بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ چهارشنبه ١ بهمن

روزنامه های امروز صبح تهران در صفحات اول خود از ریزش برف در نقاط مختلف کشور نوشته و از بی‌برفی و خشکی تهران ابراز نگران کرده‌اند. سفر وزیر دفاع روسیه به تهران و قراردادهای دفاعی بین دو کشور موضوعی است که بیشتر روزنامه ها بدان اهمیت داده‌اند.

نگرانی از ادامه کاهش بهای نفت در جهان و پیشنهاد یک نماینده اصولگرا برای بیکار کردن روزنامه‌نگارانی که نشریاتشان توقیف می‌شود از جمله دیگر اخبار این روزنامه‌هاست.


 

تیتر و عکس صفحه اول ابتکار


فرصت طلایی برای ایران و روسیه


جهانگیر کرمی در اعتماد با اشاره به سفر شویگو، وزیر دفاع روسیه به تهران که با فاصله‌ ١٣ سال از سفر وزیر سابق دفاع این کشور به ایران صورت گرفته نوشته است. در آن سفر موافقتنامه همکاری‌های نظامی و دفاعی میان دو کشور مورد توافق قرار گرفت. اما این سفر در این شرایط، محدود به مسائل دوجانبه نمی‌شود و اهمیت این سفر پس از ١٣ سال به شرایط و مناسبات جدید منطقه‌ای و بین‌المللی برمی‌گردد.

نویسنده با توضیح منافع مشترک ایران و روسیه از مسائل محیط زیست و مخالفت با دخالت‌های یکجانبه غرب و به خصوص امریکا در امور کشورها تا مبارزه با افراطی‌گری، خشونت و تروریسم در منطقه نوشته در شرایط کنونی فشارهای اعمال شده غرب به روسیه و تحریم‌ این کشور موجب شده است آن کشور در موضعی آسیب‌پذیر قرار گرفته و لزوم توجه به کشورهایی نظیر ایران، هند و چین را در صدر اولویت‌هایش قرار دهد و درصدد همکاری‌های اقتصادی، تجاری و امنیتی با این کشورها برآید.

نویسنده مقاله اعتماد این را فرصتی طلایی برای ایران دانسته و نوشته باید به موانع و مشکلاتی در حوزه مسائل دوجانبه میان ایران و روسیه هم اشاره کرد که در صدر آن ها ، اختلاف دو کشور در ماجرای موشک‌های دفاعی اس-٣٠٠ قرار دارد که ایران در سال‌های پیش تعدادی از آنها را خریداری کرده بود اما روسیه از تحویل آنها به ایران خودداری کرد. این مساله به عنوان یک نقطه تاریک در روابط دو کشور تلقی می‌شود.

محمود شوری در مقاله‌ای در شرق به مناسبت سفر وزیر دفاع روسیه به تهران نوشته حوزه‌های مختلف رابطه میان دو کشور وجود دارد و نگاه صحیح به این مجموعه می‌تواند راهگشای روابط باشد.زمانی می تواند انتخاب‌های متعددی برای دیپلماسی یک کشور در سطح جهانی متصور باشد، اما در مورد ایران با وجود مشکلات خاص در سطح بین‌الملل، نمی‌توان «شرکای متعدد» انتظار داشت. کشورهای دیگر حاضر نیستند هر نوع همکاری را با ایران تعریف کنند و این، انتخاب‌های موجود را با محدودیت مواجه می کند.

نویسنده با اشاره به بزرگی روسیه نوشته آن کشور حتی اگر حق انتخاب‌های متعددی را در مقابل خود نبیند، می‌تواند آنها را ایجاد کند. چنان که روس‌ها بعد از اتفاقات اوکراین دچار نوعی ناامیدی در ارتباط با آمریکا و اروپا شدند. آنها اگرچه به دنبال رابطه متوازن با غرب هستند اما به لحاظ استراتژیک، پوتین به این برداشت رسیده که نمی‌تواند برای ارتقای جایگاه روسیه در جهان فقط به همکاری با غرب تکیه کند. تغییرات بنیادینی که بعد از این بحران در دیدگاه رهبران روسیه رخ داده سبب شده نوع نگاه مسکو به کشورهای خارج از محدوده نفوذ غرب، دچار تفاوت‌هایی با گذشته شود.

با نوفل لوشاتو چکار دارید؟

علی میرفتاح در یادداشتی در اعتماد به شکایت از جهانی پرداخته که در آن بی‌فکرهایی هستند که کارهایی کرده‌اند که هر وقت اسم اسلام و رسم مسلمانی شنیده شود، تصویر تروریست‌های بدهیبت و بداخم و تیغ در کف و کف بر لب در ذهن مردمان ساده‌دل دنیا تداعی شود. اسلام دین عقل و منطق است و سزاوار نیست که در غلبه احساسات کاری کنیم از توجیهش برنیاییم.

نویسنده تاکید کرده که: اعتراض به شارلی ابده بسیار لازم و منطقی است. اعتراض به دولت فرانسه هم - حتی بر فرض اینکه باور کنیم در این میان نقشی نداشته - ضروری و پسندیده است. عشاق پیامبر باید غیرت معقول و سنجیده‌شان را نشان دهند و انرژی حیرت‌انگیزشان را با حفظ آرامش و منطق به نمایش بگذارند، اما گزک به دست کسی علی‌الخصوص غربی‌ها نباید بدهند.

نویسنده مقاله اعتماد پرسیده دیروز تعدادی از تظاهر‌کنندگان بر دوش هم سوار شدند و اسم نوفل لوشاتو را از دیوار کندند. چرا؟ ما با شارلی ابده مشکل داریم و دولت فرانسه را نیز در این ماجرا مقصر می‌دانیم، اما با فرانسه و فرانسویان که مشکل نداریم و علی‌الخصوص با روستای باصفای نوفل لوشاتو که سر جنگ نداریم. اگر فیلم له کردن نام نوفل لوشاتو را فرانسوی‌ها ببینند چه قضاوتی درباره‌ مان می‌کنند؟ نگویید قضاوت‌شان مهم نیست؛ چرا مهم نیست؟ خیلی هم مهم است.


کارتون رضا گنجی - اعتماد



با کاهش درآمد نفت چه کنیم؟

پویا جبل عاملی در سرمقاله دنیای اقتصاد به بررسی شوک کاهش بهای نفت در کشور پرداخته و نوشته نمونه مشابه این وضعیت در نوامبر ۱۹۸۶ رخ داد که اگر این سناریو بخواهد در زمان کنونی اتفاق افتد، می‌تواند تمامی دستاوردهای تورمی را که حداقل تا پایان شهریور ماه به‌دست آمده به یکباره از بین ببرد. در حالی که شاید بسیاری نگران آثار افت بهای نفت روی رشد اقتصادی باشند، تورم نیز در برابر این شوک نفتی بسیار شکننده است و هیچ بعید نیست که روند‌های قیمتی سال ۱۳۹۱ بار دیگر تکرار شود.

نویسنده اقتصاددان در جست و جوی راهکاری برای مقابله با اثرات نگران کننده کاهش بهای نفت نوشته: دولت فعلی ابدا تمایلی ندارد که به استقراض از بانک مرکزی دست زند، اما بدون تردید وقتی دست وی خالی می‌شود و مجبور است پاسخ صدها فرد حقیقی و حقوقی را بدهد، دیگر راهی به جز بانک مرکزی ندارد. از این رو، هم اکنون باید مجلس و دولت با اصلاحی عمیق به کاهش بودجه موسسات و سازمان‌هایی بروند که ارتباطی مستقیم با مسائل اقتصادی ندارند و هر چه که می‌توانند به چابک کردن دولت روی آورند

سرمقاله دنیای اقتصاد معتقد است: اگر طرح کنونی مجلس برای ریختن کل ارز نفتی به حساب ذخیره و بعد فروش آن در بازار به‌گونه‌ای که از آن خبر می‌رسد انجام شود، عملا نرخ دولتی برای سال آینده وجود نخواهد داشت و امید که این طرح مورد استقبال واقع شود. تجربه نشان داده که ارز دولتی در کوران سال‌های ۸۹ تا ۹۱ هیچ کمکی به اقتصاد ایران نکرد جز پر کردن جیب کسانی که به ارز دولتی دسترسی داشتند و باید از این تجربه درس گرفت و آن را تکرار نکرد و از آن برای جبران افت بهای نفت بهره برد.

علی رشیدی استاد زندانی اقتصاد در گزارش شرق پیرامون جدا کردن پولدارها از صف یارانه بگیران نوشته: سقف درآمد دومیلیون‌تومانی که مجلس در طرح خود آن را پیش‌بینی کرد در تمام نقاط کشور یکسان معنا نمی‌دهد. در شهرهای بزرگی مانند تهران، درآمد دومیلیون‌تومان به معنای تامین نیازها به‌طور حداقلی است. در مقابل نیز در روستاها این میزان درآمد ماهانه می‌تواند در یک خانوار بالای هشت‌نفر، به مفهوم پردرآمد باشد.

به نظر این اقتصاددان: هرچند از وجود سازمان‌ها و نهادهایی نام برده می‌شود که می‌تواند اطلاعات درآمدی افراد را در اختیار بگیرند اما آنچه عملا از اطلاعات در اختیار این دستگاه‌ها بیرون خواهد آمد شناسایی ٣٠٠ تا ٤٠٠هزارنفر است که هیچ دردی را از دردهای کسری بودجه درمان نخواهد کرد.

سعید لیلاز نیز به شرق گفته است: شناسایی افراد پردرآمد نه عملی است و نه به صلاح. اگر بنا به شناسایی این افراد باشد دولت با چه مکانیسمی می‌خواهد این کار را انجام دهد؟ نفت سرمایه ملی و سهم همه مردم ایران است. با این توضیح حذف تعدادی از افراد از فهرست دریافت یارانه تبعات اجتماعی خواهد داشت. فرض کنید یک خانواده چهارنفره که ماهانه ٤٥هزارتومان یارانه دریافت می‌کند و دومیلیون‌تومان درآمد دارد با دو خودروی شخصی، ١٢ تا ١٥لیتر بنزین مصرف می‌کند. یارانه دریافتی از مصرف این میزان بنزین ١٠ تا ١٥هزارتومان می‌شود که از یارانه نقدی آنها کمتر می‌شود.

به نظر این اقتصاددان: در شرایطی که ٣٠ تا ٤٠درصد از اقتصاد کشور زیرزمینی است؛ شناسایی گروه‌های درآمدی کاری عملی نخواهد بود. به فرض آنکه این گروه‌ها قابل شناسایی هم باشند، آیا خانوار تک‌نفره با دومیلیون‌تومان درآمد ماهانه با خانوار پنج‌نفره با همین میزان درآمد یکسان خواهند بود؟

شفافیت چاره فساد

فریدون مجلسی در سرمقاله آرمان به گسترش فساد در کشور اشاره کرده و شفافیت را تنها عامل کنترل آن خوانده و به عنوان مثال نوشته: گاه اصولاً در شرایط متعارف معاملات بدون تشریفات قانونی انجام می‌شود. گاه اموری که مستلزم تصویب قانونی است انجام می‌شود و گاه فهرست‌هایی که باید علنی باشند پنهان می‌شوند! فرض کنید اتومبیل در بازار سیاه بهای بیشتری دارد و خریداران صف کشیده‌اند. شفافیت حکم می‌کند که فهرست‌ها علنی و در دسترس باشند و اشخاص بدانند نوبتشان کجاست. گاه موضوع امتحان برای تعلیق بورس تحصیلی است و نتایج امتحان باید علنی و طبق فهرست باشد تا صاحبان حق بدانند در کجای فهرست قرار دارند و حقوق کسی با معاملاتی غیرشفاف تضییع نشود.

نویسنده اشاره کرده: گاه نفتی باید به فروش رسد و مبلغ آن سر به میلیاردها دلار می‌زند.... همواره برای گریز از شفافیت دلائلی ارائه می‌شود. بهترین دلیل می‌تواند بحرانی بودن شرایط، لزوم محرمانه نگاه داشتن معامله در شرایط اضطراری، و از این قبیل باشد که مبادا از آن جلوگیری کنند. به همین دلیل هم هستند کسانی که دوستدار شرایط بحرانی هستند و اغلب همین افراد هستند که منافع کلان ملی را قربانی می‌کنند تا به سودی شخصی دست یابند.

مقاله آرمان به این جا رسیده که اکنون مردی کوچک با اتهامات بزرگ در بازداشت است که می‌گویند دو یا سه میلیارد دلار کشور در اختیارش بوده است و بدهی دارد و توان پس دادنش را هم ندارد. می‌گویند نامش «ب.ز» است! چه بگویم: جای شگفتی نیست که آقای «ب.ز» نتواند بدهی خود را بپردازد. مگر پول‌ها نزد اوست که بپردازد؟ مگر این چنین پولی در جیب جا می‌گیرد که دست کند و درآورد و بپردازد؟


کارتون نادر رحمانی - قانون

با روزنامه نگاران چه باید کرد

قانون در ابتدای گزارشی با عنوان مگر خانم آلیا چه گفت از مصاحبه این نماینده مجلس با فارس خبر داده که آن جا خواستار اصلاح قوانین در جهت ممنوعیت دایمی فعالان اصحاب رسانه‌های توقیفی شده است. امری که به نظر اکثر حقوقدانان نشدنی است چنان که.

محمود آخوندی، استاد حقوقدان با انتقاد از این نظر غیر کارشناسی به قانون گفت: وقتی روزنامه‌ای توقیف شده باشد، این توقیف نمی‌تواند دلیلی بر محرومیت کارمندان آن روزنامه از خدمت در روزنامه‌های دیگر باشد. در مقررات اداری ممکن است کارمند را از خدمت از آن کار یا از کارهای اداری محروم کنند و این موضوع به رای دادگاه بستگی دارد.

محمد جندقی، وکیل دادگستری نیز در گفت‌وگو با قانون تاکید کرد:زمانی که روزنامه‌ای توقیف می‌شود اگر بخواهیم به کارمندان آن روزنامه اجازه فعالیت در جاهای دیگر را ندهیم این کار خلاف قانون اساسی است که طبق ماده ۱۹ تا ۴۲ قانون اساسی افراد می‌توانند آزادانه مشغول به کار شوند.

محمد هاشمی گفته است: نباید فراموش کرد که انتخاب شغل به نوعی آزادی برای افراد محسوب می‌شود و براساس آنچه که در ذیل اصل ۹ قانون اساسی آمده هیچ مقامی(حتی بالاترین مقام) حق ندارد آزادی‌های مشروع افراد را حتی با وضع قانون سلب کند و مجلس هم در مقام قانون‌گذاری این حق را ندارد آزادی‌های مشروع افراد را با وضع قانون سلب کند.

مصطفی ترک همدانی هم به قانون گفته است: دررابطه با شغل رسانه‌ها و مطبوعات که حساسیت قانون‌گذار بسیار بیشتر بوده و قوانین خاصی را به غیر از قوانین جزایی برای رسیدگی به تخلفات رسانه‌ای در نظر گرفته است. اگر تخلفی درهر رسانه‌ رخ می‌دهد یک مجازاتی دارد که طبق قانون بعد ازرسیدگی قضایی اعمال خواهد شد اینکه اظهار نظرهای انقلابی کنیم درباره موضوعات این خلاف قانون می شود. ما باید قانون را سرلوحه قرار دهیم و رفتار مطابق فرمایشات خانم آلیا شدنی نیست.

بندازید جلو کروکودیل

آیدین سیار سریع یک گفتگو با یک فعال سیاسی به نام قدرت اقتداریان ترتیب داده و درباره توقیف مطبوعات از وی پرسیده و همان اول گفته توقیف مطبوعات کار درستی نیست و ما با آن مخالفیم.

ولی شما دیروز از توقیف روزنامه [...] حمایت کردید.

اقتداریان: آن روزنامه جزو مطبوعات نبود.

جزو اتحادیه مانتوفروشان بود؟

اقتداریان: چنین عقیده ای ندارم.

مطبوعات را در یک جمله تعریف کنید.

اقتداریان: مطبوعات جمع مطبوع و به معنی نشریاتی است که مطبوع و خوشایند ما هستند.

نظرتان راجع به توقیف [...] چیست؟

اقتداریان: به نظرم مسامحه شد.

آیا به نظر شما مدیرمسئول و سردبیر آن روزنامه باید نابود می‌شدند؟

اقتداریان: من این حرف شما را نمی پسندم. خیلی ضدحقوق بشری است.

ولی شما گفتید نباید تنها به توقیف اکتفا شود.

اقتداریان: عرض بنده دقیقا این بود که نباید به توقیف اکتفا شود بلکه اینها را باید انداخت جلوی کروکودیل.

این روشی که فرمودید با معدوم کردن چه تفاوتی دارد؟

اقتداریان: به هرحال آن موقع تصمیم با کروکودیل است. ممکن است سیر باشد. یا بترسد اینها را بخورد بعد از یک هفته خودش توقیف شود.

یا حتی شروع کند به نصیحت کردن آنها که این چه کاری است که شما می‌کنید.

سردار سلیمانی سینما

محمدرضا ستوده در ستون طنز جهان صنعت با نقل منوچهر محمدی تهیه کننده سینما که گفته سینمای ایران سردار سلیمانی ندارد. چرا ما در این ۳۰ سال نتوانسته‌ایم یک سردار سلیمانی در حوزه فرهنگ بسازیم و فقط نکن نکن کرده‌ایم نوشته: اینکه من بخواهم بفهمم که ایشان دقیقا چه منظوری داشته‌اند نیاز به ده‌ها ساعت کار کارشناسی دارد. اما چند مطلب غیر‌کارشناسی به ذهنم رسید

اولین سخن طنزنویس این که: من و بسیاری از صاحب نظران سینما تا الان معتقد بودیم مشکل سینمای ایران نبود فیلنامه خوب، امکانات فنی مناسب، مدیران حرفه‌ای و چیزهایی از این قبیل است اما حالا آقای محمدی فقدان دیگری را در سینما مطرح می‌کنند و آن هم نداشتن یک سردار سلیمانی در سینماست.

طنز جهان صنعت اضافه کرده: از این حرف آقای محمدی اینطور بر می‌آید که داعش و نیروهای افراطی در سینمای ایران نفوذ کرده‌اند و در تلاشند سینما را اشغال کنند.بانوان فعال در سینما واقعا امنیت ندارند و ابوبکر البغدادی خودش را رییس خانه سینما معرفی کرده است! زد و خورد در خیابان‌های منتهی به خانه سینما بالا گرفته و نیروهای تکفیری با کمک‌های مالی و فرهنگی اسکار و جشنواره خرس نقره‌ای سعی در تسخیر خانه سینما دارند.


کارتون احمدرضا سهرابی، فرهیختگان

+3
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.