مرد سالخورده که با ریختن بنزین در هواکش زیرزمینی که پسرخوانده معتادش در آنجا مشغول کشیدن شیشه بود موجب مرگ او شد دیروز رضایت اولیایدم را جلب کرد و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از عصر یازدهم آذر 91 به دنبال آتشسوزی مهیب در زیرزمین یک ساختمان مسکونی در خیابان سبلان شمالی در دستور کار پلیس قرار گرفت. وقتی آتشنشانان به مهار شعلهها پرداختند سه نفر از جمله دو مرد و یک زن که دچار سوختگی شده بودند با آمبولانس به بیمارستان فرستاده شدند اما یکی از آنها که مرد 34 سالهای به نام محمد بود تسلیم مرگ شد.
در شرایطی که شواهد از عمدی بودن آتشسوزی حکایت داشت حامد که جان سالم به در برده و دچار سوختگی سطحی شده بود به پلیس گفت: «من و محمد و دوستمان شیرین در زیرزمین مسکونی نشسته بودیم که ناگهان صدای پا شنیدیم. از محمد پرسیدم چه کسی وارد خانه شده است؟ او گفت ناپدریام آمده است. چند دقیقه بعد بوی تند بنزین، زیرزمین را فرا گرفت. از محمد خواستم از زیرزمین بیرون برود و ببیند چه اتفاقی افتاده اما ناگهان آتش به پا شد و هر سه گرفتار شدیم.» با روشن شدن این موضوع ناپدری 70 ساله محمد به نام محسن تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد، در خانه خواب بوده که آتش زیرزمین خانه را فرا گرفت و پسرخوانده و دوستانش گرفتار شدند. پلیس در گام بعدی از تحقیقات به بازجویی از مادر محمد پرداخت. این زن گفت: «15 سال پیش پس از جدایی از همسرم با محسن ازدواج کردم. پسرم چند سال پیش به دام اعتیاد افتاد و در سال 89 از همسرش جدا شد. او پس از این جدایی به خانه شوهرم آمد و زیرزمین آنجا را به پاتوق خود تبدیل کرده بود و دوستان معتادش به آنجا رفت و آمد داشتند. شوهرم دلخوشی از محمد نداشت و مدام با او درگیر بود.»
به دنبال اظهارات این زن بازجویی از مرد سالخورده از سر گرفته شد. شش ماه از آتشافروزی مرگبار و بازداشت پیرمرد گذشته بود که این مرد لب به اعتراف گشود و گفت: «قصد آتش زدن زیرزمین را نداشتم. فقط میخواستم پسرخواندهام و دوستانش را بترسانم تا دیگر برای مصرف مواد به خانهام نیایند. به همین خاطر از هواکش به داخل زیرزمین بنزین ریختم. اما یکباره آتش به پا شد.»
به دنبال بازسازی صحنه جرم کیفرخواست علیه محسن صادر شد و او دیروز در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه وکیل محسن گفت: «موکلم با پرداخت دیه به اولیایدم رضایت آنها را جلب کرده است، از این رو تقاضا دارم طبق ماده 612 قانون مجازات محاکمه شود.» با بررسی مدارک ارائه شده از سوی وکیل متهم و تایید آن از سوی هیات قضایی، مرد سالخورده از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در این نشست محسن پشت تریبون دفاع ایستاد و بار دیگر به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت. این مرد گفت: «در خانهام خوابیده بودم که فهمیدم بار دیگر محمد، دوستان معتادش را به زیرزمین آورده است. آنها بر سر اموال دزدی با هم صحبت میکردند که بهشدت ناراحت شدم. من برای ترساندن آنها ظرف بنزین را از گوشه حیاط برداشتم و آن را از راه هواکش، به داخل زیرزمین ریختم. چون پیک نیک روشن بود و محمد و دوستانش سرگرم کشیدن شیشه بودند زیرزمین آتش گرفت. باور کنید من محمد را دوست داشتم و راضی به مرگش نبودم.» او ادامه داد: «محمد یک دختر خردسال داشت. در این مدت با تلاش فراوان توانستم دیه را به ولی قهری او بپردازم و رضایت آنها را جلب کنم. حالا هم از هیات قضایی تقاضا دارم به خاطر کهولت سنم در مجازاتم تخفیف قائل شود.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. مرد سالخورده طبق ماده 612 قانون مجازات به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهدشد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان