رابطه نامشروع فاجعه آفرید

به گزارش روزنامه شرق، جسد زنی جوان به‌نام شکوفه یک‌سال قبل پیدا شد. وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه شدند شکوفه با ضربات چاقو به قتل رسیده و فردی که دست به این کار زده با مقتول آشنا بوده ‌است، چراکه آثاری از ورود به زور به خانه وجود نداشت. دوتلفن‌همراه مقتول به گفته بستگانش به سرقت رفته بود.

ماموران با ردیابی‌های گسترده محل آنتن‌دهی موبایل‌ها، شخصی که آنها را به سرقت برده ‌بود، شناسایی کردند و متهم بازداشت شد. فرید در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت به‌دلیل اختلافات مالی‌ای که با شکوفه داشت، با او درگیر شد و وی را با ضربات چاقو به قتل رساند. این پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه٧١ دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده ‌شد.

روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان شکایت خود علیه فرید را مطرح و اتهام قتل، رابطه نامشروع و سرقت را متوجه این مرد کرد، خواستار برخورد قانونی با او شد. در ادامه اولیای‌‌دم در جایگاه حاضر شدند. بعد از اینکه مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کرد، شوهر سابق شکوفه به‌عنوان ورثه فرزندش در جایگاه حاضر شد و او نیز خواستار قصاص شد.

این مرد گفت: من و شکوفه مدتی بود از هم جدا شده‌ بودیم. فرزندمان پیش من زندگی می‌کرد. بعد از کشته‌‌شدن شکوفه، بچه هم به‌دلیل بیماری ریوی جانش را از دست داد و حالا من درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «چندماه پیش در خیابان با مقتول آشنا شدم و بعد از اینکه شماره تلفنش را گرفتم، به‌صورت پیامکی با هم در ارتباط بودیم و رابطه‌مان زیاد شد، تا اینکه روز حادثه طبق قرار قبلی به خانه‌‌اش رفتم و پولی به او دادم، اما شکوفه عصبانی شد و گفت تو به من قول داده ‌بودی شش‌میلیون‌تومان قرض بدهی، من روی این پول حساب‌ کرده‌ بودم چون باید پول پیش خانه را بدهم و صاحب‌خانه جوابم کرده ‌است.

شکوفه به من تهمت زد و مرا از خانه‌اش بیرون کرد. عصبانی شدم از داخل ماشین دوستم که مرا به محل رسانده ‌بود چاقو برداشتم و چندضربه به شکوفه زدم بعد هم از ترس اینکه دستگیر شوم تلفن‌های او را برداشتم تا ماموران متوجه تماس‌های ما نشوند.» سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را رد کرد و گفت: من اصلا در جریان ماجرا نبودم. فرید سراغم آمد و گفت بیا با هم به تهران برویم. من هم قبول کردم. در راه از من خواست چندلحظه توقف کنم. او پیاده شد و گفت زود برمی‌گردد. من هم پیاده شدم کاری انجام بدهم، وقتی برگشتم دیدم فرید در ماشین نشسته و بسیار آشفته ‌است. از ماجرا هیچ‌‌اطلاعی نداشتم.» هیات‌قضات بعد از شنیدن دفاعیات متهمان، برای صدور رای دادگاه وارد شدند و متهم ردیف‌اول را به قصاص محکوم کردند.
+40
رأی دهید
-7

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۵
    Ahmad.Behravan - ونکوور، کانادا

    یه چند تا فاحشه خانه باز کنید ملت انقدر عقده و کمبود نداشته باشند.
    8
    71
    ‌سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    perser68 - فلوریدا، ایالات متحده امریکا

    Ahmad.Behravan - ونکوور، کانادا. شاید یه مقداربه شوخی نوشتی ،اما گرفتاری خیلی خیلی بیشتر از نبود یه خونست!! اسم فاحشه رو نیاوردم چون وقتی آدم برای این خونه ها چنین اسمی میگذاره انگار اساس و بنیان خانواده به فنا رفته و به همین دلیل ملاها سعی بر برچیدنش داشتن و یکی رو بستن و امروز میلیونی بازه اما زیر زمینی!!! مشکل . نبود آزادی، فقر ، بیسوادی بیکاری، نبود تفریحات سالم ، نبود امکانات رفاهی، استرس بیش از حد، بی برنامگی، بی نظمی، کلاهبرداریو دروغو کلاشیو رمالی از اون بالای بالا که اولیش اون خامنه ای منفور و دومی پسرش اون مجتبای گردن شکسته آدمخور! اینا وجود نکبتشون و حیاتشون نیاز به بودن چنین جامعه ای داره! اینها کاشتن چنین وضعیو و نگهش داشتن و دارن حسابی برداشت میکنن! اما نمیتونه تا ابد ادامه داشته باشه و داریم میبینیم! به خاطر بی عرضگی و همون سرگرم دزدی و غارت اموال مردم بودن، آب داره یه مشکل اساسی میشه و بدنبالش کشاورزی! و اگه تا حالا با دلار های نفتی گندم و برنجو تونستن وارد بکنن ، امروز به خاطر کاهش قیمت نفت دلار ها دارن ته میکشن و اسید معده وقتی تراووش کنه هیچی جلودارش نیست!!!
    4
    52
    ‌سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    caspian2010 - تهران، ایران

    از وقتی جنگ تموم شد فرزندان سرداران و آخوندها و سرمایه دارها جهش مالی داشتند. عده ای بچه زرنگ هم همینطور. تفاوت سطح درامد بین اقشار جامعه زیاد شد. لذا وقتی یک خانم مقداری زیبایی و استیل داره اگر بخواد دل به خوشیهای لحظه ای بده طلاق میگیره و شروع به ارتباطات بر اساس مادیات میکنه. عده ای هم مثل این قاتل خودشونو پولدار جا میزنن تا مخ بزنن و به حالشون برسن اما لحظه ورود طرف کارت سبز یعنی قول و قرارها رو نقد میخواد و اینم که کلی برنامه ریخته و پرچم اسلام برافراشته شده و به راحتی نمیخوابه لذا عصبانی میشه که چرا در این اوضاع پول میخوای پرچم رو پایین بیار که خوب از بی شعوری میزنه میکشه. مشکل: تفارت سطح درامد اقشار جامعه خیلی زیاد شده. زنانی که خوشگلن و جدا میشن دنبال مایه و خوشگذرونی هستند و آقایون هم اکثرشون پول ندارند ولی دنبال برافراشتن پرچم اسلام هستند.
    8
    33
    ‌سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.