متهم به قتل پسرعمه : قاتل نیستم اما به مرگ راضی‌ام

مرد دوزنه که متهم است پسرعمه‌اش را کشته و جنازه او را مثله کرده، دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و سناریوی تازه‌ای مطرح کرد. این مرد برای دومین بار با حکم قضایی به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم شد. جمشید که حالا 33 سال دارد، پیشتر در شعبه 74 دادگاه کیفری محاکمه و به درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شده بود، اما چون هرگز اثری از جنازه به دست نیامد حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده تحت رسیدگی دوباره قرار گرفت. این مرد در دادگاه قبلی منکر قتل شده و گفته بود: «آرش 25 ساله بیستم اردیبهشت 91 در حالی که یک مجسمه طلای عتیقه همراه داشت به خانه‌ام آمد و پس از فروختن خودرو GEN2‌اش به من، همراه دختر مورد علاقه‌اش بیرون رفت تا مجسمه طلا را با قاچاقچیان عتیقه معامله کند اما دیگر بازنگشت.» جمشید اما دیروز سناریوی جدیدی مطرح کرد و گفت: «پسرعمه‌ام به تنهایی به خانه‌ام آمد و با هم مواد کشیدیم. او در حال بازی با اسلحه‌های من بود که صدای شلیک شنیدم و پسرعمه‌ام را غرق خون دیدم.»

  پسر عمه‌ام را آب برد!
اهل کجایی؟
تهران.

چقدر درس خوانده‌ای؟
دیپلم دارم.

شغلت چه بود؟
در یک نمایشگاه خودرو کار می‌کردم و وضع مالی خوبی داشتم.

فرزند داری؟
از زن اولم یک دختر سه ساله دارم.

چرا دو همسر داری؟
شش سال با زن اولم دوست بودم. ما به هم علاقه‌مند بودیم به همین خاطر باهم ازدواج کردیم. اما مدتی بعد از ازدواج‌مان علاقه‌اش به من کم شد. او به من اهمیت نمی‌داد. با به دنیا آمدن دخترم هم رابطه‌مان بدتر شد به همین خاطر با همسر دومم آشنا شدم و با او ازدواج کردم.

همسر اولت از ازدواج دومت باخبر بود؟
نه در اداره آگاهی فهمید که زن دوم دارم. او خیلی شوکه شد.

پس چطور به دیدن زن دومت می‌رفتی؟
به همسر اولم می‌گفتم همراه دوستانم به سفر رفته‌ام. او هیچ‌وقت به من شک نمی‌کرد.

در مدتی که در زندانی از دخترت خبر داری؟
دو سال و نیمی که در زندانم فقط یک‌بار دخترم را دیده‌ام. با التماس از همسرم خواستم تا او را به ملاقاتم بیاورد.

اعتیاد داشتی؟
نه معتاد نبودم. همراه پسرعمه‌ام و دوستان‌مان گاهی اوقات حشیش می‌کشیدیم.

سابقه داری؟
یک سابقه کلاهبرداری دارم و یک‌بار هم به هواخواهی از پسرعمه‌ام دعوا کردم و چاقو خوردم.

از ماجرای کشته شدن پسرعمه‌ات بگو؟
من او را نکشتم. پسرعمه‌ام با اسلحه‌هایی که روی میز پذیرایی خانه‌ام بود بازی می‌کرد که یک تیر شلیک شد و به صورتش خورد.

چرا همان موقع با اورژانس یا پلیس تماس نگرفتی؟
عمه‌ام تنها پسرش را خیلی دوست داشت. می‌ترسیدم حقیقت را بگویم. همان موقع مقابل خانه عمه‌ام رفتم اما ترسیدم و بازگشتم. به همین خاطر جنازه را مثله کردم و در جوی انداختم تا هرگز شناسایی نشود.

چطور سر جنازه را متلاشی کردی؟
آن را در یک گونی انداختم و به دیوار کوبیدم تا قابل شناسایی نباشد.

چطور آن را مثله کردی؟
با ساطور، قمه و چکش. یک اره برقی هم داشتم. آن را در کیسه‌های نایلونی گذاشتم و با ماشین زنم به حوالی جاده آبعلی بردم و آنجا آن را رها کردم.

پس چرا هیچ اثری از جنازه به دست نیامد؟
آب جوی فشار زیادی داشت. احتمالا جریان آب بقایای جنازه را با خود برده است. شنیده‌ام عمه‌ام خیلی بی‌تابی می‌کند و می‌گوید پسرش مزار ندارد، اما من واقعا نمی‌دانم جنازه چه شده است.

موقع مثله کردن جنازه چه احساسی داشتی؟
نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم. فقط به این فکر می‌کردم که قبل از برگشتن همسرم جنازه را مثله و از خانه خارج کنم.

قبلا در اداره آگاهی گفته بودی سر معامله مجسمه طلا با پسرعمه‌ات درگیر شدی و او را با شلیک گلوله کشتی.
من قبلا تحت فشار روانی به قتل اعتراف کرده بودم. اما حالا می‌گویم آرش خودکشی کرده است.

چرا در خانه‌ات اسلحه نگهداری می‌کردی؟
من به نگهداری اسلحه علاقه‌مند بودم به همین خاطر دو کلت بادی و دو کلت جنگی داشتم. آرش هم یک کلت جنگی داشت.

اسلحه‌ها را از کجا آورده بودی؟
یکبار که به یک جشن عروسی در لرستان رفته بودم دیدم که در جشن تیراندازی می‌کردند. علاقه‌مند شدم و یک اسلحه خریدم. بعد از آن تصمیم گرفتم کلکسیون اسلحه داشته باشم. برای آرش هم یک کلت خریده بودم.

بعد از مرگ پسرعمه‌ات اسلحه‌ها را چه کردی؟
چون می‌ترسیدم پلیس به خانه‌ام بیاید و در بازرسی اسلحه‌ها را پیدا کند آنها را شکستم و در بیابان دفن کردم.

چطور بازداشت شدی؟
چون عمه‌ام می‌دانست آخرین بار آرش به دیدن من آمده ماجرا را به پلیس گفت و بازداشت شدم.

می‌دانی چه حکمی در انتظارت است؟
من شرمنده عمه‌ام هستم و به مرگ راضی‌ام.
 
+38
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۵
    Persiangulf2535 - لند‌ن، انگلستان
    این یارو بیماره روانیه ازنوع خطرناکش.
    0
    8
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    *ستاره* - برلین، آلمان
    وای خدای من - چطور جوانان میهنم . حتی راضی به مرگ خود هستند . اما ایا میشود باور کرد یک ادم معمولی معتاد اسلحه داشته باشد وارزوی کلکسیون اسلحه ( جلل الخالق) انهم درچنین رژیمی .چطور اول اثری از جنازه پیدا نشده .اما بعد جنازه پسرعمه با شلیک گلوله درخون دیده شده .??
    1
    4
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    Hameye Iran - ایران، ایران
    خانم ناسازگار و جای دوست و دشمن کجاست ملاحظه فرمودید که همشهری شما جنابان هم قاتل بوده هم خیانتکار به زن و پسر عمه ا‌ش،آیا درست هست من هم مانند شماها عقده گشایی کنم؟ اما من اینو میفهمم هموطنم را نباید خار کنم ،توهین به هر کدمشون توهین به خودم و اجدادم هست چونکه ایران را همه مردمش تشکیل میدن....
    1
    7
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    اصحاب کهف - بروکسل، بلژیک
    مرتیکه روانی‌..همچین میگه من نکشتم که انگار کارایی که با جسد کرده،کم از کشتنه؟؟!! اینو ول نکنن تو اجتماع!!!
    0
    4
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    *ستاره* - برلین، آلمان
    این جوان 32 ساله فعلی که مرتکب قتل شده . دیپلم و در یک نمایشگاه خودرو کار میکرده و وضع مالی خوبی هم داشته .چرا باید الان در زندان باشد . مقصر کیست ? جامعه یا خانواده? اما او روانی نبوده ونیست ? درد ومشکلات وفشارزندگی اورا وادار کرده. من واقعا براش متاسفم ..
    0
    0
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    shirzan e irani - استکهلم، سوئد
    احتمالا کار آگاهان منتظرِ کیسِ جدیدِ جنایت هستند تا سریع آن را کشف کنند ، چون هم به مردمِ معمولی که دمشان به نظام بند نیست مربوط میشود و هم لازم نیست به سیاست برسد یا به آقازاده‌هایِ اصل و نسب گدازاده و آخوند زاده , و نه کسی‌ به دنبالِ ریشه یابی‌ اینهمه جنایت و بلبشو هست، همه راضی‌ قاضی هم راضی‌.
    1
    1
    یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.