داشتن خودروی شخصی در شهرهای بزرگ هر روز سختتر میشود. پارکینگ پیدا نمیشود، ترافیک اعصاب خردکن و وقتگیر است و از همه اینها مهمتر آلودگی هوا و گرم شدن زمین خطرش از همیشه به ما نزدیکتر است. درست است که با بیشتر شدن جمعیت شهری، سرویسهای حمل و نقل شهری هم متنوعتر و بیشتر شدند، اما همیشه وقتی بیشترین احتیاج را به تاکسی داریم، پیدایشان نمیشود، خیلی از تاکسیها خودروهای فرسودهای هستند که خودشان هوا را بیشتر آلوده میکنند و امان از راننده تاکسی که بخواهد سر مسافر- آنهم مسافر توریست و نابلد- کلاه بگذارد!
لیف (Lyft) که مشخصهاش یک سبیل صورتی است، در سال ۲۰۱۲ و توسط دو جوان بیست و خوردهای ساله در شهر سانفرانسیسکو، در غرب ایالات متحده آمریکا، تاسیس شد. جان زیمر (John Zimmer) و لوگان گرین (Logan Green)، موسسان این شرکت نوپا، در سال ۲۰۰۷ هم شرکت زیم راید (ZimRide) را به راه انداخته بودند. در سال ۲۰۱۴ ارزش دو شرکت زیمراید و لیف از مرز سیصد میلیون دلار گذشت.
در حالیکه زیمراید هدفش «با هم راندن در جادهها برای مسافرتهای بینشهری» بود، لیف به صورت یک سرویس درون شهری کار خودش را شروع کرد. یعنی اگر شما بخواهید از شهر خودتان به شهر دیگری بروید، میتوانید از سرویس زیمراید استفاده کنید، اما برای رفتن به چهار خیابان بالاتر- یا حتی آن سر شهر- لیفت به کمک شما میآید.
اگر قصد داشته باشید که به عنوان راننده لیف فعالیت کنید، قبلا باید توسط کارشناسان این شرکت با شما مصاحبه کوتاهی انجام شده باشد و خودروی شما از نظر فنی معاینه شود. همینطور پیشینه قضایی شما هم توسط این شرکت بررسی میشود و اگر سابقه قضایی یا جنایی داشته باشید احتمالا به عنوان راننده نمیتوانید فعالیت کنید. همه کارهای این شرکت توسط یک اپلیکشن روی تلفن هوشمند انجام میشود. اگر راننده باشید به عنوان راننده وارد سیستم میشوید و اگر در شعاع نزدیک شما کسی احتیاج به وسیله نقلیه داشت، شما با خبر میشوید. بعد از آن پانزده ثانیه فرصت دارید که جواب آره یا نه بدهید. مسافرها میتوانند پروفایل شما را قبل از انتخاب مطالعه کنند و انتخاب کنند که آیا میخواهند شما - و خودروی شما- رانندهشان باشید یا نه. وقتی که این سفر کوتاه تمام شد، راننده و مسافر به هم امتیاز میدهند (یک تا پنج ستاره) و دلیل رضایت یا عدم رضایتشان از این تجربه را مینویسند.
اوبر (Uber)، سرویس مشابه دیگری است که در سال ۲۰۰۹ تاسیس و در سال ۲۰۱۰- باز هم در شهر سانفرانسیسکو- به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. مانند لیفت، تمام کارهای اوبر هم با یک اپلیکشن در تلفن هوشمند و بین راننده و مسافر انجام میشود. اوبر به سرعت شهرهای تحت پوشش خود را زیاد کرد و به بیش از ۴۵ کشور مختلف گسترش پیدا کرد. پاریس اولین شهر خارج از آمریکا بود که اوبر دار شد.
دو شرکت دیگر که در زمینه حمل و نقل اشتراکی فعالیت میکنند، زیپ کار (Zip Car) و کار تو گو (Car2Go) هستند. زیپکار در سال ۲۰۰۰ در شهر کمبریج در ایالت بوستون در شرق آمریکا و کار تو گو در سال ۲۰۰۸ در کشور آلمان شروع به فعالیت کردند. این شرکتها خودروهای خود را دارند و مسافران می توانند این خودروها را به صورت ساعتی اجاره کنند. فرق این نوع کرایه کردن با شرکتهای سنتی کرایه خودرو هم در مدت زمان اجاره و هم در جایگاه تحویل خودرو است. زیپ کار در شهرهای مختلف پارکینگهای خودش را دارد. شما از طریق تلفن هوشمند خود یکی از این خودروها را رزرو میکنید، آن را تحویل میگیرید و سپس به همان پارکینگ برمیگردانید. اما کار تو گو این کار را هم آسان کرده. شما از طریق تلفن خود نزدیکترین خودرو را پیدا میکنید، آن را رزرو میکنید و نیم ساعت از زمان رزرو وقت دارید که خود را به آن برسانید. وقتی هم که کارتان تمام شد، آن را هر جا که میخواهید - تا وقتی که داخل محدوده مشخص شهری باشد- پارک میکنید. یعنی حتی لازم نیست که آن را به جای اولش برگردانید.
در تمام این سرویسها، هیچ پول نقدی رد و بدل نمیشود. کارتهای اعتباری مسافرها -که مشخصاتش را قبلا به شرکت مورد نظر دادهاند- شارژ میشود و به حساب راننده یا شرکت واریز میشود. اگر در حساب فرد پول لازم نباشد، امکان استفاده از سرویس وجود ندارد و این فرق بزرگی با تاکسیرانیهای سنتی دارد که اگر مسافر- پس از رسیدن به مقصد- بگوید که پول ندارد، کار زیادی از دست راننده ساخته نیست.
در آخر هم اینکه تاکسیرانهای سنتی- که ما با ماشینهای زرد و نارنجی میشناسیمشان- مخالفان اصلی این شرکتهای نوپایند. در شهرهای بزرگ آمریکا از جمله در پایتخت این کشور، واشینگتن دی سی، تجمعهای زیادی علیه این شرکتها شکل گرفته، اما جواب این شرکتها این است که استقبال مشتریها و رضایت آنها نشان میدهد که یک جای کار مدل سنتی تاکسیرانی میلنگد!