بررسی روزنامههای صبح تهران - یکشنبه نهم شهریور
روزنامه های صبح یکشنبه تهران در عنوان های اصلی خود سخنان حسن روحانی را در مصاحبه مطبوعاتی تازه اش منعکس کرده اند.
مقالاتی درباره پیشروی های نیروهای گروه دولت اسلامی (داعش سابق)، روابط ایران با همسایگانش، تحریم های تازه آمریکا و گزارش هایی درباره بچه های سوخته مدرسه شین آباد، اعتراض مردم اصفهان به خشک شدن زاینده رود، مضار روغن پالم، و فشار تندروها به وزارت ارتباطات برای جلوگیری از افزایش پهنای باند اینترنت از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست.
تیتر و عکس صفحه اول ابتکار
در حالی که روزنامه های صبح امروز سخنان رییس دولت را در مصاحبه مطبوعاتی دیروز خود با اهمیت دیده اند و در تیترهای خود از قول حسن روحانی نوشته اند برای حذف مدیران «تخیل این که آقایی در عکس بوده، حالا این که مال کی است؟ و به چه منظور بوده؟ و رفته تماشا کند یا چه جور شعاری بدهد را نمیپذیریم که کسی بخواهد بر مبنای توهمات، کسی را محکوم کند و به دولت بگوید این فرد از حقوق اجتماعی محروم است».
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان به نقد همین بخش از سخنان رییس دولت پرداخته و نوشته: ایشان صورت مسئله را تغییر دادهاند و این سوال را بیپاسخ گذاردهاند که چه کسی گفته است به صرف تخیل و یا مشاهده تصویر میتوان افرادی را به فتنهگری متهم کرد. منظور از فتنهگرانی که نباید در دولت به کار گرفته شوند و آقای روحانی و کابینه ایشان ملزم به فاصلهگذاری با آنان شدهاند، افراد و اصحاب نشاندار فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ هستند.
مدیر کیهان ضمن تکرار اتهاماتی که معمولا به معترضان نحوه شمارش ارای انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ وارد می کند، سخنان حسن روحانی را در تیرماه ۷۸ و پس از ماجرای معروف به کوی دانشگاه نقل کرده و نوشته جنابعالی در آن زمان از آن ها با عنوان اراذل و اوباش، آشوبطلب، دشمن مردم ایران و... یادکرده و آنان را مستحق سرکوب شدید دانسته بودید؟ و چند روز بعد هم تاکید کرده اید که در کدام کشور جهان حرکتهای آشوبطلبانه این چنین تحمل میشود.
نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان در سخن روز خود به طعنه از رییس دولت پرسیده: چرا در آن زمان کسانی را که محاکمه و محکوم نشده بودند، چنین خطاب کردید و برای مجرم شناختن آن ها حکم مطالبه نکردید.
بهمن کشاورز در مقاله در آرمان بدون اشاره به گفته های رییس جمهور به نقل از قانون مجازات اسلامی ایران نوشته: هیچ یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند اما ممکن است افرادی با تقبل خطر مواجه شدن با شکایت توهین، افترا و اشاعه اکاذیب، در رقابتهای سیاسی و درگیریهای جناحی، چیزهایی را به کسانی نسبت دهند و احیانا این نسبت دادنها منتج به نتیجه هم بشود و حتی نسبت دهنده با مشکلی هم مواجه نشود.
به نظر این حقوقدان: حالت اخیر ممکن است از بیحوصلگی صاحب حق و عدم اقدام کیفری او یا از وجود نوعی مصونیت برای برخی افراد ناشی شود اما وقتی صحبت از بررسی اعمال دولت و انتقاد از انتخاب افراد و انتصاب آنها در مقامات مختلف است، واضح است به شایعات و اعلامات ژورنالیستی یا آوازه گری ترتیب اثر نمیتوان داد و تا زمانی که علیه فرد حکمی از دادگاه صالح و به عنوان مجازات تکمیلی، صادر و حق اشتغال به کاری از او سلب یا به انفصال از خدمت دولتی محکوم نشده است نمیتوان بر دولت خرده گرفت که چرا او را به کار گمارده است.
در پایان مقاله آرمان آمده: به طور کلی برقراری ضوابطی از این نوع نیز که مثلا انتساب فلان عمل به افراد از جانب مقامات گوناگون بدون اینکه مستند به حکم قطعی دادگاه باشد باعث محرومیت از حقوق بشود قابل توجیه و دفاع نیست و با اصول قانون اساسی معارضه مستقیم دارد. در مورد افراد بر مبنای شایعات و سخنهای در گوشی و امثال اینها نمیتوان و نباید قضاوت کرد.
وفاداری به اعتدال
حسن وزینی در سرمقاله ایران روزنامه دولت نوشته: نشست حسن روحانی با اصحاب رسانه در یکسالگی دولت تدبیر و امید، فرصتی فراهم ساخت تا رسانه های داخلی و خارجی کارنامه ۱۲ ماهه دولت را تورق کنند. البته رئیس جمهوری نیز این امکان را یافت تا به رغم تنگ نظری هایی که درباره تشریح منصفانه عملکرد این دولت وجود دارد، گزارشی از شرایط موجود و چشم انداز آتی کشور ارائه کند. مخاطبان عام و کسانی که از دریچه انصاف و واقع بینی به اتاق فرمان پاستور مینگرند، در کلام رئیس جمهوری دقت کردند تا راه یک ساله دولت اعتدال را بهتر ببینند.
به نوشته این مقاله: اگر به محتوای پاسخ های رییس جمهور بنگریم درمییابیم که دولت اعتدال پرچم خود را در پایان یک سالگی همانگونه به اهتزاز در آورده است که در آغاز وعده داده بود. این پرچم نه در مقابل بادها فرو افتاده و نه به میل هر نسیمی تغییر جهت داده است.
ابتکار نیز در سرمقاله خود به سخنان رییس جمهور پرداخته و نوشته: برخی از مخالفان رییس جمهور حسن روحانی، اگر چه در یک سال گذشته نشان داده اند که به هیچ وجه قصد عقب نشینی از مواضع تند و تیز خود در مخالفت با رییس جمهور ندارند، اما گاه به گاه در مقام تمجید از وی برمی خیزند و در این میدان از همدیگر سبقت میگیرند و آن زمانی است که بخواهند میان رییس جمهور و بدنه اجتماعی حامی وی اختلافی بیندازند.
به نوشته فضل الله یاری در این مقاله: این افراد با اطلاع کامل از خواستهها و مطالبات حامیان روحانی تلاش میکنند او را در موقعیتی قرار دهند که میان خط قرمزهای نظام و شعارهای انتخاباتی اش، مجبور به انتخاب یکی شود؛ تا در این میان اگر خط قرمزهای نظام را برگزید رو به بدنه اجتماعی حامی او فریاد بر آورند که «ای ملت، این همان روحانی است که شما به وی امید بسته اید، او بی اعتنا به وعده هایش جانب دیگر را گرفته است.»
سرمقاله ابتکار در نهایت نوشته: این عده از مخالفان دولت تلاش میکنند تا نشان دهند که میان خط قرمرهای نظام و خواستههای مردم تضاد عمیقی وجود دارد. چنانچه روحانی به سَمت عملی کردن وعده هایش پیش رود، میکوشند از آن میان چیزی پیدا کنند که با خط قرمزهای نظام در تضاد باشد، و بعد توپخانه خود را به کار میاندازند که «رییس جمهور دست در کاسه مخالفان نظام دارد.»
چرا برخی فرق دارند
محمدرضا ستوده در ستون طنز جهان صنعت از قول رییس دادگستری تهران نقل کرده که پرونده م.ر سنگین است و افزوده آدم نمیفهمد این چه رسمی است که طرف اموال مردم را خورده است اما وقتی میخواهند اسمش را بیاورند میگویند: م.ر طرف خودش اصراری بر حفظ آبرویش ندارد اما معلوم نیست مراجع قضایی چرا اصرار دارند که متهم آبرویش نرود.
سووال بعدی نویسنده که آن را با ترس و لرز مطرح کرده این است که: چرا یک نفر در کشور با پرونده سنگین اعدام میشود ولی یک نفر با پرونده سنگین مسوول باقی میماند. یعنی تا الان نمیدانستند پرونده آقای م.ر سنگین است. گویا دارم بیش از حد سوال میپرسم. چطور چند جوان در زیرزمینی در مشهد کلیپ ضبط کنند همچون عقاب رصد میشوند اما اگر پرونده م.ر سنگین باشد کسی متوجه نمیشود؟
تیتر و عکس های صفحه اول مردم سالاری
جامعه تب دارد
وحید معتمدنژاد در مقاله ای در ابتکار نوشته: فارغ از گرمای طاقت فرسای تابستان که زبان را در دهان به اسارت کشانده، جامعه تب دارد. میزان تب آن هم به کش وقوسهای موجود سیاسی و اقتصادی آن مربوط است، یعنی زمانی که فتیله سیاست کمی پایین کشیده میشود، نمودش مستقیم بر کسب وکارمردم وسفره ای که انتظار رونق از آن میرفت ومی رود، تاثیرش آشکار میشود.
به نوشته این مقاله: درست از روزی که دربهای مذاکره پشت سر هیات ایرانی بسته شد وصدای غژ غژ خشک آن به گوش جهانیان رسید، جامعه ایرانی که تا آن روز همچنان از دریچه امید به آن سوی دنیا نگاه میکرد وبه قلمهایی که مرکب را برای نگارش آغازین توافق تازه میکرد،چشم دوخته بود و سفره سیاست واقتصاد ایرانی را پر رونق میدید، اکنون چند صباحی است به مباحثی سرگرم شده است.
به نوشته این مقاله: این که در سیاست، وزیرش عزل میشود، این که در اقتصاد، به رکود میرسد، این که در فرهنگ، با تمام دارایی و داشتهها تولید نمیکند واینکه در اجتماع، سامان را تنها در صف آرایی سیاسی میداند تکرار مکرراتی است که گذشته را به خاطر میآورد، هرچند گذشته چراغ راه آینده است اما درمواردی نوعی سکندری خوردن است جلوی راه آیندگان.
جرم وزیر چیست
مرجان محمدی در سرمقاله جهان صنعت با اشاره به این که سالیان سال است که کاربران اینترنت از قطع و وصلهای پی در پی و سرعت لاکپشتی اینترنت مینالند و با اعتراض و شکایت و ناسزاهای زیر لب روزها را به شب میرسانند نوشته: وزرای بسیاری آمدند و رفتند و بر مسند وزارت تکیه کردند و از افزایش سرعت اینترنت خبر دادند و برای لحظهای خوشحالی را به کاربران ارزانی داشتند اما افزایش سرعت اینترنت فقط و فقط در حد حرف و وعده باقی ماند.
به نوشته این مقاله وزرایی بودند که در آخرین لحظات اعلام کردند افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند از عهده آنها خارج است و مسایل دیگری در این بین دخیل است. اما این بار و در دولت یازدهم واعظی، وزیر ارتباطات بازهم از افزایش سرعت اینترنت خبر داد . کاربران خوشحال نشدند. این وزیر را هم مانند قبلی ها تصور کردند/ اما ورق برگشت و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حال جامه عمل پوشاندن به وعدههایش است و یک عملکرد مثبت در کارنامهاش دارد و آن هم دفاع تمام قد از فیلتر نشدن واتس آپ است.
سرمقاله جهان صنعت بدین جا رسیده که حالا دغدغه هاست که در ذهن جنجالی برخی ایجاد می شود، هنوز این دغدغه برطرف نشده دغدغه دیگری ذهن برخی از مسوولان و مراجع را درگیر کرده . حالا موضوع افزایش سرعت اینترنت است، در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا در حال عبور از نسل چهارم و ورود به نسل پنجم هستند و ایران به عنوان بزرگترین کشور خاورمیانه با تعداد قابل توجهی از کاربر اینترنت و موبایل هنوز در نسل دو درجا زده و ورود به نسل سوم حاشیههایی را به همراه داشته است
کارتون فیروزه مظفری، شرق
صادرات غیرقانونی خاک
علی اکبرزاده در گزارش اصلی شهروند نوشته: هرکشوری نمیتواند به جرأت خود را صاحب آب و خاک بداند و به شرایط اقلیمیاش که حاصل از مزایای حضور این دو عنصر است، بنازد. آب و خاک یک کشور با پول و امتیاز قابلمعامله نیست، مگر اینکه تنها تعدادی خیانتکار چنگالهایشان را به سمت داشتههای خدادادی یک کشور نشانه روند.
گزارشگر روزنامه با این مقدمه نوشته: اواخر بهار سال ٩٢، رسانهها با انتقادهای یکپارچه گزارش کمیسیون کشاورزی مجلس را درخصوص صادرات خاک کشاورزی ایران به برخی کشورهای عربی علنی کردند. صادراتی که به صورت غیرقانونی و در خلأ قانونی و نظارت لازم رخ میداد و در ردیفهای صادراتی کشور هم نبود. در اینباره گفته شده بود که خاک حاصلخیز استانهای بوشهر و هرمزگان درقالب عنوان شن و ماسه به کشورهای حوزه خلیجفارس صادر میشود تا غیرقانونی بودن این عمل به چشم نیاید و این رفتار شکل قانونی به خود گیرد.
در ادامه گزارش شهروند آمده: ه فعالان این عرصه در سالهای اخیر آنچنان سودآوری داشتهاند که تلاش کردند تا با اعمال قدرت، این رویه را قانونی کنند و در مجلس قانونی برای فعالیتهای خود داشته باشند. در حالی که این خاک حاصلخیز کشاورزی است که به دلیل پروسه ٣٠٠ ساله تولید، به مثابه شمشهای طلاست که صیانت از آن وظیفه هر ایرانی است.
دخترکان «شینآبادی» را ناامید نکنید
فهیمهسادات طباطبایی در مقاله ای با عنوان دخترکان شین آبادی را نامید نکنید در شرق نوشته: چهچیز برای افکارعمومی و دلهای امیدوار به بهبود وضعیت دخترکان سوخته شینآبادی بدتر از اینکه، آنها باز هم برای بار چندم، مجبور شدند جلو پاستور تجمع کنند تا حق مسلم خود را از رییسجمهور بستانند.
نویسنده به یاد آورده: وزیر سابق آموزشوپرورش همهجا لبخند میزد و در هر تریبون و مراسمی قول تضمینی میداد که تمام این دانشآموزان تا آخرین روز بهبودیشان، تحت حمایت این وزارتخانه قرار میگیرند. از بیمه مادامالعمر گفت و از پرداخت مستمری به خانوادههای آسیبدیدهشان، حتی وعدهووعیدهای آقای وزیر به استخدام رسمی این کودکان آسیبدیده در آموزشوپرورش هم کشید . اما دولت که رفت معلوم شد که آن سخنان شیرین و التیامبخش، صدای طبل توخالیای بوده که آقای وزیر در همه جا بر آن میکوبیده است.
نویسنده مقاله شرق به این جا رسید که: حالا هم وزیر آموزشوپرورش در این میان هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد و نه میگوید که مشکل کجاست، نه وعدهای نسبت به حل آن میدهد و نه برای همدردی با دانشآموزان اعتراضی به این ماجرا میکند. و در نهایت پرسشی که در میان سردرگمیها و بیتفاوتیهای چندینماهه در ذهن هر مخاطبی شکل میگیرد، این است که آیا بهتر نبود که رییسجمهور یکی از وزیران مقتدر خود را برای پیگیری وضعیت این دانشآموزان مشخص میکرد و این دخترکان و خانوادههایشان را از سردرگمی و ناامیدی نجات میداد؟
برنامه مدون تسخیر قطب
سوشیانس شجاعی فرد در ستون طنز شهروند نقل کرده که یکی از مقامات گفته تا هفت سال دیگر ایران در قطب جنوب پایگاه می سازد، و بر این اساس فرض کرده که هفته سال گذشته و ایران پایگاه ساخته و مشغول به کار شده از اولین کار ها این است که به منظور ایجاد رونق اقتصادی در قطب جنوب، فروش تراکم ساختمانی برای احداث کلبههای یخی دوطبقه و سهطبقه به اسکیموها انجام شده است. همچنین به منظور بهرهمندی ساکنان قطب از توانمندهای مهندسی ما، هفت عدد دوربرگردان در مناطق مختلف قطب احداث شده است که البته مانند برج مخابراتی میلاد، کاربرد خاصی ندارد و فقط نماد توانمندیهای ماست.
کار دیگری که به توصیه طنزنویس صورت می گیرد: یک عدد کلینیک زیبایی جهت انجام عملهای جراحی روی دماغ فیلهای دریایی به منظور رفع پولیپ بینی آنها احداث گردد.
همچنین جهت درآمدزایی، مجوز شکار خرسهای قطبی هم با قیمت مناسب به فروش میرسد.
و بالاخره طنزنویس شهروند نظر داده که: به منظور رفاه حال اسکیموها، طرح تفکیک جنسیتی با توجه به شرایط بومی محل اجرا شود. در این طرح رفتن به شکار، حمام و سایر اماکن، به صورت زوج و فرد خواهد بود. زنها روز زوج و مردها روز فرد. فقط از آنجا که اینجا هر روز حدود شش ماه طول میکشد، یهکم در کارها اختلال به وجود آمده که مهم نیست.
کارتون محمد علی خلج، آرمان