پلیس برای امنیت یا امنیتی کردن جامعه
تیتر و عکس صفحه اول آرمانمحسنغرویان در مقاله در آرمان به توضیح سخنان رییس جمهور در جمع نیروهای انتظامی پرداخته، به خصوص آن جا که گفت پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، و نوشته منظور دکتر روحانی این است که پلیس موظف به اجرای اسلام در قالب اجرای قانون است. همچنین پلیس موظف است قانون اسلامی مدون و مصوب در قوه مقننه را اجرایی کند نه اینکه خود بخواهد اسلامشناسی کند که از وظایف ذاتی علمای جامعه است.
این روحانی استاد دانشگاه و حوزه علمیه توضیح داده که منظور روحانی از این که پلیس باید امنیت جامعه را فراهم کند نه این که جامعه را امنیتی کند این است که مردم نباید احساس کنند امنیت شغلی ندارند و هر لحظه ممکن است شغل خود را از دست دهند. البته رئیسجمهور بارها به احقاق حقوق شهروندی نیز تاکید داشتهاند. حقوق شهروندی حقوقی است که در قانون اساسی بر آن تاکید شده است: مانند آزادیبیان و آزادیقلم و برخورداری ازامکانات دولتی به نحو متعارف برای همه مردم جامعه.
اما کیهان با تیتر روحانی گفت پلیس موظف به اجرای اسلامی نیست، به مخالفت با این نظر پرداخته و آن را سووال برانگیز خوانده و نوشته: تاکید روحانی بر اینکه پلیس تنها جایی میتواند وارد شود که اولاً مصوبه قانون باشد و دوماً آن قانون صریح، روشن به او ابلاغ شده باشد، در حالی که اولا براساس قانون اساسی قوانین عادی نمی تواند مخالف ضوابط شرعی واسلامی بوده و با آن منافاتی داشته باشد و لذا تفکیک بین وظایف قانونی پلیس با شرع مقدس اسلام عجیب و تامل برانگیز است.
به نوشته این روزنامه تندرو: نخستین انتظار هر مسلمان آگاه و دلسوزی از پلیس یک کشور اسلامی ، اجرای احکام ومقررات اسلامی است . اگر پلیس جمهوری اسلامی هم مجری احکام شریعت مقدس نباشد، پلیس کدام کشور مجری حکم الله است
چطور می توانستند جلو بمب اتم ایران را بگیرند
جوان روزنامه سپاه پاسداران در سرمقاله خود نوشته: اگر بر فرض بنا بر ساخت سلاح هستهای در اهداف ایران وجود داشت، تاکنون چنین کاری را انجام شده بود و هیچ کشوری هم نمیتوانست جلوی این کار را بگیرد، همانطور که همین کشورها نتوانستند، از تولید سلاح هستهای در کره شمالی، هندوستان، پاکستان و... جلوگیری کنند. اکنون این کشورها سلاح هستهای دارند، اما ایران چنین هدفی را دنبال نکرده است.
به نوشته سردبیر این روزنامه : آیا اگر ایران قصد ساخت سلاح هستهای داشت، با اتهامزنندگان بیسند و مدرک پای میز مذاکره مینشست و با آنها گفتوگو میکرد؟ اما اکنون که ایران تصمیم جدی گرفته است تا دروغ بزرگ آمریکا و دیگر کشورهای رهرو او را به اثبات برساند و با قاطعیت بگوید که فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز است، حتی در روند کار مذاکرات هم از سوی آنها کارشکنی انجام میشود.
سرمقاله جوان به این جا رسیده که: مهمترین دلیل فشارهایی که به خاطر موضوع هستهای به ایران وارد میشود، همانگونه که از محتوای اظهارات مقامات آمریکایی برداشت میشود، خنثی کردن خطر بالقوه ایران است. اما مهار ایران و تضعیف آن هدف اصلی آمریکاییهاست، چرا که جمهوری اسلامی پلههای ترقی علمی را به خوبی بالا میرود و این پیشرفتهای علمی در حوزههای گوناگون در شرایطی به دست آمده است.
یمن، قارون منطقه را می بلعد
کیهان در یادداشت روز خود برای چندمین بار نوشته: عربستان در ادامه عملیات نظامی علیه یمن به جز تکرار حمله به اهداف قبلی کار دیگری نمیتواند بکند. این کشور همانطور که در مرحله قبل نتوانست به نیروهای انصار آسیب جدی وارد کند و یا سازمان آن را دچار بحران نماید در آینده نیز نمیتواند آسیب جدی به انصارالله و سازمان آن وارد نماید.
به نظر سعدالله زارعی نویسنده این مقاله: عربستان در مناطق شمالی نمیتواند دستاوردی داشته باشد و از اینرو حمله گاه و بیگاه آن به صنعا و صعده را فقط میتوان ناشی از انتقامجویی دانست. ترک عملیاتی عربستان در جنوب به این امید صورت میگیرد که انصارالله را با بحران اجتماعی مواجه کند و پس از آن به سرپلهایی در عدن، تعز و لحج دست پیدا کند و از این طریق بحث گفتوگوهای ملی را بهگونهای که نیروهای شکست خورده را وارد مدار حاکمیت نماید، مدیریت کند.
کیهان تکرار کرده: برای عربستان بسیار دشوار است این واقعیت را بپذیرد که «یمن به یک کشور مستقل با مردمی که سابقه تمدنی چند هزار ساله دارند، تبدیل شده است». اما این واقعیت، خود را به آلسعود تحمیل خواهد کرد و سرزمین یمن قارون منطقه را خواهد بلعید.
عباسعلی منصوری آرانی در مقاله ای در قانون با اشاره به خبر حضور ناوهای ایران در خلیج عدن نوشته: ناوگروه ایران در آبهای آزاد شناور هستند و بر اساس قوانین بینالملل ناوهای تمام کشورها میتوانند در محدوده آبهای آزاد، بدون کسب اجازه از کشور و دولتی حرکت کنند. نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان نیروی راهبردی از خلیج فارس عبور کرد و دریای عمان را درهم نوردید، در محور ۱۰ درجه مانور اجرا کرد و اکنون در خلیج عدن حضور دارد.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داده: آمریکا ، عربستان و اسراییل از ظرفیتهای بالقوه جمهوری اسلامی ایران که در حال تبدیل شدن به ظرفیتهای بالفعل هستند، هراس دارند. بنابراین این روزها اعتراضهای مداوم آنها به حضور نیروی دریایی ارتش ایران در خلیج عدن صورت می گیرد.
در ادامه این مقاله آمده: اما از آنجا که نیروی دریایی ارتش ایران در چارچوب قوانین بینالمللی رفتار میکند توجهی به اعتراض آنها نمیکند و به ظرفیتسازیهای خود ادامه می دهد . مجموعههای نظامی، مانورهایی به منظور آموزش ، انتقال تجارب، به کار گیری تجهیزات و کسب تجربه دارند؛ بر این اساس یکی از ماموریتهای صادر شده از سوی فرمانده نیروی دریایی ارتش مانورها است. از سوی دیگر این ناوها ماموریت حفاظت از کشتیهای داخلی و خارجی را دارند تا در مقابل دزدان دریایی و اقدامات تروریستی نیز وارد عمل شوند.
۴۰۰ میلیارد دلار فرصت از دسترفته کارتون کیوان زرگری، شهروندروزنامه اقتصادی تعادل در سرمقاله خود نوشته دولت پیشین در اختیار گروهی از افراد قرار گرفت که سابقه مدیریت آنها حداکثر در سطح شهرداری تهران بود. این گروه کمسابقه در مدیریتهای بالای اجرایی که کانون سیاستهای آنها مبارزه با دولتهای قبلی بود با اقتصاد ایران کاری کردهاند که رسیدن به تعادل پیش از روی کارآمدنشان نیروی زیادی از ایران را میخواهد.
به نوشته این روزنامه: درحالیکه آن دولت بیشترین درآمد حاصل از صادرات نفت تاریخ ایران در اختیارش بود اما در بخش نفت، گاز، پتروشیمی و تولید و صادرات میعانات گازی خسارت بزرگی بر ایران وارد کردند. محاسبههای انجامشده توسط کارشناسان نشان میدهد رقمی معادل ۴۰۰میلیارد دلار عدمالنفع ایران از عدم توجه به سرمایهگذاری در بخش نفت، گاز و پتروشیمی بوده که بخشی از آن بهدلیل تشدید تحریمها بوده است.
به نوشته سرمقاله تعادل: در دولت پیشین قراردادهای صوری و نمایشی برای بهرهبرداری از فازهای پارسجنوبی با قید ساخت هر فاز در ۳۵ماه امضا شد که تا امروز فقط فاز ۱۲ آن به بهرهبرداری رسیده و سررسید ۳۵ماهه تعهدشده چندین ماه است که تمام شده است. تولید گاز و میعانات گازی که میتوانست سالانه میلیاردها دلار برای ایران درآمد داشته باشد در این دوره از میان رفت.
محمد صادق جنان صفت در سرمقاله تعادل با اشاره به اطلاعات گرانبهای پژوهشکده پولی و بانکی ایران، به برخی از مشکلات بانکهای کشور اشاره کرده از جمله این که: اگر دولت احمدینژاد ۴۵ هزار میلیارد تومان از طریق بانک مسکن به بانک مرکزی بدهکاری ایجاد کرده است، دولت یازدهم نیز تا امروز ۳۸ هزارمیلیارد تومان به این مبلغ اضافه کرده است.
به نوشته این مقاله: ما فکر میکردیم بانکها سردرد دارند، ما قرص سردرد دادیم اما معلوم شد که فشارشان افتاده و قرص فشار دادیم اما امروز فهمیدهایم افت فشار بانکها یکی از دردهای آنهاست. اگر سعی کنیم با فشار موضوع نرخ سود بانکی را حل کنیم خطای بزرگی مرتکب خواهیم شد و اگر نتوانیم میان فعالان اقتصادی، سیاستگذار تولیدی و سیاستگذار مالی اجماع حاصل کنیم از چاله به چاه خواهیم افتاد.
در انتهای سرمقاله تعادل آمده: سود سهام بانکهای ایرانی تزیین است. یعنی بانکها دارند صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند. صورت مالی بانکها باید راستیآزمایی شود که توان چنین کاری را در داخل وجود ندارد.
چی فکر میکردیم چی شد؟!
کارتون فیروزه مظفری، ابتکار سوشیانس شجاعیفرد در ابتدای ستون طنز شهروند نوشته : رونی کلمن، سلطان پرورش اندام جهان به تهران آمد. با مدیریت ایرانی ما آشنا شد و بعد از اینکه برنامههایش لغو شد، به وطن استکباری خود بازگشت تا برای آمریکاییها از شیوه مدیریت جهانی ما تعریف کند!
نویسنده بعد از ارایه برنامه ای از اموری که قرار بود این ورزشکار آمریکایی در تهران انجام دهد و تغییراتی که دربرنامه اش صورت داده شد نوشته: البته خدمت آقای کلمن عرض کنیم، اینها برای شما تازه است، برای ما خاطره است! ما از این چی فکر میکردیم چی شدها زیاد دیدیم! از خیلی قبلترش نمیگویم که چی فکر میکردیم و چی شد! چون دورههای گذشته که اصلا ممنوعالتصویره!
در ادامه طنز شهروند آمده: همین دو سال پیش فکر میکردیم کنسرتها راحت اجرا میشوند، کتابها راحت چاپ میشوند، حرفهای بیحساب نمیشنویم، فکر میکردیم دریاچه ارومیه پر آب میشود، فکر میکردیم گردوغبار غم چو بنشینند، بنشانند!، فکر میکردیم اقتصادمان لنگ یارانه نمیشود! فکر میکردیم وضع فرودگاههایمان سروسامان میگیرد و آبرویمان نمیرود، البته ما خیلی سالهاست فکر میکنیم از این ستون به اون ستون فرج است!
پیششرطهای گسترش آرامش اجتماعی
امانالله قراییمقدم در مقاله ای به موضوع آرامش اجتماعی پرداخته و نوشته ایجاد این آرامش با محتوای مسالمت آمیز کتابهای درسی دیوار نوشتهها و پلاکاردهای خیابانی به دست می آید در حالی که برنامههای رادیو و تلویزیون که بیش از هر چیزی در ایجاد یا سلب آرامش اجتماعی دخیلند.
این جامعه شناس سپس اشاره کرده: اینکه هر روز میان مجلس و دولت یا سایر نهادها اختلاف وجود داشته باشد و این اختلافات را به فضای اجتماعی و جامعه بکشانند، آرامش اجتماعی به وجود نخواهد آمد. ضروری است در جامعه ما فضای گفتوگو و مباحثه و مناظره آزاد ترویج شود. حتی کوچکترین رفتارهایی که در جامعه رخ میدهند نیز میتوانند تاثیرات بسزایی را در این مورد داشته باشند. برخورد با اربابرجوع در ادارات و سازمانها که امروزه به «نوکر رجوع» تبدیل شدهاند، میتواند مصداقی از این قضیه باشد.
به نوشته این مقاله آرامش زمانی به وجود میآید که آزادی بیان باشد. آزادی زمانی است که کسی از گفتن یا نوشتن چیزی، ترسی به خود راه ندهد. آزادی مستلزم آزادانه انتقادکردن است. آرامش زمانی میآید که چند میلیون چک برگشتی نداشته باشید، آرامش زمانی بهوجود میآید که ارزش پول و سرمایهتان هر لحظه پایینتر نیاید. مادامی که ناامنی شغلی وجود دارد.. آیا ما در مسائل فرهنگیمان، خشونت را ترویج کردهایم یا آرامش را؟
و سرانجام این جامعه شناس بدین جا رسیده که: تمام هم و غم همه دولتها در سراسر دنیا، این است که جامعهای آرام داشته باشند. بهترین این کشورها، کشورهای حوزه واسکاندیناوی، سوئد، نروژ و اتریش هستند. ما در ردیف ١٧٠ و ١٨٠ هستیم. دزدی و ارتشاء و پولشویی هستند که آرامش اجتماعی را میگیرند. نباید انتظار نابجا از مردم داشت که آرامش خود را حفظ کنند، مگر آنکه شرایط آرامش را برای آنها مهیا و محقق کرده باشیم.
کارتون محمد طحانی، آرمانآیدین سیار سریع در صفحه بی قانون به خبری اشاره کرده درباره تازهترین بررسیهای انجام شده که نشان می دهد سوئیس شادترین کشور جهان شناخته شده و بر همین اساس به یک مصاحبه دست زده:
سوال: چرا ما شادترین کشور جهان نیستیم؟
پاسخ: ما هم شادترین کشور جهان هستیم ولی باید توجه داشته باشیم چند گونه شادی در جهان وجود دارد.
سوال: چند گونه شادی در جهان وجود دارد؟
پاسخ: ببین یک وقت میبینی یک کشور بالاترین سطح رفاه را در بین کشورها دارد. مردمش هم از نظر امنیت، سلامت، کسب و کار، آزادی و ... هیچ مشکل خاصی ندارند و بطورکلی کشور غرق در سوسول بازی است. مثل سوئیس. خب این کشور شادی طبیعی دارد. متاسفانه.
سوال: با این حساب ما چه جور شادیای داریم؟
پاسخ: ما شادی هیستریک داریم. مثلا شدیدترین قطعنامهها صادر میشد آقای احمدی نژاد میگفت قطعنامه دانشان پاره شد ما میخندیدیم. تو جادهها تصادف میکنیم، هواپیمایمان سقوط میکند، در عربستان اذیت و آزار میشویم، مرغ و گوشت نمیتوانیم بخریم، نان گران میشود، جوک میسازیم میخندیم. به واقع این شادی ما از شدت بدبختی و رددادگی است.