رفیق‌کش بخشــــــوده شد

مرد میانسال وقتی فهمید دوست صمیمی‌اش در فاصله کوتاهی پس از طلاق، با همسر سابقش ازدواج کرده این مرد را کشت و گریخت. او دیروز پای میز محاکمه ایستاد و وقتی شنید دختر 16 ساله قربانی از خونخواهی گذشته است، اشک ریخت.
خالد 50 ساله عصر شانزدهم آذر 92 دوست صمیمی‌اش به نام براتعلی را مقابل بانک ملی در بومهن با ضربه‌های چاقو کشت و فرار کرد. این مرد که از طریق فیلم ضبط شده در دوربین‌های مداربسته بانک شناسایی شده بود، دیروز در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه دادگاه، وقتی دختر نوجوان قربانی گفت که با قصاص این مرد پدرم زنده نمی‌شود، به همین خاطر از قصاص گذشت می‌کنم، متهم اشک پشیمانی ریخت.

 متهم در گفت‌وگو با فرهیختگان: مقتول زندگی‌ام را خراب کرده بود
 
چقدر درس خوانده‌ای؟بی‌سوادم. چون در روستا زندگی می‌کردم فقط در کلاس اول ابتدایی درس خواندم و بعد شروع به کار کردم.
شغلت چه بود؟نجار بودم. نجاری را از پدرم یاد گرفته بودم. حدودا 20 ساله بودم که به تهران آمدم و ازدواج کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟برای ساخت در و پنجره به خانه یکی از بستگانم رفته بودم که همسر سابقم را دیدم و به او علاقه‌مند شدم.
چند سال با همسرت زندگی کردی25سال.
چند فرزند داری؟پسرم حالا 20 ساله است و دخترم 15 سال دارد.
چرا از همسرت جدا شدی؟من و همسرم هیچ اختلافی با هم نداشتیم، اما او تحت تاثیر حرف‌های براتعلی قرار گرفت و با من سر ناسازگاری داشت. به همین خاطر بعد از سال‌ها زندگی از من جدا شد.
چند سال با براتعلی رفیق بودی؟هفت سال بود که او را می‌شناختم. اولین بار برای نصب ماهواره به خانه‌مان آمد و این شروع آشنایی‌مان بود. ما دوستان صمیمی‌ای بودیم. او به خانه‌مان رفت و آمد داشت و بعدها فهمیدم به همسرم علاقه‌مند شده است. او با حرف‌هایش باعث شد همسرم از من متارکه کند و زندگی‌ام خراب شود.
از ماجرای قتل بگو.فقط شش ماه از جدایی من و همسرم گذشته بود که متوجه شدم براتعلی همسر سابقم را به عقد موقتش درآورده و به خانه‌ای که به‌عنوان مهریه به همسرم داده بودم رفت و آمد دارد. از این موضوع ناراحت بودم تا اینکه اتفاقی براتعلی را در خیابان دیدم. به او گفتم اگر با همسرم ازدواج کرده بهتر است خانه‌ای بگیرد و به خانه من رفت و آمد نکند که با هم درگیر شدیم.
چند ضربه به او زدی؟یک ضربه به دستش زدم و ضربه دیگر را به پهلوی او کوبیدم و فرار کردم، اما هرگز فکر نمی‌کردم ضربه کشنده باشد.
بعد از قتل چه کردی؟به عراق فرار کردم و چاقو را هم همانجا به یک نفر فروختم اما دو ماه بعد که براتعلی در بیمارستان جان سپرد در عراق دستگیر شدم.
وقتی دختر براتعلی در دادگاه گفت از قصاص گذشت کرده است چه احساسی داشتی؟ باورم نمی‌شد که او با دریافت دیه از قصاص گذشت کند. خانه‌ای دارم که آن را می‌فروشم و دیه را می‌پردازم. من شرمنده زن و بچه براتعلی هستم.
دختر و پسرت حالا کجا هستند؟پسرم به تنهایی در خانه‌ام زندگی می‌کند. او سال آخر دبیرستان بود که من به اتهام قتل بازداشت شدم. از همان موقع ترک تحصیل کرد. دخترم هم با همسر سابقم زندگی می‌کند.
اگر آزاد شدی چه می‌کنی؟ نمی‌دانم. در این مدت در زندان مدام کابوس قصاص می‌دیدم. شاید از امشب کمی آرام شوم و بتوانم برای آینده خودم و بچه‌هایم برنامه‌ریزی کنم.
+43
رأی دهید
-24

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۹
    گیسو - م - تهران، ایران
    دختر بهترین کار رو کرد . چون دیگه پدری نیست که ساپورتش کنه و میتونه با دیه یه زندگی واسه خودش درست کنه و دستش جلو کسی دراز نباشه.
    3
    22
    یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۵:۱۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۸
    فاطی قاطی - موگادیشو، سومالی
    [::گیسو - م - تهران، ایران::]. زندگی فقط پول و ساپورت نیست بعضی چیزها رو نمیشه با پول عوض کرد هر چند پدر دختر نامرد بوده.
    5
    11
    یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۹
    گیسو - م - تهران، ایران
    منم نگفتم فقط پوله . ولی تو این شرایط بهترین تصمیم بود .
    0
    6
    دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۵:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.