بررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران - ۱۲ مرداد
روزنامه اعتماد در تیتر یک شماره دوازدهم مرداد ماه خود با عنوان «اخراج یا استیضاح» گزارش دادهاست که شماری از نمایندگان مجلس نهم «وزیر علوم را تهدید کردند که اگر دانشجویان ستارهدار از دانشگاه و چهرههای کلیدی از وزارتخانه اخراج نشوند، وی را استیضاح خواهند کرد.»
به نوشته این روزنامه شرط دیگر این نمایندگان برای انصراف از استیضاح رضا فرجی دانا برکناری «پنج تن» از معاونانش در وزارت علوم است.
مرتضی حاجی وزیر اسبق آموزش و پرورش در گفتوگو با روزنامه شرق ضمن بیان «ناگفتههای ممنوعالخروجی محمد خاتمی»، از جلوگیری مکرر از سفرهای رئیس جمهوری دوره اصلاحات در فاصله از سال ۸۹ تاکنون سخن گفتهاست.
روزنامه آرمان تیتر یک خود را به برگزاری دادگاه غیرعلنی مهدی هاشمی فرزند اکبرهاشمی رفسنجانی اختصاص داده و از قول وی نوشتهاست: «میروم که در برابر ۲۰سال دروغ از خود دفاع کنم.» این روزنامه با اشاره به انتساب اتهامات مالی از سوی رسانههای نزدیک به اصولگرایان به مهدی هاشمی، نوشتهاست: «در آستانه دادگاهی که بخش عمدهای از اتهامات آن به عملکردهای سیاسی مهدی هاشمی بازمیگردد این اتهامات به شکل سونامیوار» مطرح شدهاست.
همزمان روزنامه جوان در گزارشی با تیتر «کیفرخواست ۱۲۵ صفحهای آقازاده روی میز قاضی» خبر دادهاست که «کیفرخواست صادر شده» علیه مهدی هاشمی «مشتمل بر ۱۲۵ صفحه با ۱۲ عنوان اتهامی است.» این روزنامه با تاکید براینکه «مهدی هاشمی رفسنجانی بخش بزرگی از شهرتش را مدیون نام پدرش است»، نوشتهاست: «نباید فراموش کرد که همواره بعد اقتصادی نام مهدی هاشمی برجستهتر از بعد سیاسیاش بوده است.»
روزنامه آفتاب یزد ضمن چاپ عکسی از اصغر فرهادی کارگردان سرشناس ایرانی در حال «اهدای خون» نوشتهاست که «فرهادی سوپرمن سینما و بدمن سیما» است.
روزنامه آفتاب یزد همچنین از «احیاء برنامه تلویزیونی هویت» خبر داده و نوشتهاست: خاطره برنامههایی چون برنامه هویت یک بار دیگر و بعد از ۲۰ سال دوباره زنده میشود؛ آن هم با مستندهایی نظیر «من روحانی هستم» و «مصاف»، فیلمهایی که هم در محتوا و هم در نیروهای پشتیبانیکننده تولید آن شباهت غریبی با برنامههایی دارند که در سالهای میانی دهه ۷۰ توسط صدا و سیما و بر علیه جریان روشنفکری و اصلاحات ساخته میشد.»
روزنامه شهروند عکس یک خود را به کودکان روستای «نِشکاش» مریوان اختصاص داده که بر اثر انفجار مین پای خود را از دست دادهاند یا دچار آسیبهای دیگر شدهاند. این روزنامه ضمن انتشار گزارشی درباره کودکان آسیبب دیده از انفجار مین در روستاهای مریوان، نوشتهاست: «مین مثل گردنبند آویز گردن روستاهای کردستان است.»
این روزنامه همچنین از «وضعیت قرمز آبی در اصفهان و کرمان» خبر داده و نوشتهاست: «بحران آبی تهران هم وارد وضعیت زرد شد.»
محیالدین حائری شیرازی امام جمعه پیشین شیراز و نماینده پیشین علی خامنهای در استان فارس در گفتوگو با روزنامه جوان گفتهاست: «کسانی که با رهبری مسئله دارند راهی به مجلس خبرگان نخواهند داشت.»
روزنامه ایران در تیتر یک شماره یک شنبه خود با اشاره به اینکه «همه کنکوریها مجاز به انتخاب رشته شدند»، خبر دادهاست که در کنکور سالجاری «داوطلبان دختر، رتبههای ممتاز کنکور را درو کردند.»
شرط استیضاحکنندگان برای وزیر علوم؛ یا اخراج دانشجویان ستارهدار یا استیضاح
روزنامه اعتماد در تیتر یک شماره دوازدهم مرداد ماه خود با عنوان «اخراج یا استیضاح» گزارش دادهاست که شماری از نمایندگان مجلس نهم «وزیر علوم را تهدید کردند که اگر دانشجویان ستارهدار از دانشگاه و چهرههای کلیدی از وزارتخانه اخراج نشوند، وی را استیضاح خواهند کرد.»
به نوشته این روزنامه استیضاحکنندگان رضا فرجی دانا «دو شرط پیش روی وزیر علوم گذاشتهاند؛ اخراج دانشجویان ستارهدار و افراد فعال در حوادث سال ۸۸»، و اکنون برخی از این نمایندگان از جمله قاسم جعفری، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات و زهره طبیبزاده از نمایندگان پیگیر طرح استیضاح تاکید دارند که»وزارت علوم هیچ توجهی به مطالبات استیضاحکنندگان نداشهاست.»
روزنامه اعتماد نوشتهاست: «پیشتر هم استیضاحکنندگان شروطی برای وزیر علوم تعیین کرده بودند که تا حالا هیچ نشانهای دال بر تحقق آنها مشاهده نشدهاست، از جمله تقاضای استعفای پنج معاون وزیر علوم که به زعم آنها در اتفاقات سال ۸۸ نقش داشتند.»
احسان بداغی در گزارش اعتماد یادآوری کردهاست که «استیضاحکنندگان با شروط خود بر مواردی دست گذاشتهاند که هواداران دولت آنها را برای وزارت علوم یک نقطه قوت میدانند. چه آنکه موضوع رفع موانع تحصیل دانشجویان ستارهدار و همینطور بازگرداندن برخی اساتید دانشگاهی و مدیران وزارت علوم از جمله وعدههای انتخاباتی حسن روحانی بود.»
روزنامه اعتماد همچنین نوشتهاست که «بعد از مطرح شدن طرح استیضاح وزیر علوم، محدباقر نوبخت سخنگوی دولت در سه هفته بهطور متوالی بعد از جلسات هیات دولت بر ایستادگی وزرا بر وعدهها و خواستهای مردمی تاکید کرده بود.»
به نوشته این روزنامه درحالی که اکنون دو طرح استیضاح وزیر علوم و وزیر نیرو از سوی شماری از نمایندگان در مجلس پیگیری میشود «قرار است هفته آینده طرح استیضاح وزیر کشور هم با ۵۰ امضا تحویل هیات رئیسه شود»، اما در این میان «وقت وزیر علوم رو به پایان است.
استیضاحکنندگان او هم البته سرسختتر از دیگران هستند. معاون پارلمانی وزارت علوم گفته که آنها از آخرین گزارش فرجیدانا راضی بودهاند. اما اظهارات اخیر استیضاحکنندگان حکایت از چیز دیگری دارد.»
اعتماد درعین حال خبر دادهاست که اکنون «همهچیز حواله شدهاست به جلسه آنها [نمایندگان استیضاح کننده] با رضا فرجیدانا که قرار است هفته آینده برگزار شود؛ جلسهای که شاید تحولات زیادی را در پی داشته باشد، یکی از محتملترین آنها هم به جریان افتادن استیضاح است.»
بازگرداندن دانشجویان ستاره دار یکی از وعدههای انتخاباتی حسن روحانی بود که در یک سال گذشته بنابر اظهارات مقامهای وزارت علوم ۱۲۶ دانشجوی ستاره دار به دانشگاه بازگشتهاند. به رغم آنکه شمار دانشجویان ستاره دار بیشتر از این است و همچنین اخراج و محروم کردن دانشجویان بهایی از تحصیل همچنان ادامه دارد اما شماری از نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی و استیضاح کننده رضا فرجی دانا، خواهان اخراج دانشجویان ستاره داری هستند که به دانشگاه بازگشتهاند.
ناگفتههای مرتضی حاجی از ممنوعیتهای محمد خاتمی
مرتضی حاجی وزیر اسبق آموزش و پرورش در گفتوگو با روزنامه شرق ضمن بیان «ناگفتههای ممنوع الخروجی محمد خاتمی»، از جلوگیری مکرر از سفرهای رئیس جمهوری دوره اصلاحات در فاصله از سال ۸۹ تاکنون سخن گفتهاست.
مرتضی حاجی به این روزنامه گفتهاست که محمد خاتمی پس از پایان دوره ریاست جمهوریاش «مرکزی به نام گفتوگوی تمدنها تاسیس کرد که دفتری هم در خارج از کشور [ژنو] داشت» که رئیس جمهور دوره اصلاحات «باید هر از گاهی سری به آنجا میزد و کارهایش را دنبال میکردند، جلساتی را با شخصیتهای مطرح جهانی که میتوانستند در جهت تکریم صلح و دوستی و نفی خشونت تاثیرگذار باشند، برگزار میکرد و دیدارها و گفتوگوهایی داشت که در دولت قبل به صورت رسمی یا غیررسمی متوقف شد و ایشان نتوانست این سفرها را ادامه دهد.»
وزیر اسبق آموزش و پرورش با تاکید براینکه «جلوگیری از سفر برای رسیدگی به این مرکز، بیسلیقگی بود»، گفتهاست: «به هر حال در زمان دولت قبل، دولت احمدینژاد، این کار متوقف شد.»
مرتضی حاجی همچنین در پاسخ به این پرسش روزنامه شرق که «این ممانعتها از طرف چه نهادهایی بوده است؟ با حکم بودهاست یا بدون حکم یا صرفا توصیه؟ یعنی اینکه از ایشان خواستند که نرود یا به اجبار بوده؟»، گفتهاست: «تا آنجا که من اطلاع دارم و البته اطلاعات من کامل نیست، به صورت تلفنی به ایشان گفته شدهاست که نرود»، ضمن اینکه «معمولا در این موارد، نیروی انتظامی مجری است و مجری ابلاغ میکند که چنین مانعی وجود دارد.»
روزنامه شرق همچنین از قول مرتضی حاجی نوشتهاست: «وقتی یکبار از سفر ایشان [محمد خاتمی] ممانعت بهعمل آید، خودبهخود برنامهریزی برای سفرهای آینده نیز انجام نخواهد شد. ایشان تمایلی به ایجاد هزینه برای نظام ندارند»، اما در مورد برنامه سفر به آفریقایجنوبی و حضور در مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا «احساس نمیشد دلیلی وجود داشته باشد که ایشان ایشان [محمد خاتمی] نتواند در چنین مراسمی شرکت کند.»
مرتضی حاجی با اشاره به اینکه پیشینه جلوگیری از سفرهای محمد خاتمی مطرح بود، گفتهاست که تا هنگام برنامهریزی برای حضور رئیس جمهور اسبق برای شرکت در مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا «چون حکمی در آن زمان ابلاغ نشده بود، یعنی رای مرجع قضایی ابلاغ نشده بود، شاید تصور این بود که یک اختلافسلیقه سیاسی بین دولت وقت» با محمد خاتمی بودهاست.
وزیر آموزش پرورش در دوره اصلاحات همچنین به آشکار شدن طور ضمنی به وجود حکم ممنوع الخروجی محمد خاتمی در جریان ممانعت از سفر او به آفریقای جنوبی اشاره کرده و در پاسخ به پرسش روزنامه شرق که «در جریان سفر به آفریقایجنوبی بهطور مشخص محرز شد که قبلا برای ممنوعالخروجی ایشان حکم وجود داشته است؟»، گفتهاست: «احتمالا اینگونهاست.»
درحالی که چند هفته پیش ۹ نماینده نزدیک به جبهه پایداری در مجلس نهم طی تذکری به وزیر دادگستری خواهان اجرای همزمان «ممنوعالخروجی، ممنوعالبیانی و ممنوعالتصویری محمد خاتمی» شدند، مرتضی حاجی به روزنامه شرق گفتهاست: «این بحث خیلی مهم نیست. بهنظر من نباید به این موضوع پرداخت. در یک کشور ۸۰میلیونی بالاخره هستند کسانی که دیدگاهشان با دیگران متفاوت است و این موضوع عجیبی نیست که در یک مجلس ۳۰۰ نفره، ۱۰ نماینده هم یک دیدگاه متفاوت داشته باشند، مصوبات مجلس هم هیچوقت به اتفاق آرا نیست، همه که مثل هم نیستند. خیلی اهمیت ندارد که چندنفر از آقایان نماینده خواستهای داشته باشند، مقررات مجلس هم اجازه میدهد خواستهشان را از تریبون اعلام کنند و به اعتقاد من اهمیت چندانی ندارد.»
مرتضی حاجی درعین درباره وجود حکمی درباره «ممنوعالبیانی و ممنوع التصویری» محمد خاتمی نیز گفتهاست: «اگر حکمی وجود داشته باشد، باید رسما ابلاغ شود. اگر چنانچه این حکم ابلاغ نشده، یا وجود ندارد یا اینکه به هر دلیلی نخواستند کاری انجام شود. اینکه کسانی انتظاری فراتر از تصمیمات مراجع قانونی دارند، نشانه تنگنظری و کمتحملی آنهاست» و «در شرایطی که رسانهها و تریبونهای متعددی در اختیار این افراد و همفکران آنها قرار دارد و از سوی دیگر از تریبونهای مختلف اتهامهایی علیه افراد مختلف مطرح میکنند، بدون آنکه فرصت و امکانی برای طرف مقابل فراهم باشد تا با مخاطبان آنها گفتوگو و رفع اتهام کند.»
به گفته مرتضی حاجی «این درخواست جدید، نشاندهنده حد تحملناپذیری فاقد توجیه» برخی از نمایندگان است چرا که محمد خاتمی هم اکنون نیز «تقریبا از همه این تریبونها محروم است.»
محاکمه غیرعلنی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی؛ اتهامات مهدی هاشمی سیاسی است یا اقتصادی؟
روزنامه آرمان در گزارشی با تیتر «پرونده جنجالی به بزنگاه نهایی رسید»، از قول مهدی ماهشمی نوشتهاست: «میروم که در برابر ۲۰سال دروغ از خود دفاع کنم. خوشحالم که با گذشت این همه سال فرصتی نصیب شده تا سرانجام افکار عمومی بدانند مهدی هاشمی کیست و چه کرده و با او چه کردهاند. آنگاه مردم میتوانند قضاوت کنند چرا همه دستگاههای تبلیغاتی یک جناح بسیج شدند تا اثبات کنند هاشمی و خانوادهاش فلانند و بهمان اما نتوانستند.»
رضا رئیسی در گزارش روزنامه آرمان به «غیرعلنی» بودن دادگاه اشاره کرده و نوشتهاست: «شاید هیچ سکانس مهیج و فیلم پرهیجانی نتواند همسان و همتراز با دادگاه چهرههای شناخته شده توجه افکار عمومی را به خود معطوف کرده و نگاهها را به خود خیره کند. دادگاههایی با حضار فراوان، صدای مداوم فلش دوربینها و بینندگانی میخکوب. روز گذشته اما خبر هیچ یک از این فعل و انفعالات در راهروهای دادگاه انقلاب و محکمه شماره ۲۸ آن نبود. خبرنگاران آمده بودند، دوربینها نیز آماده و همه چیز مهیا بود اما شاید خبرسازترین محاکمه چند سال اخیر با مهر غیرعلنی از منظر و دید افکار عمومی پنهان شد.»
این روزنامه همچنین نوشتهاست که مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باید مقابل «کیفرخواست ۱۲۵صفحهای» و در «برابر قاضی مقیسه از خود دفاع کند.»
روزنامه آرمان با اشاره به انتساب اتهامات مالی به مهدی هاشمی از سوی رسانههای نزدیک به اصولگرایان، نوشتهاست: «در آستانه دادگاهی که بخش عمدهای از اتهامات آن به عملکردهای سیاسی مهدی هاشمی بازمیگردد این اتهامات به شکل سونامیوار» مطرح شدهاست.
همزمان روزنامه جوان در گزارشی با تیتر «کیفرخواست ۱۲۵ صفحهای آقازاده روی میز قاضی» خبر دادهاست که «کیفرخواست صادر شده» علیه مهدی هاشمی «مشتمل بر ۱۲۵ صفحه با ۱۲ عنوان اتهامی است.»
این روزنامه نوشتهاست: «مهدی هاشمی رفسنجانی پای میز محاکمه نشست. این خبری بود که روز شنبه روی خروجی بسیاری از خبرگزاریها قرار گرفت تا سرانجام پس از سالها حرف و حدیث پیرامون فرزند آیتالله هاشمی، وی به اتهامات مطرح شده در خصوص خود پاسخ دهد.»
روزنامه جوان با تاکید براینکه «مهدی هاشمی رفسنجانی اگرچه بخش بزرگی از شهرتش را مدیون نام پدرش است، اما چندسالی است که به خاطر اعمال و رفتار سیاسی و اقتصادیاش، شهرتی تازه به دست آورده و بسیاری وی را از طریق همین رفتارها میشناسند.»
جعفر تکبیری در گزارش روزنامه جوان تاکید کردهاست که «نباید فراموش کرد که همواره بعد اقتصادی نام مهدی هاشمی برجستهتر از بعد سیاسیاش بوده است.»
روزنامه جوان همچنین فائزه و یاسر هاشمی را به «هجمه رسانهای به دستگاه قضا» همزمان با برگزاری دادگاه غیرعلنی مهدی هاشمی متهم کرده و نوشتهاست: در نخستین جلسه دادگاه، خواهر و برادر مهدی هاشمی تلاش کردند «با پوشاندن ضعف سیاسی مهدی، اتهامات وی را سیاسی خطاب کنند.»
این روزنامه همزمان نوشتهاست: «یک مقام آگاه با رد ادعاهای فائزه و یاسر هاشمی، عنوان کرد که اتهاماتی که در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفت، مربوط به قرارداد شرکت نفتی استاتاویل و سازمان بهینهسازی مصرف سوخت است.»
«منبع آگاه» که روزنامه جوان اشارهای به اسم و سمت او نکرده همچنین به این روزنامه گفتهاست: «براساس مواد مندرج در کیفرخواست اتهامی مهدی هاشمی اتهامات اقتصادی بیشتر از اتهامات سیاسی وی است.»
روزنامه جوان با اشاره به اینکه «دادگاه مهدی هاشمی روز شنبه بعد از دو نوبت صبح و بعد از ظهر به پایان رسیدو ادامه جلسه به روز یک شنبه موکول شد»، نوشتهاست که این دادگاه به صورت «غیرعلنی» برگزار میشود و روز شنبه نیز «فائزه و یاسر هاشمی بعد از آغاز جلسه به دلیل غیرعلنی بودن دادگاه را ترک کردند.»
«زخم مین بر چهره کودکان مریوان»
روزنامه شهروند عکس یک خود را به کودکان روستای نشکاش مریوان اختصاص داده که بر اثر انفجار مین پای خود را از دست داده یا دچار آسیبهای دیگر شدهاند.
این روزنامه ضمن انتشار گزارشی درباره کودکان آسیبب دیده از انفجار مین در روستاهای مریوان، نوشتهاست: «مین مثل گردنبند آویز گردن روستاهای کردستان است.»
الناز محمدی خبرنگار روزنامه شهروند در سفر به مریوان و برخی از روستاهایی که کودکان براثر انفجار مین دچار صدمات غیرقابل جبران شدهاند، انفجار مین در ۲۶ مهر ماه سال ۹۲ در روستای نشکاش را یادآوری کردهاست که بر اثر آن چند کودک از جمله «گَشین، آلا، خَبات، زانا، متین، بهنوش و سینا» در حین بازی بر اثر انفجار مین دچار آسیب شده و برخی از آنها پای خود را از دست دادند.
به نوشته روزنامه شهروند تنها در اطراف روستای نشکاش در ۳۷ کیلومتری مریوان «گفته میشود حدود ۴هزار مین در آن کار گذاشته شده» اما «حدود هزار تا ۱۵۰۰ تای آن تابهحال خنثی شده» است.
خبرنگار روزنامه شهروند با اشاره به وجود پایگاههای مترک نظامی نوشتهاست: «سربازها رفتهاند، فرماندهها رفتهاند، جنگهای داخلی کردستان و جنگ ایران و عراق تمام شده اما دیوارهای پایگاه هنوز به جاست و مینهایی که سربازها دور آنها کاشته بودند تا دشمن نزدیک نشود؛ و حالا همین مینها دشمن اهالی نشکاش و روستاهای دور و برند.»
روزنامه شهروند همچنین نوشتهاست:«راه رفتن در روستاهای مریوان دل میخواهد. همه جا میدان مین است. برای همین هم از اول امسال پنج نفر که یا چوپان بودهاند یا کشاورز. یک سرباز همدانی هم که همین چند روز پیش در مرز روی مین رفت و پا و آلت تناسلیاش قطع شد.»
این روزنامه همچنین به روستای «انجیران در ۲۰ کیلومتری مریوان» اشاره کردهاست که «آخرین روستای ایران در نقطه صفر مرزی با عراق است و تا به حال چند کودک در آن روی مین رفتهاند؛ مثل هیمن بارخدا که ۱۱ ساله بود که روی مین رفت، او حالا ۱۸ ساله و باغدار است» اما هفت سال پیش انفجار مین در محوطه مدرسه روستا که در یک متری پایگاه نظامی متروکه قرار دارد «باعث شد او دیگر یک پا نداشته باشد.»
شادمان اسدی، عضو کمیته آگاهسازی از خطرات مین و و مسئول امداد هلالاحمر به روزنامه شهروند گفتهاست: «خطرات مین اهالی این منطقه را خانهنشین کرده. بچههایی که روی مین میروند، آسیب جسمی و روحی زیادی میبینند. وقتی آنها روی مین میروند، جو فرهنگی اینجا آنها را برنمی تابد. بچهها در مدرسه آنها را مسخره میکنند، به آنها میگویند یک دست، یک پا. وقتی آنها قربانی مین میشوند، منزوی هم میشوند چون دیگر خانوادهها اجازه نمیدهند که با بقیه دوستهایشان رفت و آمد کنند. با اینکه گفته میشود اینجا پاکسازی شده اما هنوز خیلی مانده تا این منطقه پاکسازی شود.»