پایان تلخ برای ملاقات شوم با پسر مزاحم

فرهیختگان : پسر جوان وقتی همراه دو برادرش برای ادب کردن مزاحم تلفنی خواهرش سر قرار رفت با ضربه‌های قمه پسر ناشناس کشته شد. عامل جنایت دیروز پای میز محاکمه ایستاد و گفت به درخواست دوستش که همان مزاحم تلفنی بوده سر قرار حاضر شده بود.

عصر دوازدهم بهمن 91 به کلانتری قرچک خبر رسید چند مرد جوان با چاقو و قمه به جان هم افتاده‌اند و در جدال خونین یک پسر 25ساله به نام علی جان سپرده است.
پلیس به محل درگیری رفت و چندین شرکت‌کننده در درگیری خونین را بازداشت کرد. بررسی‌ها نشان می‌داد درگیری به خاطر ادب کردن پسر مزاحم به نام صادق شروع شده بود که با فرار او دعوا به خون کشیده شد.
برادر قربانی به پلیس گفت: «چند روز پیش برادر بزرگم مهدی به من و علی گفت که پسری به خواهرمان زنگ می‌زند و مزاحمش می‌شود و همین مساله باعث نگرانی خواهرمان شده است. من و دو برادرم وقتی فهمیدیم مزاحم تلفنی خواهرمان بچه محلمان به نام صادق است با او تماس گرفتیم و گفتیم دست از مزاحمت بردارد اما گوشش بدهکار نبود تا اینکه برادرم تصمیم گرفت وی را ادب کند. مهدی به صادق زنگ زد و با او قرار گذاشت. ما سر قرار رفته بودیم که با صادق و دوستانش اسماعیل و احمد روبه‌رو شدیم. صادق به محض روبه‌رو شدن با ما فرار کرد که درگیری بالا گرفت. اسماعیل و احمد با چاقو و قمه به ما حمله کردند. من دیدم که اسماعیل با قمه به گردن برادرم زد.» به دنبال اظهارات این مرد اسماعیل تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد.این مرد گفت: «من و صادق بچه یک محل بودیم. او ظهر در حالی که خیلی ترسیده بود با من تماس گرفت و گفت چند نفر می‌خواهند او را کتک بزنند. او از من و احمد کمک خواست و ما هم سر قرار رفتیم. وقتی مقتول و دو برادرش به محل قرار آمدند با میله به ما حمله کردند. همان موقع صادق سوار موتور شد و فرار کرد و من برای دفاع از خودم قمه را بالای سرم چرخاندم. نمی‌دانم چطور شد که قمه به گردن علی برخورد کرد.»
به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر شد و این پسر و دو همدستش دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور چهار مستشار پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول برای اسماعیل حکم قصاص خواستند.
سپس اسماعیل پشت تریبون دفاع ایستاد و ادعای تازه‌ای مطرح کرد. این مرد گفت: «قبول دارم قمه را بالای سرم چرخاندم اما من ضربه مرگبار را به علی نزدم. دوستم احمد هم چاقو در دست داشت و ممکن است او ضربه را به گردن علی زده باشد. باور کنید من خصومتی با سه برادر نداشتم و از ماجرای مزاحمت تلفنی هم بی‌خبر بودم.»
سپس صادق روبه‌روی هیات قضایی ایستاد و گفت: «قبول دارم چند بار با موبایل خواهر مقتول تماس گرفته بودم، اما هرگز قصد درگیری با آنها را نداشتم.»
من در آن درگیری هم از کسی نخواسته بودم که چاقو بکشد. اسماعیل بعد از فرار من قمه کشید.» او درباره علت فرارش پس از روبه‌رو شدن با سه برادر گفت: «وقتی سه برادر با من تماس گرفتند و مرا تهدید کردند همراه احمد و اسماعیل سر قرار رفتم. اما وقتی دیدم آنها میله آهنی دستشان است، ترسیدم و فرار کردم تا درگیری تمام شود.» سپس احمد به دفاع ایستاد و گفت: «اسماعیل دروغ می‌گوید که در دعوا من هم چاقو در دست داشتم. او می‌خواهد مرا شریک جرمش کند.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

+17
رأی دهید
-9

ghormeh sabzi - تهران - ایران
مملکت امام زمانی‌ بهتر از این نمیشه،وقتی‌ اراذل اوباش اسلامی قداره میبندن و قمه میکشن چه انتظاری از جوانان و مردم عادی دارین؟؟؟رژیمی‌ که به قول خودش اسلامی هست و ۳۶ ساله خودشو داره،،،میده که مردم رو اسلامی کنه نتیجش اینه اکثر قاتلین زیر ۳۰ سال،علی‌ چلاق بنگی و مزدورایه رژیم کثیف آخوندی،عمامه و کلاهتون رو،،،،،بذارین پسه کلتون.
‌پنجشنبه 11 دي 1393 - 11:39
hossein+87= - ایران - ایران
این صادق عجب تخم حرومی بوده! اون الدنگ قمه کش هم که جکمش معلومه. فقط میمونه خیرین که بیان و جون یه لات بی سر و پا رو نجات بدن.
‌پنجشنبه 11 دي 1393 - 12:31
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.