ساکسیفون، سازی که نازیها خواستار ممنوعیتش بودند
مردی در شهر کیف در حال نواختن ساکسیفون در بحبوحه درگیریها در اوکراین در اوایل سال جاری میلادی
نزدیک به ۲۰۰ سال از ساخت ساز ساکسیفون میگذرد؛ سازی که نامش را وامدار سازندهاش آدولف ساکس است. این ساز بادی برای رسیدن به جایگاهی که امروز در موسیقی دارد، تاریخی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است.
ساکسیفون سالهای زیادی به عنوان سازی شیطانی در اذهان عموم شناخته میشد. مردم این ساز بادی را بیش از همه با روسپیگری و تجارت مواد مخدر پیوند میداد و برای توصیف صدایش از واژههای نظیر "ناله یا وز وز" استفاده میکردند. در دوران حکومت ناسیونال سوسیالیستها در آلمان حتی تلاشهایی برای ممنوع کردن این ساز انجام شد.
نازیها در کارزار تبلیغاتی که در "مبارزهعلیه موسیقی منحط" به راه انداختند، یک نوازنده سیاهپوست ساکسیفون را به تصویر کشیده بودند که روی سینهاش علامتی با نقش ستاره داوود نصب کرده بود.
آنها با این تصویر در سال ۱۹۳۸ علیه سبکی از موسیقی به مبارزه میپرداختند که به زعم آنها "پوچ و بیمعنی" بود.
جایگاه این ساز بادی اما امروزه بسیار متفاوت از گذشته است. سرگذشت ساکسیفون از روزهای پیشین تا روزهای حال در کتابی که اخیرا روانه بازار شده، روایت شده است.
درخشش در دنیای رزم
آدولف ساکس، سازنده سازهای موسیقی اهل بلژیک، آرزو داشت تا سازی را خلق کند که "شخصیت صدایش بسیار شبیه به شخصیت صدای سازهای زهی، اما در عین حال پرقدرتتر از آنها باشد."
در سال ۱۸۴۰ او سازی را ساخت که نامش وامدار نام خانوادگی خودش بود. ساکس کوشش کرد تا توجه بزرگان موسیقی آن دوره در شهر پاریس را به ساز ساکسیفون جلب کند. این تلاشها البته بیثمر نماندند و هکتور برلیوز، آهنگساز فرانسوی و از بهترین رهبران ارکستر در زمان خود و جاکومو مایربر، آهنگساز آلمانی از ساکسیفون در برخی از قطعات خود بهره گرفتند.
تصویری از تبلیغات نازیها برای ممنوعیت ساز ساکسیفون
با این همه بیشترین استقبال از این ساز در سبک موسیقی نظامی صورت گرفت. آدولف ساکس مسابقات نوازندگی متعددی را ترتیب داد که در آنها گروههایی که از ساکسیفون بهره برده بودند، با موفقیت بر گروههای حریف که سازهای بادی سنتی مینواختند، غلبه میکردند.
همین پیروزیها نیز منجر شد تا وزارت جنگ فرانسه در سال ۱۸۴۵ رسما این ساز جدید را وارد گروههای موسیقی نظامی کند.
هر چند ساکسیفون در دنیای رزم به جایی رسیده بود، اما با این در دنیای بزم چندان طرفداری نداشت. سرنوشت نیز به آدولف ساکس رویی خوش نشان نداد و او پس از سه بار ورشکست شدن، در نهایت در کمال فقر و بیچارگی از دنیا رفت.
ساکسیفون یا ترومپت؟
در سال ۱۹۰۰ شمار ساکسیفونهایی که در آمریکا یافت میشد، بیشتر از اروپا بود اما بازهم این ساز بادی باید برای رسیدن به شهرت چند سالی را صبر پیشه میکرد.
تازه در دهه ۳۰ میلادی بود که ورق برگشت. در آن دوران کسانی که دستی در سبک موسیقی جاز داشتند، به دنبال سازی میگشتند که قدرت صدایی همانند ترومپت و تحرکی همانند کلارینت داشته باشد. سازی که به خوبی از پس اجابت این خواسته برمیآمد، همان ساکسیفون بود که در سالنهای ارکستر به خدمت گرفته شد.
سیدنی بشی، نوازنده سرشناس کلارینت، یک ساکسیفون سوپرانو را به کار گرفته و آن را تبدیل به ساز اصلی گروهش کرد.
تقریبا در همان زمان کلمن هاوکینز با ساکسیفون تنور سبکی کاملا جدید را معرفی کرد و به این ترتیب ساز وی جایگاهی را که تا پیش از آن در موسیقی جاز از آن ترومپت بود، از آن خود کرد.
تا به امروز نیز علاقمندان بر سر اهمیت و جایگاه ترومپت و ساکسیفون با یکدیگر اختلاف نظر دارند. با این حال آنطور که راجر ویلمسن، نویسنده و منتقد هنری در این کتاب مینویسد، هیچسازی به اندازه ساکسیفون، قدرت "بلعیدن" و "مجذوب کردن" نوازندگانش را نداشته است.
این کتاب در سالگرد ۲۰۰ سالگی ساکسیفون، با نام "Saxophone, Ein Instrument und sein Erfinder" (ساکسیفون، یک ساز و نوازندهاش) از سوی انتشارات Nicholaische در ۱۵۲ صفحه با قیمت ۳۵ یورو منتشر شده است.