نقشه دختر جوان برای زورگیری میلیونی از مرد تنها
دوستی خیابانی مرد با دختری جوان عاقبت خوشی برایش نداشت. دختر جوان وقتی از وضعیت مالی مرد باخبر شد با همدستی ۲سارق خشن وارد خانه او شدند و میلیونها تومان از اموال وی را به سرقت بردند.
25 مهرماه مردی نزد مأموران یکی از کلانتریهای پایتخت رفت و مدعی شد که 2مرد و یک زن با تهدید چاقو و قمه وارد خانهاش شده و از او زورگیری کردهاند. این مرد که کمال نام دارد در تشریح ماجرا گفت: در خانهام تنها بودم که زنگ در به صدا در آمد. وقتی در را باز کردم دختر جوانی را دیدم اما پشتسر او 2مرد قویهیکل بودند که یکی از آنها چاقویی زیر گلویم گذاشت و من را به داخل خانه کشاندند.
سپس تهدیدم کردند اگر داد و فریاد کنم من را میکشند. نمیدانستم باید چه کار کنم و ترجیح دادم برای حفظ جانم ساکت بمانم. درحالیکه یکی از آنها بالای سرم بود 2نفر دیگر سراغ کمدهای خانه رفتند و طلاهای موجود در خانه، تعداد زیادی سکه تمام بهار آزادی و دیگر اموالم را که میلیونها تومان ارزش داشتند برداشتند. آنها همچنین کارتهای عابربانکم را برداشتند و با تهدید رمز کارتها را از من گرفتند و درنهایت 5 میلیون تومان نیز از حسابم برداشت کردند.
اولین سرنخ
بهدنبال این شکایت پرونده به شعبه 2 بازپرسی دادسرای ناحیه 34تهران فرستاده شد و بازپرس پرونده دستور داد کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی در اینباره تحقیق کنند. یکی از سرنخهایی که میتوانست پلیس را به سارقان برساند پولی بود که از حساب مالباخته بهحساب سارقان واریز شده بود. بررسی حساب بانکی که پولها به آن واریز شده بود نشان میداد این حساب متعلق به دختری 20ساله به نام ناتاشاست. به این ترتیب این دختر تحت تعقیب قرار گرفت و با اطلاعاتی که از بانک بهدست آمده بود، محل زندگی او شناسایی شد.
تیمی از مأموران با دستور قضایی راهی خانه دختر جوان شدند و وی را دستگیر کردند. او تحت بازجویی قرار گرفت و وقتی دید چارهای جز بیان حقیقت ندارد به برداشت پول از حساب شاکی اعتراف کرد و اطلاعاتی را به مأموران داد که پرونده را وارد مسیر تازهای کرد.
نقشه دوستی
اظهارات ناتاشا نشان میداد او از مدتی قبل شاکی را میشناخته و در این مدت اموال وی را شناسایی کرده است. دختر جوان در اعترافاتش گفت: مدتی قبل در خیابان ایستاده بودم که با دیدن خودروی شاکی، برایش دست تکان دادم و بعد سوار ماشین وی شدم. در بین راه سر صحبت را باز کردم و فهمیدم که او تنها زندگی میکند. آن روز شماره تلفنش را گرفتم و چندبار با هم تماس تلفنی داشتم. حتی یکبار مرا به خانهاش دعوت کرد و وقتی خانه و زندگی کمال را دیدم فهمیدم او وضعیت مالی خوبی دارد. از همان زمان بود که به فکر سرقت از وی افتادم.
دختر جوان ادامه داد: ماجرا را با 2نفر از افرادی که از قبل آنها را میشناختم به نامهای حمزه و بهروز در میان گذاشتم و تصمیم گرفتیم یک روز به خانه کمال برویم و از آنجا سرقت کنیم.متهم روز سرقت را اینطور توضیح داد: آن روز کمال با من تماس گرفت و گفت که میخواهد مرا ببیند. با هم قرار گذاشتیم و راهی خانه او شدم. همراه من حمزه و بهروز هم حضور داشتند. وقتی زنگ زدم او به تصور اینکه تنها هستم در را باز کرد و ما 3نفری وارد شدیم. او از دیدن افرادی که با من بودند ترسیده و زبانش بند آمده بود. ما او را تهدید کردیم و به این ترتیب اموالش را سرقت و از آنجا فرار کردیم. در این مدت نیز تصور میکردم که او بهخاطر حفظ آبرویش شکایت نکند اما وی شکایت کرد و پلیس مرا دستگیر کرد.
در تعقیب سارقان
اعترافات متهم نشان میداد اموال مسروقه در اختیار 2متهم دیگر است و سهم او از این سرقت همان 5میلیون تومانی بوده که از حساب شاکی برداشت کرده بود. به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری حمزه و بهروز آغاز شد اما آنها که ظاهرا از دستگیری همدستشان باخبر شده بودند، هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بودند و ناتاشا نیز میگفت بعد از سرقت آنها را ندیده است. هماکنون این دختر جوان به اتهام مشارکت در سرقت مسلحانه با استفاده از چاقو در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات برای دستگیری 2همدستش ادامه دارد.