زنی که میخواست باشگاه فوتبال بخرد امروز چه میکند؟ / یک تیم دسته یکی فوتبال که می خواهد رستوران بزند!
پارسینه :اولین بار نام زینب امیر کمالی را در دی ماه 91 از رسانه ها شنیدیم، در حالی که مهدی پرهام، مالک 98 درصد از سهام باشگاه نساجی مازندران برای انتقال سهم خود به مالک جدید به توافق رسیده بود، خودداری احمد سعادتمند، مدیرکل اداره ورزش و امور جوانان استان مازندران از واگذاری 2 درصد سهمی که به نام او است، سبب شد، انتقال کامل اسناد باشگاه انجام نشود.
از چگونگی ورود این خانم به عرصه ی ورزش کمتر خبری منتشر شده است اما عکسهایی که در سال 91 از او منتشر می شد در کنار فردی به نام حسن حیدر زاده بود که گفته می شود از نزدیکان مهدی پرهام است و به خرید و فروش و ساخت و ساز شهرکهای ویلایی در شمال کشور اشتغال دارد.
همچنین در بعضی اخبار از وی به عنوان نماینده ی تام الاختیار مهدی پرهام نیز در باشگاه نساجی مازندران یاد شده است.
در همان زمان خانم زینب امیر کمالی در خصوص خرید باشگاه نساجی مازندران گفته بود :
- صراحتا اعلام می کنم من دکتر امیر کمالی از مادر لبنانی و از پدر ایرانی هستم. مادرم زن رزمنده لبنانی است. آمده ام به تیم نساجی کمک کنم و تا آخرین لحظه صبر می کنم تا تیم را بردارم و کوتاه نمی آیم. البته درست است که از طرف مادر لبنانی هستم ولی فارسی را روان و بدون مشکل صحبت می کنم.
آنها به من می گویند تعادل روانی ندارید و مدرک دکترای شما واقعی نیست. صحت مدرک دکترای من تنها به یک استعلام ساده از نظام پزشکی نیاز دارد. بله من دیوانه هستم. این همه عاقل تیم ها را اداره می کنند. بگذارید یکی مثل من دیوانه یک تیم را اداره کند ولی یک سوال دارم. اگر به جای من فرد دیگری بود و مدرک دکترای خود را بدون حرف و حدیث به شما می داد دیگر چه دلیلی برای ندادن ۲ درصدسهم به او داشتید؟
مشخص است که مسئولان نمی خواهند باشگاه را به من واگذار کنند و در حال نشر اکاذیب علیه من هستند. نمی دانم نام کوچک من را چگونه «مریم» گذاشته اند. از اینکه زن هستم ناراحت هستند؟ من به قانون مدنی تمام کشورهای دنیا آشنایی دارم و از قانون سردرمی آورم. حتی این را بگویم فرق مطلبی که با خودکار نوشته می شود با مطلبی که با خودنویس در دفتر اسناد رسمی نوشته می شود را می دانم.
باید بین ما و مسئولان تعامل باشد. من مثل خواهر هوادارها و مسئولان هستم و درخواست می کنم مثل خواهر خود با من برخورد کنند. خواهش می کنم حقیقت را بگویید و ذهن مردم را مخدوش نکنید.
اما این خرید جنجالی به همین جا ختم نشد و زینب امیر کمالی بعد از نساجی مازندران سراغ ملوان بندر انزلی رفت، اما صادق درودگر که مدیر عامل وقت ملوان انزلی و مدیر عامل فعلی نساجی مازندران است در این خصوص گفت : خبر تغییر مالکیت باشگاه ملوان یک شایعه است و برای رسانه ملی که موجب ایجاد شدن این شایعه شده است، متاسفم.
وی که به بهانه ایجاد نشدن حاشیه برای ملوان ترجیح داد تا در این رابطه بیشتر صحبت نکند درباره اظهارنظر زینب امیرکمالی و ابراز علاقهاش برای خرید ملوان ادامه داد: این خانم مطمئن باشند که این باشگاه به ایشان نخواهد رسید.
اما حضور خانم زینب امیر کمالی در فعالیت های اقتصادی به اینجا ختم نمیشود وی در مصاحبه ی اخیری که با یک پایگاه اینترنتی داشته است در خصوص ماجرای خرید نساجی مازندران و حضورش در فعالیتهای اقتصادی اینگونه پاسخ می دهد :
هیجان را دوست دارم به ویژه تجربه کردن موقعیت های مختلف را. داستان خرید باشگاه نساجی مازندران هم از همین جا شروع شد که درست زمانی که به دنبال موقعیتی برای سرمایه گذاری اقتصادی بودم پیشنهاد این همکاری را قبول کردم که البته بعد از بالا و پایین ها و کش و قوس های آن پروژه از ادامه همکاری منصرف شدم و در عوض در استان گلستان، باشگاه سوارکاری خریدم.
وی در خصوص زنان ایرانی هم نظر خاصی دارد : خانم های ایرانی از اعتماد به نفس کافی برای رسیدن به هر چیزی که می خواهند را ندارند وقتی کافی برای آموختن راه های ساده اما موثر در زندگی اقتصادی شان صرف نمی کنند. ما شرطی زندگی می کنیم چون فکر می کنیم به محض تمام شدن تحصیلات باید به فکر تشکیل خانواده و رفع و رجوع مسائل خانوادگی باشیم یا برای موفقیت حتما باید به دانشگاه برویم. همچنین باعث می شود توانایی های مان محدود به رفتن به دانشگاه و درس خواندن شود.
زینب امیر کمالی در خصوص خود، فعالیتهای اقتصادیش و نحوه ی پولدار شدنش ادامه می دهد:
من در جنوب لبنان و منطقه شیعه نشین به دنیا آمدم. فارغ التحصیل رشته سایکالوژی دانشگاه «ای یو بی» بیروت هستم. حدود 3 سال است که به ایران آمده ام.از کودکی رفت و امد زیادی به ایران داشتم اما این چند سال آخر به دلیل تعصب و علاقه شدیدی که به ایران داشتم تصمیم گرفتم در کنارپدرم فعالیت های اقتصادی را آغاز کنم. چرا که به این معتقدم اگر استعداد یا پتانسیلی در من هست باید در کشور خودم مورد استفاده قرار گیرد که با حمایت های پدرم به این هدف خودم رسیدم. پدرم سفیر ایران در لبنان بود و مادرم هم لبنانی الاصل و از هم رزمان دکتر چمران در مانور جنگ های نامنظم. که همین مساله موجب ازدواج پدر و مادرم شد. بنابراین ما از ابتدا یک زندگی دیپلمات داشتیم. یعنی من و 5 خواهر و برادر دیگرم از همان ابتدا در رفاه نسبی خوبی زندگی می کردیم.ما از همان کودکی نظم قانون عجیبی حتی در رعایت کردن ست رنگ لباس مان داشتیم. مثلا پوشیدن لباس خواب، رعایت کردن هارمونی رنگ ها در پوشیدن لباس های مان و رعایت ادب و نزاکت از ضروریات خانه ما بود.
از آنجایی که در نوجوانی مستقل بودن را در خانواده ام آموختم از همان ابتدا با تلاش های خودم و حمایت های فکری پدرم کار و فعالیت اقتصادی ام را آغاز کردم. اصولا در کارهای اقتصادی آدم خیلی خوش شانسی هستم یا به قول پدرم روزی زیادی دارم اولین تجربه اقتصادی که داشتم برمی گردد به الگوها و طرح لباس هایی که ارائه کردم و با سبک خلاقانه برش آن مورد استقبال فرا گرفته و خرید زیادی از همان الگوهای اولیه شد. به طوری که بعد از این استقبال در پوشش اسلامی به نوعی صاحب سبک شدم. سبکی که تنها متعلق به من نیست. چرا که تمام خانم های ایرانی می توانند یکی از صاحبان آن باشند. به نظر من خانم های ایرانی بسیار زیبا هستند به همین خاطر لیاقت بهترین مدل های لباس و پوشش اسلامی را دارند. دستمزدهای بعدی ام هم کم کم برایم تبدیل به سرمایه شد و آن سرمایه را با خودم برای فعالیت های اقتصادی دیگر به ایران آوردم. برخلاف اینه در سرمایه گذاری هرفعالیت اقتصادی محتاط عمل می کنم در خرج کردن پول هایم خیلی به حرف دلم گوش می دهم و راحت تر می توانم بگویم که خیلی ولخرج هستم و خرید کردن از تفریحات و کارهای دوست داشتنی زندگی من است. به همان نسبت که خرید کردن را برای خودم دوست دارم از هدیه دادن هم لذت می برم و معمولا دلبستگی به چیزهایی که می خرم ندارم . اگرچه شاید هزینه زیادی بابت آن ها پرداخت کرده باشم.
حال سوال اینجاست که چگونه و توسط چه کسی به این خانم پیشنهاد شد باشگاه نساجی مازندران را خریداری کند و چه شد که وی تصمیم گرفت باشگاه ملوان انزلی را خریداری کند؟
صادق درودگر مدیر عامل وقت بندر انزلی امروز مدیر عامل نساجی مازندران است و در نظر دارد این تیم را به لیگ برتر بیاورد وی همچنین در نظر دارد مغازه پایین ساختمان باشگاه را در اختیار بگیرد که هم رستوران باشگاه شود و هم مکانی شود که هوداران نساجی از آن استفاده کنند.
مهدی پرهام هم که پیش از این در یک دوره حدود چهار ساله مالکیت باشگاه نساجی مازندران را بر عهده داشت ، باز هم به عرصه ی باشگاه داری برگشته است گفت : به عنوان سرمایه گذار و پشتیبان مالی تیم نساجی در این عرصه وارد شدم و برای این منظور در حد توان سرمایه گذاری خواهم کرد.
وی به سابقه حضورش به عنوان مالک در باشگاه نساجی اشاره کرد و افزود : آن زمان اگر تیم فوتبال نساجی مشکل داشت علتش این بود که مسوولان وقت به تعهداتشان در خصوص حمایت از باشگاه و مالک عمل نکردند و همین مساله سبب شد تا به رغم هزینه یکصد میلیارد ریالی ، نتیجه لازم کسب نشود.
پرهام نبود استادیوم و زمین ورزشی برای تمرین را از مهم ترین مشکلات تیم فوتبال نساجی مازندران برشمرد و گفت : با وجود تمامی وعده هایی که مسوولان در گذشته داده بودند و پیگیری های مستمری که در آن زمان داشتیم ، نساجی تاکنون صاحب استادیوم و زمین نشده است.
وی ساخت استادیوم ، زمین ورزشی و هتل برای اقامت بازیکنان را از مهم ترین و جدی ترین مطالبات تیم نساجی و هواداران آن دانست و افزود : در دوره جدید مدیریت باشگاه فرهنگی - ورزشی نساجی مازندران ، این مطالبات به صورت ویژه پیگیری می شود.
مالک جدید باشگاه نساجی از جدی بودن عزم مسوولان استان مازندران برای حمایت از باشگاه و تیم نساجی خبر داد و آن را یکی از دلایل پذیرش مالکیت این باشگاه برشمرد و گفت : این حمایت های معنوی و یاری برای فراهم کردن بستر و امکانات لازم ، علاقه مندی ام را به عنوان سرمایه گذار در ورزش بیشتر می کند.
وی افزود : امیدوارم با عملی شدن تعهدات مسوولان و سرمایه گذاری که انجام می شود ، شاهد حضور تیم نساجی در لیگ برتر باشیم.
پرهام با اعتراف به این ضعف که در زمینه ورزش فوتبال آگاهی کامل ندارد ، گفت : به طور قطع از تجربیات پیشکسوتان تیم نساجی و بویژه ˈ امیر قلعه نویی ˈ مربی تیم استقلال استفاده خواهم کرد.