بررسی روزنامه های صبح تهران؛ دوشنبه ۲۹ اردیبهشت

روزنامه‌های جهان صنعت و دنیای اقتصاد از افزایش نرخ تورم بخش تولید خبر داده‌اند. روزنامه دنیای اقتصاد افزایش دوباره نرخ تورم بخش تولید را «زنگ خطری» برای افزایش دوباره نرخ تورم ماهانه توصیف کرده است.

روزنامه شرق درگزارشی با تیتر «زنجیره لغو و اخلال در برگزاری مراسم‌ها» نوشته است: «همایش‌هایی که یکی پس از دیگری لغو می‌شوند یا با اخلال‌ها و ممانعت‌هایی برای برگزاری روبه‌رو می‌شوند.» این روزنامه عدم تغییر مدیران میانی و ادامه فعالیت مدیران منصوب در دولت محمود احمدی‌نژاد به ویژه در وزارت کشور، استاندارهای و فرمانداری‌ها را از دلایل تداوم این زنجیره توصیف کرده است.

روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه خود پرونده ویژه‌ای برای «۲۵ سال فعالیت گروه‌های فشار» در دولت های ششم تا یازدهم منتشر کرده است.

سعید معیدفر، جامعه‌شناس، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: «اکنون شاهد آن هستیم که دولت در عرصه سیاست داخلی توفیق چندانی نداشته و امید نمی‌رود که این جریان‌های خاص اجازه بدهند تا دولت در عرصه سیاست داخلی به توفیق چشمگیری هم دست پیدا کند» و « به نظر می‌رسد که با چنین مخالفانی و سیاستی که دولت آقای روحانی در پیش گرفته، راه دشواری در انتظار دولت یازدهم باشد مگر اینکه دولت، با توجه بیشتر به مسائل داخلی، اعتماد مردم را افزایش و جامعه را به بهبود شرایط کشور امیدوارتر سازد.»

روزنامه جام جم از تحصیل دستکم ۷۰۰ هزار دانش آموز ایرانی در کلاس های چندپایه خبر داده است.

روزنامه‌شهروند گزارشی درباره «پیشتازی ایرانی‌ها در نابودی جنگل‌ها» منتشر کرده و نوشته است: «روزانه ۷۸۵ هکتار از جنگل‌های ایران تخریب می‌شود.»

روزنامه‌های اعتماد، شرق و آرمان نیز در شماره دوشنبه خود روایت اکبر هاشمی رفسنجانی از «ماجرای مک فارلین» را مورد توجه قرار داده‌اند و از قول رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته‌اند که آیت‌الله خمینی «از اول تا آخر در جریان» این سفر و جزئیات آن بود.

روزنامه اعتماد و جوان توئیت محمدجواد ظریف درباره مذاکرات هسته ای وین را با دو تیتر متفاوت منتشر کرده‌اند. روزنامه اعتماد نوشته است: «توافق ممکن است» اما روزنامه جوان در تیتر یک خود آن را «هشدار ظریف درباره شکست مذاکرات با ۱+۵» توصیف کرده است.

نرخ تورم در بخش تولید افزایش یافت؛ زنگ خطر افزایش دوباره تورم ماهانه

روزنامه‌های جهان صنعت و دنیای اقتصاد از افزایش نرخ تورم بخش تولید خبر داده‌اند. روزنامه دنیای اقتصاد افزایش دوباره نرخ تورم بخش تولید را «زنگ خطری» برای افزایش دوباره نرخ تورم ماهانه توصیف کرده است.

روزنامه جهان صنعت در تیتر یک شماره دوشنبه خود نوشته  است که براساس گزارش بانک مرکزی از شاخص بهای تولید‌کننده، تورم تولید از مرز ۳۰ درصد گذشته است.»

به نوشته این روزنامه «تورم نقطه به نقطه تولید در فروردین‌ماه به ۱۹.۳ و تورم ۱۲ ماه با کاهش ۱.۸ درصدی نسبت به اسفندماه به ۳۰.۱ درصد رسید‌« و همچنین بنابر اعلام بانک مرکزی «شاخص کل بهای تولیدکننده در فروردین‌ماه سال‌جاری به عدد ۵۲۴.۷ رسید که نسبت به ماه قبل ۲.۸ درصد بالا رفت که بیش از ۰.۸ (هشت دهم) درصد نسبت به اسفندماه سال گذشته افزایش نشان می‌دهد‌.»

روزنامه جهان صنعت همچنین به استناد به آمار بانک مرکزی نوشته است: «شاخص‌های بهای تولیدکننده در ۱۲ ماه متتهی به فروردین ماه ۹۳ نسبت به ۱۲ ماه منتهی به فروردین ماه ۹۲ معادل ۳۰.۱ درصد افزایش یافته است و براین اساس شاخص بهای کل تولیدکننده در اسفند ماه سال ۹۲ به عدد ۵۱۰.۲ رسیده بود که نسبت به اسفند ماه سال ۹۱ از رشد ۱۷.۸ درصدی برخوردار است.»

روزنامه دنیای اقتصاد نیز در تیتر یک شماره دوشنبه بیست و نهم اردیبهشت ماه از ضمن بررسی «تغییر شتاب تورم پیش‌نگر»، نوشته است: «گزارش‌ها نشان می‌دهد نرخ ماهانه تورم تولیدکننده (تورم دوم) در فروردین‌ماه ۸.۲ درصد بوده است و این نرخ بالاترین رشد ماهانه هزینه‌های تولید از مردادماه سال گذشته تاکنون محسوب می‌شود.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «تورم تولیدکننده، شاخصی برای سنجش میزان تغییرات هزینه‌های تولید کالاهای مصرفی است، نوشته است: «معمولا تغییرات در نرخ تورم تولیدکننده، پس از یک وقفه زمانی در شاخص اصلی تورم (مصرف‌کننده) منعکس می‌شود و به همین دلیل نرخ نسبتا بالای این شاخص در فروردین، می‌تواند به منزله زنگ خطری برای افزایش تورم ماهانه در ماه‌های بعدی محسوب شود.»

به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، افزایش نرخ تورم تولید درحالی رخ داده است که «در هفته‌های اخیر، عوامل دیگر تحریک تورم نظیر نرخ ارز نیز با نوسان افزایشی مواجه بوده است و رشد نقدینگی نیز همچنان در سطوح نسبتا بالایی قرار دارد.»

این روزنامه یادآوری کرده است که «علاوه ‌بر این، کاهش نرخ‌های سود بانکی نیز موجب نوسان در بازارهایی نظیر مسکن شده و بیم آن می‌رود که تورم مصرف‌کننده را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد.»

روزنامه دنیای اقتصاد تاکید کرده است که «این وضعیت به سیاست‌گذاران اقتصادی کشور هشدار می‌دهد که کنترل بیشتری روی مولفه‌های ایجاد تورم داشته باشند تا روند کاهشی تورم با اختلال مواجه نشود.»

تداوم «زنجیره لغو و اخلال در برگزاری مراسم‌ها»

روزنامه شرق درگزارشی با تیتر «زنجیره لغو و اخلال در برگزاری مراسم‌ها» نوشته است: «همایش‌هایی که یکی پس از دیگری لغو می‌شوند یا با اخلال‌ها و ممانعت‌هایی برای برگزاری روبه‌رو می‌شوند. این نمایشی است از فعالیت‌های گروه‌های اصلاح‌طلب در شهرهای دور از پایتخت، در شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها.»

شرق نوشته است که زنجیره لغو و اخلال در برگزاری مراسم‌ها « چشم‌انداز روشنی از فعالیت‌های اصلاح‌طلبان در آینده ترسیم نمی‌کند؛ چشم‌اندازی که هم گوشه چشمی به انتخابات مجلس دهم دارد که سال آینده برگزار خواهد شد و هم نگاهی دارد به فضای امیدبخشی که بنا بود روح تازه‌ای به کالبد فعالیت‌های اصلاح‌طلبان بدمد و ظاهرا این مهم آنچنان که باید و شاید عینیت نیافته است.»

این روزنامه تاکید کرده است که «جلوگیری از برگزاری یک همایش، تاخیر در هماهنگی برای اجرای برنامه‌ها یا اصرار بر تغییر عناوین یا سخنرانان یک همایش یک روی ماجراست و روی دیگر اما این است که دریغ‌ کردن همین موارد یا تکرار آن، گویا حامل پیام پنهانی است که می‌خواهد اصرار کند که تغییری حاصل نشده است.»

به نوشته روزنامه شرق «این پیام از سوی کسانی منتقل می‌شود که همچنان از دولت دهم تا به امروز بر پست‌های اجرایی تکیه زده‌اند و البته عزمی هم برای تغییر آنها دیده نمی‌شود. از فرمانداران گرفته تا مدیران استانی. به عبارت دیگر یک بخش ماجرا که ناظر بر انتخابات آینده مجلس هم است، همین تداوم حضور نیروهایی است که وابستگی‌هایی به جریان حاکم بر دولت گذشته داشته‌اند.»

روزنامه شرق همچنین به بررسی برگزاری یا لغو همایش‌ها و جلسات سخنرانی در چند شهر و استان ایران پرداخته و از جمله به مواردی از لغو سخنرانی و همایش‌ها رابطه آن با تغییرات مدیران میانی از جمله استانداران و فرمانداران و دیگر مدیران میانی در مشهد، شیراز، اصفهان و استان های مازندران، هرمزگان، گلستان و بوشهر پرداخته است.

این روزنامه  برای نمونه نوشته است که پس از استقرار دولت حسن روحانی و تغییر استاندار مازندران «از ۲۲ فرمانداری، تنها ۱۰فرمانداری تغییر کرده‌اند و از این تعداد تنها هفت تغییر به‌نفع اعتدالی‌ها بوده و سه تغییر هم از حامیان احمدی‌نژاد و ۱۲ فرماندار باقیمانده هم همان مدیران دوره احمدی‌نژاد هستند که ابقا شده‌اند.»

شرق همچنین از قول فعالان اصلاح‌طلب در استان مازندران نوشته است: «فعالان و حامیان دولت احمدی‌نژاد از سال ۸۴ به این سو، به راحتی و بدون ممانعت فعالیت‌های گروهی و رسانه‌ای خود را انجام می‌دهند و این در حالی است که اصلاح‌طلبان استان مازندران، هنوز نتوانسته‌اند جلسه‌ای تشکیل بدهند و استاندار هم هنوز نشستی را با آنها نداشته است.»

این روزنامه نوشته است که «عدم تغییر مدیران میانی در استان‌ها از دو زاویه مهم به نظر می‌رسد؛ اول اینکه آیا مدیران دولت احمدی‌نژاد در ادامه کار همراهی لازم را با دولت روحانی برای اعمال تغییرات مورد نظر دولت دارند و نکته بعدی درپیش‌بودن انتخابات مجلس دهم است. اینکه آیا این تغییرات اجازه فعالیت‌های انتخاباتی را به گروه‌های معتدل می‌دهند و اینکه تعامل شان برای برگزاری هرچه رقابتی‌تر شدن انتخابات چه میزان خواهد بود. اینها پرسش‌هایی است که زمان احتمالا به آنها پاسخ خواهد داد.»

شرق همچنین درباره پیامد‌های لغو همایش‌ها و جلسات سخنرانی اصلاح‌طلبان و حتی حامیان دولت یازدهم در استان‌های مختلف ایران، نوشته است: «برگزاری همایش، جلسه و سخنرانی شاید تنها بخشی از نمود عینی فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی باشد که همین اندک هم گاه و بیگاه از جریان‌های اصلاح‌طلب دریغ می‌شود.»

روایت روزنامه اعتماد از ۲۵ سال فعالیت گروه‌های فشار در ایران

روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه خود پرونده ویژه‌ای برای «۲۵ سال فعالیت گروه‌های فشار» در دولت‌های ششم تا یازدهم پرداخته و نوشته است: «شناسنامه‌دار بودن یا نبودن منتقدان مسئله‌ای است که بسیاری منتقدان حسن روحانی از حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان تا حمید رسایی را در مجلس وادار به واکنش کرده است» چرا که «حسن روحانی نخست در گفت‌وگوی تلویزیونی با مردم و سپس در جریان سخنرانی خود در مراسم گشایش نمایشگاه کتاب تهران از بی‌شناسنامه بودن برخی منتقدان خود سخن گفت.»

این روزنامه نوشته است: «منتقدان بی‌شناسنامه، مخالفانی هستند که همه دولت‌های پس از جنگ تحمیلی با آن رو‌به‌رو بودند و داستان تازه‌ای نیست. نه نام و نشان مشخصی دارند و نه تشکیلات و سازمانی شفاف و معلوم نیست از کجا تامین مالی می‌شوند. آنها روش‌های مختلفی دارند و از به کارگیری رفتارهای خیابانی و رادیکال نیز نمی‌هراسند. گاهی دست به تندترین اقدامات می‌زدند از آتش زدن کتابفروشی‌ها تا حمله به برخی مسوولان دولتی و ضرب و شتم آنها اما با این وجود هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نمی‌گیرند.»

اعتماد نوشته است که گروه‌های فشار «برای هیچ یک از کارهای خود تا به امروز هزینه‌ای نپرداخته‌اند. عملکرد این گروه بسته به ساخت دولتی که روی کار است و با توجه به برنامه‌هایی که در دستور کار دولت قرار دارد دارای تفاوت معناداری شده و نقاطی که مورد حمله قرار می‌دهند نیز در هر دولتی متفاوت بوده. نخستین حضور جدی‌شان در سال ۷۴ و در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود که دفتر انتشاراتی مرغ آمین را در اعتراض به انتشار یک کتاب داستان به آتش کشیدند.»

این روزنامه ضمن انتشار گاهشماری از فعالیت گروه‌های فشار از سال ۱۳۷۴ تاکنون نوشته است که فعالیت این گروه‌ها از سال ۷۴ با حمله و برهمزدن سخنرانی عبدالکریم سروش در دانشکده فنی دانشگاه تهران آغاز شد و در مواردی چون ترور سعید حجاریان و قتل‌های محفلی به قتل نیز منجر شد ضمن آنکه در سال‌های ۷۸ و ۸۸ این گروه‌ها به کوی دانشگاه تهران و برخی از دیگر دانشگاه نیز حمله برده‌اند.

اعتماد نوشته است: «دولتمردان آن روز ایران اگر می‌دانستند کار این گروه از آتش کشیدن بر سر مسائل فرهنگی روزی به ترور بر سر مسائل سیاسی خواهد رسید شاید همان ابتدای کار چاره‌‌آی می‌اندیشیدند.»

سعید معیدفر، جامعه‌شناس، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: «اکنون شاهد آن هستیم که دولت در عرصه سیاست داخلی توفیق چندانی نداشته و امید نمی‌رود که این جریان‌های خاص اجازه بدهند تا دولت در عرصه سیاست داخلی به توفیق چشمگیری هم دست پیدا کند» و «در نهایت به نظر می‌رسد که با چنین مخالفانی و سیاستی که دولت آقای روحانی در پیش گرفته، راه دشواری در انتظار دولت یازدهم باشد مگر اینکه دولت، با توجه بیشتر به مسائل داخلی، اعتماد مردم را افزایش و جامعه را به بهبود شرایط کشور امیدوارتر سازد.»

عبدالله ناصری نیز در یادداشتی با تیتر «گروه‌های فشار اولیه» نوشته است: «تجربه تاریخی نشان داده که کنترل این گروه‌ها کار ساده‌ای نیست. یا دولت ملی با تمام قدرت باید آن را از بین ببرد هم چنان که دولت ممالیک مصر و شام موفق به حذف نزاریان پرفشار شدند یا آنچنان پرقدرت می‌شوند که همان نهاد پدیدآورنده خود را تکفیر و حذف کند.»

احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد درباره تفاوت نقد و تخریب نوشته است: «اگر جایی اتهام یا تهمتی به دولت زده می‌شود دولت باید شکایت کند و شکایتش را جدی مورد پیگیری قرار دهد. شکایتی که به طور نیم‌بند باشد و پیگیری نشود، بی‌فایده و بی‌ارزش است.»

تحصیل دستکم ۷۰۰ هزار دانش آموز ایرانی در کلاس های چندپایه

روزنامه جام جم از تحصیل دستکم ۷۰۰ هزار دانش آموز ایرانی در کلاس‌های چندپایه خبر داده است.

به نوشته این روزنامه «روز یکشنبه، معاون ابتدایی آموزش و پرورش و دبیرکـل شورای عالی این وزارتخانه دو آمار ارائه دادند»، نوشته است محمد دیمه ور معاون ابتدایی آموزش و پرورش «از وجود ۵۱ هزار کلاس چندپایه در کشور» خبر داد و مهدی نوید ادهم، دبیر شورای عالی آموزش و پرورش نیز گفته که تعداد کلاس‌های چندپایه «۵۰ هزار کلاس» است اما هر دو مقام مسئول بر تحصیل ۷۰۰ هزار دانش آموز در این کلاس ها و لزوم حل مشکلات آنها اذعان داشتند.

جام جم نوشته است: «تحصیل ۷۰۰ هزار دانش آموز در کلاس‌های چندپایه، یعنی کلاس‌هایی که دانش‌آموزانی با سنین مختلف و پایه‌های متفاوت در آن درس می‌خوانند، آن قدر بزرگ است که نمی‌شود به سادگی از کنارش گذشت.»

این روزنامه با اشاره به اینکه « این ۷۰۰ هزار دانش آموز طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش در ۵۰ هزار کلاس درس تحصیل می‌کنند» نوشته است که «آنها نیز در زمره دانش‌ آموزانی قرار دارند که نیاز به توجه ویژه دارند.»

جام جم با یادآوری اینکه «تاکنون بارها درباره دانش آموزانی که در مدارس فرسوده درس می‌خوانند صحبت شده و تا به حال به دفعات درباره ۱۵۰ هزار کلاس درس ناایمن در کشور که سیستم گرمایشی استاندارد ندارد سخن به میان آمده و این که ۶ هزار مدرسه نیمه‌تمام در کشور وجود دارد و روی زمین ماندن این طرح‌ها باعث دونوبته و سه‌نوبته شدن مدارس در برخی مناطق شده نیز موضوعی است که مکرر درباره‌اش حرف زده شده بود، اما این که قرار است آموزش و پرورش راهی برای حـل مشکلات کلاس‌های چندپایه ارائه دهد، موضوعی تازه است.»

این روزنامه از قول برخی از معلمان «کلاس‌های چندپایه» نوشته است: «مشکل این است که این کلاس‌ها تراکم جمعیت دارد و چون سطح دانشی دانش آموزان نیز تفاوت زیادی با هم دارد، کار برای معلم سخت و فشرده می‌شود و این فشردگی را دانش آموزان نیز احساس می‌کنند چون معلم فرصت لازم برای رسیدگی به همه نیازهای آموزشی دانش آموزان را ندارد.»

پیشتازی ایرانی‌ها در نابودی جنگل‌ها: روزانه ۷۸۵ هکتار از جنگل‌های ایران تخریب می‌شود

روزنامه شهروند گزارشی درباره «پیشتازی ایرانی‌ها در نابودی جنگل‌ها» منتشر کرده و نوشته است: «روزانه ۷۸۵ هکتار از جنگل های ایران تخریب می‌شود.»

 به گزارش این روزنامه «درخت‌ها یکی پس از دیگری روی خاک می‌افتند و نقش مرگ جنگل‌ها را بازی می‌کنند. آمارها هرچند هنوز هم رسمی نیستند، اما گواه واقعیتی تلخ شده‌اند از روزهایی که نقاط سبز از نقشه ایران خداحافظی می‌کند و باید با مداد قهوه‌ای رنگشان کرد. سال‌هاست، خبرها از قطع درختان جنگل‌ها برای قاچاق یا باز شدن راه ساخت و ساز حکایت می‌کنند. خبرهایی که می‌گویند سالانه ۱۰۰‌هزار هکتار از جنگل‌های کشور تخریب می‌شوند و حتی این رقم، با پنج صفری که دارد هم مورد تأیید کارشناسان محیط‌زیست قرار نمی‌گیرد. می‌گویند آمار درستی که اعلام نمی‌شود بسیار بیشتر از این میزان است.»

اسماعیل کهرم به روزنامه شهروند گفته است: «ناسا نتایج تحقیقاتش از وضع زمین را به کشورها گزارش می‌کند و در گزارش خود به ایران هم اعلام کرده است که هر‌ سال ۱.۵  تا ۲ ‌درصد از جنگل‌های کشور، از دست می‌رود.»

به نوشته این روزنامه «روند تخریبی که فرستنده‌های ناسا از آسمان گزارش می‌کنند، حاکی از این است که هر‌ سال چهار برابر مساحت شهر تهران از سطح جنگل‌های ایران کم می‌شود» و طبق گزارش سازمان جنگل‌ها «هر‌ سال ۲۱۵ تا ۲۸۵‌هزار هکتار از درختان جنگی کشور می‌میرند.»

روزنامه شهروند نوشته است: «بزرگی آسیبی که به جنگل‌های کشور وارد می‌شود، زمانی به خوبی خود را نشان می‌دهد و برای همگان قابل لمس است که با مساحت بزرگترین شهر کشور یعنی پایتخت، مقایسه شود. مساحت شهر تهران ۷۳۰ کیلومتر مربع یا به عبارتی ۷۳ ‌هزار هکتار است، یعنی هر فصل سطحی اندازه شهر تهران از جنگل‌های کشور از بین می‌رود.»
 
کمال‌الدین پیرموذن دبیر فراکسیون محیط‌زیست مجلس هم با تأکید بر این‌که آمارهایی در دست داریم که نشان می‌دهد در هر دقیقه ۲ هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود، به این روزنامه گفته است: «با این روند در پنج‌سال آینده یک‌میلیون هکتار از جنگل‌های کشور از بین خواهد رفت و اگر این روند ادامه پیدا کند، در ۳۰ سال آینده جنگل طبیعی نخواهیم داشت.»

دبیر فراکسیون محیط‌زیست مجلس به روزنامه شهروند» گفته است: «به نام احیای جنگل، در کنار قطع درختان کهنسال، درختان جوان را می‌برند. این اتفاقی است که در جنگل‌های بهارستان آستارا افتاد. پیمانکاری که وظیفه احیای جنگل را برعهده دارد، درختان جوان را هم برای قطع نشانه‌گذاری کرده است.»

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.