قاسم سلیمانی و کاندیداتوری ریاست جمهوری
+22
رأی دهید
-98
ایران وایر :"قاسم سلیمانی، کاندیدای ریاست جمهوری آینده است." این جمله کوتاه را به احتمال زیاد، این روزها حتما شما هم در فضای مجازی و یا برخی تحلیل ها خوانده اید.برخی این انگاره را ترویج شده از سوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی می دانند، با این حال چنین باوری نادرست است. نخستین بار، سال 91، به صورت جدی، نام قاسم سلیمانی از سوی یک تحلیل گر تندرو با انتخابات ریاست جمهوری گره خورد.
محمدصادق کوشکی در یادداشتی که 20 مهرماه 91 در اغلب رسانه های تندرو منتشر شد و بازتاب گسترده ای داشت، نوشت: "رئیس جمهور آینده باید چهره ای با خصوصیات حاج قاسم باشد."
او خصوصیات حاج قاسم را چنین تشریح کرد: " با ظرفیت، توانمند، مدیر، مودب و با اخلاق"، شخصت "مقتدری در برابر بیگانه و تسلیم در برابر قانون! کسی که حدود و حریم خود را می شناسد و هر چه در دنیا مشهورتر و معرفتر شود، بر تواضعش در برابر نظام و انقلاب و رهبری آن افزوده می شود."
این تحلیل گر تندرو به استناد تمجید و توصیف دیگر رسانه ها، از سلیمانی به عنوان "یک استراتژیست متفکر و عمیق" و "چهره ای بین المللی" معرفی کرد و "کسی نیست که در حسرت مذاکره و رابطه له له بزند. دوستان هم می دانند که او تاکنون لبخند رضایت ولی فقیه را با دنیا معاوضه نکرده" است.
کوشکی با تاکید بر اینکه شاید شخص قاسم سلیمانی تمایلی به این کار نداشته باشد ولی رئیس جمهور ایران باید "مجری قانون، مطیع رهبری، دارای مجموعه بدنه هماهنگ اجرایی، صاحب درک دقیق از اهداف و برنامه های کلان نظام و مومن به آن باشد و کوچکترین شائبه ای از ایستادگی در برابر رهبری و بی اعتنایی به راهبردها و سیاست گذاری های اعلام شده از جانب ایشان در سوابق او موجود نباشد."
5 خرداد 92 نیز سید یحیی جعفری، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در کرمان در دیدار محمد باقر قالیباف، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری گفت: "یک شب به همراه مهندس سیفاللهی در کنار حاج قاسم سلیمانی بودیم و از ایشان پرسیدم به چه کسی رای میدهی؟ حاج قاسم گفت قالیباف؛ من نیز گفتم به قالیباف رأی میدهم." در این دیدار، قالیباف واکنش توام با تکذیب به این سخنان نشان نداد ولی یک هفته بعد، امام جمعه کرمان بدون اینکه اصل سخنانش را تکذیب کند، از اعلام حمایت سلیمانی از قالیباف، عذرخواهی کرد.
این دو مورد به خوبی نشان می دهد پیوند زدن نام سلیمانی به ریاست جمهوری و همچنین اعلام تمایل او برای رئیس جمهورسازی و یا حداقل به قدرت رسیدن یکی از نزدیکان سیاسی اش، یک پروژه اعلام شده یا هدایت شده توسط اپویسیون و دولت های غربی نیست، تندروها و چهره های مورد تایید جمهوری اسلامی ایران از دو سال پیش بر این شیپور دمیده اند.
در طول یک سال گذشته، قاسم سلیمانی در میدان های عملیات نظامی ایران در سوریه و عراق حضوری موثر داشته است. این حضور سبب شده است او به عنوان یک چهره خبرساز در صدر اخبار رسانه ها باقی بماند.
چنین تداومی باعث شده در حالی که او در اغلب نظرسنجی های معطوف به انتخاب چهره سال یا چهره خبرساز سال در سال 92، در ردیف اول تا دهم جضور نداشت، امسال در ردیف اول یا دوم همپای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران جا خوش کند. البته قاسم سلیمانی هم در این مدت، یک وزیر خارجه تمام عیار بوده است. این نیز انگاره ترویج شده از سوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیست.
به عنوان نمونه به این دو مورد تحلیل رسانه های تندرو توجه کنید. سایت ایران هسته ای به سردبیری مهدی محمدی، عضو تیم هسته ای دوران سعید جلیلی، 17 مرداد 93 در گزارشی نوشت: " پرونده منطقه به طور کامل در اختیار سردار قاسم سلیمانی قرار دارد و از جمله درعراق هم حرف آخر را –موضع رسمی ایران- سردار سلیمانی می زند." این سایت فعالیت های قاسم سلیمانی در عراق را چنین توضیح داده است: " مدیریت بحران سیاسی در عراق، حفظ ائتلاف شیعه در تماس با مرجعیت و روی کار آمدن العبادی. 2- تشکیل فراکسیون جدید در پارلمان عراق از سوی ابراهیم جعفری. 3- وارد کردن کردها به درگیری با داعش. 4- بهبود روابط کردها با دولت مرکزی شیعه در عراق. 5- حفظ نوری مالکی به عنوان یک سرمایه سیاسی در عراق."
سعدالله زارعی، تحلیل گر ارشد نزدیک به نهادهای نظامی ایران که در حوزه سیاست خارجی ایران می نویسد نیز 29 شهریور 93 در گفت و گو با سایت دفاع پرس، تاکید کرد: "سعودی ها بسیار نگران اند که با شروع تحولات در یمن و احتمال افزایش مخالفت ها در عربستان پرونده عربستان به سردار سلیمانی واگذار شود."
چنین نمونه های روشنی به خوبی نشان می دهد از نظر تندروها، قاسم سلیمانی صرفا یک شخصیت نظامی برای آزادسازی آمرلی، شکست دادن مخالفان اسد و مدیریت میدان عملیات نیست، او یک شخصیت کاملا سیاسی نیز است.
تحلیل محتوای سخنرانی 27 بهمن سال 92 قاسم سلیمانی در لشگر 41 ثارالله نیز به خوبی نشان می دهد او بن مایه های تفکر او در قالب یک فرمانده نظامی نمی گنجد. او با مرور دوران اقتدار اسلام و گسترش مرزهایش تا اندلس، دوران سقوط امپراتوری های اسلامی را تشریح و تاکید می کند که "از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و از ورود امام[خمینی]، سیر صعودی جهان اسلام شروع شد و جلوی آن حرکت قهقرایی و انحطاط و حرکت شدید نزولی جهان اسلام گرفته شد و به سیر صعودی تبدیل [گشت]."
قاسم سلیمانی در همین حال توضیح داد که "جمهوری اسلامی، مرجعیت سیاسی شیعه شد"، و "معارضه شیعه عراق به ایران اتکا" کرده و "احیای شیعه با مرجعیت ایران یک قطبیت، یک قدرت به ایران میدهد هم در بعد سیاسی و هم بعد امنیتی و هم بعد اقتصادی."این فرمانده نظامی با اشاره به " بازیافت قومیت شیعی" و "حضور قدرتمند ایران در شرق مدیترانه"، تاکید می کند " هلال شیعی که سیاسی نیست. هلال شیعی هلال اقتصادی است" و منطق توسعه نزد ایران و "مدل ایران"، " زور و جنگ و حتی با پول" نیست.
به این مجموعه می توان گزاره های دیگری را هم یافت، مثلا نوع پوشش سفرهای استانی قاسم سلیمانی، تاکید بر محبوبیت ملی او، برجسته سازی وجوه اخلاقی و اجتماعی این فرمانده نظامی و انتشار گسترده تصاویر خندان، شجاعانه، پیشگام و در مجموع محبوبیت زا، یک دستور کار ثابت رسانه های اصولگرا در یک سال گذشته بوده است.
کنار هم گزاردن این مستندات در این نوشته، به معنای تایید این گزاره نیست که "قاسم سلیمانی، کاندیدای ریاست جمهوری آینده است"، بلکه برای روشن ساختن این نکته است که پیوند او با سیاست، قرار دادن الگوی شخصیتی او به عنوان رئیس جمهور مطلوب ایران، میل او به رئیس جمهور سازی و انگیزه اش برای ایفای نقش در قالب یک شخصیت غیرنظامی، انگاره ها یا باورهایی نیستند که محصول طراحی اتاق فکرهای غرب با اپوزیسیون جمهوری اسلامی باشند، رسانه ها و شخصیت های نزدیک به تندروها در ایران و شخص فرمانده سپاه قدس به این باورها دامن زده اند یا آن را ترویج کرده اند.
با این حال اینکه قاسم سلیمانی می تواند رئیس جمهور شود یا نشود، پرسش کلیدی اکنون نیست. معمولا بازی های پیچیده در سیاست گاهی با عادی ترین و ساده ترین رویدادها که طبیعی و بدیهی به نظر می رسند، شروع می شوند. پیچیدگی های تبعات احتمالی تصویرسازی کنونی از سردار قاسم سلیمانی و تحلیل آن، نیازمند گذشت زمان است، هم برای نظام سیاسی، هم برای نیروهای حامی او و هم برای مجموعه مخالفان و منتقدانش.
۳۷

dannni - سوئد، سوئد
ایران کنونی فقط شخصی میخواهد خصوصیات رضا شاه کبیر داشته باشد با قلدری نزم و قانون و ترتیپ اجرا کند
14
79
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۵
۵۸

دوستدار - استهکلم، سوئد
قاسم سلیمانی در عکس کنار خامنه ای است جالب این است در عکس مشاهده می شود که خامنه ای احساس قدرت میکند . تا زمانیکه انسانهای مغز تهی همچون قا سم سلیمانی پیرو خامنه ای جلاد باشند نظام استبدادی خامنه ای بر سر کار است . و فرقی هم نمیکند که قاسم سلیمانی و دیگر همکارانش ریس جمهور باشند یا فرمانده سپاه , تا اینها باشند در نظام جمهوری اسلامی ایران خامنه ای جلاد هم هست. مگر انکه خامنه ای تبهکار دچار مرگی شود و در اثر مرگ این تبهکار نظام اسلامی ایران هم دچار تغییر تحولاتی شود.
14
70
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰
۴۸

omid2536 - شیراز، ایران
دمت گرم حاج قاسم. خار چشم دشمنان ایرانی.
95
26
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۷
۱۰۸

پرشین اسپایدر را به خاطر بسپار - مشهد، ایران
داعش صداش در نمیاد ، چرا ؟ چون هااا قاسم نسقشونو گرفته ، حالا سراغ کردهای نمک نشناس هم میریم به موقش
75
13
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹
۴۴

caspian2010 - تهران، ایران
همین مونده این عمله چوپون کرمانی هم بیاد رییس جمهور بشه. البته این ملتی رو که من میشناسم با 4تا حرف توهمی میرن تو نعشگی و به امثال این عقب مونده هم رای میدن و اگر ملت هم رای ندن رای درمیارن. از سردارهای دهاتی سپاه نفهمتر و یابوتر ندیدم. چون همشونو از نزدیک میشناسم. بخدا همشون عمله چوپون هستن.
20
56
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۴
۴۹

یک ایرانی در استرالیا - ملبورن، استرالیا
اینایی که حاج قاسم حاج قاسم میکنن بهتره بدونن حاجی شون برای آغا این فداکاری ها رو میکنه نه برای ایرانیها. اصولا تو جمهوری اسلامی به کدوم آدم وطنپرستی که مخالف ملاها باشه میدان دادن که قاسم سلیمانی دومیش باشه. اون فقط عمله ظلمه.
7
54
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۲
۴۴

caspian2010 - تهران، ایران
[::dannni - سوئد، سوئد::]. اگر از رضا شاه کویر منظورت رضا پالانی سوادکوهی یک روستایی مازندران که به عنوان استبلچی در سربازخانه قاجار کار میکرد و به خاطر بی رحمی و بی سوادی توسط انگلیس نام شاه بهش گذاشتن و البته از این آخوندها بهتر بود چون همه از اینا بهترن باید بهت بگم تا کی میخواهید برای دیکتاتورها و زورگوها لاو بترکونید؟؟؟!! کی میخواهید یاد بگیرید که در دنیای امروز انسانها همه باید درست تربیت بشن و بدون نیاز به قلدر و زور با یک سیستم اداری مناسب زندگی کنن.
55
17
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۴
۴۳

Parsa.Germany - دورتموند، آلمان
[::dannni - سوئد، سوئد::]. به گواه تاریخ نویسان، در آن زمان قشر تحصیل کرده و سیاسی و چپ غیرتوده ای تعبیر دیگه از دوران حکومت پهلوی داشتند. دیگه عالم و آدم از تبعید رضاشاه و سر کار آوردن پسرش و کودتای 28 مرداد (شما بخوانید رستاخیر 28 مرداد) با دخالت های آمریکا و انگلیس و همچنین فراری دادن پسرش و نوه اش در سال 57 دلالت بر عدم استقلال فکری رضاشاه و پسرش بود. رضاشاه با قلدری نه تنها نظم و قانون رو به جامعه بیاره بلکه پایه فرهنگ غلط امروز ایرانیان که باید با زور حقت رو بگیری هم گذاشت. حب و بغز رو اگه بگذاریم کنار حکومت پهلوی نه تنها سد و مانعی برای قشر فرهنگی و تحصیل کرده اون موقع (مصدق و یارانش) شد و استبداد سلطنتی خودش رو پیشبرد بلکه پلی هم شد که با سقوطش استبداد مذهبی رو برایمان به میراث گذاشت.
18
8
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۸
۴۲

عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران
از شاهان معاصر دو نفرن(نادر شاه و رضا شاه بزرگ) که یکپارچگی ایران و آباد بودن شهر ها داشتن فرودگاه ریل قطار, جاده, پلهای جدید, پوشش مدرن, درست کردن زیر ساخت های اقتصادی, فرهنگی, اجتماعی نظامی و صد ها کار مثبت دیگه مدیون آنها ست. اگه رضا شاه نبود الان مثل آخوندها لباس میپوشیدی و جای بستن عمامه ب سر آنرا دورکمرت میبستی الان با قاطر و از کوره راه های سنگلاخی رفت آمد میکردی وهنوز پشت کوه ها بز چرونی میکردی.نادرشاه و رضا شاه آنقدرعرضه داشتن ک از سربازی ب شاهی برسند برعکس ترکان قاجار که همه شاهزاده بودن و ایران را صد پاره کردن و هیچ کمکی که به ایران وایرانی نکرن که هیچ ایران را ویران وخوارکردن.در یک مهمونی بحث کمکهای شاهان پهلوی و جمهوری اسلامی به مردم بود .خواهرم گفت ساکتی حرف نمیزنی!گفتم آخه با آدمی که میگه دوره شاه روستاها جاده وپل نداشتن اما الان همه روستا ها برق تلفن موبایل کامپوتر دارن !!بحث کردن جز دیوانگی و حماقت چیز دیگری نیست.وقتی میگه اونزمان مردم عادی تلوزیون نداشتن اما بعد انقلاب همهTVرنگی فریزر, ماشین ظرف شویی و لباسشویی دارن! بحث کردن خریته :o
8
17
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱
۴۲

عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران
[::caspian2010 - تهران، ایران::]. مخاطب کامنت قبلیم شما بودید. در دوره ای که سر هر گردنه و کوه راهزنها کاروانها را لخت وغارت میکردن. بودن دیکتاتور(به قول شما) لازم و ضروری بوده..همین چن سال اخیر اگر صدام دیکتاتور سر قدرت بود از داعش و جنگهای داخلی خونین خبری نبود با همه تنفری که از صدام داریم اما تا شیعه ها به دستور ایران شرارت نمیکردن آنها را نمی کشت.مگه ترکیه بهشت موعود شما قصد نسل کشی ارامنه را نداشت یا اگر قزافی دیوانه شهوت پرست با همه خونخواری و دیکتاتوری سر قدرت بود کشور لیبی دچار جنگ داخلی و آشیانه تروریست های اسلامی نمی شد.البته اینها نمونه بود و مقایسه بزرگمرد ایران با این اعراب شوربختانه توهین به رضا شاه است و یک تار موی گندیده رضا شاه ب کل عرب وسران آنها می ارزه.اما بودن یک دیکتاتورعرب برای کلیت یک کشورعربی بیشتر منفعت داره.شیخ نشینهای خلیج فارس هم چون نفت دارند به مردم وکشورشون میرسن مگرنه آنها هم دیکتاتورهای خونخواری بودن!صدام اگر هنوز بود این همه شیعه وسنی قتل عام نمیشد والبته واسه ما سقط شدن صدام و سران منفور عرب خبر خوشحال کننده ای بود تا خبر سقط شدن اسد جانی
6
12
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۳
۴۳

be_pa.khaste - هارلم، هلند
پرشین اسپید مشهد ایران .این دهن ... تو یه روز ازش... نیاد بیرون خورد میشه ؟منظورت از این حرفت چی
1
10
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۹
۴۴

caspian2010 - تهران، ایران
[::عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران::]. این روش که شما میفرمایید بیشتر به درد کنترل حیوانات وحشی میخوره تا انسانها. کار رو باید از ریشه درست کرد. فکر میکنی چرا حکومت ایران تمام تلاششو کرده تا مردم از اخلاقیات و انسانیت دور بشن چون اداره و حکومت به یک طویله خیلی راحتتره تا یک جمع باشعور. به کشوری که امثال من و تو بعد از هزاران سال همزیستی اجدادمون تازه تازه درگیری قومیتی پیدا کردیم و تو به تورکیه توهین میکنی و من به افغانستان بهتر میشه حکومت کرد. رضا خان شما هم از همین روشها استفاده میکرد. در ضمن نادر شاه که تورک بوده و اجداد طایفه پدری خودم یعنی افشار بوده. پس از هرکی خوشت میاد نبند به خودت. در ضمن آخرین تجمیع کننده و قدرتی که ایران فعلی رو به وجود آورد و روسیه رو هم شکست داد آقا محمدخان قاجار بود. چون بعد از مرگ نادر ایران چند بخش شد. در کل من وقت و حوصلشو ندارم برات تاریخ شرح بدم. با رضا پالانی خوش باش. بجای پاک کردن صورت مسئله (با زور حکومت کردن) باید یک جامعه انسانی صحیح و قانونمدار ساخته بشه. بدون حکومت و فقط با یک دولت. فکر کنم کشورهایی هستند که لینطور اداره میشن.
10
5
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۲
۴۲

عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران
[::caspian2010 - تهران، ایران::]. آخه آدم نامیزون من کجا گفتم نادر شاه شیرازی بود خراسان و مشهد کجا پارس و شیراز کجا؟ اینو هم بدون سر سلسله همه شاهان افراد عادی بوده اند. حتا نادر شاه زمان تاج گزاری چون پدرش را نمی شناخت با این عنوان قسم یاد کرد: منم نادر فرزند شمشیر! در ضمن هرچی که نادر ریسده بود از بیرون کردن روس و افغان تا ازبک وعثمانی را خواجه ترک قجری پشم کرد و در جریان اشغال تفلیس بر خلاف قانونی که شهر تسلیم شده در امان هست و فقط حاکم آن شهر را کشته یا تبعید میکردن وشاه تسلیم شده خزینه وطلا ها راجا میگداشت اما خان قجر دستور قتل عام وغارت و کشتن زنو بچه های شهر را صادر کرد و کاترین ملکه روسی را مجبور ب لشگر کشی و انتقام از ایران کرد و خود محمد خان قاجار که به جای لقب شاه! خان خطاب میشد نیز به دست 3ملازم خود در خواب سرش بریده شد و جنایت تفلیس انقدر روسها و گرجستانیها را کینه ای کرد تا انجا ک باز شاهان بی کفایت قاجار بخش بزرگی از ایران را از دست دادن .بر عکس حرف خودت ک یک جامعه انسانی صحیح وقانونمدار باید ساخته بشه کامنتی از خودت را کپی پیست میکنم ک بدونی چقدر ریسیست هستی
1
6
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۸
۴۲

عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران
[::caspian2010 - تهران، ایران::]. {اینم شاه کامنت شما در بخش ورزشی و خبر والیبال که یعنی در ایران نه پارسی بوده نه همدان و شوشی نه هخامنش نه اشکانی ساسانی تا قبل تر از آنها پیشدادیانج} !!!::> غربتی ها بدونن این سرزمین ده ها هزارساله سرزمین ملت بزرگ و کهن تورک بوده و اون عده که در سالهای متمادی ریختن تو این سرزمین مدعی نشن چون خاک این سرزمین از استخوان اجداد ملت کهن تورک تشکیل شده. در این مدت هم زیر سایه قدرت و معرفت ملت تورک در برابر حملات یونانیها رومیها اسلاوها مغولها عربها زنده ماندید و زندگی کردید. :o !!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!1 :o :o :(
5
7
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۶
۴۵

shahroukh - پاريس، فرانسه
همین را کم داشتیم یه تروریست شیره ای بیسواد مغز گندیده بشه رئیس ،چرا نه مگر بقیه چه حسنی داشتند
2
5
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۱
۴۵

shahroukh - پاريس، فرانسه
[::Parsa.Germany - دورتموند، آلمان::]. کدوم تاریخ نویس اسم بیار ،،اگر رضا شاه و شاه را نداشتیم آن دوره 50 ساله تجدد و نوگرای را در تاریخ ایرانزمین نداشتیم و در دوران جهل و خرافه و پوسیده قاجار میماندیم، مصدق یه آدم مذهبی دیونه بود که شدیدا به اسلام وابسته بود و نهایتان بهترین حکومتش همین حکومت اسلامی بود،این طرفداران مصدق بودند که خمینی را ضمانت کردند محبوب کردند و یاری دادند که بیاد ایران و رژیم اسلامی تشکیل بده و او هم همه مصدقیها را با اردنگی از حکومت بیرون انداخت .اتفاقا باعث و بانی بدبختی ایران همین مصدق و مصدقیها بودند و الان هم هستند با جانبداری از اصلاح طلبها . گذشت دوران دروغ و تحریف و دغل بازیهای کمونیستها و مصدقیها الان تمام مدارک رو امده و مردم خودشان خوب میدانند کی دلسوز این مملکت و مردم بود
10
3
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۷
۴۳

Parsa.Germany - دورتموند، آلمان
[::shahroukh - پاریس، فرانسه::]. من طرفدار مصدق نیستم ولی اگر همین الان جلوی مردم 3 تا انتخاب بگذارند> مصدق، محمدرضا رشاه و خمینی خودت کدوم رو انتخاب می کنی؟ من مصدقی نیستم ولی خود مصدق از قاجار بود ولی اهل خرافه و جهل نبود. بعدش هم زرنگترین جبهه ملی ها بختیار بود که اونم به حزبش خیانت کرد بعد می خواستی خمینی به اونها اعتماد کنه؟ خود ملی مذهبی تو بهبهه جنگ ایران و عراق سال 62 63 تظاهرات علیه حکومت مرکزی تنظیم می کردند. این یعنی که اونها می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند. دلسوز این مملکت نه رضاشاه بوده نه مصدقی ها نه خمینی ها. رضاشاه دقیقا همون کاری رو با مملکت کرده که جمهوری اسلامی داره می کنه. اون موقع به خاطر کشف حجاب خانم های چادری رو با باتوم می زدند الان به خاطر حجاب اجباری بی حجاب ها رو می زنند. زمان پسرش هم که طلاب رو از پشت بوم حوزه پرت می کردند پایین الان دانشجو رو از خوابگاه پرت می کنند رو کف خیابون. اگه اقتدار و قدرت به بستن قرارداد نفتی 60 ساله رضاشاه با انگلیسه پس باید بگیم ملی کردن صنعت نفت خیانت بزرگ مصدق بوده.
2
8
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۴
۴۳

Parsa.Germany - دورتموند، آلمان
[::shahroukh - پاریس، فرانسه::]. مرجع حرف های من هم از کتاب تاریخ "پرشیای مدرن" و "تاریخ اسلام کمبریج" است. تاریخ اسلام کمبریج 6 جلد هست که در قسمتی از آن در مورد پرشیای مدرن توضیح می دهد و می گه: ملیگرایانِ بورژوا و روشنفکرانِ چپِ غیر تودهای و زمینداران و رؤسای قبایل و افرادِ طبقه دینی (متشمل بر گروه متصعب افراطی راست) و بازرگانان، هر یک از این گروهها برای خود دلیل خاصی برای ترسیدن از بازگشت دیکتاتوری سلطنتی داشت. (دقیقا بعد از تبعید رضاشاه)
0
7
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۱
۴۳

Parsa.Germany - دورتموند، آلمان
[::shahroukh - پاریس، فرانسه::]. ملتی که تاریخ گذشتهاش را نمیخواند و نمیداند، همه چیز را خودش باید تجربه کند. - حسن نراقی. اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار، این ملت کتاب نمیخوانند. -احمد شاملو. حالا باز اگر خواستی به حافظه تاریخی مردم روجوع کنی تو همون 50 ساله تجدد و نوگرایی بود که بحرین رو از دست دادیم. نوگرایی به این بود که محمدرضا شاه بیاد 8 میلیارد دلار (دلاری 7 تومن) از آمریکا اسلحه و تجهیزات جنگی بخره ولی خودمون یه فشنگ هم نتونیم تولید کنیم. بعدش تو جنگ ایران و عراق 8 تا موشک با واسطه بابای بشار اسد از قذافی ملعون بخریم؟ تجدد و نوگرایی از دید شما همون واردات بی رویه کلاهای لوکس خارجی بود و یا زدن کارخانه های دست چندم انگلیس و فرانسه و آمریکا. دقیقا مثل الان که باز ایرانی ها همش دنبال واردات ماشین های لوکس پورش و بنز هستند تا مثلا کمک به تولید صنعت چاپ و نشر کشور. ملت ما هنوز حاضر هستند هزارتا ژورنال خارجی رو ورق بزنند ولی یک صفحه کتاب تاریخ رو از بر نباشند. بچه های ما تمام آهنگ های ساسی مانکن و جاستین بیبر رو حفظ اند ولی یک شعر از پروین اعتصامی بلد نیستند
1
6
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۷