پدرم فرستادم قفلسازی؛ سارق شدم
+14
رأی دهید
-1
33سال دارد، اما 40 ساله نشان میدهد. قسمت جلوی موهایش ریخته و از وقتی دستگیر شده کنار موهایش را هم تراشیدهاند. دستبند و پابندزده، در یکی از اتاقهای اداره هجدهم نشسته و به صراحت اعتراف میکند. ملکها و مغازههایی که دارد، تعجب هر شنوندهای را برمیانگیزد که با این همه دارایی، چرا سرقت میکند. مجید 33 ساله که پس از چهار سال فرار از دست ماموران، بیستوچهارم بهمنماه امسال توسط کارآگاهان اداره هجدم پلیس آگاهی تهران به جرم سرقتهای خاص دستگیر شد، مالک دو آپارتمان در کرج، یک تهیه غذا، یک بنگاه مسکن و یک سوپرمارکت است. او علت اصلی سارق شدنش را پدرش میداند. میگوید، اگر پدرم از همان ابتدا مرا به قفلسازی نمیفرستاد من سارق نمیشدم. در گفتوگویی که با مجید کردهایم از شیوه سرقتهای خاصی که با همدستی بهرام انجام داده گفت و اینکه چطور طعمههای خود را انتخاب میکردند که در هر سرقت حداقل 10 میلیون تومان بهدست میآوردند.طعمههایت را چگونه انتخاب میکردی؟
تمام کسانی که انتخاب میکردیم یا صراف بودند یا طلافروش. از مردم عادی سرقت نمیکردیم. ساعتها پشت مغازههایشان زاغزنی میکردیم تا از حرفها و تلفنهایشان متوجه شویم چه زمانی قصد جابهجایی طلاهایشان را دارند. به محض متوجه شدن روز و ساعت جابهجایی، از آنجا میرفتیم و نقشه بقیه مراحل را میکشیدیم.
اقدامات بعدی چه بود؟
به دو شیوه اقدام میکردیم. اگر قرار بود جایی توقف داشته باشند و طلاهایشان را تحویل بدهند و دوباره به طلافروشی دیگری بروند، با شیوههایی که در قفلسازی یاد گرفته بودم در خودرو را باز میکردیم و طلاها را سرقت میکردیم. معمولا وقتی به اولین مغازه میرفتند طلاهای مغازه بعدی را با خود نمیبردند و ما کمتر از یک دقیقه طلاها را از خودرو خارج میکردیم.
به دو شیوه اقدام میکردیم. اگر قرار بود جایی توقف داشته باشند و طلاهایشان را تحویل بدهند و دوباره به طلافروشی دیگری بروند، با شیوههایی که در قفلسازی یاد گرفته بودم در خودرو را باز میکردیم و طلاها را سرقت میکردیم. معمولا وقتی به اولین مغازه میرفتند طلاهای مغازه بعدی را با خود نمیبردند و ما کمتر از یک دقیقه طلاها را از خودرو خارج میکردیم.
اگر مقصدشان دو طلافروشی نبود چهکار میکردید؟
به شیوه پنچری اقدام میکردیم و این روش را در بیشتر سرقتها به کار میبردیم. به این شیوه که یکربع قبل از خارج شدن طلافروش از مغازه، خودرو را کمباد میکردیم بهطوری که در میان راه پنچر شود. معمولا زمانی که پنچر میشدند در اتوبان بودند و جایی که میایستادند عابر نبود و فقط خودروها با سرعت عبور میکردند. در همان فرصت که مشغول پنچرگیری بودند سراغش میرفتیم. اگر در خودرو را باز گذاشته بود که به سادگی طلا را برمیداشتیم و در موارد کمی که در خودرو را قفل کرده بودند، دو نفری اقدام به ضرب و جرح راننده میکردیم و طلاها را برمیداشتیم.
به شیوه پنچری اقدام میکردیم و این روش را در بیشتر سرقتها به کار میبردیم. به این شیوه که یکربع قبل از خارج شدن طلافروش از مغازه، خودرو را کمباد میکردیم بهطوری که در میان راه پنچر شود. معمولا زمانی که پنچر میشدند در اتوبان بودند و جایی که میایستادند عابر نبود و فقط خودروها با سرعت عبور میکردند. در همان فرصت که مشغول پنچرگیری بودند سراغش میرفتیم. اگر در خودرو را باز گذاشته بود که به سادگی طلا را برمیداشتیم و در موارد کمی که در خودرو را قفل کرده بودند، دو نفری اقدام به ضرب و جرح راننده میکردیم و طلاها را برمیداشتیم.
در خودرو را چطور کمتر از یک دقیقه باز میکردی؟
من قبل از سارق شدن در قفلسازی خودرو کار میکردم و به راحتی شیوههای باز کردن در خودرو را یاد گرفته بودم. تقصیر پدرم بود که من سارق شدم. اولین بار او مرا به قفلسازی خودرو فرستاد و من باز کردن در خودرو را یاد گرفتم. وقتی میدیدم همه نوع قفلی را به راحتی میتوانم باز کنم به این نتیجه رسیدم که میتوانم با این شیوه سرقت کنم، اما به جای سرقت داخل خودرو، سراغ سرقت از طلافروشها رفتم.
من قبل از سارق شدن در قفلسازی خودرو کار میکردم و به راحتی شیوههای باز کردن در خودرو را یاد گرفته بودم. تقصیر پدرم بود که من سارق شدم. اولین بار او مرا به قفلسازی خودرو فرستاد و من باز کردن در خودرو را یاد گرفتم. وقتی میدیدم همه نوع قفلی را به راحتی میتوانم باز کنم به این نتیجه رسیدم که میتوانم با این شیوه سرقت کنم، اما به جای سرقت داخل خودرو، سراغ سرقت از طلافروشها رفتم.
زن اولت چرا طلاق گرفت؟
چون فهمید دزدی میکنم.
چون فهمید دزدی میکنم.
زن دومت هم میدانست؟
نه خبر نداشت.
نه خبر نداشت.
اگر نمیداند چرا او هم دستگیر شده است؟
به خدا او بیگناه است. دانشجوی پزشکی است. هنوز یک سال نشده ازدواج کردهایم. او را اشتباهی دستگیر کردهاند. من باید زندان بروم، اما او کاری نکرده است.
به خدا او بیگناه است. دانشجوی پزشکی است. هنوز یک سال نشده ازدواج کردهایم. او را اشتباهی دستگیر کردهاند. من باید زندان بروم، اما او کاری نکرده است.
وقتی مدام جای خودت را عوض میکردی و بین دو خانه در رفتوآمد بودی مشخص بود که از دست پلیس فرار میکنی. چطور نمیدانست؟
نه. گفته بودم بهخاطر جرمهایی که چند سال پیش انجام دادهام الان هنوز پلیس دنبالم است وگرنه نمیدانست هنوز دزدی میکنم.
نه. گفته بودم بهخاطر جرمهایی که چند سال پیش انجام دادهام الان هنوز پلیس دنبالم است وگرنه نمیدانست هنوز دزدی میکنم.
یک تهیه غذا، یک سوپرمارکت و یک مشاور املاک داشتی. مگر درآمدت از اینها کم بود که سرقت هم میکردی؟
نه، اما پول بیشتری میخواستم.
نه، اما پول بیشتری میخواستم.
ماهی چقدر درآمد داشتی؟
چهار یا پنج میلیون تومان. البته متغیر بود. بعضی فصلها بیشتر هم میشد.
چهار یا پنج میلیون تومان. البته متغیر بود. بعضی فصلها بیشتر هم میشد.
پول بیشتر را برای انجام چه کاری میخواستی؟
میخواستم با همسرم بروم کانادا برای همیشه زندگی کنم. ولی پشیمانم، دیگر سرقت نمیکنم.
میخواستم با همسرم بروم کانادا برای همیشه زندگی کنم. ولی پشیمانم، دیگر سرقت نمیکنم.
سال 87 در شیراز برای سرقت پولهای یک مرد مسن، آنقدر او را زدی که به کما رفت. پلیس میگوید آن موقع هم در اعترافات خود گفتی دیگر هرگز دست به سرقت نمیزنی.
من آدم تیزی هستم و اگر این سرقت آخری که پنج کیلو طلا بود را انجام نمیدادم، هرگز گیر نمیافتادم. سرقت آخر اشتباه بود.
من آدم تیزی هستم و اگر این سرقت آخری که پنج کیلو طلا بود را انجام نمیدادم، هرگز گیر نمیافتادم. سرقت آخر اشتباه بود.
با آن همه درآمدی که داشتی میتوانستی صبر کنی و بدون پول سرقتی به کانادا بروی. حالا که گیر افتادی شاید هرگز نتوانی.
آدم که نکشتهام. زندان را میروم و خلاص میشوم. دیگر دست به سرقت نمیزنم. برای همیشه آن را بوسیدم و گذاشتم کنار.
آدم که نکشتهام. زندان را میروم و خلاص میشوم. دیگر دست به سرقت نمیزنم. برای همیشه آن را بوسیدم و گذاشتم کنار.
۴۶

دایره مینا - کراکف، لهستان
عجب ! قفل سازی رفتی وو یاد گرفتی اما کلیدش !! را دادی دست گوریل بنفش ! که فعلا همه ما را منترِ خودش کرده !
0
12
شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵
۱۰۸

pars_iran - دوسلدرف، آلمان
از این آدمها کم در این اروپا ندیدیم که با کلاهبرداری و دزدی اومدند اینور آب زندگی میکنند ...
1
6
شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۴
۵۹

ali-Dk - لونگبو، دانمارک
کسانی که با قانون جدید کانادا برای اخراج مخالف هستند از این أفراد زیاد هستند پناهندگی سیاسی می گیرند ولی دست به دزدی یا مواز فروشی می زنند خیلی عالی می شود این قانون کانادا در اروپا هم اجراء شود
0
6
شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۴