سکوت، تجاوز را باز تولید می کند. مصاحبه با یک قربانی تجاوز خانوادگى

ایران وایر : وقتی به «مینا خانی»، بازیگر 30 ساله تاتر ساکن آلمان پیشنهاد شد که در نمایش «ضیافت»، به کارگردانی «رضا جعفری» بازی کند، انتظار نداشت زخم کهنه‌ای که سال‌ها تلاش کرده بود از خاطر‌ببرد، دوباره  سر باز کند.

به او پیشنهاد شد نقش روح «لیندا» را در هشت پرده رقص و بدون دیالوگ بازی کند. نقش لیندا برگرفته از کارآکتر فیلمی به نام «جشن» اثر «توماس وینتربرگ»، کارگردان دانمارکی است. او دختری است که در کودکی همراه برادرش بارها از سوی پدر مورد تجاوز قرار گرفته است‌. لیندا در 30 سالگی خودکشی کرده و برادرش در سن 60 سالگی، در سال‌روز تولد پدر کهن‌سال و ثروتمند خود، این ماجرا را برملا می‌کند.

برای مینا خانی که از کودکی اسیر خاطرات تلخ تجاوز خانگی بوده، اجرای نقش لیندا آینه تمام نمای زندگی شخصی‌ او است. او در نمایش «ضیافت» می‌‌بایست نقش خودش را بازی کند اما این موضوع سبب شده خاطرات پنهان‌مانده در پستوی ذهن، دوباره به سطح هوشیار آن بازگردند.

مینا خانی را اهالی فیس‌بوک می‌شناسند؛ شاید به دلیل هنرش. او تاتر بازی می‌کند و می‌رقصد. هشت سال است که از ایران مهاجرت کرده و این روزها حرفه‌ای می‌رقصد؛ نه فقط از سر سرخوشی؛ رقص‌های هنری با تم‌های اجتماعی، ترکیبی از رقص سماع، عربی و مدرن.

چند سالت بود که آن اتفاق افتاد؟

بین 9تا 13 سالگی این قصه برای من تداوم داشت. اما راستش همان 13 سالگی هم هنوز «بچه معصومی» بودم. اگر موهایم را می‌تراشیدی، به پسر بچه‌ لاغری شباهت داشتم که هیچ از زنانگی نداشت؛ نه سینه جوانه زده‌ای و نه برجستگی اغواگرانه‌ای. بعد‌ها فهمیدم یکی از متداول‌ترین اثرات روحی تجاوز خانگی بر روی قربانی، سوء تغذیه است. به دلیل همین سوء تغذیه در روندی کوتاه و چند ساله، دندان‌هایم آسیب جدی دیدند و حتی تعدادی از آن‌ها را از دست دادم. می دانی؟ نگذاشتند بچگی کنیم! نگذاشتند بچه لوس بابا باشیم؛ نگذاشتند جوانی کنیم. یک دفعه سرمان را بالا گرفتیم و دیدیم که زن شده‌ایم. بوی خونابه به ما می گفت که اتفاق عظیمی درما در حال افتادن است. به همین سادگی زن شدیم.



نمی‌ترسی که پس از این مصاحبه مدام نشانت بدهند، قضاوتت کنند؟ متهمت کنند؟

اصلا. اصل درد همین جاست. چرا جامعه من، باید قربانی را قضاوت کند؟ چرا به جای این که به فکر درد باشند و درمان را حلاجی کنند، با سکوت خود، پروسه قربانی شدن فرد مورد تجاوز قرار گرفته را بازتولید می‌کنند؟

نه. من حساب شده این کار را می‌کنم.  اگر چه شکل پرداخت رسانه‌ها به این پدیده را نمی‌پسندم. پرداخت به این مسایل باید دغدغه‌ واقعی باشد. دغدغه‌ای که از گروه های کوچک اجتماعی و سیاسی ریشه می‌گیرد و فقط در صورت واقعی و حقیقی بودن،ممکن است که تبدیل به دغدغه بخش بزرگ تری از جامعه شود. من به بخش فرهیخته جامعه‌ام در این زمنیه نقدهای جدی دارم. اما دلیلی که باز هم با وجود این نارضایتی مرا حاضر به مصاحبه در این مورد می‌کند، داستان تکان دهنده‌ای است که من از آن خیلی چیزها یاد گرفتم.

چند سال پیش یک فرد آلمانی با هراس گفت که در یک کلیسای کاتولیک به او تجاوز شده است. اولین بار گفته‌هایش سرکوب و انکار شد. کل سیستم مذهبی این جا بسیج شدند که بگویند چنین اتفاقی رخ نداده است. اما شهامت همان یک نفر برای طرح این مساله سبب شد که موارد پنهان دیگری رو بشوند. به تدریج کار به طرح شکایت چند صد نفر از آن کلیسا رسید و این ماجرا سبب شد تابوی طرح تجاوز جنسی در جامعه آلمان به کلی شکسته شود.

در آن شرایط بود که من فهمیدم عمومی کردن این مساله تنها یک موضوع شخصی نیست. حرف زدن از تجاوز خانگی در جامعه ما و حتی در میان قشر فرهیخته و روشن‌فکرهنوز هم یک تابو محسوب می‌شود. به راحتی در مورد آن حرف نمی‌زنند. برای خودم از روزی که این مساله تکانم داد تا روزی که به نتیجه قطعی رسیدم که باید در مورد آن با دیگران حرف بزنم، یک پروسه دو، سه ساله طی شد.

راستش من عامدانه و از سر آگاهی می‌خواهم دست‌کم جزو اولین کسانی باشم که تابوی حرف زدن از این فجایع پنهان زیر پوست شهرمان و خانه‌هایمان را بشکنم. بگذارید قضاوتم کنند. بگذارید بگویند می‌خواهد جلب ترحم کند. من برای دیده شدن، صحنه تاترم  را دارم و همین کافی است.

اتفاقا تحت تاثیرهمین جریان، تاتری به نام «از میان سایه‌ها» ساخته‌ام که به زودی دوباره آن را اجرا می‌کنم. یک نوع تاتر- رقص همراه با مونولگ است. می‌شود گفت به نحوی روایت شخصی خود من است. گر چه همه داستان این نمایش به مساله تجاوز مربوط نمی‌شود بلکه نمایش پروسه خشونت باری است که یک دختر از بدو تولد تا زمان زنانگی در جامعه ایران طی می‌کند و در پایان تن به مهاجرت و تبعید می‌دهد. در آن جا نیز با مسایل و دردهای جدیدی رو به رو می‌شود. به همین دلیل هم نام تاترم را گذاشته‌ام «از میان سایه‌ها». یعنی سایه‌هایی که زنان جامعه‌ام باید از میان انبوه تجاوزها عبور کنند تا به بلوغ برسند.

منظورت از انواع تجاوزها چه اشکالی از تجاوز است؟ می‌توانی دقیق تر توضیح بدهی؟

می‌دانی؟ تجاوز نام مهیبی دارد. همه به محض شنیدن نام تجاوز به یاد آلت جنسی می‌افتند . اما آزار جنسی اشکال مختلفی دارد. تعریف آزار جنسی از جمله مسایلی است که جامعه ما در آن به شدت عقب مانده است. تمام فحش‌های رکیک جنسی که بر مبنای تجاوز جنسی بر زنان، مادران و خواهران مردان بنا شده‌اند؛ « مادرت را؛ خواهرت را ....» به نوعی تجاوز کلامی محسوب می‌شوند.

جامعه ای که زنانش در دعواهای مردان، مورد تجاوز کلامی قرار می‌گیرند؛ در خیابان‌ها، اتوبوس‌ها و به تازگی هم در فضای مجازی از متلک‌های جنسی و آزار جنسی رها نیستند، می‌خواهد چه کاری برای امثال من بکند غیر از این که در جایگاه قربانی بازتولیدشان کند. از همین قربانیان امثال من برای این که در جایگاه قربانی نمانند، جانیانی بالقوه و بالفعل می‌سازد و این چرخه هی تولید و باز تولید و بازتولید می‌شود.

اگر رنجورت نمی‌کند، می‌شود بیش‌تر از آن روزها بگویی؟ از روزهای کودکی؟ آن روزهایی که این اتفاق در زندگی‌ات شروع شد؟

من هنوز خیلی کودک بودم. 9سالم بود. محیط خانواده ما یک محیط کاملا قابل اعتمادی بود. خانواده مادری من فضای باز و راحتی داشتند. حتی گمان این هم نمی‌رفت که من در معرض این اتفاق قرار بگیرم. برای همین هم کسی از من مراقبت خاص نمی‌کرد. حالا تصورش را بکنید در خانواده‌هایی که فقر، اعتیاد و زمینه بروز آسیب‌هایی از این دست وجود دارد، چه بیدادی می‌شود هر روزه؟

ما مرتبا به شمال سفر می‌کردیم. برای اولین بار من به عنوان یک کودک در یک موقعیت بسیارعجیبی قرار گرفتم. واقعا از توصیف آن حس عاجزم. ما خانه دایی‌ام میهمان بودیم. دایی‌ام مرا می‌برد پشت پستو. بعدها از همه پستوها بی‌زار شدم. تنها چیزی که به خاطرم مانده، حس ترس، احساس گناه و چندش است و این که چقدر خجالت می‌کشیدم و چقدر ترسان بودم که مبادا کسی متوجه ماجرا شود. اما این وضعیت تا 13سالگی‌ام ادامه داشت. هر بار به طور موردی گذرمان به شمال می‌افتاد، از سوی دایی‌ام که متاهل بود و سه فرزند هم سن و سال خودم داشت، مورد هتک حرمت قرار می گرفتم.



معمولا کودکان برای پیدا کردن راهی برای رهایی از بن بست، ذهن باهوشی دارند. چرا به فکر راه حلی برای فرار از آن موقعیت نبودی؟

اتفاقا بعدها آموختم که باید از موقعیت‌هایی که مرا با او تنها می‌گذارد، بپرهیزم. به شکل آگاهانه‌ای با اعتراض در مورد تصمیم مادرم برای رفتن به خانه دایی‌ام مقاومت می‌کردم و او نمی‌دانست علت مخالفتم چیست؟ به تدریج به سنی رسیدم که توانستم شرایطی را فراهم کنم که هرگز دیگر در آن موقعیت قرار نگیرم. ولی ترس آن با من همراه همیشگی شد. از همان زمان دچار سوء تغذیه شدید شدم. سوء تغذیه‌ام به شکلی بود که کارم به درمان و بیمارستان کشید.

چه چیزی مانع از این شد که در آن شرایط موضوع را با مادرت در میان بگذاری؟

درست  نمی‌دانم. احساس گناه همراه با ترس از هم پاشیدن روابط خانوادگی مانعم می‌شد. دقت کن که بحث باکرگی و معصومیت در میان بود. کودکی که این معصومیت را ندارد با کودک‌های دیگر تفاوت عمیقی دارد. بقیه هنوز کودک و پاکند و تو یکی آلوده شده‌ای. من با این که از خانواده‌ مذهبی نمی‌آیم اما این مساله در ذهنم حک شده بود. در ایران وقتی قربانی تجاوز شده‌ای، کسی حمایتت نمی‌کند و غم انگیزترین بخش ماجرا این است که آن قدر ریشه این تحقیر فرهنگی و نبود حمایت از فرد مورد تجاوز در رگ و پوست عرف ما شاخه دوانده، که حتی خودت هم از به یادآوری‌ آن فرار می‌کنی. من فقط راه فرار از این فکر را آموختم. هیچ کس هیچ نفهمید، من هم بروز ندادم. به خودم وانمود می‌کردم که هیچ اتفاقی رخ نداده است. گر چه اثرات و پیامدهای این ماجرا همیشه با من بود اما سال‌ها در ناخودآگاه ذهنم محصور مانده بود و به خودم وانمود می‌کردم که آن اتفاق هرگز برای من رخ نداده است.

پس چه چیزی سبب زنده شدن دوباره آن خاطرات شد؟

می‌شود گفت هنر در من این حس اعتراض را بیدار کرد. آقای رضا جعفری به من پیشنهاد کرد که در تاتر ضیافت بازی کنم؛ تاتری که سال 2011 در شهر «آخن» به مدت یک ماه روی صحنه بود و موفق هم شد. موضوع تاتر به اتفاق دردناکی که در کودکی برای من افتاده بود شباهت زیادی داشت. به نظر می‌رسید من باید نقش واقعی خودم را بازی کنم؛ نقش یک قربانی تجاوز را. به هر حال، در زمینه حرفه تاتر پیچیدگی‌ها و متدهایی وجود دارد. این که تو چقدر می‌توانی با نقشت خو بگیری و من می‌خواستم کارم را به بهترین نحو انجام دهم. مساله پیچیده‌ای بود و من نمی‌خواستم مستقیما با خود کارگردان مشورت کنم. به همین دلیل برای یکی از دوستان هنرمندم – آقای نیما - ایمیل زدم و برای اولین بار این ماجرای سر به مهر را برای او اعتراف کردم.

متوجه شدم که نیما بیش‌تر از آن‌که نگران نمایش‌نامه باشد، نگران شرایط روانی من است. به من گفت اگر من کارگردان تو بودم، این نقش را به تو نمی‌دادم. ممکن است تاثیرات روانی این نقش تو را در هم بشکند. به من توصیه کرد اگر هم نقش را پذیرفتم حتما یک قدم با کارکترم فاصله بگیرم.

از خودم می‌پرسیدم در شرایطی که من نگران نقشم هستم چرا او این همه نگران من است؟ بعدها دیدم واقعا همین شد. وقتی متوجه حجم فاجعه شدم که با نقش خیلی درگیر شدم. من با چیزهای ترسناکی در درون خودم روبه رو شدم. گرچه در نهایت کارخوبی از آب درآمد و نقدهای مثبتی از آن کار گرفتم اما پس از آن، برای اولین بار بود که کارم به روان‌کاوی کشید. دچار حمله‌های شدید تنفسی و صرع عصبی می‌شدم.

دو سال پیش این مساله را به طور سر بسته در فضای مجازی فیس‌بوکم منتشر کردم. در فضایی که به هر حال ما با قشر متوسط اجتماعی روبه‌رو هستیم. واکنش‌ها حتی می‌توانم بگویم از خود فاجعه برایم دردناک‌تر بود به حدی که من مطلبم را از روی فیس‌بوکم حذف کردم.

سطح واکنش عده‌ای که مثلا می‌خواستند برخورد مثبتی داشته باشند از یک ابراز دلسوزی و همدردی فراتر نمی‌رفت. هر چقدرهم مثل من پر رو باشی و بخواهی جلوی بازتولید خشونت را از راه دلسوزی بگیری، باز هم نمی‌توانی به طور کامل نسبت به آن مقاومت نشان دهی. عده دیگری هم از این زاویه  وارد شده بودند که چرا نقش قربانی بازی می‌کنی و شلوغش می‌کنی؟ من بر این باورم که پرداخت جامعه به مساله تجاوز خانگی نباید تا این حد مبتذل و حتی ستم‌کارانه باشد. نباید به تویی که زمانی درجایگاه قربانی قرار گرفته‌ای، باز هم ستم کرده و آن ظلم را بازتولید کند. یا تو را با دلسوزی‌های بی مورد، تشویق کند در نقش قربانی باقی بمانی و یا زیر سوالت ببرد که مثلا تو هم در پیشامد یا بروز آن اتفاق گناه‌کار بوده‌ای.

کدام یک از ما می‌داند کسی که مورد تجاوز قرار می‌گیرد ترس‌هایش همیشه در او باقی می‌ماند؟ من منابع آلمانی را در این مورد مطالعه کردم چون به هر حال در زبان فارسی در این باره با فقر منبع روبه رو هستیم. متوجه شدم در این‌جا فقط روان‌کاوانی به درمان قربانیان جنسی می‌پردازند که متخصص «تروما» و آن هم ترومای آزار جنسی باشند. یعنی مساله دارای حساسیت ویژه‌ است واین یک حق حداقلی از دریافت عمومی جامعه برای قربانی است.

با توجه به این که فرد متجاوز در زندگی تو، امروز درگذشته است، هیچ وقت توانسته‌ای ته ذهنت او را ببخشی؟ فکر کنی که او می‌توانسته معلول شرایط دشواری مانند نبود ثبات و یا ناهنجاری بوده باشد؟

-      من مایلم که بقیه عمرم را زندگی کنم. من دیگر به شخص متجاوزم کاری ندارم. من از جامعه خودم گله‌مندم.از جامعه‌ای که به من فرصت طرح مساله و درمان را نداد. از جامعه‌ای که حتی هنوز اگر از دستش برآید مرا به همین دلیل، آزار مضاعف خواهد داد. دیگر من هیچ ارتباط شخصی با آن اتفاق ناخوشایند ندارم بلکه به این فکر می‌کنم که کسی که باید واقعا ببخشم و با آن کنار بیایم «وجدان عمومی و جمعی » است.

امروزه پیش‌پا افتاده‌ترین مسایل مبتذل در عالم مجازی بدون کم‌ترین حدی ازجدیت و تحلیل، به لودگی و کلیشه ختم می‌شود و در این میان هیچ کس در هیچ موقعیتی به مساله تجاوزهای خانگی با آن سطح گسترده از بروزش نمی‌پردازد. ما نیازمندیم روی این مساله کار کنیم. حداقل این که قشر روشن‌فکر و درس خوانده جامعه را حساس کنیم. وقتی این بخش جامعه نسبت به ماجرایی به این تلخی که زیر پوست شهر در حال اتفاق است، سکوت می‌کند و واکنشی نشان نمی‌دهد و در نهایت آن، با یک «آخی» گفتن و یا در فیس بوک با یک «لایک صدقه‌ای» سر و ته ماجرا را هم می‌آورد، چه انتظاری از بخش‌های دیگر جامعه داریم که به کلی یا به نفع‌شان نیست در این مورد حرف بزنند یا اساسا به این دردها فکر نمی‌کنند؟

شما امروز نگاه کن، رابطه اشتون، ظریف و جلیلی را که یک مساله‌ بسیار مهم سیاسی و قابل تحلیل است به «مثلث عشقی» مبتذلی تقلیل می‌دهیم که بخش عظیمی از استاتوس‌های فیس‌بوکی را از آن خود می‌کنند همراه با نشانه‌های «اسمایل‌« مهوع خنده دار کنارش!...من به جدیت می‌گویم این حد از کثافت، رقت و میان‌مایگی  در میان جامعه‌ بسیار فرهیخته ما خنده  ندارد. با نمک نیست؛ تهوع آور و منزجر کننده است.

با توجه به این که منابع غیر ایرانی را در این مورد مطالعه کرده‌ای، به نظرت برای کاهش این فاجعه چه راه‌کارهایی می‌توان پیشنهاد کرد؟

شما اگر یک جست‌وجوی ساده در مورد تجاوز محارم یا تجاوز خانگی بکنید، می‌بینی که ما چقدر با فقر اطلاعات روبه رو هستیم. شکل پرداخت جامعه به این مساله بسیار مبتذل و ریاکارانه است. ترجیح می‌دهند صورت مساله را پاک کنند و تمام. یعنی ما اصلا چنین چیزی نداریم. من می‌خواهم بلند داد بزنم و بگویم ما این مشکلات را در حد فرساینده و جنون آور آن داریم اما جامعه‌ فرهیخته دغدغه‌مند آن را کم داریم؛ گوش شنونده و دست نویسنده‌اش را نداریم؛ چشم بیننده‌اش را نداریم! ما انکار می‌شویم .

متاسفانه در ایران رایج نیست که به بچه‌ها آموزش‌های لازم داده شود. هیچ ساز و کاری وجود ندارد که بتواند کودکان را از هرگونه دست درازی و تجاوزی مصون نگاه دارد. شاید نتوان جلوی برخی آسیب‌ها را گرفت اما می‌توان با آگاهی بخشی به کودکان، این آسیب‌ها را به حداقل رساند.

به تازگی در اروپا روشی متداول شده که البته به خود این روش هم نقدهای زیادی وارد است اما زیبایی کار در این جاست که نشان می‌دهد هیچ مساله‌ای تنها به خاطر موضوعیتش، تابو نیست. صحبت کردن و طرح شکایت در هیچ موردی ممنوعیت ندارد. به کودکان از سنین کودکی آموزش می‌دهند که محدوده خصوصی اندام‌شان کجاست و کسی حق ندارد به اجزای خصوصی بدن‌ آن‌ها دست بزند؛ هر کسی که می‌خواهد باشد. از بچه‌ها خواسته می‌شود که به محض چنین اتفاقی، باید دیگران را در جریان بگذارند. مساله این است که تا زمانی که این موضوع جزو موضوعات ممنوعه باشد، جای قربانیان و جانیان این پدیده هم دایم در حال عوض شدن در این چرخه‌ قربانی و جانی می‌شود؛ به شکلی که جانی که خود به شکلی قربانی بوده، جنایت می‌کند و قربانی امروز به جانی فردا تبدیل می‌شود. متاسفانه هیچ شکلی از پرداخت جمعی به این موضوع وجود ندارد که بخواهد اساسا به راه حلی در این مورد برای کاهش آسیب‌ها یا کاهش آمار آن منتهی شود.

+214
رأی دهید
-14

جنگنده - تهران - ایران
در متن خبر اشتباه و گاف و وجود دارد، (( او دختری است که در کودکی همراه برادرش بارها از سوی پدر مورد تجاوز قرار گرفته است‌. لیندا در 30 سالگی خودکشی کرده و برادرش در سن 60 سالگی، در سال‌روز تولد پدر کهن‌سال و ثروتمند خود، این ماجرا را برملا می‌کند. )). بعد در اینجا (( ما خانه دایی‌ام میهمان بودیم. دایی‌ام مرا می‌برد پشت پستو. بعدها از همه پستوها بی‌زار شدم. تنها چیزی که به خاطرم مانده، حس ترس، احساس گناه و چندش است و این که چقدر خجالت می‌کشیدم و چقدر ترسان بودم که مبادا کسی متوجه ماجرا شود. اما این وضعیت تا 13سالگی‌ام ادامه داشت. ))
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 11:26
جنگنده - تهران - ایران
از کجا معلوم که این زن راست میگه،‌ یک جا میگه پدرش بهش تجاوز کرده یک جا میگه داییش بهش تجاوز کرده. خیلیها برای جلب احساسات مردم و معروف شدن یا معروف تر شدن دست به این کارها میزنند و آن دایی هم که زنده نیست بتواند از خودش دفاع کند که این موضوع حقیقت دارد یا نه. ولی اصل قضیه بسیار مهم است و بی بند و باریها جنسی در خانواده های ولنگ و باز باعث این گونه از تجاوزات میشود. بخاطر همین رعایت برخی حداقلها در مورد پوشش هم در مناسبات خانوادگی لازم است.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 11:30
جنگنده - تهران - ایران
الان نقشی که او در آن بازی کرده یعنی لیندا، پدرش به او تجاوز کرده ولی در زندگی واقعیش دایی او به او تجاوز کرده و ناخودآگاه ذهن خواننده به سمت پدر این هنرپیشه میرود،‌ به هر حال امیدوارم این خانوم در صورت حقیقت داشتن حرفهایش در زندگی موفق باشد و به آگاه سازیهایی از این دست توجه کند.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 11:32
Kamran Kurdeh - قاهره - مصر
خالی بند آبادانی
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 11:35
zapata_zendebad - منچستر - انگلستان
جنگنده : خدائیش چی‌ می‌زنی حالت انقد خوبه .. سواد یوخدی، مواد چوخدی
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 12:38
kian7 - آنتورپن - بلژیک
جنگنده از تهران_ قبل از اینکه یک جو گیر بشی و جبهه بگیری و شروع به نوشتن هر آنچه در ذهنت است بکنی، ابتدا متن رو درست بخون و بفهــــــــــــــــــــم.. باور کن ضرر نمیکنی :) .
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 13:00
mosafer60 - لندن - انگلیس
اجنگنده - تهران - ایرانبله جان نقش نمایش رو با زندگی‌ این خانوم اشتباه گرفتی‌ بی‌ سواد اول خوب بخون بد نظر بعده.زیاد ساندیس خوردی مغزت مثل افکار رهبرت بوی تعفن گرفته
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 13:29
Farshad98979695 - جاکارتا - اندونزی
جنگنده- حرف نزنی نمیگن لالی ها
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 14:34
cyrus mardo - اولدهام - انگلستان
جنگنده _تهران _ایران .تو سطحی نگر یک بار دیگه متن رو بخون ،،،،اونی که به همراه برادرش بهش تجاوز میشد نقش اون رو داره توصیف میکنه ،،چندش آور هست این کند ذهنی‌ تو ،اون نقشی‌ هست که به اون پیشنهاد شده و قضیه شمال اتفاقی‌ هست که برای این بینوا افتاده !!!
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 15:14
piki82 - تورین - ایتالیا
جنگنده - تهران - ایران. به نظرت آدمی وجود داره که الکی همچین حرفهایی در مورد خودش بزنه ???? واقعا شما با این عقلت اصلا چطوری خواندن و نوشتن و کامنت زدن یاد گرفتی ?!?!?!?
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 15:17
irani iran - آمریکا - آمریکا
ای بابا چه انتظاری از یه بچه بسیجی بی‌ سواد دارید؟؟؟؟ اینا اگه خوندن و درک کردن بلد بودن که اینجا واسه آخوندِ بی‌ پدر مادر سینه نمی‌زدن،،،،، هههههه
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 16:28
Hamid411 - لس آنجلس - آمریکا
جنگنده - تهران - ایران . تو فقط ساغی خودت رو به من معرفی کن!!! حقیقتا جنس خوب بهت میده! بینوا!! اول سناریو نمایشنامه است بعد میره تو زندگی واقعی! واقعا داری حیف میری تو ایران! بری هندوستان میپرستنت!!!
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 16:12
جاویدان فره ایزدی - تهران - ایران
جنگنده جان، تشریف ببر و از سایت گوگل ببین کلید واژه های پورنوگرافیک در کدام شهر ایران بیشتر جستجو شده اند تا تفاوت بین تاثیر خانواده های ولنگ و باز یا حزب.. رو با چشم ببینی.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:00
taghebostan - فرانکفورت - آلمان
جنگنده - تهران - ایران - برای مسلمون فرقی‌ نمی‌کنه از نوزاد گرفته تا پیرزن و دختر و پسر و خواهر و غیره مورد تجاوز قرار میدهد فقط کافی‌ دینت دین پائین تنه باشد اگر شیر فهم نشدی کتاب‌های آخوند‌ها را بخوان آنوقت دوزاریت میفته
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:05
جنگنده - تهران - ایران
دانشمندان جوگیر, که منتظر هستید نقطه ضعف پیدا کنید, گفتم که او در نقش دختری ظاهر شده که پدرش به او تجاوز کرده و در پاراگرافهای پایانی ناگهان مشخص میشود که دایی او به او تجاوز کرده یعنی نوشته طوری القا میکند که انگار بخاطر تجاوز پدرش در این نقش بازی کرده. به هر حال چه شده که این زن بعد از اینهمه سال ناگهان به یاد تجاوز دایی مرده اش افتاده و چرا قبل از این از این صحبتها نبوده. با عقل جور در نمیاد که به صورت شانسی این نقش را به او پیشنهاد کرده اند و بعد او ناگهان به یاد گذشته خودش افتاده از کجا معلوم برای فروش بیشتر تئاتر و جذب تماشاچی بیشتر اینکار را نکرده. به هر حال خدا میداند ولی اگر هم راست میگوید که ماجرایش واقعا ناراحت کننده است ولی اینهمه سال سکوت و بعد ناگهان افشاگری کمی مشکوک است آنهم پشت سره مرده حرف زدن در حالیکه دائیش زنده نیست که از خودش بتونه دفاع کنه. از شما دانشمندان که انقدر به جزئیات اهمیت میدهید و دو پست بعدی مرا نمیخوانید بعید است که به همین راحتی هرکه هرچه گفت باور کنید.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:16
raha1984 - هامبورگ - المان
جنگنده - تهران - ایران ، اخه نه اینکه افتخار هست که بهش تجاوز شده و جایزه نوبل بهش میخوان بدن برا همین این خانم اینها رو از خودش در اورده !!!!
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:22
جنگنده - تهران - ایران
مگر نمیگوید که دائیش به او تجاوز کرده پس چطور در نقش دختری ظاهر میشود که پدرش به او تجاوز کرده. خوب با اینکار آبروی پدر خودش را میبرد. جاهلان روشنفکر که سواد از سر و روی پستهاتون میباره و مشخصه که اصلا متوجه صحبتهای من نشدید بلکه فقط میخواهید عقده گشایی کنید. من هم روی حرفم هستم, او وقتی میخواسته دست به افشاگری بر علیه دایی خودش بزند که مرده آنهم بعد از اینهمه سال چرا در نقش دختری ظاهر شده که پدرش به او تجاوز کرده به راحتی میشد با صحبت با کارگردان, سناریو را جوری تغییر داد که پدر به دایی در داستان تبدیل شود. حرف این خانوم را زمانی میشه قبول کرد که دائیش زنده بود و میتوانست از خود دفاع کند چون به راحتی پشت هر مرده ای میتوان صحبت کرد و انواع و اقسام انگها را برای شهرت به او چسباند تا تماشاچی جوگیری مانند شما بیشتر جذب تئاترش شود. در ضمن برای خیلی از افرادی که طرفدار همجنسبازی و کثافتکاریهای جنسی هستند, سکس خانوادگی نباید زیاد مسئله مهمی باشد.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:25
جنگنده - تهران - ایران
دخترانی که به راحتی جلوی پدر و برادرشان با لباسهای سکسی و ساپورت راه میروند و به راحتی بدن خودشان را برای فامیل درجه اول خودشان بیرون میاندازند نباید اینجور مسائل یعنی سکس خانوادگی زیاد براشون مهم باشد. حقیقت تلخه اگر در خانواده ای ولنگبازی و عریان گری و حیا و شرم باشد هیچگاه این اتفاقات نمیافتد.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 17:25
Shahin.Orel - تهران - ایران
جنگنده - تهران - ایران شاید اگه از کسی در اطرافت بخوای متن رو با صدای بلند برات بخونه , کمک به عدم توانایی خوندنت بکنه , مرحله بعد از صحیح خوندن جملات , درک مطلب هست که امیدوارم به اون مرحله هم برسی
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 18:26
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
جنگنده - تهران - ایران: من نظرات شما رو خووندم و نکته سنجی شما رو تحسین می کنم هر چند که ممکنه نتیجه گیری شما صحیح نباشد. هموونطور که این خانم هم گفته و من هم دلیل برای انکار اوون نمی بینم واقعیت اینه که ایشان قربانی تجاوز خانوادگی شده (حال پدر یا دائی مهم نیست) و ایشان هم گفته از سر نیاز به شهرت پرده از این راز برنداشته. امیدوارم شما دوباره به این صفحه برگردید و جواب این سوال من رو بدین. سوال من اینست که شما که اینقدر به روایتی که از زبان خود فرد بلاواسطه داره بازگو میشه شکّ دارید، آیا به روایاتی که ( من اصلا به مظمون روایات کاری ندارم سوال من کلی است) با چندین واسطه از وقایعی که چند صد سال و یا حتی بیش از هزار سال پیش اتفاق افتاده به همین شکل نگاه می کنید؟ اوونها رو چشم بسته قبول می کنید و یا به اوونها هم شک دارید؟. می تونید به من ثابت کنید که من نوعی چطور باید این روایات رو قبول کنم؟
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 18:57
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
جنگنده - تهران - ایران: من برای شما مثالی میزنم که چطور وقایع تاریخی غیر واقعی روایت میشند. امیدوارم که سن شما در حدی باشه که سال 1368 رو به خاطر بیارید، اما من در اوون سال در سن دانشگاه بودم. خرداد سال 1368 بود که خمینی مرد و من هر روز ماه خرداد رو به خاطر دارم. حداقل کسی نمیتوونه انکار کنه که جسدی که منتسب به خمینی بود دو روز در یخچال صنعتی در مصلای تهران (که اوون زمان همش خاکی بود) نگه داشت شد و روزنامه ها هم نوشتند آخرین وداع با امام. از اوون روز به بعد ما هر سال می شنوبم و تاریخ هم بنا به خواست حکومت این طور نوشته شده که خمینی 14 خرداد 1368 از دنیا رفت، که این یه دروغ محضه. خمینی دهم خرداد 1368 مرد. به قول عزیزی (روحش شاد) که گفت: جسد خمینی رو انقدر نگه می دارند تا وصلش کنند به پانزده خرداد که بعدها تداعی تاسوعا و عاشورای امام حسین یشه. امیدوارم که همیشه نکته سنج باشی و جواب سوال های من رو بنویسی. برات موفقیت آرزو می کنم.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 19:09
shaboruz - پاریس - فرانسه
جنگنده ...... تا اون جائی که من کامنتهارو خوندم جنگنده حرف عجیب و غریبی نزده که بی رحمانه اینطور بهش حمله بشه ! سعی کنیم به عقائد کسانی که با ما هم عقیده نیستند احترام بگذاریم و اما جنگنده جان من دختری رو میشناختم که توی خونه بلوز و شلوار و رو سریش ازش جدا نمیشده ولی به وسیله پدر بزرگش متأسفانه مورد سوء استفادهٔ جنسی قرار گرفت و زندگی و بچگی و جوانیش تحت تأثیر این جنایت جنسی نابود شد و از بین رفت. بچه بازی و Pédophilie به صورت معضلی در دنیا در آمده ولی حداقل در دنیای آزاد راجع بهش حرف میزنند و آگاهی میدن همه چی یواشکی و سانسور شده نیست. اینکه عده ای برای مشهور شدن ویا به مقصود رسیدن همه کاری می کنند حرفی نیست و امیدوارم اگر حرفهای این خانم درسته توانائی مبارزه با این فاجعه رو داشته باشه.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 19:54
آرمان شهر من - استهبان - ایران
جنگنده - تهران - ایران! چطوری پروفسور.. کامنت اولیت که نشان کاملی از سطحی نگریت بود و در کامنتها دیگرت با تمام قوا سعی در پوشاندن این گافت کردی ولی زهی خیال باطل که هرچه بیشتر سعی کردی بیشتر گند زدی.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 20:15
همسایه دکتر شریعتی - ایران - ایران
بابا کشتین این جنگنده از تهرانو! حالا یه چیزی گفت طفل معصوم بی خیال شین
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 20:47
shirzan - برلین - آلمان
جنگنده - تهران - ایران/ منظورت چیه خانمها که جلو پدر و برادرشون لباسهای سکسی میپوشند؟ بفرمایید حجاب و مقنعه هم تو خونه اجباری بشه وای که بعضی از مردا ببخشید اینقدر شلند که ما همش باید مواظب باشیم نکنه ........
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 20:48
جنگنده - تهران - ایران
کوین پارسی - تورنتو - کانادا ............................ از شما تشکر میکنم که منطقی به قضیه نگاه کردید و مانند این دیوانگانه عاقل نما, قضاوت عجولانه راجب به نوشته من نکردید. اولا که بنده نگفتم که صد در صددرست میگویم اگر دقیق تر بخوانید متن بنده را به این نکته اشاره کردم و گفتم در صورت حقیقت داشتن این قضیه کاملا هم متاسف هستم برای این خانوم ولی نکته اصلی ماجرا اینجاست که چرا بعد از اینهمه سال, و چرا زمانی که میخواسته در تئاتری با مضمون تجاوز پدر به دختر بازی کنه, خوب اینجاست که بوی سواستفاده تبلیغاتی از این قضیه به مشام میرسه. اگر قبل از بازی در این تئاتر به خصوص بود حرفش بیشتر قابل قبول بود هر چند هیچ توجیهی در مورد اینکه پشت سر یک مرده حرف بزند نیست چون دایی ایشان زنده نیست که واقعیت را بیان کند. بحثهای تاریخی هم که اصلا ربطی به این قضیه ندارد. البته بارها اتفاق افتاده که افرادی که به دنبال شهرت بیشتر هستند حتی همون مایکل جکسون, ادعاهای عجیب و غریب کردندکه سالها بعد مشخص شده که دروغی بیش نیست.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:19
جنگنده - تهران - ایران
آرمان شهر من - استهبان - ایران ....................... تو چون مغزت پوچ است و اتفاقا خودت سطحی نگر هستی نمیتوانی به چیزی که گفتم دقیقتر فکر کنی چون نمیخواهی و فقط به دنبال عقده گشایی هستی. یک بار دیگه واضح برات میگم اگه نمیتونی متوجه شی به ولیت بگو بیاد برات بخونه:. 1- اگر دایی این زن بهش تجاوز کرده چرا در تئاتری بازی میکنه که پدر به دختر تجاوز میکنه, او میتوانست به راحتی با توجه به اتفاقی که براش افتاده و امکان فکر اشتباه مردم راجب به پدرش و قضاوت اشتباه راجب به پدر او, با صحبت با کارگردان, داستان را کمی تغییر میدادند و به جای پدر, دایی را به عنوان متجاوز در داستان قرار میدادند. 2- چرا قضیه افشای رابطه جنسی دائی با این زن درست همزمان شده با زمان پخش این تئاتر و مهمتر چرا روی این قضیه مانور تبلیغاتی دادند و با این زن مصاحبه مطبوعاتی ترتیب داده اند. ایهمه ایرانیها در خارج کشور در تئاتر و فیلم و سریال بازی میکنند چرا مصاحبه هایی مانند این با آنها ترتیب داده نشده. بنابراین اینجاست که بوی تبلیغات و جذب مشتری بیشتر برای تئاتر و احیانا همدری با این هنرپیشه به مشام میرسه.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:30
جنگنده - تهران - ایران
3- چرا پشت سر مرده ای که نمیتواند از خود دفاع کند به راحتی صفحه میگذارد, چرا زمانی که او زنده بوده از او شکایت نکرده و آبروی او را جلوی خاص و عام نبرده ؟؟؟؟ هر شخصی میتواند به یک مرده به راحتی هر نوع تهمتی بزند ولی چون شخص مرده نمیتواند از خود دفاع کند, بنابراین آن تهمتها هم از درجه اعتبار ساقط است مگر اینکه شفاف و با سند, اثبات شود. 4- این هم نکته آخر که برای روشنفکران غربزده ای که همجنسبازی و سکس با حیوانات و سکس چند نفره قابل قبول و جزو حقوق بشر میباشد, عجیبه که این روشنفکران غربزده با سکس خانوادگی مخالف باشند و از این مسئله غمگین شوند. در گفته های این زن به نظر نمیرسه که دائیش مجبورش کرده و به زور او را به پستو برده باشد چون چگونه دایی او در جلوی پدر و مادر و بچه های خودش و همسر خودش میتوانسته این دختر را به پستو ببرد و در خانه ای که اینهمه آدم حضور داشتند با این زن سکس کند.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:30
جنگنده - تهران - ایران
بهتر به جای احساساتی شدن منطقی به قضیه نگاه کرد و هرگاه این زن سند و مدرک محکم داشت حرفش را قبول کرد و با او ابراز همدردی کرد چون در غیر اینصورت هر شخصی میتواند هر ادعایی بکند و خودش را به موش مردگی بزند و حس همدردی دیگران را به دروغ جلب کند که از این اتفاقات بارها و بارها به خصوص برای ایرانیها افتاده و خیلی از خانومها و آقایان با تهمتهای نابجا به یکدیگر, سعی کرده اند با مظلوم گرای, طرف مقابلشان را خراب کنند.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:31
sharafYabi - بیمبه - انگولا
این چند جمله با این که ممکن است به نظر عده‌ای، سطحی و جزو مشکلات اولیه نباشه، اگر درست بشه، کشور را به بهشت تبدیل میکنه. به قول باور عمیق، اما اما اما!!: می‌دانی؟ تجاوز نام مهیبی دارد. همه به محض شنیدن نام تجاوز به یاد آلت جنسی می‌افتند . اما آزار جنسی اشکال مختلفی دارد. تعریف آزار جنسی از جمله مسایلی است که جامعه ما در آن به شدت عقب مانده است. تمام فحش‌های رکیک جنسی که بر مبنای تجاوز جنسی بر زنان، مادران و خواهران مردان بنا شده‌اند؛ « مادرت را؛ خواهرت را ....» به نوعی تجاوز کلامی محسوب می‌شوند. جامعه ای که زنانش در دعواهای مردان، مورد تجاوز کلامی قرار می‌گیرند؛
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:36
جنگنده - تهران - ایران
کوین پارسی - تورنتو - کانادا............................ ببینید نباید مسائل را با یکدیگر مخلوط کرد. بحث روایات چه ربطی داره به این صحبت که چرا به راحتی به یک فرد مرده تهمت زده میشود و آن میت هم نیست که از خودش دفاع کند؟؟؟؟؟ منظور این است که چرا زمانی که دایی زنده بود از او شکایت نکرده ؟؟؟؟؟؟؟؟ حالا این سوال بنده چه ربطی به روایاتی که شما میگویی دارد ؟؟؟؟؟؟ بعد هم شما از کجا میدانی که بنده هر نوع روایتی را قبول دارم ؟؟؟؟؟؟ اگر قرار باشد که در هر دادگاهی, به راحتی و بدون اثبات جرم و صرفا بخاطر یک اتهام, متهم را سریعا مجازات کنند که سنگ روی سنگ بند نمیماند. منظور من هم همین بود, که متاسفانه سریعا همه دایی را به عنوان متهم محکوم کرده و حرفهای این خانوم را قبول کرده اند ولی حتی اگر حرفهای این خانوم راجب به دایی خودش صحیح باشه باید آنرا خیلی زودتر از اینها اثبات میکرد. لطفا هر بحث ابتدایی را به اعتقادات و باورها و مذهب ربط ندهید چون روش درستی برای زیر سوال بردن اعتقادات و باورها نیست.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:39
جنگنده - تهران - ایران
shaboruz - پاریس - فرانسه.......................... ممنون از آزاد اندیشی شما, بله حرف شما رو قبول دارم در زمینه اینکه این اتفاق ممکن است برای دخترانی که تا حدی پوشش خود را رعایت میکنند هم اتفاق بیافتد ولی خوب درصدش نسب به خانواده اهایی که پوشش عریان بیشتری در مجالس خانوادگی دارند بسیار کمتر است. به هر حال عامل اصلی تحریک جنسی, عریانگری و بدنمایی میباشد که متاسفانه حتی در برخی خانواده ها پوششهای بسیار زننده بر تن دختران هشت نه ساله هم میکنند که نتیجه آنهم, تجاوزهای خانوادگی وسیعی میباشد که هیچگاه هم شاید فاش نخواهد شد و مختص ایران هم نیست و در اروپا و آمریکا بسیار هم بیشتر است تا جاییکه که برای این نوع رابطه جنسی خانوادگی هم فیلم میسازند و حتی از دختران خود صاحب فرزند هم میشوند و بعاد این قصه بخاطر پوششهای جنسی که بر تن کودکانشان میکنند هر روز بیشتر هم میشود و مقصر هم پدر و مادری هستند که این بلا را بر سر دختران خود میاورند. قبول کنید که رعایت وقار و متانت و سنگینی در پوشش, خانومها و حتی دختران نوجوان تا حدی که باعث تحریک جنسی مردان نشود در جلوگیری از خیلی از تجاوزها بسیار مهم میباشد.
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 21:49
منوچهری - کرمان - ایران
جنگنده جان بده خانوم والده یه اسفندی چیزی برات دود کنه که نکنه آیکیوت چشم بخوره .. خخخخخ
یکشنبه 5 مرداد 1393 - 23:12
irani iran - آمریکا - آمریکا
همسایه دکتر شریعتی،،،،،،،یه چیزی نگفت یه زری زد بد فرم،،،،،،ههههههه
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:04
shahin.orel - تهران - ایران
١) وقتی کیفیت رفتار های فرهنگی درپایین ترین سطح اجتماعی و بدور از باور های انسانی شکل بگیره و با باورهای زن ستیز اسلام هم ادغام بشه , نتیجه همین توحشی هست که در کامنت های جنگنده میخونید . در نگاه چنین مردی زن کالایی هست لچک پوشیده که وظیفه اصلی اون تمکین , روسپی گری شرعی و سرویس دهی هست , چنین باورهای وقتی خواهر ساپورت پوشیده خودش رو میبینه همونطور که خودش گفت , تحریک میشه ! نحوه پوشش رو مجوزی برای تجاوز میدونه ! ربط دادن دری وری به هم , که چرا این همه سال ساکت بوده حالا که مرده میگه !! چون داییش تو زندگی واقی تجاوز کرده , غلط کرده نمایشی بازی میکنه که باباش توش متجاوزه ! این جوشیدن منطق شگفت انگیزه! یک زن مسلمان وظیفه داره در هر شرایطی که شوهرش اراده کنه عضو جنسی خودش رو در اختیار شوهرش بزاره , مگر با عذر شرعی. دلش میخواد یا نمیخواد مهم نیست , به همسرتون بفرمایید اسم این در دنیای متمدن تجاوزه و جرمه ! چرا همسرتون ساکته ؟ بعد از مرگ شما اگر روزی ایشون به درجه ای از درک مدنی رسیدن و صحبت کردن تکلیف چیه ؟
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:07
shahin.orel - تهران - ایران
٢)این خانم هنرپیشه اگه همه این مدت در جایی مثل تهران باقی مونده بود , و همه عمر تمکین یکی رو کرده بود امروز حتما یاد گرفته بود که ساکت باشه و امروز حتما خشمگین بود , و قصد انتقام همون جوری که تو گفتی در دلش داشت . ولی در ارتباط با جامعه متمدن ,امروز این بانو توانایی این رو داره که خاطراتشو رو بازگو کنه , شرمگین و عصبانی هم نباشه , چون مشکل رو قبلا تونسته تعدیل کنه , قصد انتقام یا شکایت هم نداره , انتقام ناتوانایی های رفتاری یکی مثل توئه , برای این بانو تعدیل مشکل مهمه نه انتقام . در جامعه متمدن به افراد آسیب دیده کمک میکنن و آموزش میدن که چطور از اتفاقی که افتاده جدا بشن و بدون خشم به تعدیل اون برسن , ولی در جهان سوم بیرون اومدن فرد از اتفاق مهم نیست , مهم انتقام و مجازات یکی دیگست , مهم این نیست که زندگی خراب شده یکی رو درست کنیم , مهم اینه که انتقام بگیریم و زندگی یکی دیگه رو خراب کنیم .
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:08
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
جنگنده - تهران - ایران: من به اعتقادات شما احترام میذارم هر چه که هست و من ازش خبر ندارم. شما خودت خواستی این طور استنباط کنی که مراد من روایات مذهبی بود. اشاره من کلی بود.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:14
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
sharafYabi - بیمبه - انگولا: حرف شما درست. برداشت شما از کلمه پستو چیه؟ شما را یاد فحش رکیک میندازه یا چیزه دیگه؟!.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:15
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
جنگنده - تهران - ایران: باید قبول که که این مسائل همیشه در گدشته هم اتفاق می افتاده و فقط هم خاص ایران نیست. این جور اتقافات دستمایه خیلی از رومان های روسی و غربی بوده. توجه داشته باشید به امر سهولت ارتباطات در حال حاضر که فاش کردن خیلی مسائل را راحت کرده.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 00:20
ham nafas - تهران - ایران
خوب شد فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنن رو ساختند وگرنه قربانیان تجاوز صداشو درنمیاوردن والان با شجاعت نمیگفتن نفر اولی هستند که اعتراف میکنه!!!!
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 02:26
asal30 - بندرعباس - ایران
. واقعآ چنین چیزهایی در ایران و همه جای دنیا همیشه بوده و هست . چه دایی پست فطرتی که با وجود زن و 3 فرزند به خواهر زاده خودش هم که کودکی بیش نبوده رحم نکرده. چنین افرادی بخاطر بیماری روانی شون آینده و روح و روان و جسم یک کودک رو با این حرکت شنیع و زشت خراب میکنند. امیدوارم خدا نسل چنین موجودات کثیفی رو از روی زمین برداره.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 03:15
asal30 - بندرعباس - ایران
سالها پیش برادر زن عموی من که پسر بزرگی بود به پسر عموی من که 8-9 سال داشت در بچگی تجاوز کرد. یعنی دایی به خواهر زاده اش هم رحم نکرد. همه این اتفاقات ناخوشایند تقصیر پدر مادرهاست که آنقدر به فک و فامیلشون اعتماد کامل دارند و فکر میکنند فامیل هیچ غلطی نمیکند!.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 03:27
dandelion7 - تهران - ایران
جنگنده - تهران - ایران: (مینا خانی: بین 9تا 13 سالگی این قصه برای من تداوم داشت. اما راستش همان 13 سالگی هم هنوز «بچه معصومی» بودم. اگر موهایم را می‌تراشیدی، به پسر بچه‌ لاغری شباهت داشتم که هیچ از زنانگی نداشت). من قصد قضاوتتون رو ندارم، فقط اینکه موضوع تجاوز رو به پوشش ربط ندید با انداختن تقصیر گردن قربانی، فقط باعث افزایش این مسائل میشیم. مسئله تجاوز برای پسرها هم اتفاق می افته، بیشتر اونها هم نمیتونن راجبه این اتفاق شاید حتی تا آخر عمرشون صحبت کنن. صحبت نکردن دربارش و درک نشدن، تخلیه نشدن خشم و غم این مصیبت، باعث میشه قربانی تبدیل به متجاوز آینده بشه. تو جامعه فاسد، درسته که زنها آسیب پذیرترند ولی مردها هم در امان نیستن. در ضمن شما فکر میکنید این خانم باید زودتر از اینها شاید حتی سیزده سالگیش مسئله تجاوز بهش رو ثابت میکرد مسئله اینجاست که اگه تو خانواده صحبت درباره این مسائل آموزش داده نشه اون بچه هم نمیتونسته این مسئله رو با خانواده ش در میون بذاره. این خانم هم نمیخواد از داییش شکایت کنه (معلوم هم نیست مرده باشه)، هدفشون اینه که تابوی صحبت نکردن درباره این مسئله رو در خانواده ها بشکنه، اگه خانوادش درباره این مسائل آگاهی لازم رو به ایشون داده بودن، شاید میتونستن جلوی این مسئله رو بگیرن، میخوان که جلوی باز تولید این مسئله گرفته بشه.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 03:47
جنگنده - تهران - ایران
irani iran - آمریکا - آمریکا.................... ظر را توی بی ادب میزنی که بجای آوردن استدالال منطقی داری لجن پراکنی میکنی. تو بهتر به نوکری خودت ادامه بدی بعد بیای خودتو نخود آش کنی. بی فرهنگ
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 07:39
shana - خ - ایران
من نمی خوام خانواده های که پوشش دارند رو زیر سوال ببرم ولی متاسفانه در شهر ما چند تا مورد تجاوزی که صداشون دراومد و به اعدام کشیده شد تو خانواده هایی بود که متجاوز عضو ارگانهای دولتی بوده یا به شدت مذهبی نشون می داده .شاید این دختر هم با همون سن کم اونقدر هوشیار بوده که اگه فاش کنه حتمن یک عده منجمد مغزی او را به هر دلیل مقصر می دونند چون اونا کاملن می تونن درک کنن تو ذهن آدم متجاوز چی گذشته و به بهانه های مختلف از آدم سیاهکار غیرمستقیم هواداری کنند
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 09:12
habib5959 - ونکور - کانادا
جنگنده - تهران - ایران. در کجای این متن نوشته که دائی این خانوم مرده شما میفرمایید پشت سر مرده حرف نزنید .دوما کارگردان و نویسنده نمایش نامه داستان دگری را روایت و یا نوشته‌اند که هیچ ربطی به بازیگر نداشته است عزیز دل برادر.. لطفا با دقت متن را بخوانید و بعدا اظهار نظر در بکنید .و یا شاید خود شما هم مسئله‌ای دارد که طرف مقابل مرده است که همزاد پنداری با این مطلب دارید.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 09:30
جنگنده - تهران - ایران
dandelion7 - تهران - ایران ............................. صحبتهای شما را تا حد زیادی قبول دارم ولی قبول کنید که پوششهای بدنما و جنسی میزان این حادثه را بیشتر میکند. بنده هم گفته های این خانوم را نه رد میکنم نه تایید ولی ایراد اینجاست که چرا افشاگری ایشان همزمان با بازیگری این زن در تئاتری با همین مضمون است،‌ اینجاست که بوی استفاده تبلیغاتی از این موضوع به مشام میرسد. به هر حال اگر این قضیه واقعیت دارد به هر عنوانی به شدت محکوم است.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 09:46
جنگنده - تهران - ایران
dandelion7 - تهران - ایران ........................... نکته دیگر هم که مهم است پیشداوری بدون شنیدن صحبتهای متهم است. شما فکر کنید هر شخصی به خود اجازه دهد که به راحتی به خانواده خود یا حتی غریبه ها تهمت بزند که بهش تجاوز کردند،‌ خوب این ادعا زمانی قابل قبول است که طرف دیگر هم از خود دفاع کند و این تهمت را رد کند یا نه اثبات شود که گناهکار است و به سزای کار خود برسد. منظور بنده بیشتر این است که زمانی میتوان حرفهای این خانوم را دربست قبول کرد که قضیه به اثبات برسد.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 09:48
shahin.orel - تهران - ایران
shana - خ - ایران حرف شما درسته , اکثر موارد تجاوز توسط نزدیکان در خانواده های مومن یا سنتی اتفاق میفته , دلیل این موضوع هم برمیگرده به نگاه کالا وار این افراد به سکس , در چشم یک فرد با ایمان , فرد کالایی هست قابل تصاحب یا صاحب دار . پس کسی که صاحب نداره رو میشه تصاحب کرد .میشه بهش تجاوز کرد . اگر عقده های این افراد رو هم در کنار باور های مذهبی شون قرار بدیم , کمپلکسی رو شاهد خواهیم بود که به هیچ عنوان فرزندتون رو با افرادی که باور مذهبی دارن تنها نگذارید !!! رفتارهای کارمندان سفارت ایران رو در برزیل یا آلمان اگر به خاطر بیارید , در باور اونها , دخترکی کافر رو پیدا میکنید که دست اندازی به اون کاملا مجازه , و وقتی مدنیت به توحش مقدس تو دهنی میزنه , صدای این افراد در میاد که به اعتقادات ما احترام بگذارید . این افراد روابطشون با همسرشون هم حتی کیفیتی داره که تحت عنوان تجاوز تعریف میشه , اگر فانتزی های سکسی این افراد رو بپرسید , حتما مجموعه ای از همه آشنایان و رفتار های غیر متعارف جنسی رو درش پیدا خواهید کرد .
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 13:13
shana - خ - ایران
البته من از اون ور قضیه واقعن دیدم زنانی رو که مرتب در حال بازگویی مورد تجاوز قرارگرفتن یا درخواست رابطه از طرف محرم و نامحرم هستند .که البته این دسته از آدما جایگاه مشخصی دارند
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 13:46
جنگنده - تهران - ایران
habib5959 - ونکور - کانادا...................... همه افراد مانند تو که اعتقاد درست و حسابی ندارید و ولنگباز هستید و به امثال خودت در کودکی تجاوز شده و به دیگران تهمت میزنید ،‌ همیطور هستید و گناهان خود را به گردن دیگران میاندازید،‌ گفته ای که در خواندن متن دقت نکرده ام و گفته ام دایی این زن مرده، پس چشم نداشته ات را باز کن و این قسمت را به دقت بخوان (( با توجه به این که فرد متجاوز در زندگی تو، امروز درگذشته است، هیچ وقت توانسته‌ای ته ذهنت او را ببخشی؟ فکر کنی که او می‌توانسته معلول شرایط دشواری مانند نبود ثبات و یا ناهنجاری بوده باشد؟ )) حالا چشم کورت دید که خودت دقت نمیکنی،‌ دقیقا این مسئله راجب همان همزاپنداری که خودت با این زن داری صدق میکند،‌ پس بلایی که بر سر خودت به احتمال قوی در کودکی آورده اند را به دیگران نسبت نده،‌ جاهل.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 14:27
اردشیر یکم - خوزستان - ایران
در جامعه ای که مردم به اسلام اعتقاد دارند .....به کودکان آموزش لازم برای مقابله با این اتفاقات داده نمی شود.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 19:27
shahin.orel - تهران - ایران
وقتی جواب جنگنده - تهران - ایران رو به آقای habib5959 - ونکور - کانادا. میخونید , میبینید که جنگنده ای که این چنین برآشفته بود که چرا این بانو به داییش تهمت میزنه ! این چنین راحت به آقای حبیب برچسب تجاوز میچسبونه , یادمون باشه اولین خصلت مومنین برچسب زدن , تهمت و ادبیاتی هست که فرد رو تحقیر جنسی میکنه , این ادبیات در دنیای متمدن جرمی در حد تجاوز تلقی میشه . متنی رو به اشتباه میخونه و سریع کامنتی میزاره که نه تنها دلیل خواندن اشتباه متن بلکه سرشار از باور های متوحش و بدوی هست , خودش متوجه میشه که اشتباه خونده و با ٢ کامنت بعدی سعی به ماست مالی اون میکنه , چون خیلی سخته یک مؤمن بگه اشتباه خوندم , متاسفم . نهایت سعی شو میکنه که بگه شما ها اشتباه کردین , این غرور همون غروری هست که توحش رو تا مرگ مومن در باور های اون نهادینه باقی میزاره , حتما روزی همه ما , بدون باور های جنگنده از تهران مردمی متمدن تر و قابل احترام تری در دنیا خواهیم بود
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 20:45
marineboy - لس انجلس - امریکا
این بابا اگر سواد و ذهن درست و سالمی داشت که کامنت گذار ساعتی هفت هزار تومانی نمیشد. کدام کامنتش معنی دارد که این یکی داشته باشد. تنها کارش فحاشی و جلب توجه است.
دوشنبه 6 مرداد 1393 - 22:39
sharafYabi - بیمبه - انگولا
کوین پارسی - تورنتو - کانادا- هموطن، من متوجه منظور سوال شما نشدم.
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 00:03
sharafYabi - بیمبه - انگولا
انگشت رو نکته خیلی‌ خوبی‌ گذاشتی‌. نقص عضو مغزی اینها را بر ملا کردی. چپ و راست خرما میخورند اما نوبت بقیه که برسه به خاطر خوردن خرما، حتی حاضریم آزادیش و جانش را از او بگیرند و یا رسوایش کنند! این مؤمنان تقلبی، میدانند و خوانده اند که اسم این کار در کتابهای آسمانی یک نویی از نفاق هست + به ظاهر یک انسان= با منافق، منتها خودشون این را نمیتوانند ببینند و هر جور که دوست داشته باشند اعمال خود را تعبیر میکنند. این دوستداران وطن و وطن پرستان واقعی‌ ۳۵ سال است که مشغول نجات ایران و دین هستند و این نجاتشان ظاهراً پایانی در افق ندارد.! اما، اما، اما،‌ای وای،‌ای وای که در کائنات اسم دیگری به جز نفاق نخواهد داشت. ممنون از نکته سنجی شما.
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 05:13
جنگنده - تهران - ایران
shahin.orel - تهران - ایران.................................. تو بجز بلغور کردن یک مشت خزعبلات به جای بحث منطقی چه چیزی بلدی, . ببین مفهوم حرفهای من چیه, هر چند انقدر بی فرهنگ هستی که این چیزها را نمیبینی. بعد هم در زمان بحث من با شخص دیگری , عقده گشایی نکن؛ هر موقع آدم حسابت کردم و با تو سر بحث را باز کردم بعد بیا
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 11:47
Shahin.Orel - تهران - ایران
١)جنگنده - تهران - ایران از این منطقتون بگید , هم امثال من خجالت بکشن هم یه آبرویی واسه خودت و دینت خریده باشی ! فرمودید (هر چند انقدر بی فرهنگ هستی که این چیزها را نمیبینی. بعد هم در زمان بحث من با شخص دیگری , عقده گشایی نکن؛ هر موقع آدم حسابت کردم و با تو سر بحث را باز کردم بعد بیا ) شما بحث نمیکنید , توحش نشخوار میکنید , در یک محیط عمومی که ارث پدر هیچ کس نیست , اجازه کسی برای اظهار نظر دست شما نیست , پس یا نکبت باور ها و عقایدتون رو در ٤ دیواری حریم خصوصی خودتون نگه دارید , یا اگه اونها رو به محیطی میارید که همه ازش سهم دارن , از تو دهنی تمدن به توحش تعجب نکنید , شما میتونید توی خونه خودتون سر دخترتون لچک کنید , خواهرتون رو سنگسار کنید , به دخترک برادرتون به چشم هرزه ای ساپورت پوش! نگاه کنید , من دخالت نمیکنم , ولی وقتی این توحش رو به خیابان های عمومی شهری میارید که من هم ازش سهم دارم , یا زمانی که یکی از بردگان اندرونی شما به سطحی از درک مدنی برسه که بخواد از توحش شما فرار کنه , اظهار نظر , حمایت , و تودهنی به متجاوز وظیفه منه , چه شما آدم حساب کنید چه نکنید
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 15:34
Shahin.Orel - تهران - ایران
٢), فراموش نکنید , که کسی رو که شما آدم حساب نکنید حتما آدم حسابیه , چون با معیار های شما که آدم حسابی رو در قالب چاقوکشی متجاوز , برده دار و غنیمت بگیر حساب میکنه و اون رو مقدس هم میدونه , من خیلی تفاوت دارم , ممنون از اعتباری که به من دادید , حتما احساس شرم میکردم اگه کسی با باور های تو من رو آدم حساب میکرد, حرف زدن ساختاری داره که با روضه خوندن متفاوته ، جملات من ، جملات کامل ، مفهوم ، مرتبط به موضوع و به دور از ننه من غریبمه ! جوابهای شما (بی فرهنگ هستی, عقده گشایی نکن,هر موقع آدم حسابت کردم, ولنگباز هستی,به امثال خودت در کودکی تجاوز شده ,چشم کورت دید,جاهل,ظر را توی بی ادب میزنی,......) تنها تایید کننده ناتوانایی های رفتاری و استدلالی خود شماست ، که با جملات این چنینی تصور میکنید خیلی حرف مهمی هم زدید!
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 15:35
hana257 - تهران - ایران
متاسفانه بعد از انقلاب به مردها آموزش داده شده که هرجا با زن یا دختر یا حتی پسری تنها باشند این اتفاقها باید بیفتد و امری غیر قابل جلوگیری هست و بعد هم گیر میدن به پوشش زنها. چرا توی کشور های غربی کنار ساحل زنها خیلی راحت با بیکینی میگردند نه کسی به اونها نگاه میکنه و نه کسی بهشون تجاوز.
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 18:34
sharafYabi - بیمبه - انگولا
احسنت!
‌سه شنبه 7 مرداد 1393 - 19:58
جنگنده - تهران - ایران
Shahin.Orel - تهران - ایران....با موجودات... مانند تو که بجز توهین به اعتقادات کار دیگری بلد نیستید بهتر از این نمیشه صحبت کرد, مطمئن باش اگر آدم حسابی بودی, مثل آدم باهات صحبت میکردم ولی چون اعتقادات کثیف و نجست را میدانم و طرز صحبت کردنت را, پس صحبت با پرخاش حقت است چون حرف درست و عاقلانه در کله ات فرو نمیرود. امیدوارم روزی برسد که دنیا از وجود تو و امثال اربابانت پاک شود تا کره زمین بهشت شود.
‌چهارشنبه 8 مرداد 1393 - 16:14
shahin.orel - تهران - ایران
١) جنگنده - تهران - ایران - من بیشعور ! من که ادعا یی نکردم ! تو که منطق داری , شعور داری , یه مشت چاقو کش هم مقدس هات هستن , چیزی بگو که هم با منطق به نظر برسی هم آبرو واسه مقدساتت خریده باشی ! همه هم میخونن میگن شاهین چقدر بی شعوره , باریکلا به جنگنده ! چرا این کار رو نمیکنی ؟ در ضمن نقل قول هایی که من ازت نوشتم به من نگفته بودی به همه گفته بودی , اون هم فقط در یک تاپیک , همه ناتوانائی های فرهنگیتو من کپی نکرده بودم ! فرمودید (چون اعتقادات کثیف و نجست را میدانم) به نظرت اگه گروهی هستند که باور های عده ای اون ها رو نجس میدونه , این باور ها قابل احترامه ؟ باور های اون گاو پرست یا اونی که تو کره آلت تناسلی میپرسته رو با خودت مقایسه کن , دین این افراد نسبت به تو انقدر متمدن هست که هیچ کسی رو نجس ندونه , هیچ وقت فکر کرده بودی چرا یک گاو پرست محترم تر از توئه ؟ فرمودین من به اعتقادات دیگران توهین میکنم , جملات من که همه موجود هست ، توهین های من رو بنویسید که من و بقیه هم با خبر بشیم ! حرف من ممکنه برای تو ناخوشایند باشه ولی به هیچ وجه توهین نیست ،
‌چهارشنبه 8 مرداد 1393 - 17:44
shahin.orel - تهران - ایران
٢) من از لحاظ قانونی و فرهنگی کاملا آگاهی دارم که چطور بدون توهین صحبت کنم ، ولی شما یک کتاب ١٤٠٠ ساله زدید زیر بغلتون و میگید جواب همه سوال ها از مدنیت تا اسهال توش نوشته , اسم این کار توهین به شعور انسانهاست ، حالا مغلطه تون رو ادامه بدید و فراموش نکنید ، وقتی هیچ استدلالی ندارد , حتما آخرش بگید که مجبور شدید توهین کنید ، چون شاهین شعور نداره , همون جور که دینتون هم احترام گذاشتن به باورهای مدنی رو با قوانین بدوی نتونست معاوضه کنه ! نجس , شاید یکی از شرم آور ترین قسمت های دینت باشه , جالبه که وقتی قوانین دینی تو رو من بازگو میکنم احساس میکنی بهت توهین شده ! این توهین نیست این بازگو کردن چیزی هست که وجود داره , اگر این حقیقت شرم آوره , تو که بهش ایمان داری کاری کن که با تغییر اون آبرو یی براش بخری ,من که تنها بازگو کننده اون هستم
‌چهارشنبه 8 مرداد 1393 - 17:45
جنگنده - تهران - ایران
shahin.orel - تهران - ایران............................. .من تا زمانی که تو مغز و امثال تو به دین و مذهبم یعنی اسلام چه شیعه و چه سنی, توهین نکنند هیچ کاری باهاشون ندارم ولی , نباید انتظار داشته باشی که هر چه در دهانت هست به اسلام واقعی و مسلمین به بهانه کثافتکاریهای داعشیهای مانند تو , بزنید و مسلمانان هم نگاهتان کنند. تو غلط میکنی صحبت از مذهب دو میلیارد نفر انسان میکنی و به راحتی توهین. حرف دهانت را بفهم تا تودهنی نخوری !!!!!!!!!!!!!!!!!! هر موقع یاد گرفتی که به اعتقاد دو میلیارد نفر احترام بگذاری بعد بیا صحبت از ادب و فرهنگ کن چون خودت باری از ادب و فرهنگ نداری. از قدیم گفتن یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران.
‌چهارشنبه 8 مرداد 1393 - 23:03
shahin.orel - تهران - ایران
جنگنده - تهران - ایران - خوب بنویس توهین های من رو که هم من بفهمم چی بوده هم بقیه بفهمن ! چرا هی عربده میکشی وتهدید میکنی ؟ این نکبت باور های توئه که به همه توهین میکنه , نجس ! این توهین نیست ؟ چرا توضیح نمیدی راجبش ما هم از اشتباه در بیایم ؟ولی بازگو کردن قوانین دینت توسط من توهینه ؟ بگو دیگه , چرا توهین هایی که من کردم رو کپی نمیکنی؟ ٢ میلیارد !! مدرسه رو تموم کردی ؟ شمردن تا چند بلدی ؟ اگه ١٠ میلیارد هم متوحش باشن , دلیلی بر مجاز بودن توحش نیست . ١ میلیارد هم تو چین خدا رو قبول ندارن تو چرا احترام نمیزاری ؟ ١ میلیارد تو هند گاو میپرستن , تو چرا به گاو احترام نمیزاری ؟ هیچ وقت هم اون چینیه یا هندیه , نه بمب به خودش بست جایی رو منفجر کنه , نه کسی رو تو اروپا سر برید , نه هواپیماشو به جایی کوبید . اون محترم تره یا تو ؟ بی آبرویی افتخار نیست
‌پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 11:08
asal30 - بندرعباس - ایران
من تو این مدتی که تو این سایت اومدم بارها و بارها دیدم و همه دیدیم که . هر خبری در مورد قتل یا تجاوز منتشر میشه این جنگنده میاد طرف افراد بد رو میگیره. مثلآ یارو اطلاعاتی خواسته به ریحانه جباری تجاوز کنه بعد ریحانه اونو کشته. هی می اومد میگفت پشت سر مرده حرف نزنید و یارو اطلاعاتی ادم خوبی بوده!!!!!!!!!!!!!!! . بعد هرچی میشه میاد طرف افراد نجس و هوس باز و کثافت و اطلاعاتی و متجاوزین رو میگیره . آخه تو که .. نمیرسه که یک زن داره از ماجرای تلخی که برای در کودکی اتفاق افتاده حرف میزنه میگی چرا تو بچگی بیان نکرده؟. خوب اگر میتونست از حق خوذش اون موقع دفاع کنه که نمیگذاشت دایی اش بهش تجاوز کنه که . .. نداری چرا اینقدر اعصاب دیگران را خراب میکنی ؟. ادامه در کامنت بعدی.
‌پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 16:02
asal30 - بندرعباس - ایران
دلت خنک بشه ما تا جایی که برام امکان داره لعنت می فرستم به روح اون سربندی متجاوز و روح دایی این دختر و روح تمامی کسانی که به این مردم تجاوز کرده و به قتل شون رسوندن. تو هم بهتره اینقدر خودتو تیکه پاره نکنی چون هیچکسی به حرفهای پوچ تو اهمیتی نمیده با اون ذهن مسخره ات . بچه کوچکی که میگه خودش شبیه پسرها بوده چطوری برای دایی اش تحریک کننده بوده؟؟؟؟!!!. شما مردهای هوس باز روانی هستین هوس بازی تون رو که کردین دنبال بهانه می گردید و ربطی به پوشش یه بچه بی گناه نداره
‌پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 16:02
asal30 - بندرعباس - ایران
دلت خنک بشه ما تا جایی که برام امکان داره لعنت می فرستم به روح اون سربندی متجاوز و روح دایی این دختر و روح تمامی کسانی که به این مردم تجاوز کرده و به قتل شون رسوندن. تو هم بهتره اینقدر خودتو تیکه پاره نکنی چون هیچکسی به حرفهای پوچ تو اهمیتی نمیده با اون ذهن مسخره ات . بچه کوچکی که میگه خودش شبیه پسرها بوده چطوری برای دایی اش تحریک کننده بوده؟؟؟؟!!!. شما مردهای هوس باز روانی هستین هوس بازی تون رو که کردین دنبال بهانه می گردید و ربطی به پوشش یه بچه بی گناه نداره
‌پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 16:20
sharafYabi - بیمبه - انگولا
-asal30--نکته خوبی‌ را بیان کردید و دست شما درد نکنه. شاید جنگنده با این روایات شما دوزاریش بیفته!
‌پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 19:49
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا
دوستان محترم این آخوندها و آخوندزاده‌ها (جنگنده,فدای آقا,باور عمیق)....به هیچ عنوان از رو نمیرن،امکان نداره یکی‌ از این قماش مثلا انسانها یک جا قبول کنن که یک کار یا حرفشون اشتباه بوده و انقدر هم ذلیل و خار هستن که قدرت قبول اشتباه خود را ندران حالا چه به اینکه بخواهند معذرت خواهی‌ هم کنن., اینها از لحظه ورود به حوزه کثافتیه قم حیا را قورت میدن و شرم را هم تًف می‌کنن و همه هم می‌دونن چرا اینها ابقدر پررو هستن ،رسم روزهای اول تحصیل را که دیگه همه میدونید که باید سلسله مراتب به وسیله استاد‌ها رعایت بشه بعله,,, دیگهoo از همان وقت پر رو میشوند
جمعه 10 مرداد 1393 - 01:41
asal30 - بندرعباس - ایران
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا. عقاب عزیز حق با شماست من بخاطر این جنگنده روانی دیگه تو این سایت نمیام. همش مخالفه و اعصاب برای آدم نمیذاره . ادم میاد اینجا دلش پره از دست دولت بعد یه عده دوست دار نظام هم میان اینجا. اعصاب برای ادم باقی نمیذارند. برای همین بهتره ما از این جا دل بکنیم. واقعآ یه مدتی نیومدم چقدر اعصابم راحت تر بود .
جمعه 10 مرداد 1393 - 12:52
asal30 - بندرعباس - ایران
sharafYabi - بیمبه - انگولا. خواهش میکنم نه اثر نمیکنه چون یاسین تو گوش...خواندن بی فایده است .
جمعه 10 مرداد 1393 - 12:54
asal30 - بندرعباس - ایران
shahin.orel - تهران - ایران. حق با شماست . ما یک همسایه دکتر هندی داشتیم بت پرست بود این آدم اینقدر خوب و مهربان و با شعور و انسان بود که حد نداشت . همیشه وقتی ماشین می اومد دنبالش بره بیمارستان پسران همسایه بهش به انگلیسی فحش میدادند!. هرگز ازش بدی ندیدیم اون از همه مسلمانانی که دیده بودم مهربان تر و با ایمان تر بود .
جمعه 10 مرداد 1393 - 13:00
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا
asal30 - بندرعباس - ایران- شیرین عسل نازنین و هموطن عزیزم،اتفاقا اینها واسه همین پول و امکانات میگیرن که در سایت‌های مردمی و تاپیک هایی که مشت اینها باز و رسوا میشوند با ترفند‌های گوناگون و کامنت‌های توهین آمیز و کلمات برنامه ریزی شده کاربر‌ها را از سایت‌ها فراری دهند و یا کامنت گذاشتن را بی‌ خیال شوند،بهتر این هستش که یا جواب این مزدوران کامنت گذار را ندهی یا با چند کلمه آنها را بسوزانید،اتفاقا خواندن کامنت‌های بی‌ مغز اینها را باید به عنوان تفریح و خنده در نظر گرفت و پشیزی برای حرف هایی که به آنها دیکته شده قائل نشد،،عسل جان به هر حال ما باید فکر خرج و مخارج زن و بچه‌های این مزدور‌ها را هم در نظر بگیریم بچه‌های اینها گناهی ندارند که ما بخواهیم نان آنها را ببریم و چند خانوار را در فقر رها کنیم،کار پیدا کردن بسیار سخت است و این جنگنده‌ها و فدائیان عمیقشان هم حتما از سر ناچاری تن به این مزدوری میدهند،،به خاطر خرج خانواده‌های اینها هم شده سعی‌ کن اینها را تحمل کنی‌،اینها وجدان ندارند ما که نباید مثل اینها فکر کنیم و مثل اینها بیرحم و بی‌ تفاوت باشیم
جمعه 10 مرداد 1393 - 16:38
asal30 - بندرعباس - ایران
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا. ممنون از لطف شما . حرف های شما کاملآ درسته و من وقتی کوته فکری های اینها را می بینم واقعآ عصبی میشم . چون به اندازه کافی در اجتماع با اینجور افراد سر و کله میزنم . ولی من فکر میکنم اینجور افراد میخوان بیان تو این سایت ها برای اینکه بتونند افراد مخالف رو پیدا کنند و به رژیم معرفی کرده و بعد شکنجه و اعدام کنند. من حتی به این سایت هم اعتمادی ندارم . برای همین توصیه میکنم اکثر دوستان مقیم ایران کمتر جواب اینجور افراد رو بدن تا توی دردسر خدایی نکرده نیوفتند .
شنبه 11 مرداد 1393 - 02:01
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا
asal30 - بندرعباس - ایران- عسل عزیز هموطن دل نازک و مهربانم، اتفاقا منم باغ و مزرعه بیرون از شهر و کار کردن در باغ و زمین را به شهر نشینی و دیدن هر روزه قیافه‌های نحس و خشن این مزدوران و بسیجیان ترجیح میدهم،حتی در این منطقه دور از شهر هم گهگاه با این‌گونه افراد رو در رو میشوم . اگر به خاطر دیدن مادر و کارهای واجب نباشد دوست ندارم پایم به شهر باز شود ،یک لحظه‌ دیدن ریخت نجس و کارهای کثیف و چندش آوری که به اسم نهی از منکر و فضولی در کار مردم انجام میدهند برای عصبی شدن آدم کافیست برای همین زندگی‌ در کنار حتی حیوانات را ترجیح میدهم به دیدن یک لحظه این نا انسانها . دیدن یک آخوند و یا این افراد کریه که به جز بوی گند دهانشان , تن , رو , مو و لباسشان هم بوی گند میدهد،انسان را از انسان بودن پشیمان می‌کند،،البته کامنت گذاشتن در سایت با اسم کاربری مستعار را فکر نکنم بتونن شناسایی کنن که صد البته احتیاط در همه امور واجب است
شنبه 11 مرداد 1393 - 20:56
asal30 - بندرعباس - ایران
عقاب سرخ - پرسپولیس - پرشیا. میدونی عقاب من با اینجور افراد از نزدیک مواجه شدم اینها ظاهرشون اینطوری است وگرنه در زندگی شان وارد شوی می بینی که از همه ما مردم جلوتر اند !. *. من یک جایی کلاس میرفتم خانوم مربی ام شوهری داشت نظامی . اون میگفت اکثر دوستان شوهرش که سپاهی و غیره و ..هستند همگی برای خودشون یک خانه فساد تشکیل داده و دختران و زنانی را میارند و از شوهر این خانوم هم دعوت کردن !. بعد اینها میان دختر و پسر مردم رو بخاطر پوشش و یا چیزهای خیلی مسخره دستگیر میکنند
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 02:32
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.