بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ شنبه ۲۵ بهمن

روزنامه‌های امروز صبح در اول هفته مهم‌ترین گزارش‌های خود را به ماجرای شهرهای جنوبی و ریزگردها اختصاص داده، از خواست مردم منطقه و وضعیت خطرناک آنها نوشته و از توقع آنان از دولت خبر داده اند. روز عاشقان انعکاس محدودی در روزنامه‌های امروز دارد.
شدت گرفتن امیدواری هواداران دولت به توافق‌های هسته ای همزمان با تشدید مخالفت‌های اصولگرایان که دیگر به صراحت علیه مذاکرات و هر نوع حل مشکلات با غرب می‌نویسند از جمله دیگر مطالب این روزنامه‌هاست که دیدار خانم مولاوردی مشاور رییس جمهور با رهبر کاتولیک‌های جهان را با اهمیت دیده اند.
نذر سه میلیون صلوات برای بادی که مرز نمی شناسد
کارتون محسن ظریفیان، قانون
فاطمه بیک‌پور در گزارش اصلی جهان صنعت این جمله را از قول یکی از شهروندان اهوازی نقل کرده که « اهوازی‌ها روزانه سه میلیون صلوات نذر کرده‌اند تا باران ببارد.» و نوشته یکی از معضلاتی که تازگی ندارد و مدت‌هاست مردم استان با آن دست به گریبانند، مشکل آب شرب، قطعی گاه و بیگاه، گل‌آلود بودن و غیرقابل استفاده بودن آن است. در همین ایامی که توفان گرد‌و‌غبار سراسر اهواز را پوشاند در برخی مناطق برای چندین ساعت آب شرب قطع شد و وضعیت آب و برق به خصوص در آبادان نامتعادل بود. نشستن خاک روی کابل‌های برق باعث قطع برق می‌شود.
 
زمانی که میزان رطوبت بالا می‌رود و هوا شرجی می‌شود، خاک تبدیل به گل شده و باعث انفجار ایستگاه‌های برق می‌شود و بر همین اساس ناچارند برق را قطع کنند. یکی از پزشکان ساکن در اهواز در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» عنوان کرد: «روز یکشنبه چندین ساعت هنگام توفان آب نداشتیم و در برخی مناطق پایین شهر اهواز هم که آب کلا گل‌آلود است و به هیچ عنوان قابل استفاده نیست.یکی از ابهام‌های مهم این است که آمار مراجعان به بیمارستان در روزهای گرد‌و‌غبار شدید محرمانه است و اصولا به اطلاع رسانه‌ها نباید برسد.
 
علی دادپی در سرمقاله همین روزنامه نوشته: توفان خاکی که از قاهره تا تهران زندگی اقتصادی جوامع و شهرهای کشورهای منطقه را تحت‌تاثیر قرار داد بار دیگر نشان داد که بادها مرز نمی‌شناسند. خاورمیانه به یک استراتژی واحد و هماهنگی در سیاست‌گذاری ملی احتیاج دارد تا ساکنینش بتوانند نفس بکشند. توفان‌های خاک، آسمان آبی را تیره و تار و فعالیت اقتصادی در شهرها را متوقف می‌کنند. آنچه این روزها استان‌های غربی کشور تجربه کردند نتیجه تخریب محیط‌زیستی است که سال‌ها جنگ و ناآرامی داخلی را داشته‌اند.
 
نویسنده ضمن اشاره به همسرنوشت بودن مردم منطقه نوشته: در هفته‌های اخیر شاهد تعطیلی فعالیت اقتصادی و اجتماعی در استان‌های غرب ایران، زمینگیر شدن خطوط هوایی مصر و اختلال در زندگی اقتصادی مردم عراق بودیم. بلایای زیست‌محیطی به مرزهای ملی محدود نمی‌شوند. بادها مرز نمی‌شناسند و ریزگردها بدون روادید وارد فضای کشورها می‌شوند.اگر کسی باور ندارد که ما در این منطقه یک هوا را تنفس می‌کنیم کافیست به عکس‌هایی نگاه کند که از اهواز و قاهره این هفته به سراسر جهان مخابره شده است. در خاورمیانه سلامت زندگی جوامع کشورهای منطقه به یکدیگر وابسته است.
 
مهدی مالمیر در سرمقاله مردم سالاری نوشته: هجوم گستترده گرد‌و‌غبار و «ریزگرد»ها به بعضی از شهر‌ها‌ی جنوبی و غربی کشور ظرف یکی ودو روز گذشته به چنان درجه‌ای از بحران رسیده است که جریان زندگی در برخی از این شهرها کاملا مختل شده است‌؛ به طوری که هیچ غلو نیست بگوییم اگر بحران با همین نواخت بالا گیرد عملا برخی استان‌ها‌ی جنوبی وغرب کشور برای ساکنانش بدل به «هُولدانی»‌ها‌یی غیر قابل زندگی می‌شوند وکشور بار دیگر با سیل مهاجرتی ناخواسته وجابه‌جایی جمعیتی روبرو خواهد شد که شاید آسیب‌ها‌ی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی‌اش این بار به سادگی جبران‌پذیر نباشند!
 
به نوشته این مقاله:برای نشان دادن وضعیت ناخوشایند زندگی در این شهرها شاید عکسِ آن جوان رعنایی‌ای که ایستاده بر سر خیابانی که در زیر بهمنی از گرد و غبار تقریبا ناپیداست، و با ماسکی برچهره، به سرنشینانِ خودروهای در حال آمد و رفت «ماسک» می‌فروشد، گویا تر از هزاران مقاله ‌و گزارش میدانی وصف حال این روزهای شهر‌ها‌ی جنوبی‌ و غربی کشور باشد: تجسمِ بیکاری وبطالت و فقربسیاری از جوانان که حالا تنها از پسِ پُشت پرده غبار خفگی‌آور هوا، حتی به زحمت قابل دیدن است.
 
غزاله پورخاکی در گزارشی در ابتکار نوشته: نفس اهواز به شماره افتاده است. دیگر طاقتی در جان و تن و روحش نمانده که بتوانند این ریزگردها را نفس بکشند. یادمان نرفته که همین چند ماه پیش بود که تهران را طوفانی سخت فراگرفت. ترس در سطح شهر به خوبی هویدا بود و حالا اهواز، خوزستان، این شهر بی پناه رنج دیده، چند روزی است که آسمان آبی را غبارآلودتر از غبارآلود می‌بیند.
 
به نوشته این مقاله: نوشتن از ریزگردها تمامی ندارد. نباید هم تمامی داشته باشد. وقتی که در گوشه ای از ایران ما، درختان نخل خرما هم به سرفه افتاده اند. روز از خانه بیرون بیایی و چشمانت را غباری بپوشاند. پلک که می‌زنی، گرد و غبار رویش را باید بتکانی. انگار خاکی از خاطرات روی پلک هایت را پوشانده است. گردی از جنگ و نفت و...
 
گزارش ابتکار ادامه داده: در فضای مجازی بسیار نوشتند. بسیار گفتند. بسیار کمک خواستند. این صدای فریاد هزاران هزار اهوازی است که نمی‌دانستند باید دست یاری به سوی چه کسی دراز کنند. همه پروازها لغو شد. شاید کسی فکر نمی‌کرد که ریزگردها تا این حد بخواهند در اهواز جا خوش کنند. غباری که با آرامش در هوای اهواز پرواز می‌کند و با اینکه با چشمان غیر مسلح نمی‌توانی ببینی شان ولی تمام فضا را چنان در سیطره خود گرفته که جای خود را در دیدگان تو پر می‌کنند. تمام هیکل تو را پر می‌کنند از خاک و گرد.
اندر فواید ریزگردها
کارتون فیروزه مظفری، شرقشهرام شهیدی در ستون طنز شهروند حسن هایی برای ریزگردها برشمرده و نوشته: افزایش شدید گرد و خاک در کشور باعث کاهش آمار چشم چرانی می‌شود و اخلاقیات رشد چشمگیری می‌یابد . با وجود گردوخاک شدید در هوا و این‌که مردم همه جوره خودشان را می‌پوشانند و حتی به دهانشان ماسک می‌زنند به نظر می‌رسد حضور گشت ارشاد هم دیگر موضوعیت ندارد.
 
به نوشته این طنز نویس: از آن‌جا که گرد و خاک خودش به اندازه کافی بر کلیه امواج مغناطیسی و الکتریکی و... تأثیر می‌گذارد دیگر نیازی به ارسال پارازیت نیست و بدین‌ترتیب با خاموش کردن دستگاه‌های ارسال پارازیت هزینه‌های جاری کشور نیز کاهش می‌یابد. تنها عیب این موضوع این است که چون هیچ‌کس نمی‌دانست دستگاه‌های ارسال‌کننده پارازیت کجا مستقر شده و کی مسئول ارسالش است حالا هم کسی نمی‌داند کی باید آنها را خاموش کند! با توجه به طرح خاموش‌سازی دستگاه‌های ارسال پارازیت میزان ابتلا به سرطان هم در کشور کاهش می‌یابد که این اثر مثبت نتیجه مستقیم افزایش گردوخاک در کشور است.
 
طنزنویس شهروند معتقد است: افزایش عدالت دیگر نکته مثبت این گردوخاک است. قبلا عده‌ای در این کشور کیف می‌کردند و عده‌ای یا خاک بر سرشان می‌شد یا چاره‌ای نداشتند اما نمی‌دانستند چه خاکی بر سرشان بریزند؟ خود بنده از آن دست شهروندانی بودم که نمی‌دانستم در مواجهه با این همه مشکل باید چه خاکی بر سر بریزم اما به یمن حضور شدید گردوخاک در کشور از بلاتکلیفی خارج شدم و می‌بینم که خاک به یک میزان بر سر شهروندان توزیع می‌شود که باعث افزایش عدالت اجتماعی می‌شود.
مذاکرات با آمریکا، مخالف و موافق
تیتر و عکس دیدار مشاور رییس جمهور با پاپ، ایرانحمید قاسمی فیض آباد در سرمقاله ابتکار نوشته: در این برهه قرار نیست همه مشکلات ایران و آمریکا فورا حل شود. امروز باید همه دلسوزان کشور این هنر را داشته باشند و تلاش کنند تا توافق هسته ای با بیشترین منافع و به تعبیر رهبر بهترین توافق صورت بگیرد نه آنکه کاری کنند که ناخواسته اتفاقات دیگری بیفتد.
 
این روحانی هوادار دولت تاکید کرده: به مصلحت کشور نیست در حال حاضر تاریخ رابطه ایران و آمریکا بر در و دیوار نشانده شود. هنر این است که امروز اگر در آمریکا مردمی پیدا می‌شوند که در عین آمریکایی بودن به بخشی از حقوق ما اذعان می‌کنند ما با آن ها کریمانه برخورد کنیم و دیگر آن ها را در جرگه دشمنان ابدی خود ننشانیم، بسیار روشن است در آمریکای امروز اگر چه لابی های نژادپرستی با شدت به نفع صهیونیزم عمل می‌کنند اما آمریکای امروز نسبت به گذشته کمتر دشمن است.
 
به نوشته سرمقاله ابتکار: سیاسیون ایران باید این شجاعت را داشته باشند که اگر دشمن دیروز تغییر کرده است به این تغییر با توجه به منافع ملی نگاه کنند و از این موضوع در مذاکرات برای رسیدن به توافق خوب استفاده کنند. باید موضع اوباما در برخورد با نخست وزیر اسرائیل را ارج نهیم. باید از همه ی کسانی که در کنگره آمریکا به ادامه ی تحریم ها رای نداده اند تشکر کنیم. ما باید شجاعت این را داشته باشیم که بگوییم اوباما با بوش تفاوت دارد.
 
اما قاسم غفوری در سرمقاله روزنامه اصولگرای سیاست روز همچنان اصرار دارد که ایران و آمریکا با هم دشمن هستند چرا که نوشته: مذاکرات هسته‌ای صرفا یک بهانه است و هدف نابود سازی ایران و حذف آن از معادلات منطقه‌ای و جهانی در گذر زمان است در حالی که در ظاهر ادعای تعامل و دیپلماسی را سر می‌دهند و در عمل به دنبال نابود‌سازی هستند.
نویسنده ادعا کرده: استراتژی امروز آمریکا برگرفته از همان طرحی است که شورای روابط خارجی آمریکا برای سال ۲۰۲۵ ترسیم کرده است. طرحی که در آن ایران به عنوان تهدید آمریکا معرفی و باید از صحنه حذف گردد. در توافق اسلو نیز تاکنون همه دولت‌های آمریکا حذف حقوق فلسطینی‌ها در لوای مذاکرات را اجرا کرده‌اند و تاکتیک آنها تفاوت داشته است.
 
راهبرد سال ۲۰۱۵ آمریکا نیز اخیرا در حالی انتشار یافته که در بخش ایران ادامه آن حفظ ساختار تحریم‌ها و فشارها و بهره‌گیری از دیپلماسی و مذاکرات برای جلوگیری از افزایش قدرت ایران مورد تاکید قرار گرفته است.
 
نویسنده سیاست روز نتیجه گرفته: تمام شواهد این تجربه تاریخی را در ذهن ایجاد می‌کند که اجرای توافق دو مرحله‌‌ای می‌تواند زمینه‌سازی و سناریویی برای تکرار قرارداد «اوسلو» باشد که در هدف نهایی آن نابودی تمام دستاوردها و ارزش‌های ملت ایران و تبدیل ایران به مطیع و مستعمره آمریکا باشد.
 
اسلو کجا ژنو کجا عنوان گزارش اصلی روزنامه قانون است که با اشاره به گفته‌های حسین صفارهرندی وزیر دولت احمدی نژاد و مشاور فعلی سپاه پاسداران شروع می شود که مذاکرات ژنو را با مذاکرات عرفات با اسراییل در سال ۱۹۹۳ در اسلو مقایسه کرده و احمد خاتمی هم در نماز جمعه تهران همین مضمون را تکرار کرده است
 
به نوشته این روزنامه: این حمله ها که با رمز«اسلو» شروع شد به وسیله رسانه های مخالف دولت ادامه پیدا کرد و آنها سعی کردند با گفت‌وگو گرفتن از کارشناسان مخالف دولت، افکار عمومی را به سمتی ببرند که می‌خواهند. در صورتی‌که کارشناسان حقوق بین‌الملل معتقدند مقایسه «اسلو» و ژنو درست نیست و افرادی که این دو توافق را با یکدیگر مقایسه می کنند، مطالعه و علم کافی در این زمینه را ندارند.
معمای کلانشهر
علیرضا خانی در سرمقاله روزنامه اطلاعات سخن رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره آلودگی هوا را نقل کرده و نوشته این حرف کمی نیست چرا که خانم ابتکار معتقد است با وجود ۵ر۵ میلیون خودرو در تهران، دستیابی به هوای پاک دیگر ممکن نیست. او معتقد است درباره استاندارد خودروها و استاندارد سوخت تقریباً هر کاری لازم بوده انجام داده‌ایم اما در شهری که هوای ساکن دارد و ۵ر۵ میلیون خودرو در آن راه می‌روند دیگر هوای پاکیزه نمی‌توان داشت.
 
سردبیر روزنامه با اشاره به رشد سرطان در کشور که طی ۲۰ سال ۶ برابر شده و آمار مبتلایان ا تا ۴۰۰ هزار نفر تخمین زده‌ شده که طی ۲۰ سال آینده تقریباً ۲ برابر می‌شود که از آن به«سونامی سرطان» تعبیر می‌کنند. با وصف این که ارتباط آلودگی هوا با سرطان، ارتباطی تأیید شده است. همانطور که سایر عوامل از جمله سایر آلودگی‌ها، آلودگی آب، سبزیجات، امواج الکترومغناطیسی (پارازیت‌ها) و غذاهای ناسالم و روغن‌های غیراستاندارد و انواع دخانیات ارتباطی مستقیم با شیوع سرطان دارد.
 
سرمقاله اطلاعات تاکید کرده: آنچه خانم ابتکار درباره آلودگی هوای تهران گفت، حرف مهم و تکان‌دهنده‌ای است. به نظر می‌رسد، دولت کنونی و دولت‌های بعدی با موضوع بسیار غامض و چند بعدی مواجهند. از یک‌‌سو،‌ نه می‌توان شهروندان این شهر پر ازدحام را از شهر بیرون راند و نه می‌توان حق داشتن خودرو را از آنان سلب کرد و در عین‌حال نمی‌توان به باد دستور وزیدن و به ابر فرمان باریدن داد. تهران اکنون از شهری نیمه‌کوهستانی ـ نیمه‌مرطوب کم‌کم به شهری خشک تبدیل می‌شود. جمعیتش به دلیل مجموع سیاست‌های غلط و نسنجیده تمرکز‌گرا از پیش از انقلاب تاکنون، روز به روز بیشتر می‌شود.
پماد اکبر ۲ و ۱
روز عاشقان، کارتون احسان گنجی، بی قانونآیدین سیارسریع در ستون طنز بی قانون ضمیمه روزنامه قانون در زیر عکسی از یک پماد با نام اکبر۲ نوشته: البته اینجا کشور آزادی است و تولیدکنندگان اکبر می‌توانند هر اسمی را که بخواهند روی محصولات‌شان بگذارند ولی مشکل اینجاست که این نوع نامگذاری ممکن است آزادی‌های دیگران را محدود و در نتیجه عفت عمومی را خدشه دار کند. مثلا زنی از ناحیه دست دچار سوختگی می‌شود و از همسرش کمک می‌خواهد. درست است که مرد غریبه را بمالیم تا معالجه شوند.
 
طنزنویس خطاب به صاحب شرکت و سازندگان این محصولات پرسیده: شما خودتان خوشتان می‌آید برای رفع دردهای عضلانی‌تان از اکبر ۲ استفاده کنند؟ وا... با... حق ما این نیست. آن هم با وجود تحریم‌های ظالمانه. در کشورهای دیگر عناصری چون اسکارلت ژوهانسون و ماریا شاراپووا می‌آیند تبلیغات این نوع مواد بهداشتی و درمانی را انجام می‌دهند، اسم محصولات هم یه چیزی تو مایه‌های نیوه‌آ و ماریا و مانیاست که البته ما با آنها مخالفیم ولی انصافا در گوانتانامو هم از اکبر ۲ علیه زندانیان استفاده نمی‌شد.
 
در پایان طنزنوشته بی قانون آمده: رحم کنید! اگر فردای روزگار به همین شکل گلنار هم به اکبر، کیومرث یا قنبر تغییر نام دهد مردم ما باید با چه امیدی به زندگی ادامه دهند؟ و اما سوالی که ممکن است ذهن‌ها را به خود مشغول کند این است که اگر این اکبر 2 است پس اکبر 1 چیست؟ درواقع اکبر یک را باید ریخت اونجایی که می‌سوزه. این را هم می‌دانیم که مواضع عده‌ای بعد از آمدن دولت یازدهم و تغییر سیاست در مذاکرات هسته‌ای طعمه حریق شده و طبیعتا می‌سوزد.
+5
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.