'هیس' تندروها به ترنم!
تیتر و عکس صفحه اول ابتکارابتکار نوشته: لغو کنسرت ها طی دو ماه اخیر روند بسیار سریعی یافته و تصریح کرده در بررسی دلایل اصلی که دست آویز مجریان لغو کنسرت ها است نکات جالبی وجود دارد که خود به تنهایی گویای بسیاری از واقعیت هاست. اینکه انتشار خبری جدا از صحت و سقم آن، باعث لغو یک کنسرت شود، اتفاق عجیبی نیست؛ اما گاهی خلاف واقع گوییها تا جایی کش پیدا میکند که موجب افترا و هتک حرمت هنرمندان میشود.
به گزارش این روزنامه: لغو زنجیرهای کنسرتها در شهرستانها و برخوردهای نامتعارف، ارسال پیامکهای زنجیرهای، انتشار خبرهای نادرست، اطلاع نداشتن از قوانین حاکم بر حوزهی هنر و... تا بهحال کنسرتهای زیادی را در کشور لغو کردهاند. افرادی با ایستادگی در مقابل مجوزهای رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به برهم زدن کنسرتها، حتی در حضور مسوولان و ماموران نیروی انتظامی میپردازند و برای این کار دغدغههای خاص خود را دارند.
قانون هم در گزارش اصلی خود نوشته: لغو کنسرت ها در دولت حسن روحانی به یک رکورد عجیب رسیده است. چیزی که در گذشته سابقه نداشته است و معلوم نیست این داستانها و فشارها تا کی ادامه خواهد داشت.حالا دیگر این وضع تاسف برانگیز لغو کنسرتها در این یک سال و اندی به حدی رسیده که در تمام دوران هشت ساله احمدی نژاد هم رخ نداد.
این روزنامه پرسیده: آیا دولت تلاشی برای بهبود اوضاع فرهنگی ندارد و یا اینکه دارد و توان اجرایی اش را ندارد؟ آیا موسیقی ما در این یکی دو سال اخیر اینقدر تغییر کرده که از شنیدن آن توسط مردم هراس دارند یا واقعیت چیز دیگری است؟ هرچند گمان میرفت با روی کار آمدن دولت یازدهم تا حد زیادی از شدت و میزان این رویدادها کاسته شود. اما گویا تغییر دولت خودش بهانه جدیدی برای لغو کنسرت ها بوده است.
درگیری آمریکا با اسراییل یا جنگ زرگری
حضور بنیامین ناتانیاهو در واشنگتن و بالا گرفتن اختلافات دولت اسراییل با کاخ سفید گزارش مهم روزنامه های امروز تهران است و تنها روزنامه تندرو کیهان است که این ماجرا را یک جنگ زرگری اسراییل و آمریکا دیده تا اشتباه محاسباتی تیم مذاکره کننده ایران را شدت ببخشند.
کیهان نوشته: رسانههای غربی دعوت از بنیامین نتانیاهو به آمریکا را اقدام خودسرانه جمهوریخواهان میخوانند که میتواند باعث تنش میان روابط تلآویو و واشنگتن شود و مقامات مختلف کاخ سفید نیز ظاهراً از این موضوع ابراز نارضایتی کردهاند. منابع صهیونیستی ادعا کردهاند نتانیاهو میخواهد در سخنرانی خود در کنگره دست به افشاگری زده و جزئیات توافق احتمالی میان ایران و ۱+۵ را فاش کند.
آفرین چیتساز اول در سرمقاله ایران روزنامه دولت با اشاره به هیجان افکارعمومی جهان از رویدادهای اخیر دیپلماسی اطراف گفتگوها بر سر پرونده هسته ای ایران نوشته: افکار عمومی جهان از دیروز یکی از هیجانی ترین رویدادهای دنیای دیپلماسی را به تماشا نشسته اند. دست بر قضا دیپلماتهایی که در صحنه مذاکره با ایران حاضر شده اند تا دیروز مثل نتانیاهو و تندروهای کنگره میاندیشیدند، آنها نیز مثل تندروهای کنگره سالهای طولانی کوشیدند با ابزار تحریم اقتصادی و تهدید نظامی سیاست خویش را مقابل ایران پیش ببرند اما بعد از یک دوره تجربه آزمون و خطای پرهزینه راه مذاکره را برگزیدند.
به نوشته این مقاله: در دو شهر مونترو سوئیس (محل مذاکره ظریف و کری) و واشنگتن (محل نشست سناتورهای تندرو با نتانیاهو) چهره عریان و نیمه پنهان سیاست خارجی آمریکا به نمایش درآمده است. همه آنچه در باره نفوذ افسانهای لابی یهودیان شنیده بودیم را میتوان در تصویرهای دوربینهای مستقر در این دو نقطه به عیان دید. افکار عمومی بعد از چند ماه مذاکره هستهای اکنون میتواند لایههای پیچیده پیوند ثروت و سیاست در ساختار سیاست امریکا را لمس کند.
سرمقاله ایران در نهایت نوشته: قضاوت شهروندان و نخبگان آمریکا در پایان این رقابت و کارزار نفس گیر اهمیت شایان دارد. تاخت و تاز نتانیاهو و تندروهای کنگره تردیدهای جدی در باورهای تاریخی شهروندان امریکا ایجاد کرده است. به نظر میرسد افکار عمومی غرب دیگر توان تحمل هزینههای طاقت فرسای رژیم میلیتاریستی تل آویو را ندارد و به قول یک دیپلمات اروپایی دیگر حاضر نیست چک سفید به تل آویو بدهد.
علی اکبر عبدالرشیدی در سرمقاله روزنامه اطلاعات نوشته: جامعه یهود در آمریکا بر سر آمدن و سخنرانی کردن نتانیاهو در کنگره دچار انشعاب جدی شده تا آنجا که دامنه این انشعاب به یهودیان حاضر در داخل کنگره و حتی دولت آمریکا نیز کشیده شده است. در جامعه یهود حالا صحبت از این است که نتانیاهو پس از انتشار ارزیابیهای موساد مبنی بر نبودن هیچ برنامه نظامی هستهای در ایران، چه سخنی جز هیاهو ایراد خواهد کرد که بتواند آن را صدای لابی یهود معرفی کند؟
برخی از یهودیان آمریکایی معتقدند «سیاستهای نادرست» نتانیاهو در قبال فلسطین و کشتار در غزه باعث «بیآبرویی یهودیان طرفدار اسرائیل شده است.» اگر واقعاً مناقشه بر سر موضوع ایران باشد، ظاهراً موضوعی که تندروهای تلآویو را نگران کرده توان هستهای ایران نیست. موضوع بیشتر دست بالایی است که ایران در حوزههای مختلف منطقه و جهان به دست آورده و در شوقی است که حتی قبل از اعلام رسمی هرگونه «توافق» در برقراری روابط تجاری، سیاسی، اقتصادی و دیگر روابط از سوی کشورهای ریز و درشت غربی ابراز میشود و موجب تقویت بیشتر جایگاه ایران در صحنه بینالمللی خواهد شد.
سرمقاله اطلاعات به این جا رسیده که: این که رژیم اسرائیل نگران باشد که «توافق» به ایران اجازه دهد بمب اتمی بسازد یک شوخی تکراری و بیمزه بیش نیست. درست مانند آن روز که ایران میخواست آغازگر جنگ عراق و ایران اعلام شود و نمیشد تا این که همه بر آغازگری جنگ و متجاوز بودن صدام تائید و تأکید کردند جز خود صدام.
لشکرکشی زنانه به سرزمین شیطان تیتر و طرح حسین کشتکار، جوانزهرا چیذری در گزارشی در روزنامه جوان نوشته: کمتر از یک هفته به برگزاری پنجاه و نهمین اجلاس کمیسیون مقام زن پکن +۲۰در نیویورک باقی مانده است؛ اجلاسی که قرار است هیئتی ۱۸۰ نفره از کشورمان نیز در آن شرکت کنند و گزارشی از وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران ارائه شود. این در حالی است که به باور کارشناسان، مفاد کنوانسیون رفع تبعیض از زنان با شرع و قانون کشور ما مغایرت دارد و دستاوردی از آن انتظار نمیرود، ضمن آنکه معلوم نیست این هیئت بر چه اساسی انتخاب شدهاند و پشت پرده این انتخاب چه اهدافی را دنبال میکنند.
به گزارش روزنامه سپاه پاسداران: مدت زمان زیادی از سفر معاون زنان رئیسجمهور به واتیکان به منظور تعامل درباره موضوع زنان و خانواده نمیگذرد؛ سفری که صرفنظر از انتقادات وارده، با توجه به نگاه و داشتههای دینی و ملی ما در ارتباط با موضوع زن و خانواده و تفاوت این نگاه با نگاه واتیکان، دستاورد محسوسی نداشت. پیشتر از این نیز شاهد حرکت چراغ خاموش و بدون هماهنگی مرکز زنان و خانواده ریاست جمهوری بوده ایم که موجب شده است حساسیتهایی در این باره شکل بگیرد.
جوان در نهایت نوشته: حالا شهیندخت مولاوردی معاون زنان و خانواده رئیسجمهور و دو تن از نمایندگان زن مجلس و ۱۱ نفر دیگر از دولت به زودی رهسپار این کمیسیون خواهند شد و بیش از ۱۰۰ نفر از نمایندگان سازمانهای مردمنهاد کشور هم همراهی میکنند که جای بسی تأمل دارد و حتی حضور یازده مسئول دولتی هم زیاد است.
امید به زندگی و چه باید کرد کارتون علیرضا پاکدل، اعتمادمصطفی اکبریان در مقاله ای در شهروند نوشته: نرخ امید به زندگی در دهههای اخیر در مقایسه با دهههای گذشته تغییر مشهودی داشته است. نمیتوان گفت امید به زندگی در دهه ٩٠ با دهه ٦٠ یکی است. سالهای بعد از انقلاب بهویژه دهه جنگ، امید به زندگی پایینتر از امروز بود. عوامل متعددی میتواند در تغییر نرخ امید به زندگی نقشآفرین باشد؛ ارتقای بهداشت و شاخص سلامت و کاهش مرگومیر بر اثر بیماری در کنار عوامل فردی و اجتماعی در این آمار تأثیرگذار بوده است.
این جامعه شناس تاکید کرده: در مباحث اقتصادی، از یک طرف شاخص تورم بالا رفته و این در حالی است که قدرت خرید مردم هم افزایش پیدا کرده و بالا رفته است. از نظر اجتماعی، شاخصهای شغلی و سطح سواد جامعه و از نظر سطح دانش و ارتقای علمی هم پیشرفتهایی که رخ داده میتواند با افزایش امید به زندگی در ارتباط باشد. با این حال نمیتوان گفت وضع مطلوب است.
نویسنده مقاله شهروند به این جا رسیده که یکی از مهمترین مباحثی که امروز در زمینه سلامت بشر مطرح است، آلایندههای صنعتی و زیستمحیطی است که زندگی انسانها را تهدید میکند. جامعه با این پدیدهها مثل ترافیک و آلودگی هوا سروکار دارد که جان انسانهای زیادی را هر ساله میگیرد و معضلی است که امید به زندگی ایرانیان را تهدید میکند.
شهرام شهیدی در ستون طنز شهروند در پاسخ این که برای زندگی خوب چه چیزهایی لازم است چند عامل را پیشنهاد کرده است. اول از همه این که نبنید. چشمتان را ببندید بر جابهجایی غیرقانونی پولها و اختلاس و آلودگی هوا و ترافیک و دعواهای حیدری نعمتی و تخریب محیطزیست و گرانی و نتایج تیم فوتبال محبوبتان و عدم بارندگی و خشکسالی و گردوغبار و تأخیر پروازها و لغو کنسرتها و مجوزها و زیرمیزیها و جنایتها و طالبانها و داعش و نتانیاهو و شکار حیوانات و حیوانآزاری و حقوق شهروندیای که بیخود و بیجهت بهتان اعطا شده و…
دومین توصیه طنزنویس این است که نشنوید. با مقداری پنبه و یا دو چوب پنبه گوشتان را مسدود کنید تا نشنوید. چیزهایی که نباید بشنوید عبارتند از: سخنرانی مقامات مسئول، اخبار جرم و جنایت، اخبار داعش، فحشهایی که از صبح تا شب به شما میدهند. تقاضای دوستانتان برای قرض گرفتن مبلغی حتی ناچیز، غیبت، تهمت، دروغ، افترا، وعدههای مسئولان، اخبار بیست و سی. تفسیر خبر، بگم بگم، افشاگریها، نقد کارهایتان، صدای صاحبخانه از پشت تلفن، بوق ماشینها، فریاد مسافرکشها، صدای سریالهای ترکی، آواز دهل، ابوعطا خوانی قورباغهها و... اگر چوب پنبه در دسترستان نیست از قابلیت فضای رسانهای آزاد استفاده و یک گوشتان را در کرده و از گوش دیگر بهعنوان دروازه استفاده کنید
طنز شهروند با توصیه لمس نکنید هم نوشته: شما نباید چیزی را لمس کنید. آب آلوده، هوای آلوده، باران آلوده، غذاهای فست فودی آلوده، حیوان آلوده، انسان آلوده، همجنس و هرنوع انسان با جنس مخالف و بالاخره نچشید و نخورید لب لعل , مزه گس. تلخی بیپایان و پایان تلخ، چیزهای زاید، چیزهای بیمورد، چیز زیادی، پول مردم، زهر هجر، مال حرام که زیاد گیر میآید و مال حلال که سختگیر میآید، فست فود و... هم بسیار مهم و ضروری است
پدیده قم!
اعتماد در سرمقاله خود نوشته: فرودگاه بینالملل قم. آیا تاکنون در این باره چیزی شنیدهاید؟ بله ممکن است. معلوم شده چند هزار هکتار از اراضی قم تا سلفچگان در اختیار یک فرد است تا چنین پروژهای را پیش ببرد، بیش از پیش تعجب کردم. در کشوری که سازمان عریض و طویل مراتع و جنگلبانی، برای یک متر نفوذ به اراضی ملی در روستاها مامور میفرستد و جلوی تجاوز به اموال عمومی را میگیرد، چگونه ممکن است که این حجم عظیم از زمین را یکجا به طرحی بدهد که فرودگاه بینالمللی شود، آن هم در منطقهای که فقط ٧٥ کیلومتر نزدیکتر از فرودگاه بینالمللی امام به قم است؟
به نوشته این روزنامه: از سال ٩٠ کلنگ این فرودگاه زده شد در حالی که تنها فرودگاه نیست و قرار است شهر فرودگاهی باشد و آنچه شرکت مربوط را مجاز به شروع عملیات ساخت کرد، تفاهمنامهای با استانداری قم در تاریخ پاییز سال ۸۹ بود. ٢٩٥٠ هکتار اراضی فرودگاه قم متعلق به منابع طبیعی است اما سازمان جنگلها و بهطور تخصصی معاونت امور اراضی این سازمان میگوید در جریان فعالیتهای این شرکت قرار نگرفت.
اعتماد با علامت تعجب نوشته: با وجود اینکه هنوز مسوولان این پروژه مجوزی دریافت نکردهاند اما نسبت به واگذاری سهام با نام شهر فرودگاهی اقدام میکنند. سرمایهگذاری به صورت مشارکت در ساخت، مالکیت و قدرالسهم نگین شهر فرودگاهی با عرصه و اعیان چهار میلیون مترمربع انجام میشود. مبلغ برآورد هزینه آن در اوایل سال ٩١ توسط کارشناسان ٤٤٠٠ میلیارد تومان محاسبه شده. نه تنها عملیات اجرایی این پروژه به گفته مسوولان غیرقانونی آغاز شده است بلکه تلویزیون قم تبلیغات گستردهای از این پروژه را نمایش میدهد.
صدای نازک و استادی فیزیک کارتون سلمان طاهری، شهروندآیدین سیار سریع در طنز بی قانون با اشاره به گزارش یکی از روزنامه ها که نشان می داد یک استاد فیزیک دانشگاه خواجه نصیر را به دلیل داشتن صدای نازک زنانه از استادی محروم کرده اند نوشته به این ترتیب:۱الف) تدریس زنان به دلیل داشتن صدای زنانه فی نفسه دارای اشکال است. ب) ناصر طهماسب بهعنوان پیشکسوت دوبلاژ صلاحیت لازم را برای تدریس فیزیک داراست. ج) صلاحیت صمد مرفاوی برای تدریس فیزیک در هالهای از ابهام قرار دارد.د) ابرو گوندش به شرط نداشتن تصویر دارای صلاحیت است.
طنزنویس پرسیده نحوه مواجهه اعضای کمیته بررسی صلاحیت دانشگاه خواجه نصیر با استیون هاوکینگ چگونه خواهد بود؟ و جواب داده: الف) اینو کی راه داد اینجا؟ برو آقا پول خرد ندارم. ب) من احساس میکنم شما رو یه جایی دیدم! شما تو مترو فال حافظ نمیفروختی؟ ج) من اینو میشناسم! این همون بازیگر است که تو فیلم theory of everything بازی میکرد. بنده خدا بعد از فیلم همینجوری فلج مونده مثل اینکه! د) صدات مردونه است ولی کامپیوتریه، فیزیک که نمیتونی درس بدی ولی سه ساعت زبان عمومی در هفته خالی دارم، بذارم واست؟
و بالاخره ستون بی قانون سووال کرده: کدام شغل زیر در کشور عزیز، پرافتخار و دانشمندپرورمان برای یک نابغه فیزیک با صدای نازک مناسب است؟ مزاحم تلفنی – باجگیر / به این صورت که زنگ بزند به شوهر مردم و بگوید اگر فلانقدر به حساب نریزی زنگ میزنم به زنت همه چیز رو میگم.