ایران وایر :انتشار عکس آزاده نامداری با چشم کبود از خشونت و ضرب و شتم خانگی در حساب اینستاگرامش در کنار یادداشتی کوتاه مبنی بر ادامهی کنترل و سرکوب همسر سابقش، فرزاد حسنی، فضای گفتوگوی عمومی در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسی زبان را به وجود آورده است.
آزاده نامداری در آن یادداشت با ابراز تاسف از این که مجبور شده عکس خصوصیاش را منتشر کند، گفته است: «اما دیگه باید ...باید.. این عکس مستنده و بسیاری از مدیران محترم تلویزیون خودمو و حالمو رویت کردن ...امروز به لطف دروغگویی ایشون مستند من پخش نشد و هزار اتفاق تلخ دیگه ... من الان سرپام ، خوبم . زندگی می کنم . درس میدم . کار میکنم و دوباره زنده شدم . متاسفم برای رادیویی که آنتن زنده شو میسپره دست کسی که به نزدیکترین کسش هم رحم نکرد ، به تایید دوستاش ازدواج با من فقط یه شو یا نمایش بیشتر نبود ، به لطف پدرم من حق طلاق داشتم و گرنه شاید الان زنده نبودم . این عکس تلخه ولی واقعیه، برای هوادارایی میگم که آزادیشون بت ساختن ، بتی که به هیچ مسلکی پایبند نیست، دیگه کسی تو کامنتای من حق نداره اسمی از ایشون بیاره . آقای حسنی میدونم دهنت باز میشه به هر تهمتی . اما من واگذارت میکنم بخدا، .. و خوشحالم که دیگه نمی بینمت. فقط بدون چهل تا فایل صوتی دست من داری که مدت هاست حتی خودم گوشش ندادم … والسلام»
فرزاد حسنی و مادرشبا وجود این که خانم نامداری بعد از ساعاتی آن عکس را از حساب اینستاگرام خود حذف کرد، اما متن منتشر شده و عکس او به رسانههای گوناگون راه یافته بود و بارها در شبکههای اجتماعی همرسان شده بود.
روز بعد فرزاد حسنی، همسر سابق خانم نامداری با انتشار یادداشتی در سایتهای خبری ضمن تکذیب ضرب و شتم همسر سابقش و با اشاره به سکوت دو ساله خود درباره این موضوع گفته است: کوتاه! کوتاه از آن جهت که احساس من بر این عقیده استوار است که حریم خصوصی افراد متعلق به ذوالحرم است ولاغیر. بر فرض محال اگر این ادعاهای کذب صحت هم داشت، آیا این روش درستی برای بیان آنهاست؟ ریختن آبروی دیگران و حتی خانواده خود به چه قیمتی؟ به قیمت پخش تصویرمان از تلویزیون؟! انسان ها را از روشی که برای رسیدن به هدفشان انتخاب می کنند بشناسید…"
وی با طرح چند سوال دربارهی آزاده نامداری گفته است: "کدام انسانی با اندک بهره هوشی می تواند بپذیرد که این خانم تا به حال هیچ گونه شکایتی از من نکرده باشد؟ قطعا با اندکی دقت و بررسی صفحات مجازی متعلق به مشارالیها که سرشار از تصاویر و مدارک غیر واقعیست پاسخ سوال روشن است!
آقای حسنی همچنین ادامه داده است: ایشان با بیان ادعاهای گوناگون و تجمیع کلکسیونی از عناوین مجرمانه همچون ضرب و شتم، افترا، تهدید به قتل، شکستن گوشی همراه (باور کنید به همین جرم!) و ارسال پیامک از من شکایت کرده و در تمامی این موارد به واسطه ی صدور احکام قضایی دست خالی از دادسرا برگشته است!
او همچنین با گله از رسانهها گفته که «اساسا مسائل خانوادگی ما به مدیران رسانه چه ارتباطی دارد؟» و تصریح کرده که «ممنوعیت فعالیت ایشان از مراجع دیگر و به واسطه مواردیست که مرتبط با جدایی اش از من نیست».
فرزاد حسنی و آزاده نامداری در میان همکاران در رادیوفرزاد حسنی با غیرواقعی خواندن عکسهای منتشر شده آزاده نامداری را به «مظلومنمایی» متهم کرده و گفته است موضوع را در مراجع قضایی حل خواهد کرد، اما در عین حال او دو سوال مطرح کرده و بدون توضیح دربارهی ربط این دو سوال به مسئلهی خشونت خانگی، خواستار پرسیده شدن آن در صفحه اینستاگرام خانم نامداری شده است: یک این که «نظر ایشان درباره گروههای سیاسی چیست؟» و دوم این که «نظر ایشان درباره ی عاطفه ی مادری و عشق به فرزندشان چیست؟»
این پرونده اکنون نفر سومی هم دارد.
بیتا، اسم مستعار زنی است که در سالهای آغاز جوانی با فرزاد حسنی رابطهای عاشقانه داشته است. او معتقد است علنی کردن خشونتها از سوی زنان آسیبدیده میتواند به زنان و دختران دیگر کمک کند و حرف زدن دربارهی آن در حوزهی عمومی برای آموزش جامعه مفید است؛ به همین دلیل تجربهاش را در اختیار ایرانوایر گذاشته است.
او میگوید: "خشونت خانگی تنها کتک زدن نیست؛ آسیبهای روحی ناشی از خیانت یا رفتار سرکوبگر و کنترلکننده میتوانست زندگی مرا تحت تاثیر قرار دهد؛ که البته خوشبختانه من با تصمیم درست و به موقع از او جدا شدم و زندگیام را نجات دادم."
بیتا رفتار فرزاد حسنی در رابطهی شخصیشان را «ناپایدار» و «عمیقا عجیب و پیچیده» توصیف میکند و میگوید: او به لحاظ اخلاقی وفادار نبود، در عین حال که به من ابراز عشق میکرد و برایم شعرهای عاشقانه میگفت، با زنی دیگر رابطه مداوم داشت و همزمان از دختری دیگر خواستگاری کرده بود. اما این روابط را طوری مدیریت میکرد که تا مدتها من متوجه آن نشده بودم و شگفتزده بودم.
او با اشاره به ویژگی تمامیتخواهی حسنی توضیح میدهد: برای من غیرتیبازی درمیآورد و میخواست ارتباط مرا با دوستانم و پسرهایی که میشناختم، محدود کند و مدام مرا چک میکرد، در حالی که خودش با زنان دیگر حتی ارتباط جنسی داشت.
بیتا با بیان این که کمتر از یک سال با فرزاد حسنی رابطه داشته است، او را فردی خودشیفته توصیف میکند و میگوید: "دوگانگی رفتاری او سبب شد من رابطهام را پایان بدهم و بعد فهمیدم که به من خیانت میکرده است. او دوباره با التماس از من خواست به او برگردم و مکرر با من تماس میگرفت و پیامک میداد. حتی وقتی به او گفتم که از روابط دیگرش خبر دارم، اصرار داشت که برگردم؛ با حمایت خانوادهام توانستم از دستش رها شوم."
بیتا با ابراز خوشحالی از این که آزاده نامداری خشونت خانگی را علنی کرده، تاکید میکند: موضوع خشونت خانگی شخصی نیست و باید علنی دربارهاش حرف زده شود تا جایی که هم قوانین تبعیضآمیز تغییر کند و هم جامعه نسبت به این موضوع آگاه و حساس شود.
بیتا که خود دغدغهی برابری و حقوق زنان دارد، دربارهی محدودیتهای زنان در جامعه ایران میگوید: بخشی از این محدودیتها حقوقی است، اما بخش عمدهی آن فرهنگی است. متاسفانه جامعهی ما زن خشونتدیده را حمایت نمیکند و از طرفی فرهنگ آبروداری اجازه نمیدهد زن بلند و علنی از خشونت خانگی حرف بزند. نتیجهی چنین رفتار اجتماعیای میشود خواست آقای حسنی مبنی بر آبروداری برای ذوالحرم، چنانچه در جوابیهاش اشاره کرده است.
او توضیح میدهد: این یعنی این که زن باید کتک بخورد و سکوت کند. مردی که با این اعتماد به نفس زنی که خودش چهرهای شناختهشده است و هواداران زیادی دارد را کتک میزند و خیالش هم بابت جامعه و فرهنگ راحت است، چون فکر میکند آب از آب تکان نخواهد خورد و جامعه طرف او را به عنوان یک مرد آبرودار خواهد گرفت. بنابراین بدون فکر کردن به عواقب کارش، خشونت میکند و همسرش را هم به راحتی کتک میزند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان