتن اسرا فقط وفقط ضرر دارد!!!
    0
    22
    ‌چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    Adam va hava - لندن، انگلستان
    بیچاره نمیدانسته کجا بذاره اگر بانک بذاره باید از اول بچگی‌ رو تعریف کنه به مقامات که این پولها از کجا آورده اگر شانس بیاره مصادره نشه پول داشته باشی‌ میکشنت یا می‌دزدن ناداشته باشی‌ میمیری از گشنگی خدایا شکرت‌ از این همه آزادی که در کشور ما هست :(
    4
    15
    ‌چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۸
    eydad - مونترال، کانادا
    [::Adam va hava - لندن، انگلستان::]. من قبلا صندوق امانات داشتم. کسی نمیپرسه که چقدر داری و چی میخوای برازی. اون تاجر یا ریگی تو کفشش بوده ویا احمق!
    0
    4
    ‌چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۱
    alireza mf - تهران، ایران
    واقعا تو این دنیا '' خوبی به هیچ کس نیومده :(
    0
    3
    ‌پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.