دسیسه میلیونی 2 دختر دانشجو برای پزشک سرشناس

دو دختر دانشجو با سرقت کارت عابربانک پزشک سرشناس از حساب وی میلیون‌ها تومان به جیب زدند. این دو دختر تبهکار وقتی دیدند راه فراری ندارند، پرده از راز مجرمانه خود برداشتند.

اوایل خردادماه سال جاری پزشک سرشناسی با مراجعه به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه 6 خارک خواستار دستگیری دزدان حساب بانکی‌اش شد.
وی به بازپرس «بیضی‌زاده» گفت: چند روز پیش برای شرکت در کنگره جراحی مغز و اعصاب به سالن رازی بیمارستان میلاد رفتم، فردای آن روز وقتی برای گرفتن گزارش گردش مالی حسابم به بانک مراجعه کردم، ناگهان متوجه شدم 23 میلیون تومان با دستگاه Pos یک طلا فروشی در محدوده خیابان کریم‌خان از حساب عابربانکم برداشت شده است.
آنجا بود که جا خوردم چرا که هیچ طلایی نخریده بودم و به نظرم خیلی عجیب آمد.
وی افزود: روزی که به کنگره رفته بودم در آنجا از دو دختر جوان که فروشنده مودم بودند با استفاده از عابربانکم خرید کردم، برای این خرید کارت عابربانک را به آنها تحویل دادم. دوساعت بعد وقتی از کنگره بیرون آمدم سراغ آنها رفتم تا کارت عابربانکم را بگیرم که این دو دختر با چهره‌ای برافروخته با پس دادن کارتم به من گفتند در ازای دریافت کارت باید به آنها رسید بدهم و همان لحظه رسید را امضا کردم. حالا به‌همان دو دختر فروشنده مظنون هستم و احتمال می‌دهم در زمانی که کارت نزد آنها بوده، از حسابم برداشت کرده‌ باشند.
به‌دنبال ادعاهای این پزشک فوق‌تخصص، بازپرس بیضی‌زاده به تیمی از کارآگاهان دستور داد چنانچه مغازه طلافروشی مجهز به دوربین مداربسته است، فیلم آن را بازبینی کنند.کارآگاهان وقتی به بازبینی فیلم دوربین مداربسته مغازه طلافروشی پرداختند با چهره همان دو دختر جوان روبه‌رو شدند که با استفاده از کارت عابر بانک پزشک سرشناس در حال خرید طلا بودند.
این دو دختر تحت تعقیب قرار گرفتند تا این‌که 24 خردادماه «لیلا» و «نازنین» به دام پلیس افتادند. این در حالی بود که بررسی‌ها نشان داد هر دو دختر تحصیلات عالیه دانشگاهی دارند.


داستان دروغ


نازنین و لیلا ابتدا با دروغ پردازی سعی کردند تیم تحقیق را گمراه کنند. لیلا در بازجویی‌ها با بیان داستان خیالی گفت: سال‌هاست که این پزشک را می‌شناسیم، از آنجا که به تازگی وی سمت  و جایگاه خاصی گرفته بود روزی که به کنگره پزشکان دعوت شده بود من و نازنین از وی بابت سمتش در یک بیمارستان شیرینی خواستیم.
همان لحظه این پزشک کارت عابربانکش را به ما داد و گفت: بروید هرچقدر که دوست دارید از حسابم برداشت کنید و حتی در ازای کارت عابربانکش که به ما تحویل داد، ما یک رسید از وی گرفتیم، از آنجا که من و نازنین مشکل مالی داشتیم و از طرفی هر دو شهریه دانشگاهمان را پرداخت نکرده بودیم با استفاده از کارت، شهریه دانشگاهمان را تسویه  حساب کردیم سپس برای خرید طلا به یک مغازه در خیابان کریم‌خان رفتیم و هر کدام 10 میلیون تومان طلا خریدیم، به‌کنگره برگشتیم و کارت را به پزشک سرشناس تحویل دادیم، باور کنید ما دزد نیستیم و حاضریم رسیدی را که از وی دریافت کرده‌ایم ارائه بدهیم.
این دو دختر جوان که در بازجویی‌ها دچار تناقض‌گویی شده بودند، وقتی با پزشک سرشناس روبه‌رو شدند چاره‌ای جز بیان حقیقت نیافتند. در این مرحله لیلا گفت: وقتی این پزشک کارت عابربانک را به ما تحویل داد و داخل کنگره رفت از فرصت استفاده کردیم و به یک مغازه طلافروشی رفتیم و 23 میلیون تومان طلا خریدیم سپس وقتی به کنگره برگشتیم برای این‌که از ما شکایت نکند و ماجرای دستبردمان لو نرود از وی یک رسید به بهانه تحویل کارت عابر بانکش گرفتیم و حالا حاضریم پولش را برگردانیم. اشتباه کردیم و تقاضای عفو و بخشش داریم.
بنابر این گزارش، لیلا و نازنین روانه زندان شدند و تحقیقات قضایی در این زمینه ادامه دارد.

+36
رأی دهید
-8

مژگان سازگار - لندن - انگلیس
زیاد عجیب غریب نیست و فقط تو ایران اتفاق نمیفته این نوع جرم ها .اینجا صد برابر یک نگاه به روزنامه ها بندازید متوجه میشید .طرف بخاطر 10£ مادر بزرگ بازنشسته خودش رو خفه کرده بود تا بتونه چند تا کن بییر بخره...
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 00:26
گیلاسسس - شفیلد - انگلستان
مژگان سازگار - لندن - انگلیس شما .. معلوم نیست تو انگلیس چیکار میکنی‌،نون انگلیسیا را می‌خوری، مالیات هم نمیدی مخالف اینها هم هستی‌،اگر برات سخته برگرد تو همون خراب شده‌ای که ازش امدی،‌هی دم از اینکه انگلیس بده نزن فراری، اینجا واسه امسال تو که نون مفت می‌خوری کویته،
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 02:43
fariborzkhan - ایران - ایران
کارت عابرشو با رمزش همینجوری داده دست دو تا دختر؟ عجب پزشک باهوشی. بیچاره بیمارهاش. این پزشک بیشتر باید ته شناس باشه تا سرشناس.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 03:26
senator x - تهران - ایران
این مسئله بو دار هست. چرا دکتر رمز کارت را بدخترها داده؟ برای خرید مودم همان لحظه کارت خان عمل میکند.دوم ,کارت بنام یک مردبوده(دکتره)زمانیکه چنین خرید سنگینی شده, فروشنده کارت شناسائی نخواسته؟چطور فروشنده فکرنکرده امکان دارد کارت سرقتی باشه.این دوسئوال آخری را فروشنده باید ببازپرس جواب دهد. درآخر ,,بازپرس بهتره دراولین فرصت نام خانوادگی اش را عوض کند خیلی ضایع است.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 04:15
paksan - آمریکا - آمریکا
دسیسه چیه . کارت بانکت به همراه رمزش رو دست بقول خود استاد غربیه داده بعد انتظارش چیه؟ اینها هم جوان بودند دیگه دیدند طرف انقدر شکمش سیره گفتند ده بیست میلیون براش هیچی نیست. به اساتید دانشگاههای ایران بخصوص دکترهایی که در دوره احمدی نژاد دکتر شدن و برای خودشون برو بیایی پیدا کردند اعتماد نکنید همین که این مقاله نویس بدون اینکه حکم دادگاه و دادگاهی باشه حکم صادر کرده و دخترها رو دسیسه باز و مجرم کرده باید شک کرد که یک سر و سری بین مقاله نویس و دکتره بوده و به نظر میرسه دارن ماست مالی میکنند که ارتباطی با دانشجوها نداشته. مگه بازار سداسماعیله که دم بیمارستان بیاستند و مودم بفروشند؟! معلومه طرف اینا رو می شناخته و اینطوری با زرنگی یک پاپوش حسابی ساخته حالا برای اینکه رضایت بده باید دید که چه نقشه ای داره این دکتر سرشناس. حرف دخترها قابل باورتره و مشخصه این دکتره تازه به مقام و جایی رسیده.. و خیلی هم زرنگ تشریف داره.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 05:39
روستایی ساده دل - تهران - ایران
سلام خواهر مژگان. تو چرا به خودت گرفتی که منظور گزارش مقایسه جمهوری اسلامی با غرب بوده که یهو پریدی وسط ماجرا و از غرب شکایت داری که اینجا بدتر است. اولا این فقط یک خبر غیرسیاسی بود و ربطی به حکومت نداشت و همه جای دینا از این اتفاقات میفته. تنها تفاوتش اینه که غرب ادعای اخلاق نداره و اینکه درستکاری فقط نزد مسلمانان است و بس و اینکه ما صلاحیت اداره دنیا را داریم و اینکه مال حرام را نباید خورد و .. موضوع اینه که این ما هستیم که ادعای سلامت اخلاقی مون گوش فلک را کر کرده وگرنه همه جای دنیا از این حوادث اتفاق میفته!!!
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 05:47
Pir00z - آخن - آلمان
مژگان سازگار - لندن - انگلیس با فرق اینکه اون شخص الکولیک بوده و کسی برای مخارج ادامه تحصیل در کشور پیشرفته وادار به همچین کاری نمیشه و باهم قابل قیاس نیستن , فقر و فحشا در ایران با بی خانمان الکلی و معتاد
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 07:12
azadeh11 - آمستردام - هلند
خدا پدر فقر و حماقت را ریشه کن کند..
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 07:50
اثر جاویدان - لرنزبورگ - سوئیس
در غرب وقتی‌ که شما وسیله می‌خرید، همراه با وسیله یک راهنما استفاده از این وسیله هم به شما میدهند که چه جور و درست و صحیح از این وسیله استفاده کنید. در ایران ما هنوز طرز استفاده از کارت‌های اعتباری بلد نیستیم. ما هنوز یاد نگرفتیم که کار اعتباری نباید به کسی دیگری داد. ما هنوز یاد نگرفتیم که پاسورد یا شماره رمز کارت را نباید به کسی‌ گفت، و باید خودمان شخصاً بدون اینکه کسی‌ ببیند در دستگاه وارد کنیم. ما هنوز یاد نگرفت وقتی‌ کسی‌ از دستگاه خودپرداز مشغول دریافت وجه است، به اندازه کافی‌ از او فاصله بگیریم تا شخص مورد نظر براحتی و در امنیت کامل بتواند از دستگاه استفاده کند. تمدن یعنی‌ همین رعایت کردن ها.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 08:33
persiangulf2535 - لند‌ن - انگلیس
مژگان سازگار - لندن - انگلیس- شما قبلأ خبرنگار بی بی سی درقسمت حوادث نبودین ؟ چون ازتمام اخبار وحوادثی که درلندن اتفاق افتاده و روزنامه بخاطر جلوگیری از ابروریزی ا نها رو منتشر نکردند خبردارین٬ ماشاالله خودت یه پا خبرگزاری هستی.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 10:25
piki82 - تورین - ایتالیا
خیلی خنده دار بود داستانش !! طرف کارت بانکش رو با رمز داده به یکی..پولشو دزدیدن بعد میگه احتمال میدم کار اونا باشه !!! ((((: چطوری دکتر میشن اینا ??? البته دکتر زیاد شده تو ایران ..مثل دکتر فتح الله زاده !! ((((((((:
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 13:28
goosfand - نیویورک - آمریکا
همیشه آقا یا خانوم دزده رو وقتی‌ بهش فشار میارند میگه اشتباه کردیم، و رو ببخشید، و یه عده‌ هم ممکنه با دلم‌رحمی غیر‌منطقی‌ راضی‌ به بخشش انگلهای اجتماعی بشند؛ جرم کردی، باید مجازاتش رو بکشی، نوش جونت
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 20:33
asal30 - بندرعباس - ایران
منم چندوقت پیش رفته بودم خرید تو یک مجتمع تجاری . کارتم رو دادم به مغازه دار و رمز رو هم بهش گفتم بعد برادرم مدام زنگ میزد بیا بیا . منم از روی عجله کردن فیش رو گرفتم و از پله برقی رفتم پایین سمت ماشین. از در که خارج شدم یادم افتاد کارتم دست فروشنده جا مونده ...رمز هم که بهش گفته بودم حالا از پله برقی خواستم برم بالا که بخاطر اینکه مجتمع داشت تعطیل میشد پله برقی ایی که میرفت بالا رو از کار انداخته و بجاش می اومد پایین!. کلی دور زدم و با کلی تلاش راه پله رو پیدا کردم رفتم کارت رو از مغازه داره گرفتم. خدا را شکر مغازه دار آدم درستی بود و کارتم رو خالی نکرده بود .
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 21:31
asal30 - بندرعباس - ایران
. پارسال پدر من هم رفت خرید و مغازه دار بهش گفت هیچی تو حسابت نیست!. بعد پدرم گفت توش 1 میلیون پول هست !. روز بعد دوباره میرفت خرید اینطوری میشد . هر ساعت حسابش رو خالی میکردند ... پدرم دیگه به ما مشکوک شده بود ! . تا اینکه از طریق بانک فهمیدیم کسی کارت شارژ تلفن بصورت اینترنتی برای دوستان و اقوامش میخره و به شهرستان های مختلف میفرسته و هرچقدر دلش میخواسته خرید میکرده اونم بصورت اینترنتی! . تازه رمز دوم کارت رو هم معلوم نیست چطوری داشته !. بعد از کلی تلاش با استفاده از پلیس اینترنتی 2 زن دستگیر شدن که فرد دزد برای اونا شارژ میخریده و میفرستاده ..اونا هم کلی گریه زاری کردن گفتن اطلاعی ندارند! . تا اینکه معلوم شد دزد راننده پدرم بوده که پدرم کارت ش رو بهش میداده بره براش چیزی بخره یا پولی برداشت کنه و هرگز نشد راننده رو دستگیر بشه. نزدیک چندمیلیون ازش زدن واقعآ خیلی زور داشت چون یه غریبه مفت و مجانی پولی که باید گیر ما می اومد گیرش اومد.
‌سه شنبه 31 تير 1393 - 21:33
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.