سرقت خونین پسر خدمتکار از خانه مرد مسن
+35
رأی دهید
-2
اعتماد: دو جوان که نقشه سرقت از خانه مردی مسن را کشیده بودند با ناکام ماندن در عملی کردن نقشه خود، صاحبخانه را به قتل رسانده و خانه او را منفجر کردند.نیمه شب چهاردهم خرداد ماه سال گذشته تیمهای آتش نشانی به خیابان قیطریه تهران اعزام شدند تا زبانههای آتشی را که از واحدی مسکونی شعله ور شده بود خاموش کنند. در حالی که انفجار مهیب خانه، احتمال عمدی بودن آتش سوزی را تقویت کرده بود تیمی از ماموران کلانتری ١٠١ تجریش نیز برای بررسی علت حادثه به محل اعزام شدند.
در جریان عملیات اطفای حریق، اهالی محل به ماموران گفتند که صاحبخانه پیرمردی ٧٠ ساله است که در شعلههای آتش محاصره شده است. با این حال تلاشهای ماموران آتش نشانی برای نجات او ناکام ماند و تنها جسد او بود که پس از فروکش کردن شعلههای آتش تحویل ماموران پلیس داده شد.
همزمان تحقیقات اولیه ماموران نشان میداد که متوفی پس از مرگ همسرش به تنهایی زندگی میکرد و فرزندانش برای انجام کارهای خانه پرستاری استخدام کرده بودند. یکی از فرزندان متوفی نیز پس از حضور در محل حادثه به ماموران گفت که پدرش با هیچ فردی اختلاف شخصی یا مالی نداشت. با این حال وقوع حادثه و بررسی بقایای خانه نشان میداد که انفجار عمدی است و احتمال خرابکاری میرود. به این ترتیب جسد صاحبخانه به پزشکی قانونی منتقل و فرزند او نیز برای تکمیل پرونده به پلیس آگاهی اعزام شد.
در حالی که به نظر میرسید سیر پرونده به پایان خود نزدیک شده باشد اما گزارش پزشکی قانونی کافی بود تا پرده از جنایتی هولناک برداشته شود. در گزارش پزشکی قانونی علت مرگ «انسداد شریان تنفسی» اعلام شده بود. موضوعی که باعث شد تا مهر تایید بر قتل صاحبخانه زده شود و پروندهای با موضوع «قتل عمد» در اختیار اداره دهم ویژه قتل تهران قرار گیرد.
با اعزام تیمی از کارآگاهان به محل حادثه مشخص شد که در زمان پلمپ خانه، یک گاو صندوق، حاوی اسناد و مدارک بانکی، طلا و جواهرات، وجه نقد و. . . وجود داشته که در زمان مراجعه مجدد کارآگاهان به خانه مقتول، به سرقت رفته بود و فرد یا افرادی بدون ایجاد هرگونه خسارت و تخریب آن را با خود بردهاند. همزمان یافتههای گروه دیگری از کارآگاهان نیز نشان میداد که چندی پیش وجوه میلیونی از حسابهای بانکی مقتول به شیوه جعل امضا برداشت شده است.
با شناسایی شعبات محل برداشت پول و بررسی دوربینهای مداربسته آنها، تصویر فردی که اقدام به وصول چکها کرده بود شناسایی و بررسی سوابق او در دستور کار ماموران قرار گرفت که در جریان آن پسر مقتول با شناسایی تصویر به ماموران گفت: این فرد پسر خدمتکار خانه پدرم به نام «احسان» است که گهگاه به عنوان راننده، پدرم را به بیرون میبرد. همزمان تحقیقات ماموران نشان میداد که متهم پیش از این به دلیل سرقت و زورگیری از سوی کلانتری ١١٠ شهدا دستگیر شده بود و به تازگی نیز به اتهام زورگیری از سوی پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ تحت تعقیب قرار داشت.
به این ترتیب احسان در عملیاتی ضربتی در خانهاش دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد. او که ابتدا به انکار سرقت و قتل روی آورده بود سرانجام به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و به ماموران گفت: «مادرم در خانه مقتول کار میکرد و من هم به همین طریق از میزان اموال مقتول اطلاع پیدا کرده بودم و میدانستم که او یک گاوصندوق حاوی اسناد و مدارک در خانهاش نگهداری میکند. به همین دلیل نقشه سرقت از خانه او را چیدم. شب حادثه با یکی از دوستانم برای سرقت به خانه مقتول رفتیم. او چون من را میشناخت در خانه را بازکرد اما ما بلافاصله که وارد خانه شدیم با اسلحهای تقلبی او را تهدید کردیم تا رمز گاوصندوق را به ما بدهد اما او مقاومت کرد. بعد از آن دست و پاهایش را با چسب بستیم و اذیتش کردیم اما او مدام داد میزد و کمک میخواست. به همین خاطر دهان او را هم با چسب بستیم اما پس از مدتی متوجه شدیم که او دیگر نفس نمیکشد.»
صاحبخانه جان خود را از دست داده بود. متهمان که پریشان شده بودند بلافاصله نقشهای دیگر کشیدند. آنها تمامی چسبها را از بدن مقتول باز کردند و کلیدهای ورودی آپارتمان را برداشتند. پس از خروج، شیرگاز را باز کرده و خانه را منفجر کردند. آنها تصور میکردند که راز جنایتشان فاش نخواهد شد اما همهچیز جور دیگری رقم خورده بود. «از خانه که بیرون آمدیم پس از چند روز مجددا با همدستم به محل حادثه رفتیم و گاو صندوق را با خود بردیم.» با ثبت اعترافات احسان، ماموران دستگیری همدست او به نام عباس را در دستور کار خود قرار دادند که سرانجام مخفیگاه او نیز در منطقه پیروزی شناسایی و در ٢٨ اسفندماه ٩٣ دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به اعتراف عباس به ارتکاب جنایت، به صدور قرار بازداشت موقت هر دو متهم از سوی مقام قضایی خبر داد و گفت: متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.