نظامی ها ممنوع، احزاب آزاد
تیتر و عکس صفحه اول ابتکارناصر ایمانی در آرمان با اشاره به ماموریتی که برای بررسی سیاستهای انتخاباتی کشور رهبر جمهوری اسلامی به محمع تشخیص مصلحت نظام داده نوشته: بررسی این موضوع توسط مجلس شورای اسلامی به سختی امکانپذیر است به خاطر اینکه نمایندگان مجلس ممکن است تمایلات دیگری را در این موضوع دخالت دهند و نتوانند به خوبی به این موضوع رسیدگی کنند به عنوان مثال چند سال پیش مسئله استانی شدن انتخابات مطرح شد. اگر این فرض را بپذیریم که استانی شدن انتخابات برای کشور مفید است این گونه تصمیم گیری ها توسط نمایندگان مجلس به سختی صورت میگیرد چرا که نمایندگانی که از حوزههای مختلف انتخاب شدهاند تمایل چندانی به استانی شدن انتخابات ندارند.
نویسنده سپس به یکی از بندهایی پرداخته که روز گذشته در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است در مورد ممنوعیت ورود نظامیان به جناحهای انتخاباتی و نوشته: از ابتدای انقلاب مسئله ورود نظامیان به بحثهای انتخاباتی همواره مورد بحث بوده است؛ حتی بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی به صراحت ورود نظامیان به بحث انتخابات را ممنوع اعلام کردند و عملا هم براساس قانون این گروه اجازه ورود به مباحث انتخاباتی را ندارند.
مقاله آرمان تاکید دارد که همه دنیا به این مساله پرداخته اما در ایران این موضوع مقداری حساستر است به این دلیل که تفاسیری وجود دارد در اینکه بخشی از افرادی که به نوعی ارتباط سازمانی با نیروهای نظامی دارند آیا جزو نظامیان محسوب میشوند؟ شاید مجمع تشخیص مصلحت نظام به این دلیل قصد ورود به این بحث را داشته است که میخواهد به اینگونه سوالات و ابهامات پاسخ دهد.
روابط ایران و آمریکا متحول شده
مریم سالاری در مقدمه مصاحبه ای در روزنامه ایران نوشته: تاریخ مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای بزرگ جهان در حال ورق خوردن است. دیپلماتها روزهای سخت و حساسی را در شهرهای مختلف اروپا از وین گرفته تا ژنو و مونیخ، پشت سر میگذارند تا ضمن حفظ منافع ملی، خط پایانی بر چالشی دیرپا و مذاکرهای ۱۰ ساله ترسیم شود. در این میان حضور دیپلماتهای باتجربه در تیم مذاکره کننده هستهای، امید به موفقیت را در چانهزنی نفسگیر با زبدهترین دیپلماتهای قدرتهای بزرگ جهان افزایش داده است.
این گزارشگر سپس از قول امیرحسین زمانی نیا عضو هیات مذاکره گر هسته ای نوشته: گفتمان امریکا با ایران متحول شده است زیرا آن تصویر ضد امنیتی که از ایران به اذهان بینالمللی القا شده بود، اکنون بتدریج رنگ باخته است ممکن است سناریوهایی را به مرحله اجرا بگذارند یا اتفاقاتی را مهندسی کنند که ایران و اعضای ۱+۵ را به سمت موضعگیری نامنعطفتر در مذاکره یا حتی رویارویی گریزناپذیر قرار دهند عدهای که در ایران به «دلواپس» معروف شدهاند، شاید عمق و گستره اختلافات ایران و امریکا را بخوبی درک نمیکنند و نگرانند که در صورت به ثمر رسیدن مذاکره هستهای، مناسبات دو کشور در سایر حوزهها نیز عادی شود.
به نوشته روزنامه ایران، این عضو هیات مذاکره گر ایران با کشورهای پنج به اضافه یک نظر داده که: این ارزیابی دلواپس ها، واقعبینانه نیست برای کاخ سفید مهم است به دنیا نشان دهد که توانسته است یک مسأله مهم را در منطقه پرآشوب خاورمیانه با دیپلماسی حل کند اینکه عدهای در خیابانها جمع شوند و به تیم هستهای اهانت کنند، نه تنها مددرسان به تیم نیست، بلکه اگر چنین اقدامهایی اوج گیرد، باعث تزلزل اعتبار و جایگاه مذاکرهکنندگان خواهد شد.
آمریکا نگران تکرار الگوی ایران در یمن
کیهان در یادداشت روز خود به یمن پرداخته و نوشته: آمریکاییها بشدت از روند تحولات یمن هراسناک هستند. تعطیلی سفارت آمریکا و مهمتر از آن سوزاندن اسناد این سفارتخانه و حتی منهدم کردن سلاحهایی که در سفارتخانه داشتند، از شدت هراس آنان حکایت میکند. جالب این است که مقامات آمریکایی گمان میکردند در روز ۲۲ بهمن -۱۱ فوریه- به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سفارت آمریکا در صنعا مورد حمله قرار گرفته و ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۵۸ تکرار گردد. از این رو به انهدام هرآنچه که حساس بود، مبادرت ورزیدند.
نویسنده این روزنامه تندرو بدون ارایه منبعی برای این ادعا و تحلیل خود نوشته آمریکاییها به این بسنده نکردند و مهمترین مرکز اطلاعاتی و جاسوسی و ضد جاسوسی خود در شبه جزیره که در صنعا پایتخت یمن مستقر بود را به مسقط پایتخت عمان منتقل کردند.
با همه این ها کیهان احتمال داده که همه این تحلیل ها نادرست باشد و اوضاع نگران کننده، و نشانه سختتر شدن شرایط یمن و آغاز مداخله مستقیم نظامی آمریکا علیه انقلاب یمن باشد که برخلاف این هم اگر رخ دهد به آن معنا نیست که آمریکا با اعتراف به قدرت انقلاب اسلامی مردم یمن، از توطئههای مختلف از جمله توطئه امنیتی علیه آن اجتناب میکند بلکه میتوان گفت آمریکا با ابراز ناتوانی از مداخله مستقیم نظامی به انواعی از مداخلات نظامی امنیتی غیرمستقیم علیه مردم مظلوم یمن روی میآورد. کما این که این روش در مواجهه با انقلاب ایران نیز دنبال شد.
بازی سیاسی با تنفس مردم کارتون محسن ایزدی، بی قانون فضل الله یاری در سرمقاله ابتکار نوشته دیدن ایــن صحنه که تنفس مردم خوزستان به بازیچه ای سیاسی در دست گروه های فرصت طلب تبدیل میشود، مطمئنا بردرد آنان خــــواهد افــــزود و سرفه هایشان را شدید تر خواهد کرد. در روزهـــای گذشته، گروهی که در یک سال گذشته تنها به صید فرصت ها برای مقــابله با دولت میانــــدیشند نیز تلاش کردند تا از درون امواج گرد و خاک خیابان های خوزستان و برخی دیگر از مناطق جنوبی و غربی کشور، ماهی مقصود خود را صید کنند.
سرمقاله این روزنامه بدون اشاره به گروههای مخالف دولت روحانی نوشته: آنان که در یک سال و چندماه گذشته فقط کلیدواژه «برکناری» را در ارتباط با کارگزاران دولت به کار برده اند و اکثر وزرای دولت را به این سرنوشت تهدید کرده اند، این فرصت را از کف نداده و تنها راه مقابله با ریزگردها را برکناری خانم معصومه ابتکار از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردند و توسط برخی همفکران خود نیز تکرار کردند تا بر اهمیت این راهکار برای مردم خوزستان تاکید کرده باشند.
درخواست برای برکناری متولی یک بحران، در اوج حوادث مربوط به آن بحران، تنها از یک ذهن سیاست زده برمی آید
ابتکار معتقد است: با این وجود باید از خانم ابتکار انتقاد کرد حتی بجاست که از وی خواسته شود که در این زمینه عذرخواهی و حتی استعفا کند، اما درخواست برکناری وی در اوج بحران تنها از گروهی برمی آید که میتوانند همه چیز را فرصتی ببینند برای ضربه زدن به حریفی که در جای دیگر و در زمینه ای دیگر مانند کسب رای مردمی از او ضربه خورده اند.حال این فرصت خواه تحریم داروی بیماری های دشوار باشد و خواه ریزگردهای مسموم بر سر راه تنفس کودکان خوزستانی.
روح بگم بگم
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: داستان تمامی ندارد. تا دیروز دعوا بر سر حکم جناب رحیمی بود و اینکه کابینه خط قرمز فلان مردی است که مدتی است رفته است. خلاصه اینکه آن کابینه رفت و دولت تمام شد و ماجرای جناب رحیمی تمام نشد. تا دیروز دعوا بر سر این بود که تخلفی بوده یا نبوده و دوستان شاخ و شانه میکشیدند که اصلاً و ابداً تخلفی در کار نیست.
به نوشته این طنزنویس: حالا که زمان گذشت و تخلف محرز شد، باز یقه ما را گرفتهاند که چه کار دارید به این دوست متخلف مان و اینکه پولها را به کی دادهاند. کار تا جایی بالا گرفته که جناب حدادعادل تهدید فرمودهاند: «همین افرادی که نسبت به این ۱۷۰ نماینده مجلس هشتم انتقاد دارند، همانها به نمایندگان طرفدار خودشان در مجلس هشتم حتماً پول دادهاند و زیاد اصرار کنند، آن منابع مالی هم فاش میشود.» عجب! آن مرد که میفرمود بگم، بگم رفت اما روح بگم بگم هنوز که هنوز است نرفته!
وعدهها و نقدها
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند سخنان معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی را درباره وضعیت مدیریت شهری بویژه در کلانشهر تهران نقل کرده که گفته شهرداری با علاقه عجیبی بهدنبال کسب منابع مالی بیشتر از محل فروش ظرفیتهای شهر است. متاسفانه این موضوع مانند ویروسی در بقیه شهرها نیز پخش شده است. به اعتقاد من، شهرداری تهران به واسطه فروش شهرسازی، بودجه خود را در کمتر از دو دهه بهطور بلندپروازانه از ٢٠٠میلیارد تومان ... درحال حاضر به رقم بیش از ١٧هزار میلیارد تومان رسانده است.
نویسنده پس از آن به نقل سخنان شهردار تهران در همان روز پرداخته که گفته مسئولیت میپذیرم که ظرف ششماه تهران را قابل زندگی کنم. امروز مشکلات اصلی ما در حوزه محیطزیست است و نباید بگوییم جان مردم در خطر است، باید بگوییم مشکلات محیطزیست دارد جان مردم را میگیرد شاید بگویید ما مشکل بودجه یا قانون داریم، اما از نظر من این مشکلات اولیه است و ما حتی نتوانستیم از ظرفیت قانون و پولی که وجود دارد، استفاده کنیم. بسیاری از قانونها اجرا نمیشود، درآمد کشور ما در یک بازه زمانی پنج، ششساله پنجبرابر شده اما اتفاق خاصی در مملکت رخ نداده حتی مشکلات بیشتر شده است.
نویسنده سرمقاله شهروند سپس پرسیده چرا هر بخش از مدیریت کشور، مسئولیت این مشکلات و مسائل را به عهده بخشهای دیگر میاندازد و بهطور ضمنی یا روشن در برابر مشکلات از خود رفع مسئولیت میکند. چند دهه است که بزرگترین منتقدین جامعه ایران، بخشی از مسئولان آن هستند؛ مسئولانی که باید پاسخگو باشند و نه پرسشگر. به ظاهر در جامعه ما این امکان فراهم شده است که افرادی هم از نعمتهای بیکران مدیریت و مسئول بودن بهرهمند باشند و هم از نعمت پرسشکنندگی و منتقد بودن!
نازنین متیننیا در ابتدای گزارشی در اعتماد این جمله را از معاون شهردار تهران نقل کرده که گفته «تا دو سال دیگر، تهران شهر بیگدا میشود» و بعد نوشته این جمله یک گزاره خبری یا تیتر نیست، این جمله وعده یکی از معاونان شهرداری تهران است که در جلسه معرفی خود، همچنین وعده بزرگ و مهمی را میدهد تا اعلام کند انتخابش درست بوده و معاونت رفاه و خدمات شهری را به دست فرد شایستهای سپردند که میتواند یکی از بزرگترین مشکلات پایتخت را با سابقه حلنشدن سالهای متمادی، دوساله از بین ببرد.
این گزارشگر سپس نوشته: شهردار تهران از همان روزهای اولی که در صندلی شهرداری نشست، پروژههای بزرگی مثل حذف ترافیک تهران و کاهش آلودگی هوا را داده بود؛ اتفاقهایی که در سالهای گذشته، نه تنها سیرنزولی نداشتند که دیگر آنقدر به صعود و پیشرفت خود ادامه دادهاند که حتی حرف زدن درباره آنها و بررسی دلایل و مسوولیتها و نحوه مدیریت بحران آنها هم تبدیل به سوژهای کلیشهای شده؛ کلیشهای که انگار تنها قسمت مهم و خبری آن، همین وعدهها و قولهای مدیران است؛ وعدههایی مثل همین حذف تکدیگری از تهران یا حرفهای شهردار تهران درباره آلودگی هوا که همچنان در دهمین سال حضورش در شهرداری معتقد است که باید شناخت بیشتری نسبت به آلودگی هوا پیدا کرد تا برای مقابله با آن، برنامههای بهتری داشت.
شهردار تهران، سال گذشته هم وعده داد که آلودگی هوای تهران را تا شش سال آینده کاملا برطرف میکند و همین تازگیها، در مجلس شورای اسلامی و در جلسهای غیرعلنی، پرونده آلودگی هوا با حضور شهردار تهران بررسی شده و در هیچکدام از گزارشهای رسیده و خبرهای مرتبط، کسی از این وعدهها، یادی نکرده و مشکل اصلی، پررنگتر از آنچه که وعده داده شده، جایی برای بازخوانی نگذاشته. شبیه اتفاقی که دوسال دیگر، ممکن است درباره تکدیگری در تهران بیفتد و هیچکس این صبح زمستانی آفتابی و گرم مدیرعامل تازه و حرفهایش را به یاد نیاورد.
من هم فردوسی هستم تیتر و عکس صفحه اول قانون بهزاد عطارزاده در سرمقاله قانون نوشته: هفته گذشته در شهر سلماس، مجسمه فردوسی را از میان میدانی به نام شاعر بلندآوازه توس بلند کردند. نام میدان هم البته مصادره شد. شهرداری در خبری فراخوان داد تا علاقهمندان تندیسی متناسب با نام جدید طراحی کنند. به طرحهایی که به پسند متصدیان شهرداری افتد جایزه و پاداش تعلق خواهد گرفت. خبر جز در چند خبرگزاری بازتاب نیافت.
به نوشته این مقاله: از شگفتیهای جهان است که در این گوشه از دنیا، تندیس صاحبِ قلمی که هزارهای است هویت ساکنان ایرانزمین را مکتوب داشته و آگاهی آنان را سامان بخشیده، در روز روشن و به دستور صاحب منصبانی، برداشته و نام میدان هم به فرمانی تبدیل میشود! در این میان صدایی از خلایق بلند نمیشود که هیچ، اهل رسانه و قلم هم موضوع را چندان مهم نمییابند که زبان از کام بگشایند. بر اهل سیاست حرجی نیست؛ آنها درگیر اهم اموراتند! شهرداری سلماس حتی ضرورتی نمیبیند که دلیلی در پایین کشیدن تندیس سراینده «خردنامةه ایرانیان» از میدان شهر بیاورد. اساسا دلیل و منطق آلت اهل خرد است. برای شهرداری مذکور کافی بود تا بگوید در دهه مبارک فجر، نام میدانی را «انقلاب» کردیم
مقاله قانون به طعنه نوشته: عاملان برداشتن تندیس فردوسی اما مدیرانی «حقجو»، «دلسوز» و «زحمتکش» بودند، مجهز به کامیون و جرثقیل و اعتماد بهنفس بالا در صدور دستورات بدیع؛ شهرداری سلماس عمل محیرالعقول خودرا «انقلابی» و مناسبت آن را بزرگداشت «انقلاب» عنوان میکند.شگفتانگیز است که از پایین کشیدن مجسمة صاحب قلمی که آگاهی تاریخی ایرانیان را، در تاویلی خردمدارانه، مکتوب و منظوم تحویل ایشان داده است، ایرانیان را فریادی برنمیآید.
دانشگاه ایرانیان به دانشگاه ماساچوست کارتون پیام برومند، شرق سعید هوشیار در صفحات بی قانون ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشته: دانشگاه ماساچوست آمریکا در اطلاعیه اعلام کرده که دیگر دانشجویان ایرانی را ثبت نام نمیکند و این حرکت در راستای تحریمهای بینالمللی علیه ایران است. دانشگاه بینالمللی ایرانیان نیز در اطلاعیهای که در ادامه میخوانید جواب دندانشکنی به مسئولین این دانشگاه داد.
طنزنویس نامه دانشگاه ایرانیان را چنین گمان برده است:
خدمت دانشگاه ماساچوست. با سلام و احترام.
چند روز پیش با خبر شدیم که دانشگاهی معلوم الحال با عنوان ماساچوست که از نامش پیداست دانشگاهی بدون بنیه علمی است در راستای تحریم ایران، از دانشجویان ایرانی ثبت نام نمیکند! ما مسئولان دانشگاه ایرانیان لازم میدانیم که پاسخی عاجل و دندان شکن به شما و دانشگاه دوزاریتان بدهیم و آن این است که ما هم از دانشجویان آمریکایی ثبت نام نمیکنیم تا آب را همانجایی بریزید که میسوزد. همچنین دانشگاه ایرانیان دورههای علوم انسانی و ازدیاد جمعیت را با کمک مجموعه جم گروپ تی وی برگزار میکند که متاسفانه آمریکاییها از آن بی بهره میمانند.