صحنهسازی برای پنهان ماندن راز جنایت
+43
رأی دهید
-2
حکم مرگ پسر جوان که پس از قتل یک زن و رها کردن جنازه او در وسط جاده با صحنهسازی قصد گمراه کردن پلیس را داشت، در دیوانعالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.شامگاه پنجم خرداد 92 به کلانتری 15 سهیلآباد رباطکریم خبر رسید، جنازه یک زن در وسط جاده روستای یقه پیدا شده که به نظر میرسد به دنبال تصادف رانندگی جان سپرده است. جنازه با هماهنگی قضایی به پزشکیقانونی فرستاده و تلاش برای افشای هویت این زن آغاز شد.
یک شبانهروز ازاین ماجرا گذشته بود که مرد جوانی به اداره آگاهی شهریار رفت و از ناپدید شدن همسر 25 سالهاش به نام فاطمه خبر داد.
این مرد گفت: «همسرم دیروز صبح در غیاب من از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. همهجا را دنبال او گشتهام اما اثری از او نیست. باجناقم میگوید دیروز عصر او را سوار ماشین یک پسر جوان به نام اسماعیل در جاده شهریار دیده است. میترسم بلایی سر همسرم آمده باشد.»
نشانیهایی که او از همسرش ارائه داد با نشانیهای جنازه زن ناشناس مطابقت داشت. به این ترتیب مرد جوان به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جنازه همسرش را شناسایی کرد. وقتی پزشکیقانونی در گزارشی علت مرگ را بریدگی شاهرگ گردن بر اثر برخورد جسم برنده اعلام کرد، پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت و فرضیه تصادف رانندگی رنگ باخت.
پلیس در نخستین گام از بررسیها به تحقیق از شوهرخواهر فاطمه پرداخت. این مرد گفت: «خواهرزنم از دو سال پیش که ازدواج کرد با شوهرش اختلاف داشت. آنها میخواستند از هم جدا شوند اما با پادرمیانیهای خانوادههایشان از این کار منصرف شدند تا اینکه عصر پنجم خرداد فاطمه را سوار ماشین پسر 22 سالهای به نام اسماعیل که از آشناهایمان است، دیدم. قبلا از همسرم شنیده بودم که فاطمه و اسماعیل به یکدیگر علاقهمند شدهاند و به همین خاطر فاطمه میخواهد از شوهرش جدا شود.»
این مرد ادامه داد: «من با ماشین، آنها را تعقیب کردم اما به محض اینکه فاطمه مرا دید، دستپاچه شد و اسماعیل به سرعت به یک خیابان فرعی پیچید که آنها را گم کردم. میخواستم ماجرا را به باجناقم بگویم اما ترسیدم تا اینکه صبح روز بعد متوجه شدم فاطمه ناپدید شده است. گمان میکنم اسماعیل در مرگ فاطمه دست داشته باشد.»
به دنبال اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد، اسماعیل چهاردهم خرداد بازداشت شد و به قتل زن جوان اعتراف کرد.
او گفت: «مدتی بود که با فاطمه تلفنی ارتباط داشتم. او میگفت به من علاقهمند شده و میخواهد از شوهرش جدا شود. عصر پنجم خرداد دنبال او رفتم و در خیابان در حال گردش بودیم که شوهرخواهر فاطمه ما را دید. فاطمه که خیلی ترسیده بود از من خواست شب به خانهمان بیاید اما من مخالفت کردم. به او گفتم تا زمانی که از شوهرش جدا نشده اجازه ندارد به خانه من بیاید. فاطمه که از شنیدن این حرف ناراحت شده بود در ماشین را باز کرد تا خودش را از ماشین به بیرون پرت کند که مانع او شدم. او میگفت جرات نمیکند به خانهشان برگردد. او التماس کرد او را با خود به خانهمان ببرم. من که ترسیده و از حرفهای فاطمه کلافه شده بودم با کارد میوهخوری که در ماشین داشتم یک ضربه به گردنش زدم و او را شبانه در وسط جاده رها کردم. میخواستم ماشینها با جنازه برخورد کنند و متلاشی شود و ماجرای قتل پنهان باقی بماند.»
به دنبال اعترافهای این پسر و بازسازی صحنه جرم، او در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد.
روز چهارشنبه این حکم از سوی قضات عالی رتبه شعبه 24 دیوانعالی کشور رسیدگی شد و مهر تایید خورد. به این ترتیب اسماعیل در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
۳۸

hossein+87+ - ایران، ایران
چه علاقه ای هم داشته بنده خدا!! آخر عاقبت ارتباط زن شوهردار یا مرد زن دار همین چیزهاست. توی تمام فرهنگ ها هم مورد قبول نیست. کثیف تر از این خدا بیامرز ، این مرتیکه....بی پدره که میدونه طرف شوهر داره ولی باهاش وارد یه رابطه عاطفی میشه. واقعا زشته.
4
46
شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۲
۵۸

parvin55 - مادرید، اسپانیا
[::hossein+87+ - ایران، ایران::]. شما هم این قدر جوشی نشو!! در کشوری که خیانت مرد به طور رسمی با صیغه ی کثیف و تعدد زوجات کثیف تر بر آمده -ا ز این دین ننگ پذیرفته شده---و در این مورد مرد میداند--همسرش باو علاقهای ندارد با اصرار احمقانه پیوست را ادامه میدهد میشود این جنایات!!!
16
31
شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۱
۴۹

apocryphal - بوستون، ایالات متحده امریکا
"پرسر" جملات نامفهوم است
0
0
شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۲
۳۸

hossein+87+ - ایران، ایران
parvin55 - مادرید، اسپانیا - شما هم هر غلطی که انسان ها میکنن به دین نچسبون. نه که تو کل دنیا از این دست جنایت ها و کثافتکاریا نداریم! حالا چون تو ایرانه ، شما بدتر از آخوندا حکم صادر میکنی! حرف من چه ربطی به دین و اخوند و این چرندیات داره. من میگم خیانت تو کل دنیا چیز بسیار ناپسندیه. حالا اگه تو ایرانه ربطش میدن به دین! اگه تو اروپا باشه امثال شماها ربطش میدن به آزادی. در ضمن ، تعدد زوجات چیزی نیست که هر کسی بهش اعتقاد داشته باشه. حالا یه عده کثافت کاریشون رو اونجوری ماستمالی میکنن. یه عده که دین ندارن بهش میگن آزادی!!
4
11
شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۱