سعودی در مخصمه یمن
کارتون محسن عزیزی، شرقاعتماد در سرمقاله خود نوشته: تضعیف و حتی از دور خارج شدن کشورهای عراق و مصر و سوریه و تا حدی خروج ایالات متحده از منطقه، به علاوه افزایش شدید قدرت مالی سعودی ها و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، موجب شده است که عربستان از نقش به نسبت محافظهکارانه و دست دوم پیشین خود در منطقه خارج شود و در پی ایفای یک نقش فعال و تهاجمی باشد و این کار را از ضعیفترین حلقهکشهای منطقه یعنی یمن آغاز کرده است.
این مقاله تاکید دارد: راهی که عربستان پیش گرفته، بازگشت از آن بسیار پرهزینه خواهد بود و حتی ممکن است خلأ قدرتمحوری در منطقه عربی را بیش از پیش تشدید کند و ایالات متحده و همپیمانان غربی آن نیز چنین خلأیی را نپذیرند. از این رو شکست مطلق برای عربستان بسیار سنگین و غیرقابل تحمل خواهد بود، پیروزی در یمن هم بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود.
اعتماد اظهار نظر کرده: نقطه بهینه این ماجرا را می توان در مذاکرات تعیین کرد، ولی اصل ماجرا را نمی توان نادیده گرفت. وضعیت دو طرف بهگونهای نیست که بتوانند پیروزی کامل بر یکدیگر به دست آورند. مذاکره برای مخالفان عربستان نیز فرصت مناسبی است زیرا موجب می شود که عربستان به اجبار به مسائل داخلی خود بپردازد و معلوم نیست در این زمینه موفقیتی به دست آورد. بنابر این باید کوشید سیاستی را در پیش گرفت که به جدایی بیشتر همپیمانان عربستان از سیاستهای این کشور در یمن منجر شود.
سعید برآبادی با اشاره به خبرهایی که از افتتاح شهرک سینمایی و هتل در موصل توسط داعش می رسد از متخصصان در این باره پرسیده است.
به نوشته او در خیابانهای موصل مانیتورهایی نصب شده که فیلم گردنزدنی، آدمکشی و تیرهای خلاص را نشان میدهد. محمد بهشتی، که ساخت چنین سینمایی را یک نوع تلاش نافرجام برای آموزش خشونت میداند، به شرق میگوید: سینما در دست داعش تنها یک ابزار است برای بیان خود و اگر حتی سینمایی هم در کار نباشد، شیوه استفاده آنها از اینترنت نشان داده که بهترین تصویرها را از خشونت خود تهیه کرده و به جهان مخابره میکنند.
از سوی دیگر از سال ٢٠٠٩ به اینسو که تمامی پروژههای باستانشناسی این کشور به حالت معلق درآمده، بخش عمدهای از کشفیات حفاریها در موزه موصل نگهداری میشد و زمانی که داعش آن را تخریب کرد، عملا دستبهکار حذف تاریخ تمدن بینالنهرین شد. سالک، استاد باستانشناسی، در تحلیلی تازه گفته است معتقد است داعش اکنون با موزههای خالی استان سامرا چه میکند؟ موزههایی که اشیای آنها را نابود کرده اما ساختمان موزه سالم است؟ به نظرم این محیطها قرار است بهزودی موزههای داعش را شکل دهند که احتمالا باز هم رنگ توحش به خود میگیرد؛ شاید این اولین موزه خشونت علیه بشریت باشد.
گزارش شرق به هتل الوارثین رسیده که و نظر مجتبی راعی، کارگردان سینما را منعکس کرده که درباره آن گفته: این موتور تخریب و جنگ و کشتار، جنبه ضدفرهنگی هم دارد و با تمام مظاهر تمدن- فارغ از اینکه به کدام نگاه وابسته باشند- مقابله میکند. در این مسیر جنگجویانه، ساختن سینما و هتل و موزه، یک ابزار است؛ هم برای تبلیغ نوع تفکر و هم برای زدودن آنچه که پیش از این بوده.
آمریکایی ها به همین رویه ادامه دهند!
به دنبال حملات دو روز پیش رسانه های تندرو به توافق های هسته ای با اشاره به استناد گفته های تازه مقامات آمریکایی، امروز سیاست روز هم در سرمقاله خود به همان ها اشاره کرده نوشته: جدای از انتشار «فکتشیت» از سوی آمریکایی ها که در آن، موارد دلخواه خود را مطرح کردهاند، همچنان لیست خواستههای آمریکایی ها ادامه دارد.
به نوشته این روزنامه: ادعای بی ثبات کردن منطقه از سوی ایران که یک ادعای سخیف و چندشآور است، یکی دیگر از آن موارد فهرست خواستههای غرب است. رئیسجمهور فرانسه که به عربستان رفته در دیدار سلمان مشترکاً گفتهاند که توافق هستهای با ایران نباید موجب بی ثباتی منطقه شود. در حالی که اکنون علت اصلی بی ثباتی در منطقه اقدامات آلسعود است که اگر پایان نیابد با واکنشهای جدی روبرو خواهد شد.
سردبیر سیاست روز نوشته: اما انگار آمریکایی ها ایران را با یک کشور دیگر اشتباه گرفتهاند، آنها متوجه باشند که جمهوری اسلامی مستعمره غرب و آمریکا نیست که چنین خواستههایی را مطرح می کنند، اگر گمان دارند که فضایی ایجاد شده تا چنین سخن بگویند و خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را مطرح کنند، سخت در اشتباه محاسباتی قرار دارند، می توانند امتحان کنند!
امسال تفاوت روزها عمل زیبایی - کارتون نادر رحمانی، بی قانونآفرین چیت ساز اول در سرمقاله ایران روزنامه دولت نوشته: روز کارگر و معلم امسال در ایران با اتفاقاتی تازه همراه شد. برای نخستین بار تشکلها و فعالان کارگری و فرهنگی امکان یافتند با انجام راهپیمایی و اجتماع خیابانی مطالبات خویش را بیان کنند و در اتفاقی دیگر، برای نخستین بار بالاترین مقام دولت در نشستی با حضور نمایندگان این دو صنف اعلام کرد که دولت یازدهم حق اعتراض صنفی کارگران و معلمان را به رسمیت میشناسد و از این پس نیز در مسیر احیای فعالیت تشکلهای کارگری و فرهنگی گام بر خواهد داشت.
به نوشته این مقاله: دولت روحانی در مواجهه با این دو قشر پرجمعیت جامعه با واقعیتهای تلخی روبهرو است. از جمله اینکه اعتماد طیف کارگری و فرهنگی به نهادهای تصمیمگیر به دلیل شعار پردازیها و وعدههای بیسرانجام دولت پیشین بشدت آسیب دیده است. از طرفی سطح حقوق و وضع رفاهی آنها در دوران تشدید شکافهای اقتصادی تنزل یافته است به گونهای که آنها احساس میکنند فاصله میان هزینه و درآمدشان روز به روز بیشتر شده است.
مقاله ایران در نهایت به این جا رسیده که: برای عبور از این وضعیت، دولتمردان ناگزیرند یک بسته سیاستی کامل مهیا کنند که در آن علاوه بر حل مشکلات مربوط به حقوق و مزایا، برای گشودن گره بیاعتمادی و بدبینی طیفهای کارگری و فرهنگی تلاش کنند. دولت یازدهم با این واقعیت روبهرو است که برای ساختن بنیانهای اقتصاد و فرهنگ جامعه لاجرم میبایست بر بحران بیانگیزگی اهل کار و تولید(کارگر) و اصحاب فرهنگ و آموزش(معلم) غالب آید.
انتخابات و طرح های عجیب
بهمن کشاورز در مقاله ای در شرق به میل همیشگی نمایندگان مجلس برای باقی ماندن در کار خود اشاره کرده و به تازه ترین طرح های نمایندگان این دولت پرداخته از جمله طرح استانی کردن انتخابات در حالی که در دنیا معمولا برای این که مردم نمایندگانی را که مستقیم انتخاب می کنند بشناسند حوزه های محدودی در نظر گرفته می شود.
به نوشته این حقوقدان: در ایران طرح استانیشدن وضعیت را از این که هست بدتر خواهد کرد زیرا به موجب این طرح افرادی که در حوزه انتخابیه خود، ١٥ درصد آرا و در استان حداکثر رأی را آورده باشند، بهعنوان نماینده استان انتخاب خواهند شد. حال آنکه معمولا آنان که در شهرستانها فعال هستند، در مرکز استان بهویژه استانهای پرجمعیت و بزرگ، شناختهشده نیستند و کسی به آنها رأی نخواهد داد.
مقاله شرق یادآوری کرده: همواره گفته میشد انتخابات مجلس شورا در شهرهای کوچک و متوسط، بسیار جدی است. به این مفهوم که صرفنظر از مسائل مربوط به رد و تأیید صلاحیت- که خود جای بحث مفصل دارد- آنان که صلاحیتشان احراز میشود بهطور جدی با یکدیگر رقابت میکنند و عوامل مختلفی در انتخاب افراد مؤثر است. در صورت استانیشدن انتخابات، این ویژگی مثبت انتخابات در ایران منتفی خواهد بود زیرا واضح است که اهالی یک شهرستان، همه اهل سیاست و نمایندگان ادوار و مدیران سابق را، نه میشناسند نه علاقهای به شناسایی آنها دارند.
تغییرات آرام خرید سربازی - کارتون نعیم تدین، شهروندمصطفی عابدی در مقاله ای در شهروند به تغییرات آرام جوامع پرداخته و از جمله یادآوری کرده که وقتی انقلاب شد، به یکباره نمادهای ثروت از ظاهر شهر رخت بربست. البته از میان نرفت. کمتر می دیدیم که کسی با لباسهای مارک دار یا خودروهای آخرین مدل در انظار عمومی ظاهر شود. سادهزیستی و تعلقخاطر نداشتن به دنیا رواج داشت.
به نظر نویسنده در آن زمان کمتر مسئولی پیدا می شد که امکانات را برای خود یا نزدیکانش اختصاص دهد. اولین جرقه در ترورهای سال ١٣٦٠ رخ داد. به عبارت دیگر، ضرورت حفظ امنیت و حراست از جان مسئولان وارد معادلات شد. اول ماشین ضدگلوله بود، که مرسدس را وارد چرخه حملونقل مقامات کرد و هم تعداد محافظان که به خدم و حشم مسئولان افزود و سرانجام تغییر مکانی، کوچ به مناطق امن که مسکن آنان را بزرگ و بزرگتر کرد.
شهروند نوشته: کمکم، مسأله امنیت حل شد، ولی اثرات آن باقی ماند. وقتی این اتفاق در ساختار رخ داد، بازتولید آن در میان جامعه نیز دیده شد، نمادهای فخرفروشی ابتدا از مجالس اختصاصی بهویژه مجالس زنان حکومتیها آغاز شد. کمکم به عرصه ساختمان و مبلمان و خودرو رسید. آقازادههایی که درحال بزرگ شدن بودند، دست به کار شدند. عین این تغییرات در دیدگاهها و شیوههای تبلیغی مذهبی رخ داده است. ابتدای انقلاب کتابهای مرحوم مطهری و سایر اندیشمندان اسلامی مبنای تبلیغ و بحث درباره اسلام بود. اما اینک بار اصلی اسلامشناسی بر عهده گروه دیگری قرار گرفته قرار گرفته و چیز دندانگیری از تبلیغ دین باقی نمانده.
سرانجام مقاله شهروند اشاره کرده که کار به استخدام نیروهای امنیتی و محافظ برای ثروتمندان رسیده در حالی که خصوصی کردن امنیت آن هم در ایران خطرناک است. دولت بهتر است مالیات ثروتمندان را بگیرد و آن را صرف تأمین امنیت جامعه کند. این کار نهاد خطرناکی را در کشور پایهگذاری خواهد کرد. مشکل اینجاست که تغییرات کوچک و نزدیک به صفر وقتی در زمانهای بلند ضرب شود، تغییرات بزرگی میشود که دیگر کسی توان مقابله با آنها را ندارد.
یک درحاشیه واقعی
الناز خمامیزاده در مقاله ای در روزنامه جوان نقل کرده:
- خانم شما که سوپروایزر بیمارستان.... هستید، واقعاً جای تأسف داره که اینرو ندونید. باید از همه بچههاش رضایتنامه بگیرید. تکتک فرزندها باید برای عمل رضایت بدن.... من نمیدونم. بیماری نصف معدهاش رو گرفته... ما سعی خودمونو میکنیم. به بچههاش بگین بیمار باید هرچه سریعتر عمل بشه. هر یک دقیقه هم براش غنیمته.... چی! پول ندارن؟ وقتی پول ندارن چرا اومدن به این بیمارستان؟ چه میدونم ببرنش بیمارستان فیاضبخش. مجبور نیستن بیمارشون رو به بیمارستان خصوصی بیارن. بگین ببرن اونجا.(با طعنه) من نمیدونم خانم بهشون بگید برن از آقای مهران مدیری بپرسن... چه میدونم ببرنش فیاضبخش شاید بتونم تا یه ماه دیگه بهشون وقت بدم!.... و بعد صدای بسته شدن گوشی که حکایت از قطع مکالمه داشت!
نویسنده روزنامه سپاه پاسداران توضیح داده که این: این یک یادداشت واقعی است؛ یک مکالمه واقعی که برحسب اتفاق تکرار تلخ و البته واقعی یکی از جنجالیترین بحثهای طنز تلویزیون در ماههای گذشته بود. دیروز خانم جراحی که در کمال تعجب سوار خطوط بیآرتی در خیابان ولیعصر شده بود، آنقدر خونسرد صحبت میکرد و در طعنه زدن به بیپولی همراهان بیمارش آنقدر راحت خندههای عصبی میکرد که انگار نه انگار دارد درباره یک موجود زنده صحبت میکند.
طنزنویسان و نمایشگاه کتاب
پدرام ابراهیمی در ستون طنز شهروند نوشته: هر سال در موسم برگزاری نمایشگاه کتاب، بحث درباره سرانه مطالعه و میزان کتابخوانی ما ایرانیها، داغ میشود. امروز به سطح شهر رفتیم و از همشهریان درباره مقدار مطالعهشان پرسیدیم. وی از هر که سووال می کند جواب می شنود که من روزی سه چهار ساعت مطالعه می کنم تا می رسید به یکی که ادعای روزی هشت ساعت مطالعه دارد.
شهرونگ: شماها منو دست انداختید؟
جناب: اختیار دارید آقا این حرفا چیه؟ خب شما سوال کردی منم جواب دادم.
شهرونگ: پس سرانه مطالعه عمه من روزی دو دقیقهس؟ اگه روزی هشت ساعت مطالعه میکنید پس کی کار میکنید؟
جناب: آقا شغل من اصلا مرتبط با کتابه.
شهرونگ: آهان! ناشر هستید
جناب: خیر؛ بررس کتاب وزارت ارشاد هستم.
دومین کسی که طنزنویس شهروند از وی پرسیده خانمی است که در جواب شما اهل مطالعه هستید می گوید: خدا رفتگون شما رو بیامرزه. آقامون خیلی اهل مطالعه بود. کتاب رو زمین نمیذاشت. عشق ذبیح ا... منصوری بود. سینوهه رو مثل کف دست حفظ بود. وقتی آقامون و پنجاه نفر همراهش عمرشونو دادن به شما و رفتیم جنازهشو شناسایی کنیم هم کتاب تو دستش بود. داشت میرفت شیراز.
شهرونگ: خدا رحمتشون کنه. شغل شریفشون چی بود؟
خانم: راننده اتوبوس!
آیدین سیار سریع هم در صفحه بی قانون چند گفتگوی خود را در نمایشگاه کتاب نقل کرده از جمله:
- استاد شما سال قبل کتابهای «آن سوی فلسفه کانت» و «گلگشتی در روح هگل» را نگاشتید و وارد بازار کتاب کردید. امسال با چه کتابهایی در نمایشگاه حضور دارید؟
+ با «کله پدرت»
- استاد ببخشید. واقعا نمیخواستم عصبانیتون کنم.
+ خیر. کتابی که امسال از من منتشر میشود رمانی است با نام «کله پدرت» که در ژانر فهیمه رحیمی نوشته شده. همچنین کتابهای دیگری با عناوین «چگونه در سی ثانیه خشم خود را کنترل کنیم؟»، «صد و یک راه برای جذب شوهر» و «طرز تهیه کوفته قلقلی» به قلم بنده در نمایشگاه حضور خواهند داشت.
- استاد شوخی میکنید؟
+ خیر جدی هستم. آخه مرد حسابی! آخر ماه تو میای قسط ماشین و اجاره خونه منو بدی؟