محاکمه دوباره زن و شوهر جوان به اتهام قتل خواستگار سابق زن /متهم: باید کشته می‌شد

 زن و شوهر جوان که خواستگار سابق زن را به طرز فجیعی کشته و جنازه مثله‌شده او را به آتش کشیده بودند، برای دومین‌بار در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.

پیش‌تر، این زوج در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و مرد جوان به قصاص و همسرش به اتهام معاونت در قتل به 15 سال زندان و شلاق محکوم شده بودند. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده بود که درخواست آنها مبنی‌بر اعاده دادرسی پذیرفته شد.
این زوج دیروز در شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور چهار مستشار پای میز محاکمه ایستادند.
در این جلسه غلامرضا که حالا 26 سال دارد در جایگاه ویژه ایستاد و به کشتن خواستگار سابق همسرش در تاریخ یکم مرداد 91 در خانه‌اش در حوالی خیابان یافت‌آباد اعتراف کرد. این مرد گفت: «دو ماه از ازدواجم با مریم گذشته بود که مزاحمت‌های مصطفی شروع شد.
او با من و همسرم تماس می‌گرفت و می‌گفت باید از همسرم جدا شوم. وقتی ماجرا را از همسرم پرسیدم به من گفت که قبلا با مصطفی دوست بوده و طی رابطه دوستی‌شان، مصطفی از او فیلم تهیه کرده است. مصطفی همسرم را تهدید می‌کرد که اگر به خواسته‌اش تن ندهد فیلم را در محل پخش می‌کند و آبرویمان را می‌برد.»

 او ادامه داد: «چندبار با مصطفی تماس گرفتم تا دست از مزاحمت بردارد اما سلطه‌گری‌های او تمامی نداشت. او حتی یک‌بار به بهانه تحویل دادن فیلم، همسرم را به خانه‌اش کشاند و بار دیگر او را آزار داده بود. به همین خاطر من و همسرم تصمیم گرفتیم او را به خانه‌مان بکشانیم و هرطور شده فیلم را از او بگیریم.»

او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من در اتاق پنهان شده بودم که مصطفی به خانه‌مان آمد. او نه‌تنها قبول نکرد فیلم را به زنم پس بدهد بلکه می‌خواست دوباره به همسرم تعرض کند که مریم با چاقو به کتف او زد و من هم چند ضربه چاقو به گردنش زدم. سپس جنازه را به حمام بردم و به تنهایی آن را مثله کردم و در جاده شهریار به آتش کشیدم.» او گفت: «من با اعتقاد به مهدورالدم بودن مصطفی او را کشتم. من قبلا او را بخشیده و از گناهش چشم‌پوشی کرده بودم، اما وقتی بار دیگر برای پس دادن فیلم سیاه به خانه‌ام آمد و قصد آزار زنم را داشت فهمیدم که باید کشته شود.» سپس مریم در حالی که اشک می‌ریخت روبه‌روی هیات قضایی ایستاد و گفت: «شوهرم تاوان اشتباهات مرا پس می‌دهد. او در یک‌قدمی اعدام قرار دارد و مرگ حق او نیست.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
غلامرضا :اگر شکایت می‌کردم فقط دو سال زندانی می‌شد، کشتمش
چقدر درس خوانده‌ای؟
سیکل دارم.
شغلت چه بود؟
 در یک قهوه‌خانه کار می‌کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
من همکار برادر مریم بودم و او را می‌شناختم. چند سالی با او دوست بودم تا اینکه به خواستگاری‌اش رفتم.
چه موقع متوجه مزاحمت‌های مقتول شدی؟
دو ماه از ازدواجم نگذشته بود که تماس‌های مصطفی شروع شد. او می‌گفت باید همسرم را طلاق بدهم. بعدها فهمیدم مصطفی شب عروسی‌مان ماشین عروس را تعقیب می‌کرده تا آبروریزی کند.
چرا شکایت نکردی؟
به کلانتری رفتم اما یک مامور به من گفت اگر بتوانی مزاحمت‌های مصطفی را ثابت کنی نهایتا او به شش‌ماه تا دو سال زندان محکوم می‌شود. به همین خاطر تصمیم گرفتم برای حفظ آبرویم خودم دست به کار شوم. من بچه‌سال بودم و عقل درستی نداشتم.
چرا جنازه را مثله کردی؟
بعد از قتل ترسیده بودم و می‌خواستم هر‌طور شده جنازه را سربه‌نیست کنم. اما چون سنگین بود آن را با سنگ فرز مثله کردم.
حکم قصاصت تایید شده و چیزی به اجرای آن نمانده بود که درخواست اعاده دادرسی‌ات پذیرفته شد. در این مدت در زندان به چه فکر می‌کردی؟
به قصاص. من در دادگاه قبلی نتوانسته بودم ثابت کنم که حق پسر مزاحم مرگ بود. اما حالا می‌گویم او مستحق کشته شدن بود و من اشتباه نکردم.
اگر دادگاه اعتقاد تو به مهدورالدم بودن قربانی را بپذیرد و از قصاص رها شوی چه می‌کنی؟
نمی‌دانم. حتی نمی‌دانم می‌توانم دوباره با همسرم زندگی کنم یا نه.
+42
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۴
    kitfa - سیاتل، ایالات متحده امریکا
    عجب وحشی شدن مردم
    3
    22
    یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۸
    millionaire - منچستر، انگلستان
    در زمینه مزاحمتهاى ناموسى پلیس باید قوى باشه و زود به داد مردم برسه تا به انتقام و جنایت منجر نشه ولى متاسفانه پلیس ما فقط در خدمت اسلام عزیزه
    0
    15
    دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.