بازگشایی پرونده انتخابات ۱۳۸۸ با درز اطلاعات جدید
مطابق اظهارات سرلشکر جعفری، جمع بندی های پیش از انتخابات اثبات می کرده که "پیروزی احمدی نژاد در دور اول" - ادعای مشخص حکومت بعد از انتخابات- ممکن نیست
حسین باستانی
بیبیسی
انتشار نوارسخنرانی محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸، نقطه عطفی در اثبات نقش این نهاد نظامی در "مهندسی انتخابات" است.
موضوع دستکاری این انتخابات، البته به خودی خود واقعیت جدیدی محسوب نمی شود. به عنوان نمونه، مطابق نتایج تفکیکی SaveFrom.net انتخابات ۱۳۸۸ که توسط وزارت کشور منتشر شد، حدود یک -سوم از حوزه های انتخاباتی کشور آمار مشارکت نزدیک یا بیش از ۱۰۰ درصد داشتند. اگرچه قابل قبول بود که در تعداد محدودی از مناطق ایران، حضور رای دهندگان مناطق دیگر آمار مشارکت را به طور غیرطبیعی بالا برده باشد، اما به سختی می توان تصور کرد که در یک انتخابات طبیعی، در "یک -سوم" حوزه های انتخابیه چنین مشارکتی به دست آمده باشد.
در نتیجه، احتمالا مهم ترین جنبه سخنان سرلشکر جعفری، نه اثبات سالم بودن یا نبودن رای گیری، که ارائه روایتی دست اول از نگرانی هایی است که قبل و بعد از انتخابات، میان دست اندرکاران مهندسی انتخابات وجود داشته است.
فرمانده سپاه در همین ارتباط گفته است: "خط قرمزی که برای نیروهای انقلاب وجود داشت این بود که نیروهای مخالف انقلاب و ارزش های انقلاب که در دوران دوم خرداد فرصتی پیدا کرده بودند و در حاکمیت نفوذ پیدا کرده بودند، مجددا روی کار بیایند."
وی با اشاره به گرایش های رای دهندگان قبل از انتخابات افزوده است: "این شیب، شیب نگران کننده ای بود که همه تحلیل می کردند که اگر با همین روند ادامه پیدا بکند، حتما انتخابات دومرحله ای می شود و در مرحله دوم هم معلوم نیست که نتیجه به چه شکل می شود. خوب از اینجا به بعد یک مقداری تحلیل ها سخت شد و شرایط پیچیده شد که هنوز هم خیلی از مسئولین و خیلی از خواص، برخی از علما حتی، ابهام دارند نسبت به این اتفاقی که افتاده؛ و بعضی ها هم اعتراض دارند هنوز."
اظهارات آقای جعفری به وضوح نشان می دهد جمع بندی های پیش از انتخابات اثبات می کرده که "پیروزی محمود احمدی نژاد در دور اول انتخابات" - ادعای مشخص حکومت بعد از روز رای گیری - ممکن نیست. این اعتراف، در حقیقت تکمیل کننده اطلاعات مشابهی است که در اول آذر ۱۳۸۸ توسط علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای مجلس، بیان شده بود. آقای زاکانی در آن زمان فاش کرد که نظرسنجیهای وزارت اطلاعات و وزارت کشور و نیز جمعبندی شورای عالی امنیت ملی پیش از انتخابات، نشان می داده که انتخابات به دور دوم کشیده میشود.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد حتی خود آیت الله خامنه ای نیز، پیش از انتخابات امید زیادی به پیروزی محمود احمدی نژاد نداشته است. در شهریور ماه ۱۳۹۲، یکی از رسانههای نزدیک به آقای احمدی نژاد بخشی از سخنرانی او در آبان ۱۳۹۰ را فاش کرد که حکایت از عدم موافقت رهبر با ارزیابی خوشبینانه رئیس جمهور وقت در مورد نتایج انتخابات داشت. رئیس جمهور وقت گفته بود: "محضر رهبری عزیز رسیدم به ایشان گفتم آقا انشاءالله رای ما بیشتر است، انقلاب برنده است و ما پیروز انتخابات هستیم. آقا فرمودند: چطور این حرف را میزنید؟ گفتم چون در متن مردم هستم. گفتند: این حرف قابل قبول نیست، من هم در متن مردم هستم."
در عین حال آقای احمدی نژاد ظاهرا نه تنها در میان پاسخ دهندگان به نتایج نظرسنجی ها، که در میان اعضای جناح اصولگرا هم، حمایت های لازم را برای انتخاب مجدد به مقام ریاست جمهوری نداشت.
در همین ارتباط، علی مطهری در شهریور ۱۳۹۱ گفت: "نود درصد اصولگراها در سال ۱۳۸۸ ادامه دولت احمدینژاد را به صلاح نمیدانستند، اما میگفتند که میل آقا [رهبر ایران] به احمدینژاد است." در بهمن ماه همان سال، احمد کریمی اصفهانی دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار تاکیدکرد که محمود احمدی نژاد در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ "به هیچ عنوان کاندیدای اصول گرایان نبود و به آنها تحمیل شده بود".
در چنین شرایطی تعجبی نداشت که در جریان بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، اخباری پی در پی از حضور بستگان نزدیک شخصیت های اصولگرا در تظاهرات اعتراضی علیه انتخابات منتشر می شد. اخباری از قبیل کشته شدن پسر عبدالحسن روح الامینی مشاور انتخاباتی محسن رضایی و عضو سابق جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در بازداشتگاه معترضان به انتخابات، دستگیری پسر برادر حمید رسایی عضو جبهه پایداری در جریان تظاهرات اعتراضی، و اعتراف سعید قاسمی از چهره های انصار حزب الله به دیدن "پسرعموی جانباز ۸۰ درصد" خود در بین معترضانی که در روزهای بعد از انتخابات عازم "گرفتن صدا و سیما" بوده اند.
سعید قاسمی، دربخشی دیگر از اظهارات خود از شرکت حدود "دو میلیون نفر" در تظاهرات اعتراضی ۱۳ آبان ۱۳۸۸ سخن می گفت. این در حالی بود که پس از بزرگترین راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات در ۲۵ خرداد همان سال، محمد باقر قالیباف شهردار تهران در جلسه غیر علنی مجلس اعلام کرده بود تعداد حاضران در این راهپیمایی، بر اساس محاسبات شهرداری بیش از ۳ میلیون نفر بوده است.
این ارقام، فارغ از قضاوت در مورد میزان دقت آنها، نشان دهنده "عمق" بحرانی بودند که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری دهم، در فضای سیاسی – اجتماعی ایران ایجاد شده بود. بحرانی که باعث شده بود تا، به گفته سرلشکر جعفری، "خیلی از مسئولین و خیلی از خواص و حتی برخی از علما" روایت حکومت در مورد نتیجه انتخابات را باور نکنند.
'فرجام نهایی' انتخابات ۱۳۸۸
اساسا قابل تصور نبود که در صورت اعلام پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات ۱۳۸۸، کسانی به دولت راه یابند که از سوی محافظه کاران، "اصلاح طلبان تندرو" لقب گرفته اند. به عنوان مثال کسانی از قبیل اعضای جبهه مشارکت، جزو حلقه افراد نزدیک به آقای موسوی محسوب نمی شدند و قاعدتا انتظار هم نداشتند که وارد دولتش بشوند.
می شد حدس زد که در صورت ریاست جمهوری میرحسین موسوی، مدیرانی کمابیش مشابه با وزرای حسن روحانی به قوه مجریه راه مییافتند که احتمالا، در مقوله هایی مانند سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا نیز، با احتیاط بیشتری در مقایسه با این وزرا عمل می کردند.
به عبارت دیگر ظاهرا پس از خرداد ۱۳۸۸، همان نوع افرادی که به گفته فرمانده سپاه ورودشان به حکومت "خط قرمز" محسوب می شد و قرار بود جلوی آنها با صرف هزینه های نامعمول گرفته شود، در اولین فرصت موجود، خرداد ۱۳۹۲، وارد دولت شدند.
در عین حال پرداخت چنان هزینه هایی، در همان سال ۱۳۸۸ نیز به روی کار آمدن رئیس جمهوری منجر شد که از همان ابتدای روی کار آمدن، به خبرسازترین نافرمانی های قابل تصور در مقابل رهبر پرداخت. این رویه، با سرسختی در مقابل نظر مخالف رهبر با انتخاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور شروع شد، به مقاومتی بی سابقه در مقابل آیت الله خامنه ای بر سر مدیریت وزارت اطلاعات انجامید و با درگیری های پی در پی در مقابل منصوبان آقای خامنه ای، تقریبا در "هر کجا" که بودند، ادامه یافت.
سرانجام آنکه دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، با هشدارهای مکرر او در مورد "مهندسی انتخابات" توسط همان نهادی به پایان رسید که اخیرا، سخنرانی فرمانده آن در مورد چگونگی مهندسی انتخابات در سال ۱۳۸۸ به نفع آقای احمدی نژاد، جنجالی شده است.
با گذشت پنج سال از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، به نظر می رسد هزینه های بی سابقه ای که محافظه کاران حاکم برای تاثیرگذاری بر نتایج آن انتخابات داده اند، مطلقا بینتیجه مانده است. هزینه هایی که هنوز هم، با افشای هر از گاه اطلاعاتی جدید در مورد وقایع آن انتخابات، ادامه دارند.