جزئیات یک کلاهبرداری با استفاده از پیامکهای تبلیغاتی
+16
رأی دهید
-0

دسترسی یک شیاد به پیامکهای پنل(بسته ) تبلیغاتی کافی بود تا مرد سادهلوحی گرفتار شود. فروشنده موتور پس از دریافت پیامک واریز پول فروش موتور به حسابش گمان میکرد مشتریاش مرد خوشحسابی است غافل از اینکه چه کلاه گشادی سرش رفته است.
با اظهارات مالباخته، مأموران برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار وارد عمل شدند، آنها با رازگشایی در این پرونده به تجسسهای ویژهای دست زدند و به سرنخهایی نیز رسیدند.
پلیس با استعلام از شرکت مخابراتی به آیپی (IP) یک مرد جوان رسیدند.
همزمان با شناسایی این مرد 17 آبان ماه سال جاری کارآگاهان با ترفندهای پلیسی خریدار موتور را در مجیدیه شناسایی و پس از دستگیری، موتورسیکلت را نیز توقیف کردند.
محمد که تصور نمیکرد از سوی پلیس سایبری شناسایی شود شوکه شد و در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی آگهی فروش موتورسیکلت را در روزنامه دیدم وسوسه شدم تا از این طریق پولی به جیب بزنم، به همین خاطر این موضوع را با شوهر خواهرم در میان گذاشتم. او دارای یک پنل SMS تبلیغاتی بود که از آن استفاده میکرد، درباره این پیامکها با دامادمان صحبت کردم. او شمارههایی را روی کاغذ نوشت و از من خواست با پنل به او یک پیام بدهم. بعد از دیدن متن پیامک از او خواستم یک پیام هم به خط خودم بدهد و او قبول کرد و یک متن پیام که از طرف بانک بود برایم فرستاد و سپس از هم جدا شدیم. این مرد ادامه داد: بعد از این جریان سراغ فروشنده موتور رفتم و خواستم آن را بخرم، به همین خاطر مبلغی را به عنوان پیش پرداخت به او دادم و شماره حساب وی را گرفتم تا پس از واریز کامل پول موتور را تحویل بگیرم. سپس همراه دامادمان پای عابربانک رفتیم تا با پنلهایی که در دست داشتیم چک کنیم چگونه از پیامک بانکی و انتقال حساب استفاده کنیم.
با برداشت از حساب خودمان پیامک به دستمان رسید و سپس با نوشتن 6 میلیون تومان و ارسال آن یک ساعت مشخص را با پنل هماهنگ کردیم تا برای «مرتضی» فروشنده موتور ارسال شود. بنابراین بعد از ارسال پیامک جعلی سراغ مرتضی رفتم تا موتور را تحویل بگیرم، او که باور کرده بود پیامک واریز پول از سوی بانک است موتور را به من تحویل داد. این مرد با ابراز پشیمانی گفت: من کارمند شهرداری بودم و برای مدتی است بیکار هستم و از روی اجبار چنین کاری را انجام دادم اما بسیار پشیمانم.
با اعترافات این مرد شیاد تحقیقات و بررسیهای پلیسی برای دستگیری همدستش آغاز شد. کارآگاهان پس از دستگیری «امیر» متوجه شدند این مرد همان صاحب IP و پنل تبلیغاتی است. او پس از دستگیری گفت: من هیچ اطلاعی از فعالیت محمد نداشتم، از آنجایی که کارمند اداره حراست فیزیکی یکی از شرکتها هستم حدود دو سال است که پنل SMS برای اطلاعرسانی یک شرکت در اختیار من است. در یکی از روزها محمد از من خواست پنل SMSرا به او بدهم و از آنجایی که او برادر زنم بود، نتوانستم مخالفت کنم و به او اطمینان داشتم. من اگر میدانستم او چنین کاری انجام میدهد حتماً با او برخورد میکردم. وی ادامه داد: درباره اینکه او موتور خریده اطلاع داشتم اما نمیدانستم از چه طریقی اقدام به خرید موتور کرده است.
اگر در جریان بودم حتماً با او برخورد میکردم، من حتی پس از گرفتن پنل از محمد نام کاربری و رمز عبور آن را تغییر دادم.
بنابر این گزارش، با اعترافات این دو مرد تحقیقات پلیسی برای رسیدگی به این پرونده و رازگشایی دیگر زوایای آن همچنان ادامه دارد.
hassan5 - تهران - ایران
همکاری دو نفر مسجل است و داماد کمال همکاری را انجام داده و برای رد گم کردن فوری رمز عبور را تغیر داده است
چهارشنبه 10 دي 1393 - 11:42