تولید نان در بیابان؛ ابتکار موفق دو خواهر اسپانیائی
منطقه لوسمونِگروس در ایالت آراگون در شمال شرقی اسپانیا مثل یک بیابان بی آب و علف است
منطقه لوسمونِگروس در ایالت آراگون، در شمال شرقی اسپانیا مثل یک بیابان، چنان بی آب و علف است که در دهه ۱۹۶۰ میلادی بعنوان زمینه فیلمهای وسترناسپاگتی انتخاب میشد.
با این حال این بیابان حالا محلی تمام عیار برای کسب و کار دو خواهر بیست و چند ساله اسپانیائی شده که در آنجا یک مزرعه و یک کارگاه نانپزی راه انداختهاند.
آنا مارسن، خواهر بزرگتر میگوید او قبلا هیچ تجربهای در کار کشاورزی نداشته است.
"من در دانشگاه، زبانهای لاتین و یونانی خوانده بودم و در یک ارکستر بعنوان خواننده کار میکردم."
لاورا، خواهر کوچکتر بعنوان گارسون کار میکرد و رشته مهندسی خوانده بود.
فکر این کسب جدید تقریبا زمانی شکل گرفت که عموی آنها گفت نان در این منطقه از اسپانیا در گذشته مزهای متفاوت داشت، مزه و بویی که که او میگفت هنوز بیاد دارد.
از غله تا نان
این دو خواهر میگویند عموی آنها انسان بسیار کنجکاوی بود و همیشه از خودش میپرسید چرا نان دیگر آن طعم و عطری را که قبلا داشت، ندارد.
آنها کشف کردند که رمز خوشمزگی نان آنزمانها در یک نوع دانه گندم که به نام "آراگون۰۳" شناخته میشود، نهفته است.
بعد آنها یک زوج سالخورده پیدا کردند که هنوز مقداری از این نوع گندم داشتند. خواهران مارسن دو گونی از گندم آراگون۰۳ خریدند و با همان دو گونی کارشان را شروع کردند.
نگاه آنها به شغلشان انجام کامل روند نانپزی از کشت گندم تا قرص نان بود.
نانوایی خواهران مارسن که با دو گونی گندم آراگون۰۳ شروع شد در هفت سال گذشته مشتریان زیادی یافته است
حالا آنها گندم کشت میکنند، آنرا آسیا و به آرد تبدیل میکنند و در نانوایی خودشان از آن نان، کیک، شیرینی و دیگر غذاهای خمیری تولید میکنند.
لاورا میگوید نانواییهای سنتی معمولا فقط محصولات طبیعی بدون افزودنی میفروشند ولی ما روند تولید را کاملا تحت نظارت خود داریم.
'شما باید دیوانه باشید'
آنها این شغل را در سال ۲۰۰۷، قبل از بحران بزرگ اقتصادی و مالی اسپانیا شروع کردند.
دو خواهر مارسن توانستند برای شروع از بانک ۲۵۰ هزار یورو وام بگیرند. حالا آنها فکر میکنند گرفتن این وام امروز، در دوره بعد از رکود اقتصادی بسیار سختتر است.
در سال اول کارخانه آنها ضرر زیادی داد ولی آنها توانستند در سال سوم کار را بدون ضرر (سر بسر) ادامه دهند.
حالا هفت سال بعد از شروع مزرعهداری و ایجاد کارگاه نانپزی، این دو خواهر خود صاحب دو فروشگاه نان هستند و بجز آن محصولاتشان را در هشت فروشگاه دیگر هم میفروشند.
همه سودی که این روزها از این مجموعه بدست میآید، دوباره سرمایهگذاری میشود چرا که آنها میخواهند از این به بعد فرآوردههای خود را بصورت آنلاین هم ارائه دهند.
لاورا میگوید: "خیلیها به ما میگفتند شما باید دیوانه باشید که میخواهید کارتان را در یک جای خشک و بی و آب و علف مثل اینجا راه بیندازید، ولی ما به این نتیجه رسیدیم که اقلیم این منطقه برای دانه غلهای که ما میخواهیم کشت دهیم، بهترین است."
او میافزاید: "بعضیها فکر میکنند که در منطقه لوسمونِگروس زندگی وجود ندارد ولی در واقعیت این سرزمین مملو از گیاهان و حیوانات وحشی است."
و ادامه میدهد: "به قول عموی من آدم باید زانوهایش را خم کند و دقیقا نگاه کند. مثلا من فرصتهایی را می بینم که که دیگران نمیبینند."
فکر خانوادگی، حرفه خانوادگی
سرزمین لوسمونِگروس ممکن است خشک و بیابانی باشد ولی برای کشت 'گندم مخصوصی خواهران مارسن' مناسب است
اول کار این یک حرفه خانوادگی بود. دانیل، پدر خانواده گندم خرمن میکرد. مرسدس، مادر خانواده در فروشگاه کار میکرد و خِسوس، برادر جوانتر هم گندم آسیا میکرد و نان میپخت.
دو خواهر مبتکر هم از هر کاری کمی انجام میدادند از پختن نان تا بازاریابی.
در حالیکه در این روزها بیشتر جوانان مناطق روستایی آراگون میخواهند آنجا را ترک کنند و به جاهای دیگر اسپانیا مهاجرت کنند، آنا و لاورا تصمیم گرفتهاند آینده خود را در همان محلی که به دنیا آمدهاند بنا کنند.
آنا میگوید: "ما میخواهیم ثروت و فراوانی را در جایی ایجاد کنیم که از آنجا هستیم."
کاهش جمعیت در مناطق روستایی اسپانیا دردسری بزرگ برای شهرداریهای شهرهاست چنانکه حتی بعضی شهردارها پیشنهاد میکنند به افراد مشوقهای مالی پیشنهاد شود تا در سرزمینهای خودشان بمانند.
خواهران مارسِن ولی نیاز به چنین مشوقهایی ندارند. آنها با سرسختی در مقابل این روند عمومی شغل ایجاد میکنند تا شاید جمعیت را در یک منطقه بیحاصل و ملالآور اسپانیا افزایش دهند.