پدیده‌ای به‌نام سعید مرتضوی-۱

خودنویس: مرتضوی، یکی از خبرسازترین «پدیده‌»های تاریخ معاصر است؛ کسی که بدنامی را معادل شهرت می‌دانست و رکورد رشد در هرم قدرت را در جمهوری اسلامی شکست، بدون آنکه عضو خانواده معروفی باشد.
 
سعید مرتضوی مشهور به «قاضی مرتضوی» یکی از نیروهایی است که به بیت رهبری نزدیک شد، و به واسطه‌ی رفتارهای خاص و اطاعت محض و حساب‌شده از مافوق خود خیلی سریع در نظام جمهوری اسلامی پله‌های ترقی را پیمود. از کارهای موثر او در مقابله با جامعه مدنی و احیای دموکراسی در ایران، می‌توان به انحلال هیات منصفه‌ی مطبوعات، توقیف فله‌ای مطبوعات، بازداشت مسوولین روزنامه‌ها و خبرنگاران متعدد در دوران سید محمد خاتمی یاد کرد. او در قتل زهرا کاظمی روزنامه نگار و عکاس ایرانی-کانادایی از سوی دولت کانادا و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم به عنوان مقصر اصلی معرفی شد.  مرتضوی در  پرونده‌های فروش سوالات کنکور، بازداشت‌گاه کهریزک و برخورد با معترضان نتایج انتخابات در سال ۱۳۸۸ و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و سازمان تامین اجتماعی از متهمان ردیف اول بود و پرونده او همچنان در حال بررسی و رسیدگی است.
 
سعید مرتضوی زاده‌ی ۱۳۴۶ در شهرستان تفت استان یزد است. پدرش را در دوران کودکی از دست داد و گفته می‌شود زیر دست عموی خود بزرگ شد. در دوران نوجوانی مدتی به کار در چاپ‌خانه‌ی خردمند در شهرستان تفت مشغول کاربوده است. وی در حالی که از بسیجیان فعال استان یزد بود،  در ۱۹ سالگی در دانشگاه علوم قضایی در رشته‌ی حقوق مشغول به تحصیل شد و در اولین سمت رسمی خود، به عنوان دادرس دادگاه عمومی شهر بابک منصوب شد. پس از مدت کوتاهی با ارتقای شغل،  به ریاست دادگاه حقوقی شهر بابک منصوب شد. 
گفته می‌شود او در همین دوران از موقعیت خود سو استفاده کرده و پیشنهاد رابطه‌ای «نامشروع» را به همسر یک زندانی داده است. با اطلاع یکی از فرماندهان سپاه از ماجرا وی توسط سپاه پاسداران بازداشت می‌شود اما به واسطه‌ی ارتباطات‌هایی، پرونده به رسیدگی قضایی مختومه می‌شود.
 
مرتضوی در سال ۱۳۷۳ - و در آستانه ی ۲۷ سالگی- با واسطه‌ی  اسدالله بادامچیان، از مسوولان وقت قوه قضائیه  به عنوان رئیس شعبه ۹ دادگاه عمومی تهران منصوب و معرفی شد. در مدت زمان کوتاهی بعداز آن نیز، توسط محمد یزدی – ریاست وقت قوه قضاییه - به شعبه ۳۴ مجتمع قضایی کارکنان دولت و سپس به شعبه ۱۴۱۰ مطبوعات رفت. شعبه ۱۴۱۰ در مجتمع قضایی کارکنان دولت مهم‌ترین جایی بود که به دلیل عملکرد عجیب او در مقابله با مطبوعات او را به شهرت جهانی رساند.  
 
مرتضوی از بهار سال ۱۳۸۲ تا هفتم شهریور ۱۳۸۸ دادستان تهران بود و در ۸ شهریور همان سال، با حکم آیت‌الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه، به معاونت دادستان کل کشور منصوب شد. یکسال بعد،  مرتضوی در ارتباط با  ۵ تن از کشته شدگان بازداشت‌گاه کهریزک، به دادگاه احضار شد. در پی پیگیری‌های خانواده و وکلای کشته شدگان مصونیت قضایی وی توسط دادگاه انتظامی قضات لغو و از قضاوت تعلیق شد.
 
پس از عزل از دادستانی تهران، سعید مرتضوی از سوی محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و در سال ۹۰ بعنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی منصوب شد. پس از تعلیق مرتضوی از همه‌ی سمت‌های حکومت، مجموعا ۴ پرونده بر علیه او تشکیل شد. اولی در خصوص نقش او در شکنجه معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۸ است. این پرونده به صدور حکم و تبرئه او از معاونت در قتل منتهی شد.
 
 پرونده‌های مفتوح او در شعبه ۱۵ دادسرای کارکنان دولت عبارتند از تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی، شکایت فاضل لاریجانی و شکایت وکلای عباس پالیزدار که جزئیات بیشتر در خصوص اقدامات و پرونده‌های مطرح شده در ادامه پرونده خواهد آمد.
همسر سعید مرتضوی کیست؟
دکتر هما فلاح تفتی، همسر سعید مرتضوی است. این پزشک پس ازبه ریاست رسیدن مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی، طی حکمی از سوی او به عنوان رئیس بیمارستان شریعت رضوی وابسته به این سازمان منصوب شد. بعد از آن نیز در آبان ماه سال ۹۱ به دلیل «خدمات خالصانه»، مدیر کل آموزش و پژوهش سازمان تامین اجتماعی شد. در گزارش منتشر شده از سوی روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی در این حکم چنین آمده است:
 
«نظر به مراتب تعهد، تخصص، تجارب جناب‌عالی و با عنایت به پیشنهاد معاونت اداری و مالی به موجب این حکم به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش منصوب می‌شوید. باعنایت به اهمیت جایگاه آموزش و پژوهش و ضرورت توجه به آموزش کارکنان به منظور رفع نیازهای تخصصی و حرفه‌ای نیروی انسانی در راستای اعتلای امور سازمان، انتظار می‌رود با توکل به خداوند منان و در سایه توجهات حضرت ولی‌عصر (عج) با بهره‌گیری از سرمایه‌های انسانی متخصص و ارزشمند، اقدامات مبتنی بر برنامه‌ریزی متناسب با منشور کاری سازمان و استفاده بهینه از منابع درجهت نیل به اهداف تبیین شده و تحقق دوره‌ای ممتاز و درخشان تلاش نمایید.

انشاءالله خدمت خالصانه و ارزشمند جناب‌عالی در راستای وظایف و مسوولیت‌های محوله موجبات رضایت حق‌تعالی را فراهم خواهد آورد.  توفیقات روزافزون شما را از خداوند منان مسالت دارم.»
 
هما فلاح تفتی همزمان با آغاز بررسی پرونده سعید مرتضوی به عنوان متهم ردیف اول بازداشتگاه کهریزک در ائتلافی تحت نام «زنده باد بهار» نامزد چهارمین دوره شورای شهر تهران شد. این انتخابات اگر چه در سایه انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته بود اما در حاشیه این رقابت هم، اتفاقات مهمی افتاد. رقابت میان همسر سعید مرتضوی و زهره حقیقی مادر«محسن روح الامینی» از حواشی این انتخابات بود. زهره حقیقی مادر محسن روح الامینی (یکی از کشته شدگان کهریزک)  در لیست ۳۱ نفره‌ی معرفی شده از سوی  «جبهه ایستادگی» بود که حامیان محسن رضایی آن را منتشر کرد. 
 
هما فلاح تفتی اما، یکی از ۳۱ نامزد مورد حمایت «اسفندیار رحیم مشایی» بود. البته نام او در راس لیست دیگری هم  تحت نام «جبهه متحد کارگران انقلاب اسلامی» در کنار نام شیخ الاسلامی - وزیر سابق کار، هم قرار گرفت. 
 
تشکل نوظهور سیاسی - کارگری که به نام «جبهه متحد کارگران ایران اسلامی» در یکی از ساختمان‌های متعلق به سازمان تامین اجتماعی به منظور معرفی چند نفر از نامزدهای انتخابات شورای شهر نشستی برگزار کرد و چهره‌هایی به عنوان نامزدهای این تشکل معرفی شدند که در نوع خود ترکیب جالبی را شکل دادند. 
 
در میان نام‌های این لیست، نام  هما فلاح تفتی همسر سعید مرتضوی و پروین احمدی‌نژاد خواهر محمود احمدی نژاد، دیده می‌شد. بنا به گزارش‌های موجود در مطبوعات  این «جبهه متحد» از امکانات دولتی برای تبلیغات خود استفاده کرده بود. سایت خبری تابناک در این زمینه می‌نویسد: «این تشکل فعالیت‌های انتخاباتی خود را صبح روز شنبه، ۱۸ خرداد در تالار پذیرایی نگین غرب تهران آغاز کرد که از موسسات متعلق به سازمان تامین اجتماعی محسوب می‌شود.» 
 
به گزارش این سایت و بر اساس اسناد به دست آمده توسط هیات تحقیق و تفحص مجلس، در یک فقره برای فعالیت‌های انتخاباتی، از محل غیرشمول مبلغ ۴۵ میلیون تومان به «ناصر برهانی» مسوول این گروه سیاسی در ۹ تیرماه ۹۲ پرداخت شده است. همچنین پرداخت دیگری - که توسط  شخص مرتضوی صورت پذیرفته - درباره همایش انتخاباتی تالار نگین است که ۵۰ میلیون تومان متشکل از کارت‌های هدیه ۲۰۰ هزار تومانی میان شرکت کنندگان در این برنامه سیاسی توزیع شده و سپس با این سازمان تسویه حساب شده است.
 
در پایان رقابت‌های انتخاباتی و شمارش آرا، همسر مرتضوی با کسب ۱۹۳۳۴ رای در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران توانست رتبه ۱۱۴ را کسب کند. در همین دوران هما فلاح تفتی در اظهار نظری عجیب مدعی شد: «اگر همسرم شهردار شود، تهران را از صفر تا صد می‌رساند‌». (روزنامه بهار-۲۲ خرداد ۹۲) برخی این سخنان را نشانه‌ی تلاش دولت برای شهردار کردن مرتضوی عنوان کردند.
 
پس از این اتفاق‌ها و هنگامی که توجه مجلس به نحوه‌ی مدیریت سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی معطوف شده بود، گزارش تحقیق و تفحص مجلس نشان داد که سعید مرتضوی هزینه ای برای خرید کتابی پرداخت کرده که نویسنده‌ی آن به رغم شباهت کامل نام خانوادگی و پسوند آن با همسر سعید مرتضوی؛ هرگونه نسبت فامیلی با آن ها را انکار می‌کند. 
 
در جریان تحقیق‌ها مشخص شد که، مبلغی معادل سی میلیون تومان بابت خرید ۲۰۰۰ جلد کتاب به نام «دوستت دارم مادر» نوشته آقای محمدرضا فلاح تفتی هزینه شده است. برخی می‌گفتند وی برادر زن سعید مرتضوی است اما همان‌گونه که گفته شد هرگونه نسبت فامیلی از سوی وی انکار و این هم فامیلی یکسان، صرفا یک تشابه ساده خوانده شد.
+94
رأی دهید
-8

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۲
    paksan - ایران، ایران

    مثبت دادن به این پست به معنی تایید مرتضوی جنایتکار نیست بلکه تایید این مقاله و حمایت از واقعیتهای گفته شده در آن است
    0
    49
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    karaji - کرج ، سوئد
    هر انقلاب دارای نشانه هائیست که آیندگان آنرا ارزیابی می‌کنند و در مورد این انقلاب مرتضوی و امثالش برای اضمحلال و به گند کشیدن نه انقلاب بلکه ده‌‌‌‌ها نسل و زمان کافیست!!
    0
    14
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    Dara20 - تهران، ایران

    این سعید کوتوله مرتضوی نقش هیملر رژیم ولائی را بازی می‌‌کند و یک جنایتکار پلید و دزد بی‌ شرف است
    0
    22
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    دایره مینا - کراکف، لهستان
    دو نکته در این خصوص لازم به ذکر است یک اینکه قسمت اعظمی از همین کتاب طبق شنیده ها و گفته ها در انبار مانده چرا که خریداری نداشته اند ! ودو اینکه ایشان را کاری نداشته باشید ! بروید به کسی که او را منصوب به این کار کرده است یعنی همین برادران دالتون !! در واقع ایشان را گذاشتند و به او پر و بال دادند تا به هر جایی که می توانست برسد - معاون دادستان ِ کل کشور کم چیزی نیست که ! - و حالا دارند او را طبق ِ روال ِ همیشگی ِ برادران ِ دالتون از صحنه ُ نظام کنار می زنند همانگونه که با خیلی ها در همین دو دوازده ساله کرده اند مانند ِ کاری که با آقای بُز ! [ب . ز = بابک زنجانی ] ! کردند !
    2
    17
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    amir-amir - تورنتو، کانادا
    وقتى که روسپیان و چاقو کشان تازى سکان دار مملکت مى شوند عنوان فیلمى که در آینده به وجود خواهد آمد
    0
    17
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    Pasargad2 - شیراز، ایران
    اینها همه همون مهره هایی هستن که خامنه ای برای به عمل اوردن قضای حاجت خودش تو سالهای اخیر به اونا نیاز داشت و سر کار اورد. اشخاصی مثل احمدی نژاد, مرتضوی, و در رتبه های کوچکتر امام جمعه هایی مثل حائری شیرازی و ..... احمدی نژاد با کمک زیر دستان البته به دستور اقا منابع مالی سازمانها رو خالی کرد. مثل تامین اجتمایی. بانکها (صادرات و ملی) . حرم امام رضا و .... امام جمعه ها مثل حائری شیرازی زمینهای استانها رو تا جایی که تونستن به زور از مردم گرفتن و مصادره کردن و دوباره فروختن به خودشون. این کلا برنامه ای بود که خامنه ای تو این 10 سال اخیر برای پایداری حکومتش انجام داد و موفق هم شد. و حسابی هم جیبش پر شد و حسابی سرباز خرید. این همون اسلام واقعیه که ما ایرانیا 1400 سال زور زدیم تا بیاریم تو ایران. حالا هم بخورید. نوش جانتون.
    0
    13
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد

    رجال کشور اسلامی : یک مشت بسیجی عقده ای از شهرستانها و دهات گمنام. عمدتا مملو از عقده های جنسی . بیگانه ازفرهنگ و علم. پاتوق شان مساجد و و امامزاده ها ؛ تفریحشان در نوجوانی مراسم سینه زنی و شام غریبان . گاهگاهی مورد محبت خاص بسیجیان بالغ تر قرار میگرفتند تا از فشارهای روحی/ جنسی فارغ بشند.
    0
    21
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    ادامه. به برکت نظام جهل و ارتجاع و سهمیه های بیکران ؛ مانند بز و گوسفند جای دانشجویان زندانی/ سیاسی /اعدامی را گرفتند و یکی دو ساله به عنوان دکتر و قاضی و مهندس زاییده شدند.با مدرک مهندسی کود شناسی میشوند مدیر فلان موزه .جالب اینجاست که تنها جنس عتیقه ای ! که قبلا آقای مدیر کاووش کرده آفتابه مسی بابا بزرگش بوده . خلاصه کلام ؛روزگار غریبی است !
    0
    19
    شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۳:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    کامبوج - سن خوزه، ایالات متحده امریکا
    من یزدی هستم واقعا شرم دارم که بگم همشهری این اقا و خاتمی هستم اینها ابروی یزد ویزدی بردن
    0
    18
    یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.