«خشونت و روان ما»؛ سومین همایش روانپژوهان ایرانی خارج از کشور
سومین همایش روانپژوهان ایرانی در خارج از کشوردر روزهای شنبه و یکشنبه، دهم و یازدهم ماه مه، در کلن آلمان برگزار شد؛ عنوان همایش امسال «خشونت و روان ما» بود.
ده روانپژوه ایرانی از آلمان٬ فرانسه، بلژیک٬ سوئد و بریتانیا دراین همایش شرکت داشتند.
در طول دو روز همایش٬ شش کارگاه نیز با همکاری شرکت کنندگان برگزار شد. این کارگاهها فرصتهایی را در اختیار شرکت کنندگان قرار میدادند تا نظرات و تجارب خود را بیان و بطور عینیتر مفاهیم تئوریک روانشناسی را لمس کنند.
حسن مکارمی سخنران اول روز شنبه با موضوع «خشونت و ساختار روان ما» بود. او در سخنان خود به این نکات توجه کرد که «خشونت، تجاوز، پرخاشگری آثار حضور آدمیاند، در همه جا و در همه وقت. آدمی را هویتی است که نماینده حضور او در جهان است. چنین هویتی با ابعاد گوناگون خود چون هویت فرهنگی٬ هویت جنسی٬ هویت اجتماعی... بر محور حضور حیاتمند او پس از تولد شکل میگیرد.»
او در ادامه سخنان خود گفت «از این لحظه به بعد شاهد دو صحنه خواهیم بود. یا اصل گفت و شنود قانونمند و قبول «من دیگری متقابل» به داد و ستد کشانده شده و با مدارا به راه حلی قابل قبول برای پاسخ به امیال و هویتهای این دو «من» میرسیم و یا به خشونت. اعلامیه جهانی حقوق بشر در اصول خود «من» را تعریف کرده و آزادی٬ برابری و کرامت آن را پایه قرار میدهد و گفت و شنود قانونمند را بین دو نفر، دو گروه٬ دولتها و مردم و بین دولتها بنیان ارتباط قرار میدهد.»
فواد صابران (دکتر روانپزشک و روانکاو) از پاریس سخنران بعدی روز شنبه بود که در مورد نادرشاه یا جنون قدرت در ایران قرن هفدهم صحبت کرد.
انسان بیخشونت: رویا یا واقعیـت عنوان سخنرانی مژگان کاهن (روانشناس بالینی) از بروکسل بود.
مژگان کاهن به نقش تربیت در بروز خشونت و به موازات آن به عواملی که در فضای تربیتی کودک میتواند به او یاری دهند تا توانایی ادارهٔ رانشهای پرخاشجویانهاش را کسب کند پرداخت.
به عقیدهٔ خانم کاهن رفتار خشونت آمیز پدر و مادر و نیزمشاهده خشونت تاثیراتی مخرب بر کودکان ونوجوانان دارد.
وحید رواندوست (دکتر رواشناسی بالینی و پژوهشگر در دانشگاه استکهلم) آخرین سخنران روز شنبه بود که با موضوع ریشههای پرخاشگری و خشونت در خانوادههای خودشیفته پشت تریبون قرار گرفت.
دکتر رواندوست گفت «بدون اینکه حتی متخصص تشخیص اختلالات روانی باشیمگاه با افرادی برخورد میکنیم که خود را از برگزیدگان کائنات میدانند، تصور میکنند از حقوق ویژهای برخوردارند... بررسیهای بالینی نشان میدهد که رشد عاطفی این افراد در محیطهای خانوادگی با روابطی سرد و در جوی مملو از خشونت پنهان صورت پذیرفته است. به این معنی که افراد خود شیفته در مراحل رشد عاطفی قادر به تکوین تصویر کامل و مطلوبی از خویش و اطرافیان نزدیک و درونی نمودن این تصویرها نشدهاند. این افراد در دوران کودکی عهده دار بر آوردن تمنیات خودشیفتگانه پدر و مادری خودشیفته بوده و در صورت خطا در این مهم به شدت مواخذه میشدند. تا به جایی که خطر طرد شدن را همیشه بالای سرشان احساس کرده و درجوی پر از احساس ترس، استرس و خشونت بزرگ شدهاند.»
«خشونت» در کارگاهها
در بعد ازظهر هر دو روز کارگاههایی تشکیل شد که به موضوعاتی در رابطه با خشونت پرداخت.
یکی ازکارگاههای روز شنبه گفتمان بدون خشونت با مسئولیت عباس ابطحی، دکتر روانپزشک و متخصص هیپنوتراپی، بود. کارگاه دیگر این روز عنوان «افکار و احساسات خشونتآمیز من در یک بررسی عینی» نام داشت که درآن به اینکه خشم را هر کدام از ما به چه انواعی در خود و در رابطههامان تجربه میکنیم ونیز رابطهٔ آن با سایر احساسات و شکننده گیهای فردی ما پرداخته شد. مسئولیت این کارگاه را آقای دکتر روان دوست بر عهده داشت.
شهرزادپور عبدالله کارگاه خشونت پنهان را هدایت میکرد که هدف آن بررسی تاثیر تجربه خشونت جنسی در کودکی بر روابط عاطفی و جنسی در بزرگسالی بود.
برنامه روز یکشنبه با سخنرانی سیامک ظریفکار (دکتر روانشناس اجتماعی و روان درمانگر آلترنانیو) تحت عنوان خشونت، امری ذاتی یا اکتسابی، به همراه نمایش فیلم کوتاه کم و زیاد بود.
اکبر پویانفر از پاریس به تاثیر هنر در مقابله با پدیده خشونت پرداخت. او گفت که هنر نقش عظیمی در شخصیت و باز سازی آن دارد. رانش سازندگی که از تجربیات هنری سرچشمه میگیرد دنباله بازیهای کودکانه است. او از هنرمندانی که توانستهاند خشم را در قالب هنر مهار کنند نام برد.
ناهید کشاورز٬ روان درمانگر و مشاور امور مهاجرین سخنران دیگری بود که در مورد اثرات روانی خشونت خانگی بر زنان صحبت کرد. او خشونت خانگی بر زنان را در عرصههای فیزیکی، روانی، جنسی و اقتصادی مورد توجه قرار داد.
آخرین سخنران٬ آقای رضا کاظمزاده بود با این موضوع: «بسترهای فرهنگی خشونت در جامعهای ایران از منظر روانشناسی».
در این سخنرانی رضا کاظمزاده تلاش کرد تا نشان دهد که نوعی از خشونت پنهان وجود دارد که در کادر فرهنگ جامعهٔ ایران از طریق تولید معنا مشروعیت مییابد. به عنوان نمونه او به مفاهیمی مانند «غیرت»، «ناموس»، «ادب کردن» کودک، «جهاد و شهادت» اشاره کرد.
کارگاههای روز دوم به بررسی «خشونت در قبال بچهها در خانواده و اینکه چگونه اتوریتهٔ ناسالم پدر و مادر میتواند به خشونت ختم شود» ٬ «خشونت گفتاری» و «راههای مقابله با خشونت» پرداختند.
مسئولیت این کارگاهها به ترتیب به عهدهٔ خانم کاهن٬ آقای ظریفکار و آقای مکارمی بود.