قتل مادر زن به دلیل اختلاف با همسر
+26
رأی دهید
-2

شرق: مردی که برای کمکگرفتن از مادرهمسرش به خانه او رفت، این زن را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. این مرد بهزودی پای میز محاکمه میرود.
متهم ادامه داد: «هرچه سارا بیشتر از من دوری میکرد بیشتر میفهمیدم دوستش دارم و میخواهم با او باشم. تا اینکه مساله جدایی را مطرح کرد و حتی دادخواست طلاق هم داد، مقاومت کردم چون زنم را دوست داشتم. گفتم نمیخواهم بدون تو زندگی کنم. سارا را راضی کردم که بماند اما همچنان از من تمکین نمیکرد. شب قبل از حادثه او یکی از دوستانش را به خانه ما آورد بعد از اینکه زن جوان رفت سارا به من گفت بهنظرت چطور زنی است. گفتم زن خوبی است. بعد از خانه خارج شد و شب دیر وقت دوباره برگشت؛ از سارا پرسیدم کجا بودی، جواب داد با دوستم صحبت کردم که با تو ازدواج کند. او زن خوبی است. اگر با او ازدواج کنی، هم تو راحت میشوی و میتوانی زندگی عادی داشته باشی و هم من راحت میشوم و دیگر نگران این نیستیم که درگیر شویم. قبول نکردم چون میدانستم سارا میخواهد با این کارش کمکم از زندگی من بیرون برود. روز بعد خودم صبحانه آماده کردم و خوردم. زنم آنقدر از من دور شده بود که حتی حاضر نبود سر یک میز با من صبحانه بخورد. برای اینکه درباره مشکلم با مادر سارا صحبت کنم به خانهاش رفتم؛ چون صبح زود بود او هنوز رختخوابش را هم جمع نکرده بود. من وارد خانه شدم و به او گفتم با سارا مشکل دارم و او میخواهد برای من زن بگیرد. اول ناراحت شد و گفت کار دخترش اشتباه است حتی او را نفرین کرد اما وقتی من گفتم خانه و زندگی و حتی جسمم را بهخاطر دخترت به حراج گذاشتم و حالا او حق ندارد با من چنین کند عصبانی شد و فحاشی کرد. درگیری ما شدت گرفت. من که از خود بیخود شده بودم با چاقو چند ضربه به او زدم، خون زیادی از بدنش رفته بود، داشت زجر میکشید، از من خواست کار را تمام کنم، من هم برای اینکه بیشتر از این اذیت نشود سر از تنش جدا کردم. متهم یکبار دیگر نزد بازپرس اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: «برای اینکه انگیزه قتل، سرقت بهنظر بیاید قفل در خانه را شکستم، همهجا را بهم ریختم و هرچه پول بود برداشتم.»
کامران بعد از اعترافاتش صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و پرونده با توجه به شکایت اولیایدم و درخواست قصاص از سوی آنها به شعبه113 دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
hossein+87= - ایران - ایران
عجب ماجرایی!!
جمعه 7 آذر 1393 - 08:58
Apocryphal - اورلاندو - ایالات متحده
جنایات جنگی هم اینجوری نیستند بخدا
جمعه 7 آذر 1393 - 09:46
Neda02 - اتاوا - کانادا
چرا ما به داعش فحش میدیم؟
جمعه 7 آذر 1393 - 10:29
فراوانی - قطر - قطر
تربیت شدگان نظام مقدس اسلامی بیشتر از این نمیشه
جمعه 7 آذر 1393 - 10:57
اصحاب کهف - بروکسل - بلژیک
بیچاره خوب نخواسته طرف زجربکشه،حالا بیا و خوبی کن.!!
جمعه 7 آذر 1393 - 12:26
raha1984 - هامبورگ - المان
مردکه جنایتکار ! سرش رو جدا کردم که زجر نکشه !! انگاری مرغ بوده !!!
جمعه 7 آذر 1393 - 13:56
Mamad_ina - نیو یورک - آمریکا
چقدر احمق بوده این مرد، خونه و ماشین و حتی کلیه اش رو فروخته، این زن ناسپاس بوده بماند، تلخی های زندگی فقیرانه وقتی تصور کنی دلیل بدبختی ها و فقرت همسرت هست واقعا ادامه زندگی مشترک رو غیر ممکن میکنه خدا اینجور زن نصیب گرگ بیابون نکنه
جمعه 7 آذر 1393 - 20:01
avangard - تهران - ایران
ن هم برای اینکه بیشتر از این اذیت نشود سر از تنش جدا کردم. بدجوری آب قطع شده تو ایران
جمعه 7 آذر 1393 - 23:45
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
چه مهربون و با وجدان . واسه اینکه زجر نکشه سرشو برید. حیف دارد زایمان ننت
شنبه 8 آذر 1393 - 21:46