مرور روزنامههای صبح تهران: یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۳
روزنامه شرق در تیتر یک خود گزارشی درباره «فرود خبرساز» درباره «توقف هواپیماى نظامیان آمریکا در بندرعباس» منتشر کرده است. این روزنامه «فرود خبرساز» را رویدادی توصیف کرده که منجر به «سوءتفاهم نشد»، در حالی که «تا همین یک سال پیش و قبل از آنکه حسن روحانی بهعنوان رئیس جمهور انتخاب شود، اتفاقاتی از این دست و حتی کوچکتر از آن، شاید میتوانست به منشا اختلافاتی بزرگ تبدیل شود.»
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، نیز طی یادداشتی در روزنامه آرمان تاکید کرده است که «نوع هواپیما و مسافران آن تایید میکند که ایران برای امنیت آسمان خود و امنیت پرواز از هواپیما درخواست فرود در ایران را کرده است و به هیچ وجه نباید این مسئله را یک مسئله امنیتی نشان داد.»
روزنامه وطن امروز اما در تیتر یک خود بر «فرود اجباری هواپیمای ناتو» در فرودگاه بندرعباس تاکید کرده از قول استاندار هرمزگان بر نقش «نیروهای ویژه» و «هماهنگی با مقامهای بالا» در «فرود اجباری» این هواپیما تاکید کرده و حتی نوشته است که این هواپیما ابتدا «مقاومت میکند و با اخطار داده شده این هواپیما در فرودگاه بندرعباس» به زمین نشسته بود.
روزنامه همشهری در تیتر یک خود از «کشف دستهای مرموز در خرابکاری هستهای» خبر داده و از قول علی اصغر زارعان، معاون امنیت سازمان انرژی اتمی، نوشته است: «آخرین نمونه خرابکاری مربوط به سه هفته پیش در حوزه غنیسازی بود که شناسایی و خنثی شد.»
این روزنامه همزمان آمریکا را به خرابکاری از راه دور و دستکاری در قطعات، و روسیه و برخی از متخصصان روسی و اوکراینی را به «خرابکاری دستی» در تاسیسات هستهای ایران متهم کرده است و همزمان از دستگیری برخی از متخصصان روسی و اوکراینی به اتهام «خرابکاری دستی» در تاسیسات هستهای ایران اشاره کرده است.
روزنامه شهروند در تیتر یک خود با عنوان «ازدواجهای سفید زیر ذرهبین دولت»، خبر داده است که «طرح مقابله با ازدواجهای ثبت نشده به شورای برنامهریزی استان تهران میرود.»
نمایی از «جشنی برای نجات کوه شاه» نیز عکس یک شماره یکشنبه روزنامه شهروند است. به نوشته این روزنامه «معدن کوه شاه کرمان بعد از مدتها تلاش فعالان محیطزیست» و «همیت مردم کرمان» تعطیل و «این کوه آزاد شد»، و به همین مناسبت «پنجشنبه شب در آیینی جشن تعطیلی معدن و آزادسازی کوه شاه با حضور جمع زیادی از اهالی روستاهای بنگان، تلخه چار، بیدان، باغ فخروئیه، آهوئیه» در در روستای تلخه چار برگزار شد.
روزنامه شرق عکس یک خود را به رخشان بنی اعتماد، اختصاص داده و نوشته است: «جایزه بهترین فیلمنامه هفتادویکمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز به راویان "قصهها"ی رخشان بنیاعتماد رسید.»
روزنامه اعتماد در تیتر یک خود گزارشی درباره «کنایه و گلایه آیتالله مصباح» منتشر کرده و نوشته است: «این روزها هر چقدر اصلاحطلبان روی سیکل وحدت و انسجام حرکت میکنند رقبای اصولگرایشان اوضاع و احوال خوبی ندارند تا جایی که هر روز گرههای جدیدی بر گرههای پیشین اضافه میشود» و در جدیدترین این اتفاقات نیز محمدتقی مصباحیزدی «از نسخه انتخاباتی جبهه پایداری دفاع کرد تا مشخص شود که اصولگرایان در غیاب شیخ نامدار خود راه سخت و پیچیدهای را برای رسیدن به وحدت عملی و نه شعاری در فضای سیاسی کشور پیش روی خود دارند.»
اعتماد همچنین خبر داده است که «عبدالله منصوری یک زندانی ایرانی - هلندی که پیشتر در ایران به اعدام محکوم شده بود پس از آزادی از زندان به خانهاش در هلند بازگشت.» به نوشته این روزنامه «عبدالله منصوری ۶۹ ساله در سال ۲۰۰۶ به جرم محاربه بازداشت و سپس به اعدام محکوم شد اما حکم وی بعدتر به ۱۵ سال زندان کاهش یافته بود.»
روزنامه ابرار در تیتر یک شماره شانزدهم شهریور ماه خود با اشاره به «محکومیت معاون اول محمود احمدینژاد در دولت دهم به اتهام فسادمالی، نوشته است که «بدهکار، طلبکار شد» و محمدرضا رحیمی میگوید که «من محمدرضا رحیمى نیستم، من معاون اول این نظام هستم.»
ابرار این اظهارات محمدرضا رحیمی را «عجیب و غریب و بیمحتوا» توصیف کرده و نوشته است که وی به همراه علی کردان و احمد جهرمی «مثل کرج» را تشکیل داده بودند و در همراهی با نایب رئیس مجلس(هشتم) ، ضمن «بهرهمندی از مادیات وسوء استفادههای مختلف» را دنبال میکردند و «اقـمـارى را در تشکیلات کشور در ردههاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى» برای خود گماشته بودند و بعدها با «مداحـى و تملـق و چاپلـوسـى» در حلقه نزدیکان محمود احمدینژاد جا گرفتند.
روزنامه آرمان از «افزایش ۳.۵ درصدی خشونت در شهرهای ایران» خبر داده است و به نقل از کارشناسان نوشته است که این خشونتها تنها با «مشارکت عمومی» قابل کنترل است.
«فرود خبرساز» به «سوء تفاهم» تبدیل نشد
روزنامه شرق در تیتر یک خود گزارشی درباره «فرود خبرساز» درباره «توقف هواپیماى نظامیان آمریکا در بندرعباس» منتشر کرده و نوشته است: در حالی که «این روزها دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در ژنو مشغول مذاکرات دوجانبه در مورد پرونده هستهای ایران و مسایل منطقهای هستند»، حوالی نیمهشب جمعه ۱۴ شهریور ماه «هواپیمایی اماراتی که سرنشینان آن حدود صدپیمانکار آمریکایی بودند در فرودگاه بندرعباس فرود آمد.»
این روزنامه نوشته است: «این هواپیما که متعلق به شرکت اماراتی "فلایدوبی" و در اجاره نیروهای ائتلاف بینالمللی تحترهبری آمریکا در افغانستان بود، پرواز خود را از پایگاه نظامی "بگرام" در شمال کابل آغاز کرده بود» و «عازم دوبی در امارات متحده عربی بود و حدود یکصد آمریکایی و احتمالا دو شهروند کانادایی سوار این هواپیما بودهاند.»
به گزارش شرق «این هواپیما در ساعت ۱۸:۵۷ روز جمعه در فرودگاه بندرعباس به زمین نشسته و پس از انجام هماهنگیهای لازم و مذاکره صورتگرفته با شرکت فرودگاهها، مشکلات آن حل شد، اما شرکت "فلای دوبی" یک بویینگ ۷۳۷ را بهعنوان هواپیمای جایگزین به بندرعباس فرستاد و مسافران این هواپیما در ساعت ۲:۴۲ بامداد شنبه، ایران را بهمقصد دوبی ترک کردند.»
این روزنامه با تاکید براینکه «۳۵سال اختلافات عمیق و مناقشات بینالمللی میتواند هر موضوع سادهای را به مسالهای پیچیده و تیتر داغ روزنامههای دنیا تبدیل کند»، نوشته است: «همین موضوع باعث شد خبر فرود یک هواپیمای آمریکایی در بندرعباس، به سرعت به «تیتر یک» اکثر رسانههای دنیا تبدیل شود و تعابیر و تحلیلهای مختلفی را بهدنبال بیاورد.»
شرق در عین حال این «فرود خبرساز» را رویدادی توصیف کرده که منجر به «سوءتفاهم نشد»، درحالی که «تا همین یکسال پیش و قبل از آنکه حسن روحانی بهعنوان رئیس جمهور انتخاب شود، اتفاقاتی از این دست و حتی کوچکتر از آن، شاید میتوانست به منشا اختلافاتی بزرگ تبدیل شود.»
این روزنامه همچنین یادآوری کرده است که در صورت تبدیل فرود این هواپیما به یک «سوءتفاهم»، میتوانست به «مناقشات سختی میان دو کشور بینجامد، و کم نبودهاند اتفاقاتی از این دست که در دولت محمود احمدینژاد پس از روزها و ماهها اختلاف بینتیجه ماندهاند، مانند ماجرای ملوانان انگلیسی که ابتدا به جاسوسی متهم شدند و پس از دو هفته در کاخ نیاوران از دست رئیس دولت سابق هدیه گرفتند و با سلام و صلوات و کت و شلوار نو راهی کشورشان شدند» چرا که «حسن روحانی رئیس جمهوری ایران از ابتدای آغاز به کار خود، وعده داده بود که تنش دیپلماسی ایران و آمریکا را مهار خواهد کرد.»
این روزنامه به طور ضمنی مواضع دولت آمریکا را نیز در جلوگیری از تبدیل فرود این هواپیما به تنشی تازه میان ایران و آمریکا مهم ارزیابی کرده و نوشته است: که آخرین موضعگیــرى آمریکا درباره هواپیمایى است که فرود جمعه شب آن در بندرعباس این است که «ایران هواپیماى ناتــو را وادار به فرود نکرده است».
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، نیز طی یادداشتی در روزنامه آرمان تاکید کرده است که «بر اساس اخبار منتشر شده فرود این هواپیما در ایران اصلا یک مسئله سیاسی یا امنیتی نبوده و این هواپیما برای برخی کارهای اداری در ایران فرود آمده است» و این «یک امر طبیعی و غیرامنیتی است که این هواپیما در مسیر خود پرواز کرده و به دلیل اطلاعات ناقصی که داده است مجبور به توقف در ایران شده و این اتفاق به هیچ عنوان نمیتواند نقض حریم هوایی ایران محسوب شود.»
این عضو سابق مجلس شورای اسلامی همچنین نوشته است: «نوع هواپیما و مسافران آن نیز این مسئله را تایید میکند که ایران برای امنیت آسمان خود و امنیت پرواز از هواپیما درخواست فرود در ایران را کرده است و به هیچ وجه نباید این مسئله را یک مسئله امنیتی نشان داد»، ضمن اینکه «واکنش آمریکا نیز به این اتفاق بیشتر یک تعارف دیپلماتیک بوده و وقتی مسئولان ایران متوجه شدهاند این هواپیما نقضی برای امنیت کشور ندارد، اجازه پرواز مجدد به آن را بر اساس مقررات بینالمللی دادهاند.»
روایت روزنامه وطن امروز از «فرود اجباری»؛ نقش «نیروهای ویژه» و «هماهنگی مقامهای بالا»
روزنامه وطن امروز اما در تیتر یک خود بر «فرود اجباری هواپیمای ناتو» در فرودگاه بندرعباس تاکید کرده و نوشته است: «در میان انبوه دلایل مطرح شده درباره فرود اجباری هواپیمای اماراتی تحت رهبری آمریکا که عمدتا نیز به نقل از منابع آگاه نقل شده بود، منصور حقیقتپور، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، به دلایل اصلی این اقدام اشاره کرد» و گفت: «مدارکی از این هواپیما خواسته بودند که مدارکش ناکافی بوده و در فرودگاه بندرعباس دستور فرود به این هواپیما داده شد تا مدارکشان را بررسی کنند.»
این روزنامه همچنین از قول جاسم جادری، استاندار هرمزگان نوشته است: «این هواپیما که متعلق به یک شرکت خصوصی امارات بوده قصد عبور از فضای ایران را داشت اما اطلاعات آن در سیستم کریدور هوایی ایران ثبت نشده بود. پس از آنکه از خلبان هواپیما درخواست اطلاعات شد، متوجه شدیم این اطلاعات غلط است و متناقض با آن اطلاعات اولیه بوده لذا با اخطار داده شده این هواپیما در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و با هماهنگیهای صورت گرفته و به دلیل ارائه اطلاعات غلط از سوی خلبان، مجبور به نشاندن این هواپیما شدیم تا اطلاعات دقیقتری به ما بدهند و برهمین اساس در فرودگاه بندرعباس آن هواپیما را مجبور به فرود کردیم.»
وطن امروز تاکید کرده است که «هواپیمای اماراتی که در فرودگاه بندرعباس مجبور به فرود شد اگرچه یک هواپیمای غیرنظامی بود اما براساس اظهارات استاندار هرمزگان سرنشینان آن نظامی بودند»، چرا که جاسم جادری گفته است: «سرنشینان این هواپیما نیروهای متعلق به ناتو و از ۱۴۰ سرنشین، ۱۱۰ نفر آمریکایی بودند و گروه پروازی هم آمریکایی بود» و «این سرنشینان لباس شخصی پوشیده بودند اما پوتین به پا داشتند.»
این روزنامه همچنین از قول استاندار هرمزگان تاکید کرده است که «نیروهای ویژه» در فرود اجباری این هوایپما نقش داشتند و نوشته است: «وقتی این هواپیما وارد حریم هوایی ایران میشود، نیروهای ویژه از این هواپیما سئوال میکنند و مشخصات را میخواهند و وقتی خدمه هواپیما مشخصات خود را ارائه میکنند، متوجه میشوند این اطلاعات در سامانه وجود ندارد. خدمه این هواپیما خودشان را با مشخصات دیگری معرفی میکنند، از این جهت نیروهای ما مشکوک میشوند، دوباره مشخصات آنها را درخواست میکنند ولی متاسفانه باز هم اطلاعات نادرست میدهند.»
روزنامه وطن امروز از قول جاسم جادری نوشته است که برای فرود این هواپیما «با مقامات بالا هماهنگ شد، چون این هواپیما اطلاعات نادرست داده بود، بنا شد از این هواپیما بخواهیم فرود بیاید تا اطلاعات بیشتری به ما بدهد ولی هواپیمای یادشده مقاومت میکند لذا با اخطار داده شده این هواپیما در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست» و پس از آن «با خلبان مذاکره کردیم، خودش به اشتباهش اقرار کرد و وقتی موضوع از نظر ما فیصله پیدا کرد، به آنها گفته شد میتوانید پرواز کنید و بروید ولی گروه پرواز گفت؛ مدت زمان پروازی ما که حدود ۷ الی ۸ ساعت است به اتمام رسیده و باید گروه دیگری بیاید و هواپیما را منتقل کند.»
استاندار هرمزگان همچنین گفته است: «در این فاصله زمانی کل خدمات از قبیل سوخت هواپیما، تخلیه فاضلاب هواپیما، پذیرایی از سرنشینان، اکسیژن و... در کمال احترام انجام شد و شام هم به آنها دادیم» و پس از آنکه «گروه پروازی جدید از امارات رسید و حدود سه بامداد به این هواپیما اجازه پرواز داده شد» چرا که «خودشان باعث شدند این اتفاق بیفتد، ضمن اینکه اشتباهشان را پذیرفتند، صورتجلسه شده و امضا هم کردند و گفتند اشتباه از طرف ما بوده که اطلاعات درست ندادیم.»
روزنامه وطن امروز درعین حال از قول «یک مقام آگاه در ارتش خبر تعقیب و گریز هواپیمای اجارهای آمریکایی در آسمان ایران توسط جنگندههای ارتش را تکذیب کرده» و نوشته است: «هیچ جنگندهای از ارتش اقدام به این کار نکرده است.»
همشهری: برخی خرابکاریها در تاسیسات هستهای «دستی و حضوری» بوده است
روزنامه همشهری در تیتر یک خود از «کشف دستهای مرموز در خرابکاری هستهای» خبر داده و از قول علی اصغر زارعان، معاون امنیت سازمان انرژی اتمی، نوشته است: «آخرین نمونه خرابکاری مربوط به سه هفته پیش در حوزه غنیسازی بود که شناسایی و خنثی شد.»
این روزنامه همزمان آمریکا را به خرابکاری از راه دور و دستکاری در قطعات، و روسیه و برخی از متخصصان روسی و اوکراینی را به «خرابکاری دستی» در تاسیسات هستهای ایران متهم کرده است.
علی اصغر زارعان، معاون امنیت سازمان انرژی اتمی ایران، در گفتوگو با همشهری درباره «خرابکاری در تاسیسات هستهای»، گفته است: «در سال ۹۳، ۴ یا ۵ مورد از این خرابکاریها را در تاسیسات هستهای سراغ داشتیم که آخرین نمونه آن مربوط به ۳ هفته پیش در حوزه غنیسازی بود که شناسایی و خنثی شد.»
معاون امنیت سازمان انرژی اتمی ایران به راهاندازی «آزمایشگاه مقابله با خرابکاری صنعتی برای خنثیکردن عملیاتهای خرابکاری» اشاره کرده و گفته است: «این آزمایشگاه در سال ۸۸ عملیاتی شده و در نیمه سال ۹۲ تقویت شد»،. «این آزمایشگاه در حوزه مقابله با خرابکاری صنعتی در کشور بیهمتاست و از نظر نیروی انسانی و تجهیزات و در حوزه سختافزار، نرمافزار، مواد انفجاری، الکترونیک و برق یک آزمایشگاه کامل است.»
روزنامه همشهری درباره «هویت خرابکاران و نحوه خرابکاری روی قطعات هستهای ایران»، از قول اصغر زارعان نوشته است: «سرویسهای اطلاعاتی غرب با جمعآوری اطلاعات، از نیازهای ما مطلع میشدند و میدانستند مثلا چه تجهیزاتی را باید تهیه کنیم. آنها در مسیر تأمینکنندگان قطعات هستهای ایران قرار میگرفتند و پیش از آنکه قطعه به ایران منتقل شود، به ایالت نیومکزیکوی آمریکا منتقل میشد و در مرکزی به نام سندیا لب (sandia lab) ظریفترین و پیچیدهترین کارهای ممکن روی قطعه را انجام میدادند و سپس قطعه را به ایران میفرستادند.»
این روزنامه همچنین برخی از متخصصان روسی و اوکراینی را به «خرابکاری» دستی و حضوری در تاسیسات هستهای ایران متهم کرده و نوشته است: «کشف مواد منفجره در تابلوی برق سایت فردو و خرابکاری در سیستم کمپرسور آب سنگین اراک از جمله این خرابکاریها بوده است.»
روزنامه همشهری همچنین نوشته است: «در یک نمونه یکی از متخصصان اوکراینی وابسته به پیمانکار روس در نیروگاه بوشهر با یک عملیات از پیش طراحی شده و با برنامهریزی قبلی اقدام به خرابکاری در تاسیسات بوشهر میکند که این فرد دستگیر میشود.»
به نوشته این روزنامه در «آخرین جمعهماه رمضان سال ۹۱ (۲۷ مرداد ۹۱) کابلهای انتقال برق به سایت فردو با استفاده از منجنیقهای دستساز قطع» شده بود اما به دلیل «تمهیدات لازم و وجود برق اضطراری عملیات خرابکاری را خنثی میکند و تأثیری در عملکرد سانتریفیوژها ایجاد نمیشود.»
روزنامه همشهری همچنین نوشته است که فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران، در جریان یکی از سخنرانیهایش در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تاکید بر اینکه «ایران از این خرابکاریها اطلاع دارد و نسبت به آنها گلایهمند است»، گفته بود: «خرابکاری در تاسیسات برق سایت فردو و اضافهکردن یک قطعه انفجاری در یکی از سانتریفیوژها» از جمله موارد کشف شده این خرابکاریهاست.»
ازدواجهای سفید زیر ذرهبین دولت؛ طرح مقابله با ازدواجهای ثبت نشده
روزنامه شهروند در تیتر یک خود با عنوان «ازدواجهای سفید زیر ذرهبین دولت»، خبر داده است که «طرح مقابله با ازدواجهای ثبت نشده به شورای برنامهریزی استان تهران میرود.»
به گزارش این روزنامه «اتخاذ سیاستهایی برای مقابله با ازدواج سفید، شکلی از زندگی مشترک که در آن افراد بدون ازدواج رسمی در کنار هم زندگی میکنند، در دستور کار استانداری تهران قرار گرفته است، و مسئولان دولتی میگویند این نوع ازدواج هیچ آرامشی برای خانوادههای ایرانی به همراه ندارد و به نوعی یک ازدواج وارداتی است.»
این روزنامه خبر داده است که روز شنبه، سیاوش شهریور، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی و استانداری تهران، گفته است که طرحی با نام «اعتلای خانواده پایدار» برای مقابله با ازدواجهای سفید در دستور کار دولت قرار گرفته است.
این مقام استانداری تهران «این نوع ازدواجها را یکی از آسیبهای جامعه درحال گذار دانسته و گفته است در شرایطی که ایران دارد طبیعی است که چنین آسیبهایی وجود داشته باشد»، اما طرح "اعتلای خانواده پایدار" در استان تهران نهایی شده است و به شورای برنامهریزی استان میرود.»
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی و استانداری تهران درباره جزئیات این طرح نیز گفته است که «تحکیم خانواده پایدار در بخشهای سیاستهای جمعیتی» که از سوی رهبر جمهوری اسلامی ابلاغ شده است و «افزایش نرخ زاد و ولد، افزایش نرخ ازدواج و بسترسازی، برای ازدواج آسان» بخشهایی از این طرح هستند.
روزنامه شهروند یادآوری کرده است که «چند سالی هست که شکلی از زندگی مشترک در تعدادی از شهرها بهویژه تهران رایج شده است؛ ازدواجی که نام آن را به دلیل ثبت نشدن اسامی دو نفر در شناسنامههایشان «ازدواج سفید» گذاشتهاند. در این شکل از زندگی مشترک افراد بدون خطبه عقد یا صیغه زیر سقف مشترک میروند اگرچه دوستان نزدیک و خانوادههایشان میدانند که این دو زندگی مشترکی را بدون رعایت شرایط مرسوم آن در جامعه شروع کردهاند اما آنها در تعاملات رسمی در بسیاری از موارد اعلام نمیکنند که بدون عقد یا صیغه زیر یک سقف رفته و زندگی مشترکشان را آغاز کردهاند.»
به گزارش این روزنامه، درحالی که برخی از جامعهشناسان «نسبت به افزایش و رواج ازدواجهای سفید بین جوانان ابراز نگرانی میکنند اما مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران معتقد است که درباره میزان گستردگی این ازدواجها بزرگنمایی شده است و ازدواج سفید به صورت محدود و معدود وجود دارد و به این نحوه آشکار و تندی که در رسانهها به آن پرداخته میشود نیست، اما همین میزان محدود هم باید با کار فرهنگی و با رویکرد اجتماعی مقابله شود.»
سعید معیدفر، جامعهشناس، درباره «ازدواجهای سفید» به روزنامه شهروند گفته است: «ازدواجهای سفید شیوه رایجی است که نخستین بار در کشورهای توسعهیافته اتفاق افتاد و به آن "ازدواج عرفی" میگفتند.» و «آنچه که اکنون در ایران به نام ازدواج سفید رایج شده به نوعی الگوبرداریشده از همین شیوه زندگی است که البته بهطور محدود وارد ایران شده و این نگرانی را ایجاد کرده که شاید در آینده این نوع ازدواجها بیشتر شود.»
این جامعهشناس همچنین گفته است: «با توجه به شرایط خاص سنتی و مذهبی جامعه ایران عدهای نگران هستند و میگویند باید با این ازدواجها مقابله کرد» اما بهتر است «سیاستگذاریها به سمتی برود که جهتگیری درستی داشته باشد همین موضوع یعنی زندگی مشترک دختران و پسران را میتوان به فرصتی برای تشکیل خانواده تبدیل کرد.»
یکی از دلایل رواج ازدواج سفید در برخی از شهرهای ایران به گفته سعید معیدفر «فرار از سختیها و مشکلاتی است که ازدواج به شکل سنتی» است و «بسیاری از جوانان اصولا زمانی که به هزینههای سنگین و بحث جهیزیه و سایر حواشی مربوط به ازدواج فکر میکنند همین مانع میشود که تصمیم به ازدواج بگیرند و همین تشریفات مانع زندگی مشترک و فرار ازدواج جوانان شده است.»
سعید معیدفر تاکید کرده است که «در ارتباط با مسائل شرعی هم اگر متشرعین در این زمینه موضعگیری منفی نکنند دو نفر میتوانند با خواندن صیغهای ازدواج مشترکشان را ولو اینکه در شناسنامههایشان هم ثبت نشده باشد شرعی کنند» و همین که «زمینه برای زندگی مشترک و آسان جوانان فراهم شود فارغ از اینکه در شناسنامههایشان به ثبت برسد یا نه راهکاری است که جلوی بسیاری از آسیبها و فسادها را میگیرد.»
فریبا ذاکر، آسیبشناس اجتماعی، اما به روزنامه شهروند گفته است: «در خارج از ایران زنان و مردانی که با هم زندگی میکنند اما ازدواج آنها ثبت کلیسایی ندارد از حقوق مشخصی برخوردارند مثلا اگر قرار باشد یک روز جدا شوند حق و حقوق مشخصی دارند اما سبکی که به نام ازدواج سفید در ایران رایج شده زنان و مردان را بدون پیشبینی هیچ حقوقی کنار هم قرار میدهد.»
به گفته فریبا ذاکر «اگرچه نگاه خوشبینانه به این نوع زندگیها این است که در آینده به ازدواجهای ثبتشده منتهی شوند اما نگاه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه این زندگیهای مشترک چندی بعد بپاشد و در آن شرایط ما با آسیبهای اجتماعی جدیدی مواجه میشویم، و یکی از این آسیبها میتواند افزایش تعداد زنان تنها در سنین بالا باشد که ممکن است به دلیل همین سبک زندگی از پشتوانههای لازم برخوردار نباشد.»
روزنامه شهروند همچنین از قول فریبا ذاکر به مشکلات احتمالی فرزندان ناشی از ازدواجهای سفید اشاره کرده و نوشته است: چنین فرزندانی «در شرایطی که ازدواج افراد ثبت نشده این بچهها با مجموعه مشکلاتی مواجه میشوند.»