سه فرضیه برای حادثه مهاباد
تیتر و عکس قانونقانون در تحلیلی پیرامون ناآرامی های مهاباد با چاپ عکسی از هتل آتش گرفته این شهر در محاصره معترضان نوشته: فرضیه اول این که، فریناز برای نجات از تجاوز یک مرد (مثلا دارای سمت امنیتی و اطلاعاتی که با کمک مسئولان هتل قصد تجاوز به وی را داشته) در حال فرارمجبور به خودکشی میشود. این یک مسئله امنیتی نیست که از ارائه توضیحات پرهیز شود.تجاوز یک جرم است که در قانون برای آن جرمانگاری شده و با افراد خاطی به شدت برخورد میشود به خصوص اگر پای خون یک انسان در میان باشد. در اینجا دیگر کرد یا ترک یا لر یا فارس بودن اهمیتی ندارد مهم دفاع از ناموس است و جان یک انسان. داشتن یا نداشتن سمت خاص چه تاثیری در رسیدگی قضایی میتواند داشته باشد؟
فرض دوم روزنامه همان است که معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی گفته است که بین مرحومه و این فرد ارتباطی ایجاد شده-در حد صحبت کردن و آشنا شدن و احتمالا اینها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند. در این حین دختر جوان بهخاطر رو به رو نشدن با خانوادهاش که در راه هتل بودند میخواسته از طریق هتل از این اتاق به اتاق دیگری منتقل شود که در این حال سقوط میکند. و فرض سوم این که یک مرد قصد آزار و اذیت و شاید هم تجاوز به این دختر را داشته و فریناز در حال فرار دچار حادثه شده یا حتی به قتل رسیده است.
قانون نتیجه گیری کرده: یک جرم شخصی نه دولتی که می توانست با طی کردن روال معمولی قضایی خود منجر به حکم قانونی شود. دختر برای دفاع از ناموس خودکشته شده که با بررسی فیلمها و تماسهای تلفنی ضبط شده رسیدگی قضایی آغاز و به نتیجه میرسید البته اگر مسئولان هتل در بدو امر همه چیز را تکذیب نمیکردند.
انتخابات بریتانیا، پیش بینی ها و آینده
میثم سلیمانی در مقاله ای در اعتماد نوشته: در سال ٢٠١٥ تاکنون دو انتخابات سراسری مهم و تاثیرگذار در دو نقطه از جهان برگزار شد. نخستین انتخابات در تاریخ ١٧ مارس ٢٠١٥ در سرزمینهای اشغالی برای تعیین کابینه جدید رژیم اسراییل برگزار شد. پیش از انتخابات تمامی نظرسنجیها حاکی از آن بود که حزب لیکود تحت رهبری بنیامین نتانیاهو متحمل شکست خواهد شد و حزب اتحاد صهیونیستی با اکثریتی شکننده میتواند در این انتخابات پیروز شود. اما با مشخص شدن نتیجه انتخابات و کسب ٣٠ کرسی توسط حزب لیکود نتیجهای به دست آمد که هیچ یک از نظرسنجیها آن را پیش بینی نکرده بودند. شاید در سالهای گذشته میتوانستیم به راحتی از طریق نظرسنجیها نتایج را حدس بزنیم اما در انتخابات ١٧ مارس چنین اتفاقی رخ نداد تا نتیجه میدانی در صحنه انتخابات اعتبار تمامی نظرسنجیهای پیشین را نقض کند.
انتخابات بعدی در روز ٧ مه ٢٠١٥ در بریتانیا برگزار شد. انتخاباتی که تمامی نظر سنجیها اختلاف یک درصدی آرا میان حزب محافظهکار و کارگر را پیشبینی کرده بودند و امکان اینکه حزبی بتواند با اکثریت مطلق آرا پیروز انتخابات شود در تمامی نظرسنجیها چیزی نزدیک به صفر بود. اما روز ٨ مه و با روشن شدن نتیجه انتخابات در این کشور و پیروزی بیچون و چرای حزب محافظهکار با کسب اکثریت آرا ، یک بار دیگر نتایج معتبرترین مراکز نظر سنجی دنیا را زیر سوال برد.
انتخابات بریتانیا نشان داد که مراکز نظرسنجی باید فکری به حال خود کنند زیرا اگر نتوانند با چنین نتایجی خود را هماهنگ کنند به تدریج اعتبار خود را از دست خواهند داد و دیگر مردم و حتی سیاستمداران که بسیار روی این نظرسنجیها تکیه میکنند به آن اعتماد نخواهند کرد. در طول دوسال آینده انتخابات حساسی برگزار خواهد شد که نزدیکترین آن انتخابات سراسری در ترکیه است که میتواند نظام سیاسی این کشور را تغییر دهد و در سال ٢٠١٦ نیز انتخابات سرنوشتساز ریاستجمهوری امریکا پیشروست. باید دید در کوران این انتخاباتهای حساس مراکز نظرسنجی چگونه میخواهند اعتبار دوباره کسب کنند.
رضا میرطاهر در تحلیلی در جوان نوشته: در مورد اسکاتلند نیز با وجود آنکه همهپرسی استقلال اسکاتلند از بریتانیا در اواخر تابستان ۲۰۱۴ رأی نیاورد، موفقیت حزب ملی اسکاتلند در انتخابات امسال، فشار برای برگزاری یک همهپرسی دیگر را افزایش میدهد. این حزب که خواهان استقلال از بریتانیاست، در این انتخابات پیروزی چشمگیری به دست آورده و موفق شده تقریباً تمامی کرسیهای اسکاتلند(۵۸ کرسی از ۵۹) را به خود اختصاص دهد؛ کرسیهایی که تاکنون به طور سنتی عمدتا در اختیار حزب کارگر بودند.
نویسنده روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران گفته های اآکس سالموند، رهبر سابق حزب ملی اسکاتلند را شاهد آورده که چرخش آرای مردم اسکاتلند به سوی این حزب را بزرگترین چرخش در صحنه سیاسی بریتانیا از نیمه اول قرن نوزدهم خوانده است و خود اضافه کرده جالب است داگلاس الکساندر از مهمترین استراتژیستهای حزب کارگر، کرسیاش را به مری بلک یک دانشجوی ۲۰ ساله باخته است. جیم مورفی، رهبر حزب کارگر اسکاتلند نیز کرسیاش را از دست داد.
مقاله جوان به این جا رسیده که:از زمان برگزاری همهپرسی استقلال اسکاتلند که نتیجه آن ماندن در بریتانیا بود، حمایت از حزب ملی اسکاتلند در این بخش از بریتانیا افزایش یافته است. به این ترتیب میتوان پیش بینی کرد حزب محافظه کار در دوره جدید زمامداری خود، بار دیگر باید با معضل استقلال طلبی اسکاتلند دست و پنجه نرم کند.
شرق در گزارشی نوشته: دیگر میتوان بااطمینان انتخابات عمومی ٢٠١٥ را اگر نه مهمترین، اما دستکم تعیینکنندهترین انتخابات در تاریخ مدرن سیاسی بریتانیا خواند؛ انتخاباتی که نهتنها بزرگترین پیروزی حزب محافظهکار در دو دهه اخیر را بههمراه داشت، بلکه سه حزب رقیب را نیز تنها ساعاتی پس از پایان شمارش آرا، از رهبران سیاسی پرمدعای خود محروم کرد؛ چه پیروزی قاطع حزب «ملی» اسکاتلند بود، چه ریختهشدن آرای حزب «استقلال» بریتانیا به سبد محافظهکاران یا چرخش لحظه آخر رأیدهندگانی مردد بهنفع حفظ وضع موجود یا حتی شرم و آزرم تاریخی محافظهکاران از اعلام جهتگیری حزبی خود؛ دلیل هرچه که بود، نتایج تمامی نظرسنجیهای پیش از انتخابات چنان به خطا رفته بودند که رهبران احزاب شکستخورده زیر سایه فشار افکار عمومی چارهای جز استعفا، پیشروی خود نیافتند.
به نظر این روزنامه: دیوید کامرون، نخستوزیر کنونی بریتانیا، و حزب متبوعش در حالی با اتکا به حدود ٣٣٠ کرسی وستمینستر، اینبار برای تشکیل دولت حتی نیازی به ائتلاف با همپیمانان پیشین خود «لیبرالدموکرات»ها ندارند این البته به آن معنا نیست که محافظهکاران تنها پیروز مبارزه، آن هم در دوئلی دونفره بودهاند.
مقاله شرق تاکید کرده: رهبران حزب کارگر، که بهطور تاریخی همواره پیروز بلامنازع انتخابات عمومی در اسکاتلند بودهاند، درحالی باید امروز تنها به یک کرسی از ٥٩ کرسی این متحد ٣٠٠ساله اکتفا کنند که به نظر میرسد نتایج انتخابات اخیر حتی بیش از نخستوزیر ابقاشده بریتانیا، به مذاق نیکولا استرجن، رهبر حزب ملی اسکاتلند، و استقلالطلبانی خوش آمده است که اکنون مبنای مستحکمی برای تحقق رویای استقلال در پنج سال آتی یافتهاند.
خشم اهالی لندن
بی قانون صفحه طنز روزنامه قانون در زیر عکس روبرو نوشته: در حاشیه انتخابات پارلمانی انگلستان، مردم این کشور اعتراض خود را نسبت به کیفیت پوشش این رویداد مهم نشان دادند. یکی از معترضان به خبرنگار بی قانون، مستقر در لندن گفت: «چرا باید آرای شمرده شده را مو به مو و دائم از تلویزیون اعلام کنند؟ ما که می دانیم قرار است چه اسمی از صندوق در بیاید، نمایندگان پارلمان انگلیس هم سر و ته یک کارباسند. بهتر نیست به جای تلف کردن وقت ما و خودتان، برنامه های آموزنده ای درباره پانکراس و لوزالمعده پخش کنید که دو تا چیز جدید یاد بگیریم؟».
دولت، زیر سایه سه مشکل داخلی صادقزیبا کلام در مقاله ای در اعتماد نوشته: ایران در شرایط کنونی اولویتهای دیگری هم دارد که اگر خطر سوءمدیریت آنها بیشتر از سوءمدیریت در پرونده هستهای نباشد، کمتر از آن نیست. اولویتهایی که چه با رسیدن ایران و ١+٥ به یک توافق و چه با نرسیدن آنها به نتیجه مشترک پابرجا خواهند ماند و تنها راهحل آنها صرف تمرکز کمی و کیفی دولت در قبال آنهاست.
به نظر این استاد دانشگاه اول از هر چیز باید گفت هنوز سایه مشکل و به عبارت صحیحتر یک مشکل اقتصادی جدی بالای سر کشور قرار دارد و بعید است حل مناقشه هستهای هم در کوتاهمدت این مشکل را تحت تاثیر آثار مثبتی قرار دهد. وجود شش میلیون بیکار و رکود سنگین اقتصادی که بنگاههای تولیدی را به ورطه ورشکستی یا در بهترین شرایط کاهش فاحش توان تولید کشانده، زنگ خطری بسیار جدی است. جامعه ایرانی هماکنون زیر بار مشکلات اقتصادی به حالت استیصال در آمده و تنها چیزی که باعث شده در این مدت این حالت منفی در جامعه نمود بیرونی کمتری داشته باشد، نیم نگاه امیدوارانه آن به نتیجه مذاکرات هستهای است که شاید به گشایش فضای اقتصادی کمک کند.
مقاله اعتماد مشکل بعدی کشور را موضوع آب دیده که زندگی و اشتغال قسمتی از مردم را در معرض تهدید قرار داده و گسترش این پدیده در کوتاهمدت به یک مشکل عمومی و عمیق در کشور تبدیل خواهد شد. موضوع سوم هم موضوع محیطزیست است. مشکلی که اکنون از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب کشور را در بر گرفته. هر سه این مشکلات در ماههای اخیر واکنشهای عمومی منفی را به دنبال داشته است. از اعتراض معلمان در سراسر کشور گرفته تا فضایی که در خوزستان پیش آمده بود نشان میدهد که جامعه بسیارکمتر از قبل تاب تحمل این مسائل را دارد.
کانون فسادخیز اقتصاد ایران
فرشاد مومنی در مقاله ای در آرمان با عنوان کاتون فساد خیز اقتصاد ایران از عدم شفافیت در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع نوشته و تاکید کرده: هیچ برنامهای برای مبارزه با فساد موفقیتآمیز نخواهد بود جز اینکه ابتدا تمهیدی برای شفافسازی فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع اندیشیده شود. هر اندازه فضای رانتی در هر حوزهای گسترش بیشتر پیدا کند امکان بروز فساد هم افزایش پیدا خواهد کرد.
به نوشته این استاد اقتصاد: نکته بسیار مهمی که در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد و متاسفانه درس کافی از آن گرفته نشد این بود که در سال ۱۳۹۱ که کشور ما بیسابقهترین سطوح تحریمها و فشارهای اقتصادی را تجربه میکرد، تصمیمگیران کشور در زمینه تخصیص دلارهای نفتی به این جمعبندی رسیده بودند که واردات لوازم آرایش و خودروهای لوکس از درجه اهمیت بالاتری در مقایسه با واردات داروهای حیاتی، کالاهای اساسی و همین طور مواد اولیه برای تولیدکنندگان برخوردار است. وزیری که نسبت به این سوءتدبیر و صلاحدیدهای فسادزا معترض بود، عزل شد و آنهایی که چنین خطای فاحشی را رقم زدند به طور جدی مورد سوال واقع نشدند.
مقاله آرمان تاکید کرده: تا زمانی که تخصیص دلارهای نفتی از کانال مجلس عبور نمیکند نحوه تخصیص آنها تابع صلاحدیدهای مسئولان اجرایی کشور است. بنابراین مقامهای قضایی و نمایندگان مجلس هم نتوانستند کاری کنند؛ اینک هم مسئولان دولت در برابر این پیشنهاد کاملا عملی و تجربه شده در تاریخ اقتصادی ایران رویه سکوت در پیش گرفتهاند؛ یعنی نه عملا آن را پذیرفتهاند و نه در لوایح بودجهای که به مجلس دادند اجرایی کردند و نه پاسخی دادند که این پیشنهاد ارائه شده از نظر کارشناسی چه ایرادی داشته است. باتوجه به اینکه برای آن راهحلهای اجرایی مناسب نیز ارائه شده بود.
انتقال تهران
حبیبالله طاهرخانی در مقاله ای در دنیای اقتصاد با اشاره به تصویب طرح مجلس در شورای نگبهان در مورد امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران اظهار عقیده کرده که موضوع انتقال پایتخت بهعنوان یکی از گزینههای رفع مشکلات تهران در کنار تمرکززدایی سیاسی و اقتصادی به نفع سایر بخشهای سرزمین سابقهای طولانی دارد.
کارتون فرهاد بهرامی، اعتماداین مقاله یادآور شده: بیش از هفت دهه است که بعد از مطالعات موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران مبنی بر «سر بزرگ تهران بر پیکر نحیف ایران» این موضوع به محل توجه محققان، دولتمردان و برنامهریزان تبدیل شده است. در طرح جامع آمایش سرزمین بهعنوان معتبرترین سند در سال ۱۳۵۵ بر دو گزینه انتقال پایتخت به شهر اصفهان (البته با رفع تمرکزهای صنعتی از این شهر) و مکانیابی شهر جدید با ویژگیها و مختصات خاص مورد تاکید قرار گرفت بعد از انقلاب اسلامی نیز در مقاطع مختلف این موضوع مورد توجه بوده و منجر به مطالعاتی در این زمینه شده است که هیچ گاه به مرحله اجرا نرسید؛ حتی در مطالعات طرح جامع شهر جدید پرند و موضوع جمعیتپذیری آن مبحث انتقال مراکز سیاسی و اداری طرح شده بود (به تاسی از تجربه پوتراجایای مالزی).
مقاله دنیای اقتصاد در نهایت نوشته: طرح نمایندگان مجلس زمینه مطرح شدن موضوع در سطح جامعه تخصصی، دولتمردان و مردم را موجب شد و نظرات موافق و مخالف را بهدنبال داشت همین موضوع در متن مصوبه هم هویدا است که هم بر ساماندهی تهران اشاره دارد و هم بر انتقال مرکز سیاسی و اداری. جمعبندی دیدگاهها و نظرات موافقان و مخالفان نشان میدهد هیچ یک از طرفین دارای استدلال جامعی برای به کرسی نشاندن نظر خود نیستند.
راز عجله عربستان در این روزها
آرمین منتظری در مقاله ای در شهروند نوشته: عربستانسعودی بر این باور است که ایران پس از توافق هستهای با غرب و به تبع آن با رسیدن به نوعی درک مشترک با ایالات متحده آمریکا بر مبنای منافع مشترک منطقهای، با قدرتی دوچندان در تحولات منطقهای حضور خواهد یافت. از این رو ریاض میکوشد تا طی چند ماه باقی مانده تمامی کارهای ناتمام خود در منطقه را به سرانجام برساند و به جبهه خود برای رویارویی با ایران پس از توافق هستهای سروسامانی بدهد.
نویسنده به عنوان مقاله تحرکات سعودی در یمن را ذکر کرده م که عربستان با استفاده از زور و قدرت نظامی به دنبال فیصله دادن ماجرای یمن به نفع خود و بستن جبهه یمن به روی ایران است. این کشور میخواهد طی ماههای آینده قضیه سوریه و بشار اسد را نیز، به مانند یمن، به نفع خود فیصله داده و این جبهه را نیز به روی ایران ببندد. اگرچه عربستان تا بدینجای کار هم در یمن و هم در سوریه در پیشبرد طرح خود و دستیابی به اهدافش ناتوان بوده است اما در تحلیل رفتار عربستان نباید تنها به اظهاراتی نظیر «عربستان درحال فروپاشی است» بسنده کرد. واقعیت این است که عربستانسعودی بازی جدیدی را آغاز کرده و به نظر میرسد که در ادامه دادن آن جدی است.
به نظر این خبرنگار:جدی بودن عربستان زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم این کشور حاضر شده درخصوص سوریه با ترکیه به توافق برسد. ترکیهای که از لحاظ دیدگاههای سیاسی و مذهبی سنی، با عربستانسعودی اختلافات اساسی دارد. اما سعودی درخصوص سوریه به ترکیه نیاز جدی و مبرم دارد. چون ترکیه از لحاظ جغرافیایی در خصوص سوریه دارای مزیت ژئوپولتیکی است. از سوی دیگر ترکیه نیز درخصوص سوریه به عربستان نیاز دارد.
در پایان مقاله شهروند آمده: اتفاقا آنکارا هم بدش نمیآید تا پیش از اینکه ایران بتواند از مزایای توافق هستهای استفاده کرده و تجدید قوا کند، تا حدودی سرنوشت بشار اسد مشخص شود. در هر حال ماههای آینده، ماههای سختی برای بشار اسد خواهند بود.
در آن سو البته آمریکا اگرچه با سرنگونی بشار اسد مشکلی ندارد اما به هیچوجه نمیخواهد اسد به هر قیمتی از قدرت خلع شود.
نمایشگاه کتاب در اینستاگرام کارتون احسان گنجی، بی قانونشهرام شهیدی در ستون طنز شهروند با اشاره به افتتاح نمایشگاه کتاب نوشته: این موضوع باعث شده کاربران ایرانی در شبکههای مجازی ازجمله شبکه اینستاگرام گزارشهای تصویری از حضور پرشورشان در نمایشگاه را ارایه کنند.
آسمان بی ستاره عکسی به اشتراک گذاشته شده که پسران جوانی حدودا هفده، هجده ساله درحال خوردن نوشمک و یخمک جلوی غرفه یک ناشر معتبر کتاب. کپشن عکس: اومده بودیم اینجا نوشمک بزنیم به بدن دیدیم یک غرفهای هم هست که خودشو چپوند تو عکس ما. ما و نمایشگاه و غرفهای که خودشو به ما تحمیل کرد. همین الان یهویی!
توکتم ایستگیری عکس به اشتراک گذاشته شده: ون گشت ارشاد جلوی در نمایشگاه. عدهای درحال رفت و آمدند. کپشن عکس: آمدیم خانه نبودید. دوستان عزیز و مشتاقان و کسانی که پیام داده بودید و پیوی فرستاده بودین، من خوش قولی کردم و اومدم نمایشگاه اما به علت حضور برخی جلوی در نمایشگاه وارد نشدم. گفتم که بدونین چرا سرانه مطالعه در کشور اینقدر پایینه
طنزنویس شهروند در عین حال از سلطان ژنرال خبر داده که عکس به اشتراک گذاشته شده: دو جوان یله شده روی چمن نمایشگاه که هندوانه بریده شدهای جلویشان است. نفر سمت راست لباس آبی پوشیده و با انگشتان دستش عدد چهار را نشان میدهد. نفر سمت چپ لباس قرمز پوشیده و به دوربین شش انگشتش را نشان داده. هر کدامشان از چند کتاب بهعنوان بالش استفاده کردهاند. کپشن: روز خوبی بود. دشمنی جای خودش دوستی جای خودش. اومدیم نمایشگاه با دوست کیسه کشم. کتاب خیلی چیز خوبیه و استفادههای زیادی داره. از ناشرها درخواست میکنم کتابهای حجیمتری بدن بازار و آپشدار کنن کتابا رو