سخنان سرلشکر جعفری؛ اعتراف به کودتا؟
فرمانده سپاه پاسداران گفته است که بازگشت دوم خردادیها به قدرت "خط قرمز" نظام بود
فیلم کوتاه سخنرانی مهم سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، سند مهمی است دال بر آن چیزی که سبزها در پنج سال گذشته «کودتای انتخاباتی» توصیفاش کردهاند.
فرمانده کل سپاه بدون هرگونه تعارف، از نقش نهادهای نظامی ـ امنیتی همسو با کانون مرکزی قدرت، پردهبرداری دوباره میکند.
مهمترین محورهای سخنان سردار جعفری اینهاست:
۱. تعریف «خط قرمز» توسط کانون مرکزی قدرت مبنی بر جلوگیری از «حضور دوباره اصلاحطلبان در حکومت».
۲. ممانعت از پیروزی موسوی و حتی دومرحلهای شدن انتخابات؛ امری که قطعی به نظر میرسید.
۳. مقابله با اعتراض و تظاهرات حتی «آرام»، و سرکوب گسترده نظامی، امنیتی و قضایی معترضان و حتی کنشگران.
اظهارات اخیر سردار جعفری، یادآور سخنان مهم سردار مشفق، جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران در سال ۱۳۸۹ است. اظهاراتی که میرحسین موسوی آن را «سندی برای اثبات تقلب و کودتای انتخاباتی» توصیف کرد.
سخنرانی آن مقام ارشد سپاه نیز تصویر ذهنی طراحان انتخابات ریاست جمهوری دهم، و نگاه آنان را به خطرات ناشی از شکست احمدینژاد تبیین میکرد.
مشفق نیز به صراحت از نقش سازمان یافته سپاه پاسداران در کمک به پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۱۳۸۸، گفته بود. اظهاراتی که به شکایت هفت فعال سیاسی اصلاحطلب (محسن امینزاده، مصطفی تاجزاده، عبداله رمضانزاده، فیضالله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهزاد نبوی) منتهی شد. اما این شکایت نتیجهای جز تشدید فشار بر شاکیان به همراه نداشت.
سخنان سردار جعفری اما بهدلیل جایگاه او در ساختار سیاسی قدرت، واجد اهمیتی متفاوت است. فرمانده کل سپاه پاسداران از سال ۱۳۸۴ ریاست مرکز تحقیقات راهبردی سپاه را به دستور و حکم رهبر جمهوری اسلامی عهدهدار شده بود. او همچنین یکی از نزدیکترین مقامهای ارشد نظامی ـ امنیتی در جمهوری اسلامی به آیتالله خامنهای محسوب میشود.
سردار جعفری آشکارا اعتراف و تصریح میکند که عزمی جدی وجود دارد که اصلاحطلبان بار دیگر در حکومت دست بالا پیدا نکنند. نیز اینکه «شیب» و روند انتخابات به گونهای بوده که خروجی آن، احمدینژاد نبوده است. و دستکم آنکه انتخابات در سال ۱۳۸۸ به دور دوم کشیده میشد. امری که پیشبینی نتیجهاش (پیروزی موسوی) کار دشواری محسوب نمیشد. و افزون بر اینها، سرکوب گسترده و همهجانبه معترضان و منتقدان، که کسی از اتفاقات رخ داده شکایت نکند.
این مجموعه، و دخالت موثر و امنیتی کانون مرکزی قدرت در انتخابات، مجموعه اتفاقاتی را موجب شد که نه فقط دو نامزد معترض (موسوی و کروبی)، بلکه سیدمحمد خاتمی نیز آنرا «کودتا» توصیف کرد. میلیونها شهروند ایرانی دیگر هم به تقلب و دستبرد معنادار در انتخابات معتقد و بدان معترض شدند.
اظهارات بااهمیت جعفری، شاید روی دیگر آن چیز باشد که در آذر ۱۳۸۹ توسط میرحسین موسوی ابراز شد. نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم در اظهارنظری مهم تصریح کرده بود: «بعد از انتخابات دو ماه طول کشید که بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذائی نه برای از میدان بردن بنده یا آقای کروبی بلکه برای تصفیه حساب کامل با همه نیروهای رقیب و یکدست کردن کشور بوده است. بنده یکی و فقط یکی از این هدفها و سنگهای سر راه بودم. جریان حاکم در آستانه انتخابات، بیست سال برای یکدست کردن کشور طراحی و تلاش کرده بود و ظاهرا قرار بوده که این انتخابات آخرین پرده این تلاش باشد. اقتدارگرایان بهدنبال حذف کردن همه فضای ملی از منتقدین و معترضین بودند؛ فضایی شبیه کره شمالی با کمی بزک مردمسالاری.»
این ارزیابی مهم توسط کسی ابراز شده که برای سه دهه، یکی از شخصیتهای مهم حکومت و از جمله افراد مطلع از آرایش نیروهای سیاسی در جمهوری اسلامی بوده است.
موسوی اینک افزون بر ۱۲۰۰ روز است که در حبس خانگی است؛ دولت احمدینژاد ماههاست پایان یافته و بسیاری از نزدیکان او به سوء استفادههای مالی نجومی متهم هستند و پیامدهای بحرانخیز هشت سال مدیریت وی، دامن اکثریت ایرانیان و نیز نظام سیاسی را گرفته است.
در چنین وضعی، مشخص نیست که سردار جعفری و دیگر طراحان فرآیند انتخابات ۱۳۸۸ که نقشی مداخلهجویانه و فراقانونی در آن ایفا کردهاند، چه توضیح و پاسخی در قبال تبعات اقدام سیاسی ـ امنیتی غیرقانونی خود دارند. و فراتر از آن، پرسش مهم اینکه آیا از آن دخالت، درس آموختهاند یا همچنان پروژههای خود را به روندهای دموکراتیک ترجیح میدهند و مصرند که به هر ابزار و حیله، تحمیل کنند.
در سطحی دیگر، این نکته مهم که کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی با هرگونه اصلاحات معنادار در حکومت مقابله میکند و حتی از کودتای انتخاباتی نیز ابایی ندارد، راهبرد دموکراسیخواهان را در ایران از خود متأثر میکند.