تیتر و عکس صفحه اول جوانجوان در گزارش اصلی خود نوشته: خبر تکاندهنده و اسفبار بود و انتظار میرفت بیملاحظه و بدون درنگ و بسیار محکم و با جملات سرکوبگرانه از سوی وزارت خارجه ایران و شخص وزیر خارجه تکذیب میشد. تأسف دوم، نقل این خبر از سه مقام ایرانی بود. رویترز نوشته این سه مقام رسمی ایرانی گفتهاند که ظریف در چندین نشستی که طی هفتههای اخیر با جان کری داشته، نگرانیهای خود را نسبت به افول سیاسی دولت روحانی اعلام کرده و این نگرانی با سایر قدرتهای غربی در میان گذاشته شده است.
روزنامه سپاه پاسداران با شرح تکذیب خبر رویترز توسط وزیر خارجه نوشته اما این انتظاری نبود که از وزیر خارجه میرفت. شاید افکار عمومی نیاز داشت تا ظریف در اینباره توضیح بیشتری بدهد و بگوید چرا برای او این اتهامات «تکرار» میشود، اتهامی که در صورت واقعیت، حداقلش آن است که دست ظریف و دولت روحانی برای طرف امریکایی لو رفته است.
جوان با نادیده گذاشتن تکذیب جواد ظریف و تایید ضمن گزارش رویترز خطاب به ظریف نوشته: شما میخواهید دشمن را از عواقب تغییر دولتی که طرفدار مذاکره و مصالحه با غرب است، بترسانید ولی شاید برای دشمن این دولت یا دولت دیگر فرقی نکند و چشم دشمن به تغییرات اساسی حکومت در ایران است و این فقط یک خیال باطل است که شما خود را محبوب و مقبول دشمن بدانید تا او را از عواقب تغییر خودتان بترسانید.
هر نتیجه ای مثبت است
داوود هرمیداس باوند در مقاله ای در آرمان نوشته: در روزهای اخیر دور جدیدی از مذاکرات میان دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی آغاز شد. مذاکراتی که مذاکره کنندگان بدون توجه به حواشی و جنجالهای اخیر همچنان مصمم به مسیر خود ادامه میدهند. در دور جدید مذاکرات که با روی کار آمدن دولت یازدهم در جریان است هدف رسیدن به یک توافق جامع و کامل تعریف شده. بنا براین تا این زمان، علائم و قرائن با توجه به مشکلات داخلی هر دو طرف مثبت بوده و اگر قرار بر این باشد که یک موافقتنامه کلی امضا شود، هر گامی که در راستای پیشرفت برداشته میشود را باید مثبت تلقی کرد.
به نظر این استاد دانشگاه: هرچند که موافقتنامه کلی ممکن است بیشتر سیاسی باشد ولی به هر حال و با توجه به شرایطی که در آمریکا و با توجه به موضعگیریهای مختلف از سوی کنگره آمریکا یا لابیهای مختلف طیفهای تندرو وجود دارد و همینطور موضعگیریهایی که در ایران وجود دارد هر موافقتنامهای در جای خود درخور تایید است. حال اگر این توافقنامه جامع باشد یعنی گذشته از سیاستهای کلی، مسائل فنی و حقوقی را هم در بر گرفته باشد طبیعتا دوچندان درخور تایید است.
مقاله آرمان بدان جا رسیده که: باید پذیرفت مسئله اصلی برای ما آمریکاست. بنابراین هر توافقی که با آمریکا صورت گیرد به ظن غالب، همراه با موافقت سایر کشورهای عضو خواهد بود. یعنی اتحادیه اروپا و دو کشور چین و روسیه تا حد بسیاری متاثر از توافقی خواهند بود که میان ایران و آمریکا ممکن است شکل بگیرد. بنابراین چون مسئله محوری آمریکاست و قبل از هر چیز باید خواستهای ایران در مقابل آمریکا جلب شده و از آن سو موافقت آمریکا نیز با مواضع مورد نظر صورت بپذیرد لذا دیپلماتهای دو کشور بسیار بیش از دیپلماتهای سایر کشورها باید مذاکرات را پیگیری کنند و به پیش ببرند.
مونیخ هم به جایی نمیرسد
در آستانه مذکرات مونیخ کیهان به مخالفتهای خود ادامه داده و نوشته: در حقیقت توقع نظام و مردم برای اجرای تاکتیک نرمش قهرمانانه در مسیر مذاکرات- یعنی کاربست عزتمندانه انعطاف در کنار پایبندی به اصول و منافع کلان ملی- با بدترین روش و به شکل نقض غرض اجرا شد و داستان همین است که میبینیم؛ از تعلیق فردو و عملیات اجرایی اراک، به تعلیق حداقل نیمی از سانتریفیوژها و نیمی از ظرفیت غنیسازی رسیدهایم اما همه این هزینهها و پرداختها فاقد تعهدات محکم حقوقی برای طرف مقابل است.
به نظر یادداشت روز کیهان:و پرسش این است که اگر قرار است درباره لغو تحریمها نیز شعبده بازی و سرهمبندی کنند تعلیقهای رو به فزونی یک سال اخیر برای چه بوده است؟ اگر قرار بوده ما تراز اعتمادسازی و مافوق اعتمادسازی رفتار کنیم و گارد صلح - به تعبیر آقای روحانی- بگیریم اما طرف مقابل با گارد دشمنی ۱۰۰ مورد تحریم جدید اعمال کند، پس دیگر ته ظرف اعتمادسازی یکسویه چه چیزی باقی میماند؟ آیا این شوق و ذوق موهوم یکطرفه، دلبستگان خوشگمان را سرانجام به شکست عاطفی و احساس ورشکستگی و مالباختگی و حیثیتباختگی نخواهد کشاند؟
کیهان در نهایت نوشته: جستوجوی کلید «گشایش اقتصادی» از سوی دولت محترم در پیادهروها یا کریدورهای مونیخ و وین و ژنو و پاریس قطعا نه تنها ما را به جایی نمیرساند بلکه طرف متخاصم را به این باور میرساند که حریف برای کارنامه خود نیز که شده حاضر است پیاپی از خط قرمزهایش عبور کند. آیا دولت با بیست و چند وزارتخانه و عرض و طول گسترده، پروژه ملی دیگری غیر از مذاکرات دارای افق مبهم تعریف کرده و مثلا ابعاد اقتصاد مقاومتی در زمینه افزایش بهرهوری، ساماندهی و هدفمندسازی یارانهها، مقابله با فرار مالیاتی ۸۰ هزار میلیاردی و قاچاق بیرویه کالا و... را عملیاتی کرده است؟
این هم از رسایی تیتر و عکس صفحه اول قانونگزارش قانون با نقل این سخن اشرفی اصفهانی رییس هیات تخلفات اداری دولت آغاز می شود «نمیخواستیم نام این برادرمان برده شود به عنوان کسی که نماینده مجلس است و در هیات تخلفات پرونده دارد. رسایی نمی تواند در هر مسئله ای که بخواهد اظهار نظر کند و خود را به گونه ای مطرح کند و از هم اکنون نیز بگوید در مجلس آینده حضور دارم. احمدی نژاد و هیات دولتش رفت، بنابراین حکم هایی که در هر موضوعی صادر شده به طور کلی منتفی و لغو است.»
حسین انصاریراد در مقاله ای در شرق نوشته: بررسی تخلفات دولت گذشته در هیاترسیدگی به تخلفات اداری دولت، اقدامی است که آن مردم مطالبه میکنند. چه آنها که سال٩٢ با رای به دولت روحانی، تغییر رویهها را خواستار شدند و چه آنها که پس از آن، از فساد و تخلف در سالهای گذشته، ناراضی هستند. باتوجه به حضور دوقاضی به انتخاب دستگاه قضا و ارسال پروندهها از سوی سازمان بازرسی کل کشور به این هیات، احکامی که صادر میشود قانونی بوده و میتواند گرهگشای بسیاری از ابهامات باشد.
نویسنده که خود در مجلس ششم رییس کمیسون اصل نود بود اضافه کرده: آقای محمدرضا باهنر، در اظهارنظری گفته بود تخلف از قانون به این شکلی که در دولت احمدینژاد انجام گرفت، در گذشته مسبوقبهسابقه نبوده یا به قول آقای مطهری، یکی از شاخصههای دولت احمدینژاد، نقض قانون بود. تخلفات مالی که در اثر درآمد ٧٠٠میلیاردی حاصل از فروش نفتخام و عدمبهکارگیری درست در فضای کسبوکار و تولید در دولت گذشته صورتگرفته، حتما نیازمند بررسی دقیقتر است.
مقاله شرق تاکید کرده: ماجرا آنجا جدیتر میشود که براساس گزارش مشاور اقتصادی دکتر روحانی، ایجاد شغل در دولت گذشته صفر بوده است. ازسویدیگر بسیاری افراد با قالبهای نامشخص قراردادی، بهکار گرفتهشده و حقوق دریافت کردهاند. به نظر میرسد وظیفه دولت یازدهم و مجلس است که رفتارهای دستگاه اجرایی در هشتسال دولتهای نهم و دهم را با دقت بررسی کنند. تمام هزینههایی که صورتگرفته، دلارهایی که خرجشده و پولهایی که از داراییهای مردم برداشتهشده، بررسی و مشخص شود در کجا هزینهشده و حاصل آن چه نتایج مثبت و منفیای برای کشور بههمراه داشته است؟
محمد هاشمی هم در مقاله ای که قانون آن را نقل کرده در مورد دو نماینده ای که برای آنها مجازات انفصال یا محرومیت از کار اداری صادر شده است نوشته: با توجه به این موضوع و با در نظر گرفتن اینکه این نمایندگان در حال حاضر در مجلس فعالیت دارند و در مجلس قانونگذاری توسط این افراد صورت میگیرد حکم انفصال از نمایندگی صادر نشده است اما اطلاعاتی از اتهامات و نحوه وقوع جرم و تعیین مجازات در دست نیست و ما در جریان جزییات پرونده نیستیم.
نویسنده حقوقدان تاکید کرده: نمایندگانی به فساد اقتصادی یا اداری محکوم شده اند چون برای آنها انفصال از کار اداری صورت گرفته انفصال از کار اداری با انفصال از نمایندگی متفاوت است. با توجه به محکوم شدن به انفصال یا محرومیت از کار اداری میتوانیم بگوییم که این نمایندگان اگر در کمیسیونی فعالیت دارند ادامه کار آنها در کمیسیون درست نیست و نباید ادامه پیدا کند و نمیتوانیم بگوییم که به طور کلی فعالیت آنها به عنوان یک نماینده بلامانع است.
با خبرنگاران برخورد شد
آیدین سیار سریع در صفحه بی قانون روزنامه قانون نگاهی کرده است به سیر تحول و تطور یک درخواست
پریروز صبح: بیست نماینده خواستار اعلام اسامی نامزدهای مجلس هشتم شدند که از رحیمی پول گرفتهاند.
پریروز ظهر: بیست نماینده فوق در حالی که کتهای خود را از تن درآورده بودند، گفتند: اصلا اون ۱۷۰ نفر کیه؟ اون رو به من نیشان بده.
دیروز ظهر: بیست نماینده که خواستار اعلام اسامی نامزدهای مجلس هشتم که از رحیمی پول گرفتهاند شده بودند از درخواست خود انصراف دادند.
امروز صبح: نمایندگانی که خواستار اعلام اسامی نامزدهای مجلس هشتم دریافت کننده پول از رحیمی شده بودند خبر درخواست خود را ساخته و پرداخته ذهنهای بیمار و شیطنت رسانهای عنوان کردند. / دو رسانه شیطون و بیمار توقیف شدند. / با سه
خبرنگار که اقدام به پوشش اخبار فوق کرده بودند به شدت برخورد شد، چون پوشش یک امر شخصی است.
فردا: اعلام خواهد شد اصولا این که ۱۷۰ نفر از رحیمی پول دریافت کردهاند اشتباه تایپی بوده و در اصل ۱۷ نفر بوده اند که سر چهارراه گل میفروختند و رحیمی به آنها پول داده.
نگاهی به داعش عکس میثم محسنی در آرمان. آرمان در زیر این عکس نوشته: ابوالفضل پایبست، تنها دانشآموز کوچکترین مدرسه مازندران در روستای کلا.اعتماد در سرمقاله خود به توصیف داعش پرداخته و نوشته این گروه سرزمین وسیعی را که در نزدیکی مرزهای اروپاست به تصرف درآورده و خودش حکومت میکند! و حتی در مصر و لیبی و... نیز فعال است. در همین حال به نظر نمیرسد مخالفان درسی گرفته نمیشود چنان که پس از به آتش کشیدن خلبان اردنی، دولت اردن بلافاصله دو نفر از محکومین مرتبط با گروههای افراطی را اعدام کرد و معلوم نیست با این کار و سخن خود میخواهد چه کسانی را بترساند؟ داعشیها به این اظهارات خواهند خندید! این رفتار «انتقامجویانه»، چیزی جز خواست داعش و بازی در زمین آنها نیست.
به نظر این مقاله مطلوب گروهی مانند داعش افتادن دولتها در فرآیند انتقامگیری است. آنان از این طریق مشروعیت خود را بیشتر میکنند. اشتباه حکومتها در این است که نمیدانند مجازات با انتقام فرق دارد. وقتی که عمل مجازات را در ذیل مفهوم انتفام انجام میدهند، خواهناخواه مشروعیت اقدام خود را زیر سوال میبرند و خود را در حد یک گروه راهزن تقلیل میدهند. نقطه قوت حکومتها در انتقامگیری نیست. شاید در جنگ چنین پدیدهای معنا داشته باشد، ولی در اعمال مجازات نه.
مشکل این است که داعش یک گروه مبتنی بر اکثریت یک جامعه نیست، کافی است اقداماتی کنیم که گروههای اقلیت به آنان بپیوندند. انتقامگیری حتی اگر دل اکثریت را خنک کند، سبب افراطیتر شدن اقلیتها میشود و این یعنی حکومت انتقامگیر، در حال کاشتن بذر خشونت و افراطیگری در زمین داعش است.
یک چهارم جمعیت کشور اختلال روان دارند
شهروند در گزارشی نوشته: نزدیک به یک چهارم جمعیت کشور اختلال روانپزشکی دارند. این نخستینبار نیست که این آمار اعلام شده؛ همین چند وقت پیش بود که وزارت بهداشت نتایج پیمایش ملی سلامت روان را که در سال ٩٠ – ٨٩ از سوی وزارت بهداشت انجام گرفته، منتشر کرد که براساس آن مشخص شده شیوع کلی اختلالات روان در ایران ٢٣,٦درصد در جمعیت ١٥ تا ٦٤سال کشور است یعنی دوازده میلیون و ٥٧٤هزار و ٣٤٣ نفر دچار یکی از اختلالات روانی شناسایی شدهاند.
به نوشته این روزنامه: حالا این مجید صادقی، نایبرئیس انجمن روانشناسان ایران است که گفته یک چهارم جمعیت کشور اختلال روانی دارند. او دراینباره گفته است: «آخرین آماری که از بیماریهای روانی در کشور وجود دارد حدود ٢٣درصد است که این آمار مطابق با آمار جهانی در کشورهای پیشرفته، درحال توسعه و توسعهیافته به یک نسبت پیشرفت داشته است. بیماریهای روانی بعد از بیماری قلب و عروق و تصادفات رانندگی جادهای، بیشترین آمار را به خود اختصاص میدهد و از هر ٤ خانواده یک خانواده درگیر بیماری روان است.»
بیماریهای روانی خاموش و بیسر و صدا هستند و اضطراب و افسردگی جزو شایعترین بیماری روانی است که در زنان به دلیل تفاوتهای فیزیولوژیک و نقش اجتماعی زنان در جامعه یک و نیم تا دو برابر بیشتر از مردان بروز میکند و ممکن است تا پایان عمر بیمار به آن مبتلا باشد.
از آن دوره تا به حال کارتون نازنین جمشدی، قانونپوریا عالمی دورههای مختلف سالهای انقلاب را توصیف کرده از جمله دوره هاشمیرفسنجانی که دوره سازندگی بود. یعنی دورهای که یکسری میروند تو کار ساختوساز. یکسری یاد میگیرند ساختوپاخت کنند. مردم متوجه میشوند باید با هر شرایطی بسازند. عدهای آموختند به هرسازی برقصند. عدهای هم سعی کردند خودشان را بسازند.
دوره محمد خاتمی از نظر این طنزنویس دوره اصلاحات بود. یعنی دورهای که قرار بود همهچیز اصلاح شود، جز خود اصلاحات. برای همین بخشی از اصلاحطلبان بعد از مدتی تبدیل به محافظهکار شدند و اصلاحات را میپاییدند که اصلاح نشود. دوره گفتوگوی تمدنها؛ که تمدنها برایشان سوال پیش آمده بود این آقای خاتمی کسی توی داخل، پای حرفش نمینشیند و تا حرفی میزند تلویزیون و بقیه میگذارند توی کاسهاش، بعد این چی دارد به ما بگوید.
دوره محمود احمدینژاد که به دوره رایحه خوش خدمت است. منتها یا معنی رایحه را نمیدانستند یا معنی خوش را، که چنین عطری فضا را آکنده است. ولی معنی خدمت مشخص است چون خوب به خدمت ما رسیدند که دستشان درد نکند ایشالا فرصتی دست بدهد ما هم خدمتشان برسیم و محض احتیاط تشکر کنیم.
و بالاخره ستون طنز شرق به این جا رسیده که دوره حسن روحانی دوره اعتدال است. یعنی در این دوره مردم باید اعتدال را حفظ کنند و خیلی غر نزنند. مردم باید اعتدال را حفظ کنند و یارانهشان را بهخاطر بودجه دولت نگیرند. مردم باید اعتدالشان را حفظ کنند و بهخاطر بودجه دولت، ٢٠، ٣٠میلیون سربازیشان را بخرند.