ریشه‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر

به مناسبت شصت و ششمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و روز جهانی حقوق بشر در ده دسامبر در ابتدا به ریشه‌های تاریخی و سیاسی مفاد این اعلامیه پرداخته می‌شود.

بعد از فاجعه تاریخی ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و جنایات نژادپرستانه هیتلر علیه یهودیان و جنایات او علیه دگراندیشان، مخالفان و مردم کشورهای دیگر، اتحادی جهانی برای تشکیل یک نظم نوین جهانی به وجود آمد، که قرار شد بر پایه ارزش‌های مدرن حقوق بشر مقرر شود.

فعالان و متفکرین حقوق بشر به این امر واقف بودند، که پیروزی بر دیکتاتوری نازی‌ها و دولت‌هایی که متحدین آلمان نازی بودند، به تنهایی نمی‌تواند به صلح سیاسی در جهان منجر شود.

آنا الینر روزولت، یکی از مهم‌ترین مولفین اعلامیه جهانی حقوق بشر، و رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بود. او همسر سی و دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، فرانکلین روزولت، نیز بود.

از منشور آتلانتیک تا اعلامیه جهانی حقوق بشر

قبل از ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی دوم، رئیس جمهوری آمریکا، فرانکلین روزولت، و نخست وزیر انگلستان، وینستون چرچیل، در اوت ۱۹۴۱ وقتیکه در یک کشتی جنگی انگلیسی به نام «پرینس آف ویلس» حضور داشتند، «منشور آتلانتیک» را به جهان اعلام کردند.

هدف «منشور آتلانتیک» بنیانگذاری نظم و صلح نوین جهانی بود، که قرار است در آن «همه انسان‌ها در همه کشورهای جهان یک زندگی آزاد و بدون فقر داشته باشند.»

در ژانویه ۱۹۴۲ بیست و پنج کشور عضو «ائتلاف ضد هیتلری» بیانیه سازمان ملل را امضاء کردند. همه این رویدادهای تاریخی پله‌هایی بودند که به تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر منتهی شدند.

اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوبه ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ میلادی دستاوردی است که به دنبال جنگ جهانی دوم شکل گرفت. در مقدمه این اعلامیه آمده که هدف این حقوق جدید بشری، تبلور آرمان مشترکی است که برای همه ملل این جهان است.

در جمله اول این مقدمه به فاجعه اعمال وحشیانه ناسیونال سوسیالیسم آلمان اشاره شده و به اهمیت حقوق نوین بشری صحه گذاشته می‌شود: «… از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی و عدالت و صلح را در جهان تشکیل می‌دهد، عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه‌ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته؛ و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالا‌ترین آمال بشر اعلام شده است…»

آزادی‌هایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مطرح هستند توسط رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، فرانکلین روزولت، در ژانویه ۱۹۴۱، یعنی هفت سال قبل از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، در کنگره آمریکا مطرح شده بودند.

روزولت به شهروندان آمریکایی و به شهروندان تمام جهان پیام و نوید چهار آزادی را برای آینده جهان بشری داده بود: آزادی بیان، آزادی عقیده و رهایی از هر نوع ترس و فقر.

این چهار آزادی از یک سو هدف اول مورد حمله از سوی حاکمان هر دیکتاتوری و از سوی دیگر میزان ابتدایی‌ نوع آزادی در یک کشور هستند. در جامعه ایی که انسان‌ها نتوانند بصورت آزاد افکار خود را بیان کنند و در آن مورد بنویسند، در جامعه ایی که انسان‌ها اجازه ندارند آزادانه به دین، یا فلسفه و جهانبینی یا به یک هدف سیاسی اعتقاد داشته باشند، در جامعه‌ای که مقامات کشور با هدف به وجود آوردن رعب و وحشت و ترس مردم را سرکوب می‌کنند و امنیت مردم را نابود می‌کنند و در جامعه‌ای که مقامات کشور نتوانند حداقل رفاه زندگی را برای همه شهروندان فراهم کنند، ابتدایی‌ترین شرایط یک زندگی آزاد از بین برده شده است. به این خاطر بود که روزولت بر این چهار مورد آزادی پافشاری می‌کرد.

این نکات متعاقبا در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز مطرح شدند. البته خواست‌های آزادی دین و بیان هم در دهه هفتاد قرن هجدهم در انقلاب آمریکا و هم در دهه هشتاد قرن هجدهم در انقلاب فرانسه مطرح شده بودند.

ایده آزادی و رهایی از ترس و فقر تصوراتی بدعت آور بودند که آرمان‌های حقوق بشری را برای شهروندان همه کشور‌ها در سطح جهانی منقلب کردند.

این خواست نیز قبلا در برنامه «نیو دیل» توسط رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا فرانکلین روزولت مطرح شده بود و تجلی سیاست اجتماعی او در جواب به بحران اقتصاد جهانی سال‌های اول دهه سوم قرن بیستم بود.

روزولت به این نتیجه رسیده بود که سیاست کشور باید در بازار آزاد دخالت کند تا حق اقتصادی و اجتماعی فقرا پایمال نشود. هدف روزولت بهبودی وضع اقتصادی و اجتماعی ناتوان‌ترین و فقیر‌ترین اقشار جامعه بود.

روزولت با پیش بردن برنامه اقتصادی سیاسی «نیو دیل» که به گمان خودش یک نوع «سند حقوقی دوم» بود، امکانات حقوقی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی را برای بهبود وضع توده‌های فقیر در آمریکا به وجود آورد.

در ماه آوریل ۱۹۴۵ ایالات متحده آمریکا همراه با چندین کشور دیگر، باقی دولت‌های جهان را برای تاسیس سازمان ملل متحد به سانفرانسیسکو دعوت کردند.

یک سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۹۴۴ در واشینگتن، طرحی توسط کشورهای بزرگ غربی برای تاسیس یک سازمان بین‌المللی ریخته شده بود. قرار بر این بود که سازمان جدیدی به نام سازمان ملل متحد جایگزین اتحادیه ملل شود که در دهم ژانویه ۱۹۲۰ تاسیس شده بود. متعاقبا سازمان ملل متحد در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ تاسیس شد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ قطعنامه ۲۱۷، یعنی اعلامیه جهانی حقوق بشر را در پاریس به تصویب رساند. ۴۸ کشور به این قطعنامه رای مثبت دادند و هشت کشور از جمله شوروی، اوکراین، لهستان، یوگوسلاوی، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی به آن رای منفی دادند.

متن اعلامیه جهانی حقوق بشر تا به حال به ۳۰۰ زبان مختلف ترجمه شده است.

+17
رأی دهید
-1

بت شکن - مونترال - کانادا
یکی‌ از امضاه کنندگان منشور حقوق بشر مبتکر (تمدن بزرگ!!) بود که صراحتا اعلام کرد (ما در ایران ۳۰۰۰ زندانی سیاسی بیشتر نداریم و البته چند تا هم اعدامی که همه تروریست بودند..)، و صد البته که ماشین‌های صنعت شکنجه را خود تروریست‌ها وارد میکردند تا آبروی (تمدن بزرگ..!) را ببرند ولی‌ شیخ از همون اول تکلیف خودش را با جامعه جهانی‌ روشن کرد و گفت: (..حقوق بشر فقط حقوق بشر اسلامی ...!) که آن‌ هم نمردیم و دیدیم که نوع پیشرفته حقوق بشر تمدن بزرگ شد..!!
‌سه شنبه 18 آذر 1393 - 19:44
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.