سرقت غذا با جنایت پایان یافت
+40
رأی دهید
-1
سارق سابقهدار که جایی برای زندگی نداشت خود را مأمورگاز جا زد و وارد ساختمانی شد که در طبقه آخر آن کسی زندگی نمیکرد.او اما در جریان سرقت مواد غذایی از خانه پیرمرد صاحبخانه دست به جنایت زد و فراری شد. در نخستین روز اردیبهشت مأموران کلانتری 105سنایی تهران در جریان درگیری مرگبار در ساختمانی در خیابان ولیعصر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. کارآگاهان وقتی به نزدیکی محل حادثه رسیدند مرد جوانی را دیدند که با لباس خونین درحال فرار بود.
این درحالی بود که یک چاقوی آغشته به خون در دست داشت. ماموران او را دستگیر کردند و در همین هنگام جوانی نزد آنها رفت و گفت:من و مادرم در طبقه سوم ساختمان و دایی 70سالهام در طبقه چهارم زندگی میکنیم. این در حالی است که واحدهای دیگر ساختمان خالی هستند. این پسر جوان در ادامه گفت: دقایقی قبل مادرم با من تماس گرفت و درحالیکه بهشدت نگران بود عنوان کرد که صدای درگیری از طبقه چهارم (محل زندگی دایی ام) شنیده و از من خواست تا فورا خود را به خانه برسانم.
وقتی به مقابل در مجتمع رسیدم ناگهان جوانی را با لباس آغشته به خون دیدم که قصد فرار داشت. من نیز با او درگیر شدم. از سوی دیگر مادرم موضوع را به پلیس اطلاع داد و منتظر مأموران بودم که این شخص ناگهان چاقویی از زیر لباسش خارج کرد و با تهدید من به سمت بلوار کشاورز فرار کرد اما با حضور بموقع پلیس به دام افتاد.
جنایت در طبقه چهارم
کارآگاهان وقتی وارد ساختمان شدند در طبقه چهارم جسد پیرمرد 70سالهای را دیدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. با دستور قاضی جنایی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و همزمان تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران به تحقیق از متهم دستگیرشده که سجاد نام داشت پرداختند. او در بازجوییها خود را بیگناه دانست و با دروغ پردازی سعی در گمراه کردن تیم تحقیق داشت. سجاد یکی از دوستان قدیمیاش را بهعنوان قاتل معرفی کرد و مدعی شد که او پیرمرد را کشته و پیش از رسیدن خواهرزاده مقتول پا به فرار گذاشته است. در چنین شرایطی مأموران دوست وی را به اداره آگاهی احضار کردند. او اما خود را بیگناه دانست و مدعی شد که 10سال است از سجاد اطلاعی ندارد.
همه شواهد حکایت از این داشت که کسی جز سجاد عامل جنایت نیست. وی سرانجام روز گذشته پس از 7روز قفل سکوت را شکست و به جنایت اعتراف کرد. او که سابقه 2 بار دستگیری به اتهام سرقت را دارد در برابر تیم تحقیق چنین گفت:5سال قبل پا در دنیای مجرمان گذاشتم و از همان زمان همسرم از من جدا شد. از وقتی از زندان آزاد شدم هیچ اطلاعی از همسر و فرزندم ندارم. برای همین از حدود 3ماه پیش شبها در خوابگاه میخوابیدم تا اینکه مدیرآنجا متوجه شد که گاهی در خوابگاه دست به سرقت میزنم برای همین مرا اخراج کرد.
وی ادامه داد: درمدتی که آنجا بودم متوجه شدم که روبهروی خوابگاه یک مجتمع مسکونی است که چند طبقه آن خالی بوده و کسی داخل آن زندگی نمیکند. برای همین 30فروردینماه همزمان با اخراجم از خوابگاه در نقش مامور گاز وارد ساختمان شدم و مخفیانه خود را به طبقه پنجم رساندم. در آنجا بودم و زمانی که پیرمرد (مقتول) نبود برخی از وسایل ازجمله پتو و مواد غذایی را از خانه او برمیداشتم تا اینکه شب حادثه وقتی برای برداشتن مواد غذایی به داخل خانه مقتول رفته بودم ناگهان پیرمرد سربزنگاه رسید.
برای همین با هم درگیرشدیم و او مانع فرارم شد. من نیز با چاقویی که همراهم بود چندین ضربه به پیرمرد زدم و فرار کردم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: بهدنبال اعتراف متهم، قرار بازداشت موقت از سوی قاضی پرونده صادر شد و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: بهدنبال اعتراف متهم، قرار بازداشت موقت از سوی قاضی پرونده صادر شد و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.