برای اعدام آماده‌ام

 مرد جوان که به دنبال رابطه پنهانی با همکارش، او را کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و گفت: «از بازگو کردن ‌انگیزه جنایت شرم دارم.»  این مرد 32 ساله وقتی با درخواست قصاص از سوی قیم فرزند خردسال قربانی روبه‌رو شد ابراز پشیمانی کرد و گفت: «جز پشیمانی حرفی برای گفتن ندارم.»  مهدی یکم اسفند 92 همکار 29 ساله‌اش به نام الهام را در خانه‌اش در شهریار کشت و فرار کرد. این مرد که دو روز پس از جنایت و با ردیابی لیست تماس‌های تلفنی قربانی شناسایی شده بود، به قتل اعتراف کرد و دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
 
***
  متهم در گفت‌وگو با فرهیختگان:
می‌خواستم راز این رابطه پنهان بماند
کجا با الهام آشنا شدی؟من مهندس مکانیک هستم و در یک کارخانه خودروسازی کار می‌کردم، اما به خاطر تعدیل نیرو بیکار شدم و به‌عنوان مربی رانندگی در یک آموزشگاه کار می‌کردم.
همان جا با مقتول آشنا شدی؟من و الهام هر دو به‌عنوان مربی در آموزشگاه رانندگی کار می‌کردیم و همانجا با هم آشنا شدیم.
زن و فرزند داشتی؟10 سال پیش با همسرم ازدواج کردم و حالا یک دختر 6 ساله دارم.
با همسرت اختلاف داشتی؟نه. من و همسرم زندگی خوبی داشتیم و به هم علاقه‌مند بودیم.
پس چرا با الهام ارتباط برقرار کردی؟الهام می‌گفت از همسرش دل‌ خوشی ندارد و می‌خواهد از او جدا شود. او با من درددل می‌کرد و اشتباه بزرگ من این بود که به حرف‌هایش گوش می‌دادم. من به خاطر همین اشتباه زندگی خودم و زن و بچه‌ام را خراب کردم.
از ماجرای قتل بگو.اختلاف‌های من و الهام از وقتی شروع شد که او تصمیمش را برای جدایی از همسرش گرفت. او می‌گفت من هم باید همسرم را طلاق بدهم و با او ازدواج کنم. او سعی داشت من ‌را متقاعد به این جدایی کند، اما چون قبول نکردم سر ناسازگاری برداشت. او وعده داده بود اگر زنم را طلاق دهم آپارتمانش را به نامم می‌زند. الهام برای اینکه مرا مجبور کند از همسرم جدا شوم تهدید کرده بود عکس‌های خصوصی‌مان را به همسرم نشان می‌دهد و آبرویم را می‌برد. به همین خاطر برای گرفتن عکس‌های خصوصی به خانه او رفتم، اما با هم درگیر شدیم. من که به‌شدت عصبانی شده بودم با ظرف کریستال به سر الهام کوبیدم که بیهوش شد. همان موقع او را با سیم تلفن خفه کردم و گریختم.
چرا او را متقاعد نکردی که به این رابطه پایان دهی؟نمی‌دانم. من فقط می‌خواستم راز این رابطه پنهان باقی بماند، اما کاری کردم که آبروی خودم و این زن را بردم و همسر و دخترم را آواره کردم.
همسر و دخترت حالا کجا هستند؟آنها در خانه پدرزنم زندگی می‌کنند. همسرم گاهی اوقات در زندان به ملاقاتم می‌آید، اما هنوز باور ندارد من دست به یک جنایت زده‌ام.
می‌دانی چه حکمی در انتظارت است؟می‌دانم با قتل الهام فرزندش را از نعمت داشتن مادر محروم کرده‌ام. خانواده او هم می‌خواهند با قصاص من دخترم از داشتن نعمت پدر محروم شود و این حق آنهاست. من برای اعدام آماده‌ام و جز پشیمانی حرفی برای گفتن ندارم.
 
+48
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۱
    اصحاب کهف - بروکسل، بلژیک

    "من به خاطر همین اشتباه زندگی خودم و زن و بچه‌ام را خراب کردم"!!! پس زندگی‌ شوهر بیچاره طرف چی‌؟!فقط خودت و زن و بچه ت آدمید؟!
    0
    67
    ‌چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۱
    DAADAA - تهران، ایران

    مرد ناحسابی تورابطه زدی با زن شوهردار...اونم که معلومه که به عکس و انجام سکس منجرمیشه..بعد هم دیدی راهی نیست جزقتل....چه حماقت هایی کردی
    0
    29
    ‌چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    Adam va hava - لندن، انگلستان
    بابا خودش گفت اشتباه کرده :
    4
    12
    ‌چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    Liberte - تهران، ایران
    [::Adam va hava - لندن، انگلستان::]. این دیگه فراتر از اشتباهه. جنایت فراتر از اشتباهه.
    2
    14
    ‌چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.