بررسی روزنامههای صبح تهران؛ سه شنبه ۱ مهر
روزنامههای اعتماد و آرمان گزارشهایی از افزایش فشارها بر حسن روحانی برای عدم دیدار با رئیس جمهوری آمریکا و برگزاری نشستی از سوی چهار تن از «اصولگرایان تندرو» با عنوان «راه و چاه» علیه دیدار احتمالی روحانی-اوباما، منتشر کردهاند.
محمد حسن آصفری، نماینده مجلس نهم در این نشست گفته است که «حسن روحانی باید در نطق امسال خود بان کی مون دبیر کل سازمان ملل را استیضاح کند و محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی در دولت دوم محمود احمدینژاد، نیز در نشست مخالفان مذاکرات هستهای و دیدار روحانی با اوباما، گفته است: «موضوع هستهای بهانه است و هدف اصلی فروپاشی انقالب اسلامی است و ما هم باید نقشه فروپاشی آمریکا را داشته باشیم.»
اعتماد خبر داده که حمید رسایی هم به حسن روحانی توصیه کرده که از دیدار با رئیس جمهوری آرمیکا خودداری کند، و گفته است: «من تردید ندارم که روحانی با اوباما دیدار نخواهد کرد. چون او عاقل است.»
روزنامه وطن امروز با اشاره به گزارشهای رسانهای درباره «پیشنهاد جدید هستهای آمریکا» و تاکید براینکه این پیشنهاد شامل نگهداری سانتریفویژهای بیشتر اما با دو شرط «عدم تزریق گاز» و «قطع اتصالات میان سانتریفیوژها» است، آن را «وازکتومی هستهای» توصیف کرده است.
روزنامه شهروند گزارش و یادداشتی درباره «واگذاری و ثبت معادن به نام همسران متنفذ» منتشر کرده و نوشته است که «در سالهای ۸۵ تا ۹۱ بهطور میانگین ۲۵ درصد از معادن ایران غیرفعال بودند» که این معادن «در قالب رانت واگذار شدهاند.»
روزنامه شرق گزارش داده است که تحصیل هر دانشآموز در سال تحصیلی جدید برای خانوادهاش بین «۷۰۰ هزار تومان تا ۱۰ میلیون تومان» هزینه دارد.
روزنامه اعتماد در شماره سهشنبه اول مهر ماه ضمن «مقایسه آمار ثبت نامی آموزش و پرورش با دادههای سرشماری سال ۹۰»، نوشته است: در سال تحصیلی جدید ایران «دو میلیون کودک جایی به غیر از مدرسه» هستند.
روزنامه جوان نیز از واگذاری «مدارس دولتی با دانشآموز» به بخش خصوصی انتقاد کرده و نوشته است: «حاشیههای واگذاری مدارس دولتی به مؤسسان مدارس غیردولتی حتی نشست خبری وزیر آموزش و پرورش را که به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید برگزار میشد نیز تحت تأثیر قرار داد و وزیر واگذاری مدارسی را که دانشآموز در آن وجود دارد به بخش غیردولتی خلاف قانون خواند.»
آفتاب یزد پدر شماره سهشنبه گفتوگویی با فیضالله عرب سرخی از چهرههای اصلاحطلب که پس از انتخابات سال ۸۸ بازداشت و زندانی شده بود درباره مناسبات اصلاحطلبان و دولت حسن روحانی و انتخابات آینده مجلس منتشر کرده است. فیضالله عرب سرخی در این گفتوگو تاکید کرده که ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در انتخابات سال ۹۲ بنا بر «ضرورت» و «عقلانیت» بود و به دلیل تداوم هر دو عامل، «ائتلاف ۹۲ در انتخابات مجلس نیز تکرار میشود.»
روزنامه ایران از قول سعید منتظرالمهدی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی، خبر داده است که «راهاندازی گشت موتوری از سوی انصار حزبالله متوقف شده است.»
روزنامه شرق عکس یک خود را به نجمه خدمتی و نرجس امامقلینژاد اختصاص داده و در گزارشی با تیتر «دختران ایران، روی موج افتخار»، نوشته است: «روز دوشنبه، روز رویایی دختران تیرانداز ایرانی در آسیا بود؛ روزی بهیادماندنی که در تاریخ ثبت شد. کاروان ورزش ایران طلسم بیمدالی خود را در سومین روز از بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون به زیبایی هرچهتمامتر شکست آن هم با سه مدالی که بانوان به دست آوردند.»
سارا گودرزی، خبرنگار اعزامی شرق به اینچئون نوشته است: «نجمه خدمتی و نرجس امامقلینژاد دو عضو تیمملی تیراندازی بانوان در تفنگ ۱۰متر بادی هر دو به فینال رسیدند و توانستند مدالهای طلا و نقره این رشته را کسب کنند و بالاتر از چینیهای مدعی، بر بام آسیا بایستند.»
روزنامه اعتماد عکس یک خود را به دیدار محمد جواد ظریف و فلیپ هاموند، وزیر امور خارجه بریتانیا اختصاص داده و از دیدارهای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران با جان کری وزیر خارجه آمریکا، سعیدالفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی و فلیپ هاموند وزیر امور خارجه بریتانیا به عنوان «مثلث دیدارهای ظریف» در نیویورک یاد کرده است.
روزنامه جوان عکس یک خود را به وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی اختصاص داده و نوشته است: «سعودالفیصل در دیدار با محمدجواد ظریف» گفته است: «امیدواریم فصل جدیدی در مناسبات با ایران گشوده شود.»
این روزنامه همچنین از قول غلامحسین محسنی اژهای نوشته است: شرط قوه قضاییه برای «بقای شبکههای اجتماعی» در ایران «پالایش مصادیق مجرمانه» است.
روزنامه ابتکار عکس یک خود را به بابک زنجانی، دلال نفتی که در بازداشت به سر میبرد اختصاص داده و نوشته است از قول سخنگوی قوه قضاییه نوشته است که ۱۰ تن از رابطان بابک زنجانی با بیرون زندان بازداشت شدهاند.
خط و نشان «دلواپسان» برای روحانی؛ از «استیضاح دبیرکل سازمان ملل» تا «طرح فروپاشی آمریکا»
روزنامههای اعتماد و آرمان گزارشهایی از افزایش فشارها بر حسن روحانی برای عدم دیدار با رئیس جمهوری آمریکا و برگزاری نشستی از سوی چهار تن از «اصولگرایان تندرو» با عنوان «راه و چاه» علیه دیدار احتمالی روحانی-اوباما، منتشر کردهاند.
روزنامه اعتماد از از برگزاری نسشت رسانهای «حمید رسایی، محمدحسن آصفری، سعید زیباکلام و محمدعلی رامین» با عنوان «راه و چاه» خبر داده و نوشته است: «روز دوشنبه در نشست خبری کمیته صیانت از منافع ایران، "راه و چاه" دلواپسان برای دولت» تعیین شد.
به نوشته این روزنامه «دلواپسان، روز دوشنبه صحنه را برای حضور منتقدان دولت آب و جارو کرده بودند تا تریبون جدیدی برای آنها فراهم شود. اسمش کنفرانس خبری "کمیته صیانت از منافع ایران" بود، همانها که یک روز قبل از رفتن حسن روحانی به نیویورک از مجلسیها خواسته بودند تا در صورت تماس رئیسجمهوری با همتای آمریکاییاش، طرح عدم کفایت او را به جریان بیندازند.»
اعتماد نوشته است که هر یک از چهار سخنران این نشست «قبل از شروع سئوالات ۱۵ دقیقه از نظراتش درباره مذاکرات هستهای و آنچه در سفر نیویورک پارسال گذشت و آنچه سال جاری باید اتفاق بیفتد، گفت»، و از جمله محمد حسن آصفری، نماینده مجلس نهم «معتقد بود که حسن روحانی باید در نطق امسالش بان کی مون را استیضاح کند.»
این روزنامه گزارش داده است که حمید رسایی در نشست تازه «دلواپسان»، به طور ضمنی به رئیس جمهوری توصیه کرد که در جریان سفر به نیویورک از دیدار با رئیس جمهوری آمریکا خودداری کند و گفت: «من تردید ندارم که روحانی با اوباما دیدار نخواهد کرد. چون او عاقل است»، و البته «اعتراض ما به روحانی این است که در این یک سال که جلوی چرخش سانتریفیوژها را گرفتهای؛ کارخانهها هم که چرخشان طی این یک سال دارد متوقف میشود.»
حمید رسایی، نماینده نزدیک به جبهه پایداری در مجلس نهم، همچنین تاکید کرد که «تریبون سازمان ملل برای شکستن تحریم رسانهای» است.
به نوشته روزنامه اعتماد، سعید زیباکلام در این نشست «مثل همه آنچه در پنج ماه گذشته گفته بود، اعتقاد داشت همه چیزمان را دادهایم و هیچ چیز هم نگرفتهایم.»
سعید زیباکلام در نشست تازه دلواپسان همچنین گفت که «ملاقات مستقیم، فینفسه چندان مشکلزا نیست. اما در این دولت و این سیاست خارجی که در این یک سال شاهدش بودیم، ملاقات یا مذاکره مستقیم اثرات بسیار بدی دارد»، و «جا دارد که نیروهای مردمی و انقلابی قدم پیش بگذارند» چون ملاقات احتمالی حسن روحانی و باراک اوباما «پیامدهای بدی» برای ایران خواهد داشت.
روزنامه اعتماد همچنین نوشته است که محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوم محمود احمدینژاد نیز طی سخنانی در نشست مخالفان مذاکرات هستهای و دیدار روحانی با اوباما، گفت: «موضوع هستهای بهانه است و هدف اصلی فروپاشی انقلاب اسلامی است و ما هم باید نقشه فروپاشی آمریکا را داشته باشیم وگرنه شکستمان حتمی است»، ضمن اینکه «در نقشه کلی میخواهند دستاوردهای ۲۵ ساله امام خامنهای را سلب کنند و آن را به فردی و خانوادهای بدهند تا او را پررنگ کنند.»
روزنامه آرمان در تیتر یک شماره سهشنبه خود از «خط و نشان دلواپسان برای رئیس جمهوری» گزارش داده و با اشاره به «تهدید تندروها علیه مسافر نیویورک»، این اقدام تندروها در تهران را «بدرقه نامتعارف حسن روحانی در همایش دلواپسان» توصیف کرده است.
این روزنامه نوشته است که گروهی با نام «کمیته صیانت از منافع ملی» که دو روز پیش در نامهای خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهان «طرح عدم کفایت» رئیس جمهوری در صورت عملی شدن دیدار حسن روحانی با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا شده بود، روز دوشنبه همزمان با سفر حسن روحانی به نیویورک «با برگزاری کنفرانس خبری» حملات تند خود علیه رئیس دولت یازدهم را «تکمیل کرد».
آرمان یادآوری کرده است که این گروه در نامه دو روز پیش خود خطاب به نمایندگان مجلس نهم نوشته بود که «آیا تلاش برای تبدیل کردن رابطهمان با آمریکا، از دشمنی به دوستی، معنایی غیر از براندازی نرم جمهوری اسلامی دارد؟»
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز طی یادداشتی در روزنامه آرمان با تیتر «دلواپسان سفر»، نوشته است: «حسن روحانی سفر خود را به نیویورک شروع نکرده که عدهای در داخل شروع به بازی رسانهای با این سفر کردهاند. در واقع روند مذاکرات تا اینجا به گونهای بوده که رسیدن به یک توافق را در آینده نزدیک امکانپذیر ساخته است اما جریان مقابل هرگز این را نخواسته که دولت روحانی در سیاست خارجی خود موفق باشد. از سویی دیگر تمجیدهای پیاپی از دولت احمدینژاد در این همایشها نشان میدهد که دلواپسان فضای کشور را برای بازگشت دوباره رئیس جمهور سابق و یاران او فراهم میبینند.»
یادداشتنویس روزنامه آرمان با اشاره به گسترش فعالیت مخالفان سیاست خارجی دولت حسن روحانی نوشته است: «اینها افرادی هستند که چراغ سبز را برای فعالیت بیشتر دیدهاند و از هر فرصتی استفاده میکنند که دوباره در عرصه سیاسی کشور فعال شوند و به خصوص برای انتخابات مجلس برنامهریزی کنند یا احیانا بخواهند زمینه پیروزی اصلاحطلبان را در انتخابات شورای شهر از میان ببرند. این افراد بهترین زمان را برای برگزاری همایش خود انتخاب کردند. در واقع آنها میدانستند با سفر روحانی به نیویورک فضای مثبتی در داخل کشور به سود او به وجود میآید و آنها خواستهاند در زمانی جو سیاسی را علیه رئیس جمهور به هم بریزند که از یک طرف از کشور خارج شده باشد و از سویی دیگر هنوز ملاقاتها و مذاکرات او با سیاستمداران کشورهای دیگر اتفاق نیفتاده باشد.»
عبدالله ناصری تاکید کرده است که «در واقع دلواپسی آنها بیشتر از دیدار رئیس جمهور ایران و آمریکاست»، چرا که «تماس کوتاه تلفنی دو رئیس جمهور در کنار دیدارهای مکرر وزیران امور خارجه دو کشور طی یک سال گذشته مقدمات یک دیدار تاریخی را در نیویورک فراهم کرده و آن تابوی تاریخی را از بین برده است»، و حالا «حسن روحانی در حالی به سازمان ملل متحد میرود که بسیاری معتقدند اگر روابط بین ایران و آمریکا بهبود پیدا کند تاثیر مستقیمی بر وضعیت تحریمهای اعمال شده علیه ایران خواهد گذاشت و گفتوگوی مستقیم در بالاترین سطح ممکن بین ایران و آمریکا به سه دهه حضور واسطهها برای رساندن پیغام بین دو کشور پایان خواهد داد.»
یادداشنویس روزنامه آرمان نوشته است که اکنون «این رئیس جمهور است که با توجه به مشاورهها و برنامهریزیها باید تصمیمی اتخاذ کند که بیشترین بهره را برای مردم ایران داشته باشد.»
روزنامه شهروند گزارشی درباره مگسهای سفید در تهران منتشر کرده و نوشته است: «مگسهای سفید یا همان حشره ریز سفیدرنگ که چند هفتهای است در مناطق مختلف پایتخت دیده میشوند، تهرانیها را کلافه کردهاند» و «آبشوییهای شهرداری تهران برای مقابله با حشرههای مهاجم جواب نداد.»
روزنامه اعتماد نیز از قول محمد حقانی، رئیسکمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران، از آمار ۵۰ میلیون موش زندهخوار در این شهر و «هشدار کمیسیون محیط زیست شورای شهر در مورد موشهای پایتخت» گزارش داده است.
معادن ایران قربانی رانتخواری؛ واگذاری ثبت معادن به نام همسران افراد متنفذ
روزنامه شهروند گزارش و یادداشتی درباره «واگذاری و ثبت معادن به نام همسران متنفذ» منتشر کرده و نوشته است که «در سالهای ۸۵ تا ۹۱ بهطور میانگین ۲۵ درصد از معادن ایران غیرفعال بودند» که این معادن «در قالب رانت واگذار شدهاند.»
ابراهیم جمیلی، عضو اتاق بازرگانی ایران و فعال بخش معدن، با تائید «وجود رانت در بخش معدن» و واگذاری معادن به «افراد متنفذ»، به روزنامه شهروند گفته است: «بیشتر این معادن به نام همسران این افراد به ثبت رسیده چرا که اگر به نام آقایان به ثبت میرسید امکان شناسایی افراد و مشخص شدن رانت وجود داشت.»
این عضو اتاق بازرگانی ایران گفته است که وجود رانت در بخش معدن «تاحدی درست است اما نه به این معنی که تمام معادن واگذار شده در قالب رانت بوده اما به هر حال افرادی با استفاده از رانت اقدام به دریافت مجوز معدن کردهاند اما نکته مهم در این بین وجود نقص در قانون است که امکان رانتخواری در معادن را ایجاد میکند. اگر قانون این محدودیت را مشخص کند که افرادی که معدن را به ثبت میرسانند باید در آن فعالیت داشته و تمام فعالیتها در آن شفاف باشد، دیگر امکان دلالی و رانتخواری در آن وجود نخواهد داشت.»
رئیس خانه اقتصاد با اشاره به اینکه «بسیاری از معدنهایی که تاکنون به ثبت رسیدند فعالیت خاصی نداشتهاند»، گفته است که «افرادی اقدام به دریافت مجوز کردهاند که با کار معدن آشنا نیستند. استخراج از معدن امکانات و دانش خاص خود را میخواهد اما بسیاری از افراد بدون داشتن امکانات استخراج و کارخانه فرآوری اقدام به دریافت مجوز ثبت معدن کردهاند، البته بیشتر این معادن به نام همسران این افراد به ثبت رسیده چرا که اگر به نام آقایان به ثبت میرسید امکان شناسایی افراد و مشخص شدن رانت وجود داشت.»
ابراهیم جمیلی در عین حال به روزنامه شهروند گفته است: «معادن بزرگ در اختیار دولت است و اگر معدنی هم در راستای اجرای اصل ۴۴ به بخش خصوصی واگذار شده کوچک و شناخته نشده بوده است، البته درخصوص همین واگذاریها نیز عدم شفافیت وجود دارد که باید با بررسی دقیق مشخص شود که چه معادنی در قالب رانت واگذار شدهاند»، و از سوی دیگر «در قوانین موجود در بخش معدن نیاز وافر به شفافیت داریم هرقدر قوانین، معدن داران را مجبور به ارایه اطلاعات شفاف کند رانت موجود در این صنعت از بین میرود و این موضوع هم وظیفه وزارت صنعت، معدن و تجارت است که فعالان این بخش را مکلف به ارایه اطلاعات شفاف و دقیق کند.»
حسام مهدوی، روزنامهنگار، نیز طی گزارشی در روزنامه شهروند درباره «ثبت معادن رانتی» به نام همسران و بستگان زنِ مقامهای متنفذ، یادآوری کرده است که «چند هفته قبل بود که محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت بخشی از رانتهای موجود در معادن ایران را فاش کرد و براساس گفتههای نعمتزاده طی سالهای گذشته مجوزهای زیادی در بخش معدن به صورت رانتی و بدون هیچگونه تخصص و پیشینهای به افراد بانفوذ یا اعضای خانوادههای آنها واگذار شده است.»
گزارشنویس روزنامه شهروند با اشاره به اینکه رانت معدن «بدون هیچگونه هزینه و حتی فعالیتی پس از گذشت مدت کوتاهی سود مالی کلانی برای دارنده مجوز به همراه دارد»، نوشته است: «یک فرد بانفوذ با دریافت مجوز یک معدن بکر پس از مدتی مجوز را با قیمت بالایی به فروش میرساند یا اینکه در استخراج آن شریک میشود.»
روزنامه شهروند با اشاره به اینکه «گفتههای وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره ۱۵۰ مجوز رانتی که در دولت یازدهم دستور لغو آنها صادر شده علاوه بر افکار عمومی، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری را نیز حساس کرد»، نوشته است: «اسحاق جهانگیری در دستوری ویژه به ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی که ریاست آن را برعهده دارد پیگیری یک نمونه بارز از رانت معدنی که در سال ۱۳۸۱ از طریق یکی از مدیران دریافت و به همسرش منتقل شده را خواستار شد.»
این روزنامه تاکید کرده است که «بهطور قطع رانتی که در بخش معدن وجود دارد به یک مورد یا ۱۵۰ مجوزی که از سوی وزیر صنعت باطل شده خلاصه نمیشود»، نوشته است: «بررسی مجوزها و تعداد معادن فعال و غیرفعال کشور نشان میدهد که بخش بزرگی از معادن ایران پس از دریافت مجوز به مرحله بهرهبرداری نرسیدهاند که این روند خلاف سیاست دولت در بخش معدن است چرا که تنها کسانی باید مجوز بهرهبرداری از یک معدن را دریافت کنند که قصد و توان آن را داشته باشند نه اینکه مجوزهای فوق به کاغذفروشی و دستبهدست شدن یک امتیاز خاص بینجامد.»
روزنامه شهروند ضمن مروری بر «وضع معادن فعال و غیرفعال ایران از سال ۸۵ تا ۹۱»، نوشته است: «معادن غیرفعال ایران از سال ۸۵ تا سال ۹۰ با رشدی نسبتا ملایم روبهرو بودهاند بهطوری که از ۱۱۹۱ معدن غیرفعال در سال ۸۵ به ۱۶۴۲ واحد در سال ۹۰ رسیده است اما رشد معادن غیرفعال از سال ۹۰ تا ۹۱ تقریبا به اندازه دوره ۵ ساله قبل از آن است چرا که این رقم در سال ۹۱ به ۲۰۸۶ معدن افزایش یافته است.»
حسام مهدوی در این گزارش با تاکید بر اینکه «در سالهای ۸۵ تا ۹۱ بهطور میانگین ۲۵ درصد از معادن ایران یعنی یکچهارم آنها غیرفعال بودند»، نوشته است: علاوه بر «نبود نقدینگی و منابع مالی» که یکی از دلایل افزایش تعداد معادن غیرفعال است، «دلیل دیگری که در این میان خودنمایی میکند وجود رانت در بخش معادن است که باعث شده تا در این سالها افراد زیادی بدون زحمت و صرف هزینه فقط با در دست داشتن رانت اطلاعاتی و رابطهای مجوز بهرهبرداری از معادن را در اختیار گرفته و بعد از ۶ ماه تا یک سال معدن را به قیمتی بسیار گزاف به افراد دیگر واگذار کنند.»
گزارشنویس روزنامه شهروند تاکید کرده است که «رشد معادن غیرفعال در این سالها این شائبه را ایجاد میکند که این معادن در قالب همان رانت ذکر شده واگذار شدهاند و اکنون بلااستفاده ماندهاند.»
هزینه تحصیل هر دانش آموز برای خانوادهاش؛ ۷۰۰ هزار تا ۱۰ میلیون تومان
روزنامه شرق گزارش داده است که تحصیل هر دانشآموز در سال تحصیلی جدید برای خانوادهاش بین «۷۰۰ هزار تومان تا ۱۰ میلیون تومان» هزینه دارد.
بر اساس بررسی صورتگرفته در روزنامه شرق، «یک دانشآموز تهرانی در کمترین حالت در مدرسه دولتی و بدون رفتوآمد با سرویس مدرسه بهطور میانگین ۷۰۰هزار تومان برای نشستن در کلاس درس در روز اول مهر، برای خانواده خود هزینهبردار است، اما برای یک دانشآموز در مدرسه غیرانتفاعی با احتساب نرخ سرویس مدرسه و شهریه دریافتی، حدود ۱۰میلیون تومان هزینه صرف شده است.»
این روزنامه با اشاره به «هزینههای نجومی» که با افزایش سهم مدارس غیرانتفاعی و هیاتامنایی از ۸.۵ درصد سال ۱۳۹۱ به ۱۲.۵ درصد از میان کل مدارس ایران در سال ۱۳۹۲، روزبهروز در حال افزایش است»، نوشته است: «الزام مدارس دولتی برای دریافت هزینههایی از خانوادهها نیز بر جمع این هزینهها افزوده است.»
محمدحسین نجاتی، گزارشنویس روزنامه شرق با اشاره نتایج «بررسیهای میدانی» درباره «میانگین شهریهها مدارس غیرانتفاعی»، نوشته است: «مدرسه غیرانتفاعی ابتدایی درجهیک ۵.۵ میلیونتومان، مدرسه غیرانتفاعی ابتدایی درجهدو ۴.۵ میلیون تومان، مدرسه غیرانتفاعی راهنمایی درجه یک ۶.۵ میلیون تومان، مدرسه غیرانتفاعی راهنمایی درجهدو ۵.۵ میلیون تومان، مدرسه غیرانتفاعی دبیرستان درجه یک ۹ میلیون تومان و مدرسه غیرانتفاعی دبیرستان درجهدو ۷ میلیونتومان است.»
به نوشته روزنامه شرق به این ترتیب در سال تحصیلی جدید «علاوه بر هزینههای اشاره شده، سرویس مدارس نیز یکی از هزینهبردارترین موارد در آغاز سال تحصیلی برای خانوادههاست»، و بر اساس ارقام اعلامشده از سوی سازمان تاکسیرانی تهران که به تصویب شورای شهر تهران نیز رسیده است «هزینه ماهانه کرایه خودرو سواری هر دانشآموز ۸۵ هزار تومان است که جمع سالانه آن به رقمی در حدود ۸۰۰ هزار تومان میرسد.»
همچنین اگر دانشآموزان با خودروی «ون» رفتوآمد کنند «باید سالانه رقمی حدود ۴۴۰ هزار تومان پرداخت کنند و اگر بهجای ون از میدلباس یا اتوبوس استفاده میکنند باید به ترتیب سالانه ۲۵۰ هزار تومان و ۲۰۰هزار تومان پرداخت کنند» و البته این ارقام «تنها مربوط به مسافتهای ۱۰ تا ۱۵کیلومتر میشود و اگر مسافتها بالای ۲۰ تا ۲۵ کیلومتر شود به تمامی ارقام حدود ۲۵درصد افزوده میشود.»
روزنامه شرق همچنین به «هزینههای دریافتی در مدارس دولتی» نیز اشاره کرده و نوشته است: «مدارس دولتی طبق قانون موظف به دریافت شهریه از خانوادهها نیستند، اما شانه خالیکردن آموزش و پرورش از پرداخت هزینههای جاری مدارس اعم از هزینههای انرژی و... باعث شده مدیران مدارس دولتی راهی جز دریافت هزینهها از خانوادهها نداشته باشند.»
به نوشته این روزنامه «هر سال باوجود شعارهای این وزارتخانه مبنی بر برخورد با مدیران متخلف، باز هم خانوادهها گزینهای جز پرداخت شهریه به مدارس دولتی ندارند.»
روزنامه اعتماد نیز در شماره سهشنبه اول مهر ماه ضمن «مقایسه آمار ثبت نامی آموزش و پرورش با دادههای سرشماری سال ۹۰»، نوشته است: در سال تحصیلی جدید ایران «دو میلیون کودک جایی به غیر از مدرسه» هستند.
مریم بابایی، گزارشنویس روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه «بررسی و مقایسه آمار دانشآموزان ثبت نامی سال ۹۴-۹۳ آموزش و پرورش با نتایج سرشماری سال ۹۰ نشان میدهد چیزی حدود یک میلیون و ۹۲۲ هزار نفر از جمعیت ۱۷-۶ سال کشور در آمار دانشآموزان ثبتنامی آموزش و پرورش نیستند»، نوشته است: «از این تعداد بیش از یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر در فاصله سنی ۱۴-۶ سال قرار دارند که بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه، تحصیل آنها اجباری است و باید در این سن در مدرسه حضور داشته باشند.»
روزنامه جوان نیز از واگذاری «مدارس دولتی با دانش آموز» به بخش خصوصی انتقاد کرده و نوشته است: «حاشیههای واگذاری مدارس دولتی به مؤسسان مدارس غیردولتی حتی نشست خبری وزیر آموزش و پرورش را که به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید برگزار میشد نیز تحت تأثیر قرار داد و وزیر واگذاری مدارسی را که دانشآموز در آن وجود دارد به بخش غیردولتی خلاف قانون خواند.»
نفیسه ابراهیمزاده انتظام در گزارش روزنامه جوان نوشته است: «در طول ۱۳ ماهی که از مسئولیت فانی در آموزش و پرورش میگذرد، توسعه مشارکتها را میتوان پربحثترین گزینه از بین سیاستهای پنجگانه یاد شده از سوی وزیر خواند»، و همه «برونسپاری مسئولیتهایی که تعهدات مالی آموزش و پرورش را کم و تا حدودی از فشار کسری بودجه مزمن آن میکاهد، ضرورت میدانند»، اما «توسعه مشارکتها و وارد کردن بخش خصوصی به حریم تعلیم و تربیت راه رفتن در مسیری است که دوطرف آن پرتگاههای عمیقی هستند.»
به نوشته این روزنامه، اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در نشست خبری خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی درباره گزارشهای منتشر شده مبنی بر «جداسازی دانشآموزان در یک مدرسه»، گفت: «اگر مدرسهای باشد که دانشآموزان را از هم جدا کرده و بخشی از آنها را در حیاط مدرسه تحت آموزش قرار داده باشد، حکم مدیر آن مدرسه را لغو میکنم. این موضوع به هیچ وجه برای آموزش و پرورش قابل قبول نیست اما هنوز روی صحت آن شک دارم و گفتهام اگر چنین موردی هست، گزارش کنند.»