شایعه توافق سیاسی روزنامه اعتماد در گزارشی نوشته است که خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرده که ایران و آمریکا در حال بحث در باره پیشنهاد جدید هستهای هستند. از همین رو به نوشته اعتماد بحث میزان غنیسازی اورانیوم در ایران یکی از اصلیترین موانع رسیدن به توافق جامع هستهای بوده و با این ادعای آسوشیتدپرس به نظر میرسد که مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا در مسیر گشایش این گره قرار گرفتهاند.
گزارش با یادآوری این که از فردا تیم ایرانی برای ادامه مذاکرات هستهای راهی مونیخ خواهد شد آورده که در شرایطی که مذاکرات در دومین وقت اضافه خود است به سختی میتوان خبر آسوشیتدپرس را مطلقا درست و راهگشا خواند. ایران و شش کشور مقابل آن در حال حاضر در مذاکرات هستهای در حال بندبازی هستند و هر لحظه امکان سقوط یا رسیدن به پایان مسیر و امضای توافق جامع هستهای وجود دارد.
نقطه مطلوب توافق
احمد شیرزاد در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد با اشاره به سخنان دیروز رئیس جمهوری ایران مبنی بر نزدیک شدن به نقاط خوب برای توافق هستهای، نوشته است که اختلاف اساسی اما بر سر اعداد و ارقام است. چارچوب کلی توافق تعیین شده و تنها دو طرف باید به توافق بر سر حدود غنیسازی ایران و البته روش لغو تحریمها با هم به نقطه مشترک برسند.
به نوشته این کارشناس بینالملل، مخالفان مذاکرات هستهای و موافقان روشهای مذاکرات قبلی در طی ماههای اخیر اثبات کردند که از هیچ بهانهای برای حمله و فشار بر مذاکرهکنندگان نمیگذرند، چنان که در مسئله پیادهروی آقای ظریف و جان کری هم دیدیم چه سر و صداهایی راه افتاد.
به نظر آقای شیرزاد، مخالفان همچنان مترصد هستند که در صورت هرگونه توافق، منافع ملی و ارزشهای جمهوری اسلامی را برباد رفته اعلام کنند و توافق احتمالی آینده را هم فاقد هرگونه پیشرفتی برای کشور بدانند.
کیهان و مذاکرات هستهای
محمد صرفی در سرمقاله روزنامه کیهان نوشته که نمیتوان اقداماتی مانند پیادهروی ظریف و کری را یک مسئله عادی و بیاهمیت جلوه داد و از کنار آن به راحتی گذشت. به نظر نویسنده این روزنامه تندرو، آمریکاییها میکوشند از فرصت تاریخی مذاکره با ایران نهایت استفاده را ببرند و تصویری از یک انقلاب شکست خورده و پیشیمان را در دنیا به نمایش بگذارند.
دولت اگر میخواهد دستاوردی در میز مذاکرات داشته باشد باید تلاش کند تغییری راهبردی در محاسبات آمریکاییها ایجاد کند. تا زمانی که آمریکاییها تصور میکنند دست دولت مقابل آنها بسته است، بدون شک امتیازی نخواهند داد.
به نظر کیهان، دولت یازدهم پتانسیلهای فراوانی برای ایجاد این تغییرات دارد؛ البته اگر اراده و برنامهای برای استفاده از آنها وجود داشته باشد.
استقبال نصف جهان از روحانی
روزنامه آرمان در گزارشی نوشته است که خرداد ۹۲ وقتی خبر درگذشت آیتالله طاهری به تهران رسید، از میان هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تنها حسن روحانی بود که بار سفر به دیار نصف جهان بست. پس عجیب نبود که وقتی او یک سال و نیم بعد برای دیدار با مردم اصفهان وارد آن شهر شود، مردم به استقبال او بیایند.
به نوشته این گزارش تصاویر منتشر شده نشان از استقبال بیسابقه اصفهانیها از مردی میدهند که از همان ابتدی کار پای مهمترین درددل مردم اصفهان نشست و قول داد آب را به زایندهرود بازگرداند. او گفت که زاینده رود حق مسلم اصفهان و حق مسلم همه مردم است و با همدلی و یکپارچگی و وحدت باید کاری کرد که زایندهرود زنده و زاینده بماند.
فرصتی که از دست رفت
نعمت احمدی در روزنامه شرق نوشته است که ملک عبدالله فرصتی بود که میشد با تکیه بر روابط حسنهاش با آیتالله هاشمی رفسنجانی، اتحاد و اتفاقی بین ایران و عربستان به وجود آورد و با تکیه بر نقش و جایگاه عربستان در اوپک، منافع ملی ایران حفظ شود.
به نوشته این مقاله کاش از آخرین فرصت سود میبردیم و آقای رفسنجانی در مراسم تدفین ملک عبدالله شرکت میکرد، تا آغازی باشد بر دوستی با شاه جدید عربستان؛ ملک سلمان. نحوه اداره عربستان به گونهای است که هر وزارتخانه در کنار وزرای انتخابی یکی از شاهزادگان سعودی نقش راهبری و راهبردی دارند. امیر ملک محمد که با فرمان پدرش به عنوان رئیس دیوان شاهی و وزیر دفاع معرفی شده، به شاهزاده نفتی معروف است که حساسیت ملک سلمان را در مدیریت نفت جهان پررنگتر میکند.
بانکها دیگر خوشبخت نیستند
محمدصادق جنانصفت، در سرمقاله روزنامه تعادل نوشته که بانکهای ایرانی چند دوره گوناگون را از زمان ملی و دولتی شدن در سال ۱۳۵۸ تا امروز پشت سر گذاشتهاند. غمانگیزترین دوره فعالیت این نهادها هم البته از ۱۳۸۴ تا زمان رفتن دولت دهم است.
به نوشته سردبیر روزنامه تعادل، رئیس دولت نهم و دهم انگار که بانکها بخشی از پسانداز او یا قلک در اختیار دولتند، رفتار عجیب با این بنگاهها را در پیش گرفت و همه نسبتها و شاخصهای بانکداری را از تعادل نیمهکاره قبلی خارج کرد.
به نظر نویسنده مقاله در صورتی که دولت و نهادهای حکومتی تصور میکنند که نمیتوان فعالیت بانکها را به طور کامل آزاد کرد، بهتر است در باره برخی شاخصها و متغیرهای اصلی به ویژه تعیین نرخ سود سپرده اجازه آزادی عمل داده شود.
خلاصه آن که راه طی شده بانکداری در ۳۵ سال گذشته با شکست مواجه شده و نباید این راه را ادامه داد. باید شجاعت اتخاذ تصمیمهای کارساز و بزرک را داشت تا مهمترین نهادهای اقتصای با دشواری مواجه نشوند. بانک های ایرانی دیگر خوشبخت نیستند.