بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ سه شنبه ۱ اردیبهشت

روزنامه های امروز صبح تهران همزمان با حضور هیات مذاکره کننده هسته ای در جلسه مناظره ای با دانشجویان و انعکاس آن در صفحات اول خود، در مقالاتی به بررسی احتمال های مختلف در ادامه توافق های هسته ای با کشورهای شش گانه قدرتمند جهان پرداخته، از جنگ یمن و اختلافات ایران و سعودی نوشته و در عین حال به مسایل داخلی پرداخته اند.
در میان مسایل داخلی تاثیر پول های کثیف در انتخابات، ماجرای امتیازهایی که در دوره احمدی نژاد به یک گروه از نزدیکان آن دوستان به عنوان بورسیه داده شد، سگ کشی در شیراز پرداخته و روز سعدی را بزرگ داشته اند.
واقعیت مذاکرات و پشت پرده هایش
تیتر و عکس صفحه اول ابتکارحسین موسویان در سرمقاله ایران روزنامه دولت درباره بیانیه لوزان نوشته این چارچوب مطلوب و ایده‌آل هیچ یک از طرفین نبوده و اگر توافق جامع هم حاصل شود، آن هم ایده‌آل هیچ یک از طرفین نخواهد بود. ایران و شش قدرت جهانی در تفاهم لوزان سوئیس، امتیازات متقابل بزرگی به هم دادند و امتیازات متقابل بزرگی نیز از هم گرفتند.
 
نویسنده به پنج امتیاز بزرگی اشاره کرده که ایران گرفته، پنج امتیاز بزرگی که قدرت‌های بزرگ جهانی گرفته اند و پنج امتیاز بزرگی که جامعه جهانی گرفته و افزوده: به یک معنی هر دو طرف مذاکره برنده و به یک معنی هردو بازنده بوده‌اند.
 
عضو پیشین هیات مذاکره کننده هسته ای نوشته: دو امتیاز بزرگ ایران برداشته شدن تحریم‌ها و تأمین حقوق ایران در بهره‌مندی از تکنولوژی صلح‌آمیز ایران از جمله غنی‌سازی بود و دو امتیاز بزرگ قدرت‌های جهانی محکم‌ترین راستی‌آزمایی‌های تاریخ هسته‌ای جهان و محدودیت‌های فوق‌العاده در بخش غنی‌سازی و آب سنگین ایران بود.
 
در پایان این مقاله آمده: اساس استراتژی آمریکا بعد از انقلاب «تغییر رژیم» در ایران بوده است. تمام موضوعات اساسی مورد اختلاف ۳۵ سال گذشته مثل حقوق بشر و تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی هم صرفاً یک بهانه برای ایجاد فشار و تحریم به قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده است.
 
حسین شریعتمداری در ادامه مقالاتش در مخالفت با بیانیه لوزان و توافق های ایران و پنج به اضافه یک در یادداشت روز امروز کیهان بار دیگر خواستار انتشار فکت شیت مذاکرات شده و نوشته: آمریکایی‌ها فقط چند ساعت بعد از اعلام و انتشار متن توافق لوزان، تفسیر و برداشت خود از مفاد آن را به صورت مکتوب منتشر کرده‌اند مثلا اعلام کرده‌اند، «ایران پذیرفته است برای رفع نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نسبت به ابعاد احتمالی نظامی در فعالیت هسته‌ای خود زمینه دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات مشکوک را در هر نقطه ایران فراهم آورد»! آیا این برداشت و تفسیر آمریکایی‌ها مورد قبول ایران است؟ اگر پاسخ مثبت است، با چه استدلالی می‌خواهیم مراکز نظامی کشورمان را در دسترس بازرسان آژانس قرار دهیم؟
 
یادداشت روز کیهان از تیم هسته‌ای کشورمان پرسیده: آیا شما نیز دسترسی بازرسان آژانس به مراکز نظامی کشورمان را پذیرفته‌اید؟ و آیا شما هم معتقدید که در ایران علاوه بر تأسیسات اعلام شده - تأسیسات اعلام نشده دیگری نیز وجود دارد که بازرسان آژانس باید به اطلاعات مربوط به آن دسترسی کامل داشته باشند؟! و آیا پذیرش این بند به معنای آن نیست که در مقابل آژانس دست به پنهان‌کاری زده‌ایم؟! و نمونه‌های مشابه دیگری که در صورت اجرا، تمامی برنامه هسته‌ای کشورمان را بر باد می‌دهد!
 
مدیر کیهان در پایان نوشته: اخیرا، شایعه‌ای در برخی از محافل مطرح شده است که هر چند رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انتشار فکت‌شیت ایرانی تاکید ورزیده‌اند ولی پس از توضیح و درخواست تیم مذاکره‌کننده با عدم انتشار آن موافقت فرموده‌اند! بدیهی است که این نکته نمی‌تواند صحت داشته باشد و به نظر می‌رسد انتشار آن به منظور پیشگیری از درخواست دلسوزان برای انتشار برگه تفسیری بوده است! چرا که اولا به دلایل ذکر شده، انتشار فکت‌شیت ایرانی برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف، ضروری و اجتناب‌ناپذیر است و ثانیا؛ حضرت آقا، تاکید فرموده‌اند که هرگز آنچه آشکارا اعلام می‌کنند با آنچه در نهان اعتقاد دارند، تفاوت و دوگانگی ندارد.
 
متین مسلم در مقاله ای در شهروند نوشته: مخالفان رئیس‌جمهوری روحانی و محمدجواد ظریف مشخص نمی‌کنند فراتر از شعارها و هیجانات روزافزون اما بی‌حاصل، گزینه‌های جایگزین آنها برای حل بسیاری از معضلات سیاست خارجی ایران خصوصا پرونده حساس هسته‌ای چیست. آنها تنها به مخالفت خود اصالت داده و هر آنچه را که طی قریب به دوسال گذشته منجر به افزایش اعتماد عمومی ایرانیان به روحانی و نیز تغییر نگاه جامعه بین‌المللی به ایران شده را محکوم می‌کنند.
 
نویسنده اضافه کرده: گرچه قضاوت درباره اینگونه مواضع به عهده جامعه ایرانی است، اما متقابلا تا آن‌جا که به رئیس‌جمهوری روحانی و وزیر خارجه او مربوط می‌شود، شدت مخالفت‌های سیستماتیک موجب نشده آنان تغییری در مواضع خود ایجاد کنند و در پیگیری دیپلماسی «گفت‌وگو برای صلح و نه مذاکره برای تنش» دست به عقب‌نشینی بزنند. این مقاومت، هر چند امیدوار کننده، اما در آینده‌ای نه چندان بالقوه آنان را در معرض حملات بیشتری از سوی مخالفان قرار خواهد داد اما شدت مخالفت‌ها با روحانی و ظریف با سرعت موفقیت‌های آنان خصوصا در عرصه بین‌المللی رابطه مستقیمی پیدا کرده است.
 
مقاله شهروند به این جا رسیده که: به نظر می‌رسد با توجه به شرایط حساس منطقه‌ای و بین‌المللی و مخاطرات پیش‌رو و نیز کارنامه ٢ ساله دولت کنونی، جامعه ایرانی همچنان دلایل متعدد و قانع‌کننده خود را برای اعتماد کردن به روحانی و تیم رویایی سیاست خارجی او کاملا حفظ کرده.
آلوخشکه(گفت و شنود)
از ستون طنز کیهان؛ گفت: «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا و عضو تیم مذاکره کننده این کشور گفته است، کاهش تحریم‌ها حداقل ۶ ماه بعد از امضای توافق طول می‌کشد و آنهم به صورت مرحله‌ای خواهد بود!
گفتم: کم‌کم دست خودشان را رو می‌کنند.
گفت: برخی دیگر از مقامات آمریکایی هم گفته‌اند، دستکم ۲۵ سال طول می‌کشد تا پرونده هسته‌ای ایران به حالت عادی بازگردد!
گفتم: ولی در جریان مذاکرات طوری رفتار می‌کردند که انگار با هم خاله و خواهرزاده شده‌ایم!
گفت: روش آمریکایی‌ها این است که بعد از هر توافق، تازه منظور اصلی خودشان را اعلام می‌کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! آموزگار از دانش‌آموزی پرسید؛ مگر نگفتم که سر کلاس نباید چیزی بخوری؟ اون چیه توی دهنت گذاشتی و لُپ می‌جنبانی؟ دانش‌آموز گفت؛ آقا اجازه! آلوخشکه است. گذاشتم توی دهنم خیس بخوره تا زنگ تفریح بخورم!
سقوط یا صعود عربستان
تیتر و عکس صفحه اول کیهاناحمدرضا خزایی در مقاله ای در فرهیختگان مهم‌ترین اهداف عربستان را از حمله به یمن چنین توصیف کرده: ترس از انقلاب کشورهای عربی و سرایت آن به داخل عربستان. توهم هلال شیعی که حوثی‌ها را شیعه می‌پندارند . آن ها می‌خواهند جنگ را مخاصمه شیعه و سنی جلوه دهد در حالی که مردم یمن سنی و شیعه با هم هستند و انقلاب یمن فرا جناحی است. در عین حال نظر دارند که معادلات بعد از توافق اولیه (لوزان ) سوئیس را به هم بزنند. آن ها نگران روابط آمریکا و ایران هستند و از هم نگران روابط ایران با روسیه و چین، چون در این صورت عربستان به حاشیه می‌رود.
 
به نظر نویسنده این مقاله مهم‌ترین اهداف آمریکا نیز عبارت است از استفاده از تجربه در عراق و افغانستان و وارد نشدن مستقیم در جنگ. آمریکا می‌داند یمن به صورت تاریخی توان مقابله با عربستان را دارد و مردم چابک و فقیر یمن در کوه‌ها می‌توانند شاخ سربازان فربه و تنبل سعودی را بشکنند.
 
مقاله فرهیختگان عربستان را رسیده به آخر خط توصیف کرده و نوشته: این حکومت دیگر جایی برای آمریکا ندارد، لذا باید نوع دیگری از حکومت در عربستان جایگزین شود. آمریکا با دست خود سعودی‌ها آنان را از بین می‌برد. در همین حال ایران می‌داند که عربستان سه بار به یمن حمله کرده و سه بار ناموفق بوده و اگر جنگ طولانی و فرسایشی شود، حکومت عربستان رو به افول است.
 
آرش میری‌خانی در روزنامه اطلاعات ماجرای یمن و دخالت نظامی سعودی را بررسی کرده و نوشته: تحلیلگران مسائل نظامی ابراز عقیده می‌کنند که حملات هوایی در این جنگ عملاً بی‌تأثیر یا با نگاهی خوشبینانه کم تأثیر است چون گروه‌های شبه‌نظامی از قواعدحاکم بر جنگ‌های کلاسیک تبعیت نمی‌کنند و حملات هوایی تأثیری بر آنها نخواهد داشت. البته می‌توان ناکارآمدی این‌گونه حملات را به چشم در عراق و سوریه دید. از طرفی، حملات عربستان به یمن به نابودی گسترده زیرساخت‌های این کشور منجر شده و نداشتن تجربه جنگ از سوی ارتش سعودی موجبات انجام حملات کور و بی‌هدف را در یمن فراهم آورده که دستاوردی جز کشتار غیرنظامیان و آوارگی هزاران یمنی نداشته است.
 
به نظر نویسنده این مقاله: براساس قواعدبازی، پس از حملات هوایی کوتاه‌مدت، عملاً نیروهای زمینی باید وارد خاک کشور تحت حمله قرار گرفته شوند که این موضوع نیز به علت عدم موفقیت حملات هوایی تاکنون محقق نشده است. البته این بدان معنا نیست که عربستان هرگز وارد جنگ زمینی نمی‌شود، چون ریاض با دست زدن به قماری خطرناک و در صورت تداوم پیشروی‌های انصارالله و کمیته‌های مردمی چاره‌ای جز لشکرکشی به یمن نخواهد داشت.
 
مقاله اطلاعات نگاه دیگری را هم مطرح کرده و از قول برخی تحلیلگران نوشته ممکن است ادامه حملات عربستان به یمن سرانجام به شکست انصارالله و دیگر قبایل یمنی هوادار این جنبش انجامد و آنها دست‌آخر مجبور شوند به خواسته‌های ریاض تن دهند. در حالی که پیروزی در نبردهای نظامی به معنی ساقط کردن دولت، همراه کردن ارتش با نیروهای عامل و برقراری ثبات در کشور تحت حمله است، حال آنکه انصارالله در حال حاضر دولت نیست، ارتش چندپاره شده و فرماندهان عالیرتبه نظامی یمن منافع خود را در اتحاد با انصارالله می‌بینند و فقط بخش کوچکی هوادار عربستان هستند و دست‌آخر ایجاد ثبات در کشوری با بافت قبیله‌ای آن هم پس از یک دوره جنگ و خونریزی عملاً ناممکن به نظر می‌رسد.
اقتصاد وعده‌ای
کارتون جواد علیزاده، قانوناحمد میرمطهری در مقاله ای در اعتماد نوشته اگر نگاهی به خبر‌ها در رسانه‌های مختلف بیندازید و مجموعه‌ای از وعده‌های اقتصادی راببینید که مسوولان اقتصادی آنها را مطرح کرده‌اند، که البته بعضا طرح آنها قابل تامل است، از کاهش نرخ سود سپرده‌ها تا کاهش نرخ تسهیلات بانک‌ها، تک‌نرخی شدن ارز، رونق در بازار سرمایه، وصول مطالبات معوق بانک‌ها، حذف یارانه اقشار پردرآمد، نظام بخشی به موسسات مالی و اعتباری، جلوگیری از فرار‌های مالیاتی و ده‌ها وعده دیگر که هر روز متصدیان امور اقتصادی نوید تحقق آن را می‌دهند.
به نظر این اقتصاددان ولی مشکل طولانی شدن بحث این وعده‌هاست که بعضا یا تحقق نمی‌یابد یا ناگهان از دستور کار خارج می‌شود و جوی از بلاتکلیفی در بین فعالان اقتصادی ایجاد می‌کند وهمه در انتظارندتا تکلیف کار روشن شود و این یعنی بی‌ثباتی که آفتی برای اصلاح شرایط فعلی اقتصاد کشور است. نکته قابل تامل دیگر اینکه بعضی از این وعده‌ها حتی اگر تحقق هم پیدا کند در بهبود اوضاع اقتصادی چندان هم موثر نیست. مثلا متصدیان پولی از کاهش سود سپرده‌گذاران انتظار دارند که قیمت تمام شده پول در بانک‌ها کاهش یابدو منابع آزاد شده صرف اعطای تسهیلات با نرخ‌های کمتر شود.
 
مقاله اعتماد به این جا رسیده که: در سایر وعده‌ها هم آشفتگی در طرح آنها و گاه عقب کشیدن‌هایی هست که تازه‌ترین آن تک‌نرخی کردن ارز است که اخیرا اعلام شد از دستور کار خارج شده است. چرا بعضی متصدیان اقتصادی قبل از هر کار کارشناسی افکار خود را با صدای بلند در رسانه‌ها مطرح می‌کنند و چرا برای تحقق وعده‌های خود زمان نمی‌گذارند. سخن آخر آنکه این وعده‌ها آیا در چارچوب سیاست خروج از رکود است یا تورم یا هردو؟
نهی از منکر بی اثر
آذر منصوری در مقاله ای در روزنامه روزان با پذیرش این که حجاب مصونیت می آورد و پذیرفتنی است نوشته اما رویکرد غالب به کار گرفته شده در طی ۳۶سال گذشته عمدتاٌ رویکردی سلبی بوده است.هر ساله در فواصل معینی مامورینی فارغ از اینکه از کدام نهاد باشند ،تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر در موقعیت هایی رندوم قرار می گیرند و در یک سال با کسانی که روسریشان به اندازه کافی موهایشان را نمی پوشاند برخورد می کنند، در سالی دیگر با کسانی که موهایشان بیرون است اما مانتوی تنگ یاکوتاه به تن کرده اند و در سال بعد چکمه زنان می شود نماد تبرج و در آخرین مرحله نیز- البته تا کنون- با ساپورت پوشان برخورد شده است.
 
این فعال اصلاح طلب پرسیده: چه اتفاقی افتاده است. مگر نه این‌که حجاب باید برای زن مسلمان یک ارزش محسوب شود ،چرا پس از ۳۶ سال این باور به باور غالب زنان ایران تبدیل نمی شود و همچنان به قول فرمانده سابق نیروی انتظامی «اگر پلیس نباشد زنان کشور ما بی‌حجاب می شوند». این یعنی روش‌های سلبی به کار گرفته شده ،نه تنها به پذیرش پوشش اسلامی نیانجامیده، بلکه روز به روز با واکنش‌‌های منفی جدیدتر و متفاوت‌تری همراه شده است.
 
به نوشته روزان : اگر چندین سال قبل نحوه آرایش و بیرون گذاشتن موی زنان نماد بد حجابی بود در اثر مقاومت به وجود آمده ،در سال های بعدی با عبور از این نماد، چکمه و ساپورت نماد بد حجابی شده است.فقط کافی است به نوع پوشش و میزان مصرف لوازم آرایش در کشور در طی یک دهه گذشته توجه شود.این رویکرد سلبی نه تنها نتیجه ای در بر نداشته ،بلکه با مقاومت منفی نیز همراه شده است.صورت مسئله ای که به باور نگارنده برخوردهای سلبی به کار گرفته شده ، یکی از دلایل پدید آمدن آن ها بوده اند.
روز سعدی و شیراز جولانگاه گانگسترها
کارتون هادی حیدری، شهروندابتکار به مناسبت روز سعدی که امروزست صفحه ای را اختصاص داده و شیراز و همان را تیتر اول امروز خود قرار داده و در مقدمه صفحه ویژه نوشته:شیراز را با عطر بهار نارنج هایش می‌شناسیم. شهر شعر و ادب. شهر حافظ و سعدی. شهری که مردمانش به مدارا و مهمان نوازی مشهور هستند.
 
این روزنامه تحت عنوان روز سعدی و شیراز جولانگاه گانگسترها نوشته: اما در چند وقت اخیر اخباری که از شیراز می‌رسید چندان با این سابقه ذهنی ما همخوانی ندارد. خبر های نگران کننده ای که یک روز نماینده مجلس و کسی که پدرش یکی از تئوریسین های اصلی انقلاب و نظام بود را با سنگ و چوب می‌زنند. یک روز از برگزاری بزرگداشت شاعر بزرگ شیرازی، سعدی جلو گیری می‌کنند.
 
به نوشته ابتکار: روز دیگر خبر از سگ کشی می‌آید. این همه دست به دست هم داده است که بسیاری نگران حال شیرازی ها بشوند.
شهرام شهیدی در ستون طنز شهروند با اشاره به اول اردیبهشت روز شیخ اجل سعدی شیرازی نوش از مخاطبان خواسته از نظرگاه سعدی به موضوع سگ کشی در شیراز نظری بکنند و این جواب ها رسیده:
 
بهداد هستم. چهل ساله از شیراز فلکه گازو. درود بر شما که به این پند شیخ اجل کماکان عمل می‌کنید که دروغ مصلحت‌آمیز به ز راست فتنه‌انگیز است و در این آلودگی که آدم نمی‌تواند نفس بکشد چنان از طرب و شعف هوای اردیبهشت گفتید که من سرفه‌ام قطع شد و فکر کردم همین الان در باغ دلگشا نشسته‌ام. ممنون کاکو
 
سلام. بهرام بیضایی هستم. ما که برای این جماعت همیشه نماد بدی و شر بودیم؟ حالا چی شد که بیرق فیلم سگ‌کشی ما را گرفته‌اند دستشان و هی نفس‌کش می‌طلبند؟ سگ‌کشی فیلم بود آقاجان. فیلم هم محصول تخیل نویسنده است و بس. واقعی که نیست.
 
نام محفوظ از شهرداری شیراز: خدا لعنت کند این تکنولوژی‌های جدید را که سر می‌جنبانی فیلمت را گرفته‌اند و نرسیده به خانه از اطراف و اکناف خبر می‌رسد فیلمت را دیده‌اند. از دولت می‌خواهیم نظارت بیشتری بر ورود گوشی‌های تلفن دوربین‌دار داشته باشد.
 
سپیده بیست‌ونه ساله از تهران: به قول سعدی همیشه بر سگ شهری جفا و سنگ‌ آید... از آن‌که چون سگ صیدی نمی‌رود به شکار. تو این مملکت اگر می‌خواهی کسی پاچه‌ات را نگیرد تو اول پاچه‌شان را بگیر. تقصیر خود سگ‌هاست که به جای دوستی با انسان گرگی نمی‌کنند و پاچه آدم و محتویات آن را نمی‌درند.
+0
رأی دهید
-8

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.