ایران وایر , رضا حقیقت نژاد :بازگشت به عصر خمینی، از جمله تاکیدات روزمرهای است که میتوان در ادبیات رهبران جمهوری اسلامیشنید. رهبر ایران وقتی میخواهد از نابودی اسراییل و برخورد با این و آن سخن بگوید، مرجع تکیهاش آیتالله خمینی است؛ هاشمیرفسنجانی مرتب از ضرورت بازگشت به عصر امام سخن میگوید؛ اصلاح طلبان گله میکنند که یاران و اهل قدرت عصر امام حذف شدهاند و اصولگرایان، چه سنتی و چه تندرو، اصرار میورزند که بر اساس اصول عصر امام عمل میکنند؛ فرزندان خمینی در اندیشه احیای آن عصر هستند و مخالفان نظام هم عقیده دارند اصلاح و تغییر بدون بازخوانی و نقد عصر خمینی کارگر و میسر نیست. گفتوگوی فرضی پیش رو، تلاشی است برای بازخوانی موردی یکی از مولفههای مورد توجه آیت الله خمینی. این گفتوگو، بازخوانی انتقادی محض نیست، بلکه روایتی است از عقاید رهبر انقلاب ایران درباره حقوق شهروندی، حقوق بشر و سایر آزادیهایی که این روزها دوباره احیا و احقاق انها به سوژه روز رسانهها و اهل سیاست تبدیل شده است.
جناب آیتالله، نظر شما درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟ما همه بدبختیهایى که داشتیم و داریم- و بعد هم خواهیم داشت- از این سران کشورهایى است که این اعلامیه حقوق بشر را امضا کردهاند. اعلامیه حقوق بشر را اینهایى امضا کردهاند که سلب آزادى بشر را در همه دوره هایى که کفیل بودند و دستشان به یک چیزى رسیده است، کردهاند. سر لوحه اعلامیه آزادى حقوق بشر- سرلوحهاش- آزادى افراد است ... اینها مىگویند آزادند بشر! براى تخدیر تودهها، که حالا دیگر نمىشود تخدیرش کرد. قضیه این چیزهایى که مىگذرانند، که یکىاش هم همین اعلامیه حقوق بشر است، این براى اغفال است نه این که یک واقعیتى دارد. (1) حقوق بشر و شوراى امنیت، حربه اى در دست غارتگران ملل ضعیف است. حقوق بشر، همهاش شعر است. همه این حرفهایى که این دولتهاى بزرگ مى زنند و جامعه هایى درست کرده اند براى حقوق بشر، براى امنیت، براى چه؛ نه امنیت شان به امنیت آدم مى برد و نه این حقوق بشرشان به حقوق آدم مى برد. همه اش براى این است که این ملل ضعیف را ببلعند. (2) این غربیهایی که دور هم جمع شدند برای منافع ابرقدرتها، اینها از انسانیت اصلا اطلاعی ندارند. اینها فقط این حیوان یک سر و دو گوش را میبینند و این طبیعت و این سطح طبیعت، نه عمق طبیعت. این سطح طبیعت را میبینند. اینها میخواهند «حقوق بشر»! تو چه میدانی بشر چه هست تا حق بشر چه باشد! تو انسان را میشناسی تا حق انسان را بشناسی؟ تو جامعه را میشناسی که حق جامعه را بشناسی؟ همه آنها همین طورند. همه این حرفها، که میشنوید در آن طرفها هست، و این طرفها هم از آنها تقلید میکنند، همه برای این است که بچاپند این جامعه را! (3) قدری از این الفاظ فاسد در ایران هم هستش. باز طرفدار حقوق این الآن در این جا هم هستش و ما نصیحت به اینها کردیم که بابا شما حسابتان را از آنها جدا بکنید. (4)
نظر اسلام درباره حقوق بشر چیست؟اسلام هم حقوق بشر را محترم میشمارد و هم عمل میکند. حقی را از هیچکس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچ کس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند.(5) اسلام کرامت انسانی را در جایگاه اول قرار داده. این دولتها میروند در زندگی شهروندانشان سرک میکشند، میروند شنود میکنند مکالماتشان را، میروند روابط شان را در میآورند، اینها میخواهند حفظ حکومت کنند. سایر حکومتهاى مادى به هر رژیمى که هستند، اینها فقط کارى به این دارند که نظم مملکت خودشان محفوظ باشد و کسى در خارج ظلم و تعدى به دیگرى نکند. فقط متکفل نظم مملکت خودشان هستند، اما حالا یک کسى در خانه خودش هر کارى مىخواهد بکند، مضر به حکومت نباشد و به وضع حکومت و به نظام ، هر کارى در باطن منزل خودش مىخواهد بکند. مىخواهد شرب خمر بکند، مىخواهد - عرض مىکنم که- قماربازى بکند، مىخواهد سایر کثافت کارىها را بکند، حکومتها به او کارى ندارند ولى اگر چنانچه بیاید بیرون عربده بکشد، چون این خلاف نظم است به او تعرض مىکنند. اما اسلام و حکومتهاى الهى این جور نیستند، اینها در هر جا و هر کس در هر جا هست و در هر حالى که هست، آنها برایش احکام دارند. (6)
منظورتان از احکام، احکام قضایی است؟حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. حق بشر را اسلام دارد رعایت میکند. جامعه باید تربیت بشود. حدود الهی برای تربیت جامعه است؛ نه برای انتقامجویی... اگر چهار تا دزد که روی موازینی که البته هست، بگیرند و جزای آنها را بدهند، دست دزدی از ایران قطع میشود، از عالم قطع میشود ... برای حفظ حقوق بشر است. حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. بشر ـ همه ـ حق حیات دارند؛ اگر نکشند این آدم جانی را و این آدمی که آدم کشته است، آدمکشی زیاد میشود. البته آنهایی که منافع خودشان را در خطر میبینند یا منافع اربابهای خودشان را، از این نهضت به هر صورتی که باشد شکایت دارند و با هر توطئهای میخواهند این نهضت را خاموش کنند. گاهی به بهانه حقوق بشر از این اعدامهایی که در ایران شده است انتقاد میکنند و این را یک امر خشونت آمیز میدانند. (7)
گفتید که اسلام برای حفظ کرامت انسانی و حقوق بشر، در مورد کارهای داخل خانه هم دخالت میکند... نمىآیند تفتیش کنند لکن محرم است، حکم دادهاند که نباید این کار را بکند... اسلام یک صورتش حکومت است، یک ورقش باب حکومت است و باب سیاست است، یک طرف دیگرش باب ساختن این انسان است ... اسلام توى خانه، تنهایى شما باشید، با شما کار دارد؛ یعنى مىگوید باید چه جور باشى، اخلاقت چه جور باشد، ادراکات عقلىات چه جور باشد. (8)
اجازه دهید برگردیم به حق تعیین سرنوشت برای شهروندان از طریق رای دادن، در حکومت اسلامی مطلوب شما، این بحث چگونه است؟ در حکومت اسلامى، همه افراد داراى آزادى در هر گونه ابراز عقیدهاى هستند و لیکن آزادى خرابکارى را ندارند. دولت اسلامى، یک دولت دموکراتیک به معناى واقعى است.(9) این ملت آزاد است به حسب قانون اساسی، به حسب شرع، ملت آزاد است. قانون اساسی ملت را آزاد کرده است. (10)
گفتید این ملت آزاد است. این آزادی را چگونه باید معنا کرد. منظور من از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. (11)
برای این که پرسش دقیقتر شود، بحث آزادی بیان را به عنوان یکی از حقوق شهروندان مثال میزنم ...آنچه در آزادی بیان اهمیت بسیار دارد، تشخیص حدود آن است. توهین و افتراء، شکستن حریم خلوت و تنهایی افراد، تجاوز به حقوق دیگران، افشای اسرار دولتی، انتشار نوشتهها و صور قبیح و کفر و ناسزاگویی به مقدسات و تجاوز به حقوق اقلیتها، نمونههایی از تعدی به حقوق جامعه است. (12)
اشاره کردید به تجاوز به حقوق اقلیتها، گزارشهای متعددی منتشر شده که در ایران حقوق اقلیتها رعایت نمیشود... اقلیتهای مذهبی نه تنها آزادند بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند و دیگر این که هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد، مسلمان یا مسیحی و یا یهودی و یا مذهب دیگر فرقی ندارد. (13)
ولی سختگیریهایی علیه آنها صورت گرفته، بازداشت شدهاند، فعالیتهایشان ممنوع شده است..البته معنای آزادی این نیست که کسی بخواهد توطئه کند یا حرفهایی را بزند که شکست ملت است؛ شکست نهضت است. این آزادی نیست. در چارچوب این نهضت انقلاب اسلامی، همه مردم آزاد هستند. کسانی که حرف دارند حرفهایشان را میزنند حتی هر فرقهای هم که باشند اما اگر بخواهند توطئه کنند و بخواهند اسلام را بشکنند، بخواهند نهادهایی را که الآن مشغول فعالیت اسلامی هستند، اینها را بشکنند، همچو چیزی نمیشود.(14)
من شنیدم در بعضی از رادیوها صحبت رییس جمهور امریکا را پخش کردند. ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند برای این که بهاییهایی که در ایران هستند، مظلوم و جاسوس هم نیستند ... اگر بهاییان جاسوس نبودند و یا به عنوان یک حزب سیاسی برای بیگانگان در درون کشور اسلامی ایران کار نمیکردند، شما هرگز برای آنها دلسوزی نمیکردید. (15)
یکی از بحثهای مهم در حوزه حقوق شهروندی، حق تجمع یا تشکیل گروههای سیاسی یا تشکلهای صنفی است. در ایران، بسیاری از این حزبها یا نهادهای صنفی تعطیل شدهاند.جمهوری اسلامی از اول که پیروز شد، آزادی را به طور مطلق به همه طوایف داد. نه تنها هیچ روزنامهای تعطیل نشد، بلکه هر گروه و حزبی به کارهای خود مشغول بودند و بعضی از گروهها که ناشناخته بودند، از طرف دولت به کار گمارده شدند. لیکن به تدریج فهمیده شد که اینها یا توطئهگرند یا جاسوسی میکنند. از طرف دیگر نمیشد که انقلاب را رها کنیم؛ نه اسلام اجازه میداد و نه عقل که یک دسته از عنوان دولت یا غیردولت برای سرنگونی جمهوری اسلامی سوء استفاده نموده یا جاسوسی کنند و ما ساکت باشیم.(16)
برخی افرادی که در سالهای اخیر به اتهام مسایلی چون جاسوسی بازداشت شدهاند، شکایت دارند که حقوقشان رعایت نشده یا کشورهای غربی انتقاد میکنند که در برخی اعدامها، روند قضایی و حقوق بشری رعایت نشده است.ما این حقه بازها که میخواهند همه منافع ماها را بدهند به اربابهایشان ... ما اینها را پیدا کردیم و چندتایشان را کشتیم، محاکمه کردهاند و اقرار کردهاند به اینکه چه کردند و چه کردند، پروندههایشان معلوم است که چه کردند... دادگاههای انقلابی کشتهاند. اینها برای احقاق حقوق بشر اینها را کشتهاند ... این جمعیتی که صدا بلند میکنند که حقوق بشر، حقوق بشر، اینها عمال استعمارند. اصلِ این جمعیتهایی که در امریکا، یا در جاهای دیگر درست شده است به عنوان جمعیت حقوق بشر، جمعیت کذا و کذا، اینها را ـ همه ـ آنها درست کردهاند برای این که حقوق بشر را ضایع کنند.(17)
شما یک فرمان هشت مادهای صادر کردید که به نقض حقوق برخی زندانیان و متهمان اشاره داشت. توصیههایی هم درباره رعایت حقوق شهروندان و متهمان به دستگاه قضایی کردید. آن چه در فرمان هشت مادهای ممنوع اعلام شد، غیر مواردى است که در رابطه با توطئهها و گروهکهاى مخالف اسلام و نظام جمهورى اسلامى است... با آنان در هر نقطه که باشند و همچنین در جمیع ارگانهاى دولتى و دستگاههاى قضایى و دانشگاهها و دانشکدهها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل، ولى با احتیاط کامل باید عمل شود.(18)
--------------------------------------------------------------------
منابع
1- صحیفه نور، جلد 3، صفحه 332
2- سخنرانی عمومی، 21 مردادماه 1357
3- سخنرانی در جمع طلاب، 7 تیرماه 58
4- سخنرانی در جمع اعضای شورای مرکزی آمار ایران، 20 خرداد 1358
5- صحیفه نور، جلد 14، صفحه 69
6- سخنرانی عمومی، 6 مهرماه 1356
7- سخنرانی در جمع بازرگانان ایرانی، 25 اردیبهشت 58
8- سخنرانی در جمع طلاب، 6 مهرماه 56
9- گفت و گو با نماینده سازمان عفو بین المللى، 20 آبان 57
10- صحیفه نور، جلد 3، صفحه 193
11- صحیفه نور، جلد 21، صفحه 453
12- صحیفه نور، جلد 18، صفحه 204
13- صحیفه نور، جلد 4، صفحه 508
14- صحیفه نور، جلد 12، صفحه 324
15- سخنرانی عمومی، تیرماه 1362
16- صحیفه نور، جلد 18، صفحه 73
17- سخنرانی در جمع بازرگانان ایرانی، 25 اردیبهشت 58
18- فرمان هشت مادهای آیتالله خامنهای، 24 آذر 1361
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان